kayhannews نوشت:ماجرا از اين قرار است كه در مراسم ميهماني خانواده دو زوج جوان كه خبرنگار كيهان نيز به عنوان يكي از بستگان داماد حضور داشت، پيرامون مسائل ازدواج جوانان و مهريه هاي سنگين زوجين صحبت به ميان آمد ناگهان از ميان جمعيت مردي ميانسال با محاسن سفيد، كه مورد وثوق و احترام اهالي روستاست، با مزاح و شوخي گفت: با شرايطي كه ثبت احوال براي من گذاشت مجاز هستم دوباره ازدواج كنم؟!
در اين اثنا همسرش، كه در كنار وي نشسته بود با شنيدن اين حرف با طعنه اين شعر را خواند: نمي دانستم كه پيرمردي كه مي لرزه- به اندازه صد تا جوان مي ارزه؟!
به دنبال اين شوخي هاي زن و شوهر، ذوق خبرنگار ما براي كشف اصل خبر برانگيخته شد اما آن زوج با تعارف زياد از دادن جزئيات خبر خودداري كردند تا اينكه خبر توسط فرزند ششم اين خانواده در خارج از جلسه فاش شد.
وي گفت: پس از تعويض شناسنامه ها، اسم پدرومادرم در شناسنامه هاي جديد ثبت نشده و جالبتر اينكه مشخصات من و تعدادي از برادر و خواهرانم هم در شناسنامه والدين نيست.