دوشنبه 8 دی 1393-7:46

نقد شکار کبک

کتاب شکار کبک در کارگاه نقد همنگر نقد شد/زبان داستان دل‌چسب است و انتخاب شخصیت‌های عادی باعث رضایت مخاطب شده است.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: "شکار کبک" عنوان داستانی از رضا زنگی آبادی است که توسط نشر چشمه  در سال 89 منتشر شده است. داستان مربوط به کشمکش‌های اجتماعی پسر بچه‌ای به نام قدرت است که پس از مرگ ناگهانی مادرش، این مشکلات افزایش می‌یابد.

قدرت همچنان مشغول تلخی‌های زندگی است تا اینکه پدرش با زنی به نام خاور ازدواج می‌کند. مراد برادر خاور است که برای قدرت آغوش محبت باز می‌کند اما خوشی‌های قدرت خیلی طول نمی‌کشد و توسط مراد مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرد. فالی عشق دوران کودکی قدرت هم در سن 16/17 سالگی با مراد ازدواج می‌کند و قدرت هم در دام اعتیاد گرفتار می‌شود.

قدرت پس از عزیمت به شهر، در منزل پیرزنی، اتاقی را کرایه کرد و با وجود محبت‌های پیرزن، در یک شب سرد برفی پیرزن را کشت. او روزی خاور را در بازار شهر دید و او را به خانه خود کشاند و خاور را که فرزند دوقلویی هم به دنیا آورده بود کشت.  قدرت که در حین مراسم خاکسپاری پیرزن با طلعت، دختر مطلقه پیرزن آشنا شده و به او علاقه‌مند شده بود، مدتی بعد به تصور اینکه طلعت با مردی رابطه دارد، طلعت را هم کشت.

قدرت در طول سالیان زندگی خود که البته از سوی نویسنده اشاره‌ای به آن نشده، زن‌های زیادی را کشت و جنازه آنها را به درون چاه انداخت و در نهایت دستگیر و  در روستای خود به دام مجازات آویخته شد.

اگرچه او زن‌های زیادی را به قتل می‌رساند اما در صحنه اعدام، حس مجرم بودن را به خواننده القا نمی‌کند و مخاطب دلسوزانه برای قدرت ناراحت می‌‌شود.

قدرت به دار آویخته شد و هیچکس از جریان بین او و مراد خبردار نشد.

نویسنده داستان با اشاره به تجاوز جنسی به قدرت و پنهان ماندن این مسئله، نشان می‌دهد که پسران جامعه ما هم در مقابل این مسئله، فریاد نمی‌زنند.

کارگاه نقد هم‌نگر "شکار کبک" را به نقد نشست.

*هنوز به دنبال این هستیم که کسی برای ما قصه بگوید

حسین اعتماد‌زاده در این نشست اظهار کرد: هنوز به دنبال این هستیم که کسی برای ما قصه بگوید. منتظر هستیم کسی بیاید و همه چیز را برای ما تعریف کند و داستان شکار کبک هم به همین دلیل مورد استقبال مخاطب قرار می‌گیرد چراکه راوی همه چیز را برای خواننده تعریف می‌کند.

وی با بیان اینکه تمرین کنیم با دنیای مدرن قصه آشنا شویم، گفت: نویسنده به بحث روان شناختی یک فرد پرداخته و خیلی قوی در این مسئله وارد شده اما باز هم قصه گوش کریم.

اعتمادزاده با بیان اینکه داستان از نقطه اوج در ابتدا شروع شده و به روایت خطی تبدیل می‌شود، اضافه کرد: در داستان به ذهن شخصیت‌ها و راوی اشاره‌ای نمی‌شود.

وی با اشاره به مسئله تجاوز به قدرت، گفت: جامعه و محیط زندگی ما به فرد اجازه نمی‌دهد که بیان کند به او تجاوز شده است.

*خواننده با نقش اول همزاد پنداری می‌کند

طیبه موسوی دانش‌آموخته رشته روان شناسی که داستان را از بعد روان شناختی مورد بررسی قرار داد در سخنانی اظهار کرد: کسی که این داستان را نوشت یک روان شناس نبود، چراکه موقعیت‌های روان شناختی را مطرح کرد که از نظر علم روان شناسی در جای خود مطرح نشدند.

وی با بیان اینکه دلبستگی در نظرات بالینی بسیار مطرح می‌شود و اگر در کودک در 2 سال نخست زندگی به خوبی شکل گیرد، کودک در برابر شرایط سخت، استرس و ... واکسینه می‌شود، افزود: این پناهگاه امن و دلبستگی برای قدرت وجود نداشت.

موسوی ادامه داد: با وجود اینکه نقش اول داستان، نقش منفی دارد اما خواننده با آن همزاد پنداری می‌کند.

وی افزود: قدرت در این داستان به هر کسی که اعتماد کرد به نوعی باعث ناامیدی‌اش شدند.

موسوی با بیان اینکه قدرت خشم نفرت‌های سرکوب شده زیادی در زندگی داشت، ادامه داد: تمام آدم‌های اطراف قدرت، خشم را به او یاد می‌دادند و رفتار آنها در زندگی آینده قدرت، مشخص بود. وقتی خشم به سراغ فرد می‌آید از نظر روان شناختی باید حل شود و اگر رفع نشود ایجاد تعارض می‌کند. باید یاد بگیریم سازگارانه این خشم را تخلیه کنیم.

وی با اشاره به اینکه قدرت اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارد، تصریح کرد: قدرت مهارت حل مسئله را بلد نبود و این مسئله در سراسر رمان مشهود است.

موسوی با بیان اینکه در پایان داستان، با صحنه‌ای مواجه می‌شویم که مجرم را در مقابل دارد، گفت: اما این حس به مخاطب القا می‌شود که قدرت را قربانی ببیند نه مجرم.

*داستان از نظر جامعه شناسی موفق عمل بود

در ادامه این نشست فرجی اظهار کرد: داستان خطی کلاسیک است. رفت و برگشت‌های ذهنی شخصیت‌ها را نمی‌بینیم بلکه راوی این کار را برای ما انجام می‌دهد.

وی با بیان اینکه شکست زمان از تکنیک‌های خوبی است که در داستان به کار برده شده است، ادامه داد: پروسه زندگی شخصیت قدرت، شاید گریزی به زندگی افراد جامعه ما باشد.

فرجی افزود: با همه خشونتی که در قدرت وجود داشت اما عشق طلعت در او رخنه کرد. اگرچه که رابطه برابر نبود و نمی‌توانست سرانجامی داشته باشد.

حسن سپهری هم در سخنانی اظهار کرد: شاید این داستان از دیدگاه سوال برانگیز قتل‌های زنجیره‌ای دارای اهمیت باشد. داستان این قضیه را موشکافی می‌کند که قتل‌های زنجیره‌ای چگونه اتفاق می‌افتد.

وی ادامه داد: داستان از نظر جامعه شناسی موفق عمل کرده و زبان گویا و روانی هم دارد.

سپهری با اشاره به اینکه کودک آزاری مقوله اصلی داستان است، تصریح کرد: داستان اجتماعی است که می‌تواند بحث جالب روانشناسی هم داشته باشد.

وی با بیان اینکه نویسنده از ابتدا فضای تیره و ناهنجار را در داستان نشان می‎‌دهد، گفت: مرگ‌اندیشی از ابتدا در ذهن قدرت شکل می‌گیرد.

در این نشست ایرج عرب اظهار کرد: زبان داستان دل‌چسب است و انتخاب شخصیت‌های عادی باعث رضایت مخاطب شده است.

گفتنی است کارگاه نقد هم‌نگر ساعت 16 روز 11 بهمن داستان "به هادس خوش آمدید" اثر بلقیس سلیمانی را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد.