دوشنبه 8 دی 1393-9:12
فروش پایاننامه لکه ننگ جامعه فرهنگی
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران: اینترنت، اولویت اول برای پژوهش نیست/احساس میکنم به هرچه دست میزنیم تهدید برای ما وجود دارد مانند بحث دارو، غذا، بهداشت و .../مقطع تحصیلات تکمیلی باید با استادهای برتر و تراز اول باشد.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، آتنا فلاحتی: دکتر مصطفی رستمی -پژوهشگر و استاد دانشگاه، سال 1348 در شهرستان سوادکوه متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات متوسطه در سوادکوه، جهت ادامه تحصیل در رشتهی سینما راهی دانشگاه تهران شد، اما پس از یک سال، با انصراف از سینما وارد رشتهی مرمت آثار تاریخی شد و در ادامه با دریافت مدرک کارشناسی ارشد از همان دانشگاه، به عنوان مدرس در دانشگاه تهران استخدام شد.
او که در حال حاضر دکترای پژوهش هنر را در کارنامه تحصیلی دارد، در معرفی خود میگوید: سال 73 به عنوان مدرس دانشگاه تهران، در شعبهی پردیس اصفهان مشغول تدریس شدم. پس از 6 سال تدریس به استخدام قطعی درآمدم، سپس راهی مازندران شدم تا در راهاندازی دانشکدهی هنرومعماری دانشگاه مازندران، با دیگر همکاران همراه شوم و از سال 79 با بازگشایی این دانشکده، انتقال بنده نیز انجام شد.
تالیف 8 کتاب، بیش از 80 مقاله علمی پژوهشی در مجلههای علمی معتبر و کنفرانسهای داخلی و خارجی، 7 پروژهی تحقیقاتی در سطح استان، ملی و بینالمللی، داوری بیش از 4 مجله علمی پژوهشی و آی اس سی کشور، عضویت فعال در محافل علمی پژوهشی و انجمنهای علمی کشور مانند انجمن علمی فرش ایران، انجمن ایرانشناسی، انجمن علمی باستانشناسی کشور، انجمن علمی دوستی ایران و ازبکستان، عضو هیات موسس انجمن علمی دوستی ایران و ازبکستان، استاد راهنما در بیش از 10 پایاننامه ارشد و دکترا و ... از نمونه فعالیتهای گستردهی وی در حوزههای گوناگون علمی و پژوهشی است.
گفتوگوی ما را با دکتر مصطفی رستمی، با هدف شناخت جایگاه پژوهش، معضلها و ارائه راهکارهای مناسب در جهت بهبود وضعیت پژوهش در ایران بخوانید.
: در سالهای اخیر و به ویژه با فراگیر شدن استفاده از اینترنت، به نظر میرسد سطح علمی افراد و همچنین پژوهشها از حالت عمقی، به شکل سطحی تنزل یافته است. در اینباره چه نظری دارید؟
- فکر میکنم اینترنت ابزاری برای استفاده بهینه از دادههای پژوهش است، نه یک هدف. این ابزار حتی بسیار ضعیفتر از کتاب و کتابخانه است و چون دسترسی به آن آسان شده، کمی دانشجویان را برای کنکاش عمیق تنبل کرده، در صورتی که اینترنت برای پژوهش نیامده و تنها نرمافزاری برای ارئه سریع علمی است. اگر عمیق در منابع مختلف نگاه کنیم، اینترنت ابزاری دانشی، در کنار سایر دانشها و ابزارها است که به تنهایی پاسخگویی کافی نیست، به همین دلیل، ما باید نگاهی کاملا ابزاری از نوع درجه 2 و 3 به آن داشته باشیم و کتاب و کتابخانه در الویت اول ما باشد. توصیه من به ویژه در حوزهی هنر به همگان این است که اینترنت، اولویت اول برای پژوهش نیست اما این امکان را میدهد تا حدودی پیرامون خود را ببینیم که چه دستاوردهایی برای ما دارد، اما وظیفهی کشف وشهود با ما است که چگونه در این میدان متراکم علمی و پژوهشی، خود را پیدا کنیم و به چالش نیازها و ضرورتهای این حوزه بپردازیم.
: یکی از مشکلات نظام پژوهش در کشور ما، سهم اندک پژوهش از تولید ناخالص ملی و عجین نبودن روند توسعه با پژوهش است. برای کاربردی شدن پژوهشها و به اصطلاح، کتابخانهای نبودن پژوهشها چه پیشنهادی دارید؟
- چند راهکار را موثر میدانم، که یک بخش از دانشگاه میآید و دیگری راهبردهای فراملی است.
بخش اول را دانشگاهیان باید در اولویت قرار دهند، به این صورت که به دانشپژوهان بیاموزیم به دنبال پژوهشهای کاربردی و زوربازده نباشند. باید به دلیل ضرورتهای توسعه کشور، ارتباطی منطقی میان دادههای علمی و نیازهای جامعه در همه رشتهها برقرار کنیم. دانشجوها امروز کتابخانهای شدند و صرف کتابخانهای شدن پژوهشها، نمیتوان رابطهای منطقی میان نیازهای روز جامعه با تولید علم ایجاد و آن نیازها را برطرف کرد. زمینهسازی برای آموزش و تجربهسازی موثر، در کنار پژوهشهای بنیادی موثر خواهد بود.
در بخش دوم، سازمانهایی هستند که قطعا به پژوهش نیاز دارند و بدون پژوهش، پیشرفت درخوری نخواهند داشت، نه تنها در وزارت علوم بلکه در زمینههای کشاورزی، صنعت، نفت و ... نیازمند پژوهش هستیم.
دولت با مجاب کردن سازمانها بر روی پژوهش متمرکز، میتواند در این زمینه موثر باشد، به این شکل که پژوهش از حالت جزیرهای، که در آن هر سازمان، پژوهشگاه و متخصصان خود را برای این امر به کار میگیرد خارج شود، چرا که اطلاعاتشان کافی نیست و پژوهشگران برجستهی کشور در دانشگاهها میتوانند این سرویس علمی را ارائه دهند.
نباید سازمانها با بودجه و برنامههای سازمانی خود از دانشگاه جدا باشند و تنها چالشهای خود را بیان کنند، به این دلیل که نیازهای علمی و پژوهشی کشور در دانشگاه برطرف میشود و دولت وظیفه هماهنگسازی در این زمینه را دارد.
از دیگر اقداماتی که دولت میتواند انجام دهد، فراهمسازی بستر مناسب برای پژوهش است. با تاسف باید بگویم طی چند سال گذشته، سرانه پژوهش ثابت مانده و در بودجه 94 نیز این نکتهای منفی دیده میشود. در حالی که این رشد، در کشورهای توسعه یافته هر ساله افزایش مییابد، در کشور ما، که کشوری با استعدادهای ویژه پژوهشی در تولید علم است، دیده نمیشود. ما دو سال قبل رتبه 16 و سال 2014 رتبه 15 را میان بیش از 150 کشور در سطح جهانی کسب کردیم که نشان از پیشرفت قابل توجه تولید علم در دانشگاهها دارد.
اما در اینکه میزان تولید علم، چه میزان به توسعه صنعتی و پیشرفت اجرایی کشور کمک میکند جای سوال است، چرا که نسبتی پایین دارد و تولید دانش، نسبتی منطقی با توسعه همهجانبه کشور ندارد. ما در دنیا بهترین مقالات آی.اس.آی و آی.اس.سی را چاپ میکنیم، اما در تولید انبوه وابسته به آن پژوهش، در زمینههای گوناگون مانند حوزهی نفت، کشاورزی، پتروشیمی، فناوری و .. وابستگی عجیبی به خارج داریم که اشکال کار ما در همین نقطه است. کشورهای دیگر از دادههای علمی ما بهرهمند میشوند در حالی که خودمان، با وجود تولید آن، از آن بیبهرهایم.
از دولت که دولت اعتدال و امید ما است، توقع داریم ندای امید برای بخش پژوهش در بودجه جدید به چشم بخورد، حداقل اگر به دلیل شرایط خاص اقتصادی این امکان فراهم نیست، بودجه در نظر گرفته شده، به صورت یکپارچه با نظارت دانشگاه صرف پژوهش شود. هر سازمان 1 تا 3 درصد بودجه پژوهشی دارد که نباید با اختیار درون سازمانی خود آن سازمان از آن استفاده کرد، چرا که تاکنون در سایر امور و بخشهای درجه 2 صرف شده، باید در قالب قراردادهای دانشگاهی و با نظارت دانشگاهها صرف شود تا بودجهی دقیق، علمی و استانداردی صرف پژوهش شود و بتوان نیازهای پژوهشی کشور را نیز تامین کرد. این کار نیاز به نظارت دقیق دولت دارد و امیدوارم دولت امید، نسبت به افزایش سرانه پژوهش که بنیانهای توسعه کشور را رقم خواهد زد، تدابیر موثرتری داشته باشد.
: ضعف مدیریتها را چه اندازه در افزایش مشکلات پژوهشگران موثر میبینید؟
- به نظرم از دو زاویه قابل بررسی است، ابتدا به مدیریت کارفرمایی پژوهش مربوط است که باید شناخت درست و دقیق از نیازهای پژوهشی سازمان خود داشته باشد. به این معنا که سازمان مربوطه، چالشها و نیازهای خود را چگونه و در چه حدی دقیق شناخته تا بتواند درک درستی از آن به پژوهشگر ارائه دهد و در عین حال از خواستههای خود نیز آگاهی لازم را داشته باشد. از زاویهای دیگر، در فرآیند خود پژوهش است که پژوهشگر باید به تناسب نیاز و هدفمندی پژوهشی آن سازمان فکر کند و همه تعمق و هم وغم او این باشد که مشکل سازمان را در زمینه مورد پژوهش حل کند و صرفا کار تئوری و کارناگشا انجام ندهد، بلکه با تفکر در جایگاه مدیریت، چالشها را بشناسد. این امر به تجربه فراوان، جامعیت علمی پژوهشگر و هدایت صحیح پژوهش نیاز دارد. به همین دلیل تاکید بر این است که پژوهشگران تراز بالای دانشگاهها میتوانند موثرتر باشند، حداقل پژوهشگران انتخابی به عنوان مدیر طرح، از موفقترین و کارآمدترینها باشند تا مدیریت صحیحتری بر پژوهشها انجام شود، چرا که گاهی پژوهشهایی با بودجه قابل توجه انجام شده که حاصل آن موثر نبوده و یا برعکس، پژوهشهایی با بودجه اندک به سرانجامی مفید رسیده است.
: پسافتادگی فرهنگی پژوهش و نبود جایگاه پژوهش در کشور، از دیگر موانع توسعه تحقیق است. پژوهش چگونه میتواند جایگاه خود را به دست آورد؟
- بپذیریم که بدون پژوهش نمیتوان نفس کشید و تنفس ناآگاهانه منجر به مرگ میشود. باید بدانیم کجا، چرا و چگونه زندگی میکنیم، که پاسخ آن در پژوهش است. پس موضوع حیاتی است و دریافت آگاهی از طریق دادههای خارج از مرزها به صورت صرف امکانپذیر نیست. برخی معضلها ویژه ما هستند، مانند مشکل محیط زیست، بیماریهای لاعلاج، استفاده نادرست از اراضی کشاورزی و طبیعی و ... با احترام به تمامی پژوهشهای انجام شده، تا زمانی که کامل به کسب دانش نپردازیم، باید با دهانی باز چشم به دادههای خارج از مرز داشته باشیم. اگر برای دادههای پژوهشی به دنبال منافع مادی، رشوه، افزایش اضافهکاری و ... باشیم، فرهنگسازی پژوهشی انجام نخواهد شد. باید مانند برخی کشورها برای رفع مشکل، مردم با ما همگام شوند تا با فرهنگسازی در تمامی اقشار جامعه، بستر لازم را فراهم کنیم.
برای ایجاد این بستر، به دانشجو اعتماد کنیم، برای دادن اطلاعات صحیح در ادارهها، کارمندان احساس کنند، پژوهش میتواند بخشی از مشکلات آنها را برطرف کند و یا گامی در آن جهت باشد. بسیاری از سازمانها به هر دلیل، از ارائه اطلاعات درست به استاد و دانشجو پرهیز میکنند، در حالی که وظیفه قانونی هر سازمان است و گاهی این کار با روابط ویژه، نامهنگاری و ... انجام میشود. این همکاری به دلیل سهلانگاری، کینهورزی و یا نبود اعتماد به این حوزه ضعیف است و نیاز به بررسی و برطرف شدن دارد. به فرموده امام علی (ع) بدون پژوهش سخن نگوییم، پس جامعه باید به سمت استاندارد و مستند سخن گفتن و عمل کردن حرکت کند. به تاکید اسلام، درست و عقلانی فکر و عمل کنیم که پژوهش نخستین بازتاب این عمل است. در این زمینه، رسانهها باید به فکر باشند تا آموزشهای لازم برای برخورد مناسب و همکاری با پژوهشگران به سازمانها ارائه دهند، ازآن جا که راهی جز پژوهش برای توسعه و پیشرفت ایران نیست، باید خود را موظف بدانیم تا به صورت سیستماتیک رفتار علمی با فعالان این عرصه داشته باشیم و اگر پژوهشگری به هر دلیل، نیاز به شکایت از سازمانی داشته باشد، با بیشترین اولویت، برخورد قانونی بدون فوت وقت انجام شود.
احساس میکنم به هرچه دست میزنیم تهدید برای ما وجود دارد مانند بحث دارو، غذا، بهداشت و ... این همه تهدید برای چیست؟ چرا در کشور ما باید اتفاق بیفتد؟ هدف، زندگی است و بخش زیادی از این ناامنیها و تهدیدها با پژوهش، قابلیت تبدیل به فرصت را دارند. به دلیل نبود سرمایهگذاری مناسب و وابستگی شدید به دادههای غیربومی که از سوی دیگران تجویز میشود، باچشمان بسته همه چیز را مصرف میکنیم، به عنوان مثال سموم دفع آفات تولید چین ممکن است راهگشای معضل کشاورزی ما نباشد، پس با نگاه علمی خودمان باید آن را حل کنیم.
: حتما شما هم برگههای آگهی مبنی بر فروش پایاننامه را در سطح شهرها و گاهی در کنار موسسات و دانشگاهها دیدهاید. این مساله به نوعی پایین آوردن سطح علمی دانشگاهها و همچنین جایگاه پژوهش است. به نظر شما چرا با مراکز فروش پایاننامه برخورد نمیشود؟
- به نظرم ضعف بزرگ جامعه علمی و فرهنگی ایران است که برای جبران فقر اقتصادی، دیواری کوتاهتر از علم و پژوهش ندیدند و این معضل، لکهی ننگ اجتماعی و فرهنگی ایران است. این خیانت علمی که در سالهای اخیر عادی شده، ناشی از فقر فرهنگی جامعه است که افراد بدون مستندات علمی، به صورت تخیلی با تکرار مکررات، آثار دیگران را به نام خود ضبط و منتشر میکنند. من این را کثیفترین کاری میدانم که بشر میتواند انجام دهد، زیرا دروغ محض برای بیان و استفاده از یک مبحث علمی است.
به این دلیل که تا به حال این ساحت را، تا این اندازه آلوده ندیده بودیم برخورد درخوری نیز انجام نشده، چون شان استاد و دانشجو بالا بود و تصور نمیکردیم در این حوزه دزدی انجام شود. البته در گذشته چنین اقداماتی محدود بود و با آن برخورد میشد. با توجه به اینکه در وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش، نظارت جدی در قالب وضع قوانین و اجرای آن در این زمینه انجام نشده، بستر برای خلق این دغلکاریها فراهم شده است.
به نظرم چند راهکار برای رفع این معضل فرهنگی وجود دارد، بنا بر شنیدهها، وزارت علوم لایحهای در دست تدوین دارد که با توجه به سخنان رئیسجمهور در آغاز سال تحصیلی 93 درباره جلوگیری از این عمل غیر فرهنگی، طبق آن، قوانین سختی برای جلوگیری از این حرکت نابخردانه در بدنهی فرهنگ جامعه، در شرف تصویب است.
در کنار قانون، رفتارهای اجتماعی نیز مهم هستند که باید بستر مناسب برای اجرای آن به کمک همه ایجاد شود. چنانچه استادی، واکنش مناسب در برخورد با اثری که از جدیت و کنکاش علمی عاری است نشان ندهد، در واقع خودمان بستر را برای این قبیل دزدیها فراهم میکنیم.
در مقام استاد راهنما در پایاننامههای دانشجوهایم، پس از 20 تا 30 جلسه مشاوره، بخش به بخش کاویده میشود تا پژوهش با نظارت دقیق فنی به سرانجام برسد، چرا که اگر دانشجویی راه را اشتباه برود، حاصل دل ندادن و خلا احساس مسئولیت از جانب استاد است.
به نظرم استاد دانشگاه، تنها معلم علمی دانشجو نیست، بلکه معلم وجدان نیز هست. ما باید به دانشجو بیاموزیم آنچه متعلق به او نیست را، تصاحب نکند و این فرقی بین پول جیب مردم و دادههای علمی ندارد. بیدار شدن وجدان دانشجو و زنده نگه داشتن آن در فضای علمی، از نکاتی است که در ایران کمرنگ شده است و منجر به ایجاد معضلهایی مانند فروش پایاننامه میشود.
: امروزه حتی برخی تدوینگران هم خود را پژوهشگر قلمداد میکنند، در حالی که از سطح علمی مناسبی برخوردار نیستند. آسیبی که از سوی این افراد به عرصهی پژوهش وارد میشود را چگونه ارزیابی میکنید؟
- مراتب تالیف یا تولید کتاب شامل درجات گوناگون است که امتیازات افراد نیز در آن فرق دارد. بیشترین ارزش اثر مربوط به حوزه تالیف است که 60 تا 70 درصد قلم مولف و 30 درصد اثر نویسنده دیگری است. سپس تالیف و گردآوری و در مرتبه سوم، کتابهای گردآوری قرار میگیرد. کتابهایی تنها گردآوری هستند که گردآورنده، تا 70 درصد از مطالب را جمعآوری کند، اما انس و الفتی هم میان مطالب ایجاد کند. این دسته آثار باید مطلب به مطلب ارجاع داده شوند و معمولا در حوزه آموزش استفاده میشوند. منابع گردآوری شده که به آنها منابع مروری گفته میشود، بنا بر زمینه آنها قابل استفاده است. با توجه به محتوا، برای آموزش و پرورش منابعی مناسب هستند، اما در دانشگاه، دادههای تراز اول ارزش بیشتری دارند.
گردآورندگان نمیتوانند نیروهای علمی ممتازی باشند و در حقیقت، علاقهمند به مرور منابع برای ترویج دانشها در جامعه هستند. ما نیاز به این منابع گردآوری داریم، اما نمیتوان به آنها به عنوان مولد دانش در جامعه نگاه کرد. گردآورندگان، استفادههای ابزاری مروری و ترویجی انجام میدهند که در برخی حوزهها مانند آموزش و پرورش موثر هستند اما در زمینههای دانشگاهی موثر نیستند. کسانی که صرف گردآورندهاند، به دلیل ارائه ندادن دادههای نوین و تازه خلق شده، جهش متوقع در حوزهی پژوهشی و فضای پژوهشگری جامعه را خواهند کاست و انرژی لازم را که در این زمینه علمی باید صرف شود، برای کار تکراری مروری صرف میکنند، این امر ما را به سوی توسعه هدایت نخواهد کرد و انجام آن تا حدی مفید و پس از آن مفهومی ندارد.
انتخاب پژوهشگر، استانداردهایی مانند مقالههای آی.اس.آی و آی.سی.آی ... دارد و اثر پژوهشی و پژوهشگر، هر کدام در ترازهای خود داوری میشوند.
اینکه گردآورنده خود را در جایگاه پژوهشگر قلمداد کند، مانع انگیزههای پژوهشی در سطح بالا میشود و جامعه علمی باید به صورت خودکار منابع علمی را پالایش کند.
وزانت و دانش کافی در حوزه هر اثر، نشانگر گردآوری یا خلق اثر است و قلم نگارنده، شخصیت اثر او است که با تغییرات، آن را به راحتی میتوان تشخیص داد. جامعه علمی به شدت نسبت به این مساله حساس است و با چند بار تکرار چنین آثاری، جامعه آن نگارنده را کنار میزند.
موارد بسیاری در این زمینه بوده که نویسندگانی تراز اول، با وجود نگارش مناسب در اواخر دوره کاری خود به گردآوری رسیدند و خود به خود از ارزش کاری آنها کاسته شد.
: با توجه به افزایش روزافزون تعداد موسسات و دانشگاههای غیر دولتی، چه جایگاه علمی و شغلی را برای مراکز فوق، دانشجوها و فارغالتحصیلان آن مناسب میدانید؟
- تا مقطعی که دانشجوها خیلی وارد حوزه پژوهشی نشوند، دانشگاههای جدید باید فضای مناسب علمی و استاندارد را فراهم کنند. اما در مقطع تحصیلات تکمیلی که دانشجو باید وراد عرصه رقابت گستردهتری شود، دیگر نمیتوان در قالب دانشگاه کوچکتر با امکانات محدود، به جذب دانشجوی تحصیلات تکمیلی در حوزه پژوهشی پرداخت.
مقطع تحصیلات تکمیلی باید با استادهای برتر و تراز اول باشد، اما تربیت کارشناسان مهارتی، در قالب موسسات خصوصی و غیردولتی با استاندارد دقیق وزارت علوم مانعی ندارد. در بسیاری از کشورها، در حد آموزش کارشناسان مهارتی و تکنسین چنین دانشگاههایی وجود دارد که در ایران، با غربالگری از سوی وزارت علوم و استانداردهای آن انجام میشود. امکانات لازم آموزشی پژوهشی و همچنین فضای آن نیز باید فراهم شود، زیرا برخی از این مراکز در فضایی مدرسه مانند فعالیت میکنند که درخور شان دانشجو نیست و از لحاظ شخصیتی آنها را افسرده میکند.
اما برای مقاطع بالاتر، دردانشگاههای دولتی، فضای پژوهشی- آموزشی فراهمتر است و پژوهشگاههای دانشگاه، آمادگی بیشتری برای به کارگیری دانشجو دارند و این مرحله باید به دانشگاه دولتی واگذار شود.
در حال حاضر وزارت علوم به این سو حرکت میکند، امیدوارم با نظارت کافی پاسخگو باشد تا دانشگاه دولتی و غیردولتی دارای ترازی همگن باشند، اگر نه جامعه ما در ارائه خدمات به دانشجوها عملکرد مناسب ندارد.
به همین دلیل بیش از 70 درصد دانشجویان فارغالتحصیل، فاقد مهارت و توانمندی برای کار هستند و تنها از جنبه تئوری رشد کردهاند، در حالی که به عنوان کارشناس مهارتی یا تکنسین باید روی مهارت آنها بیشتر تمرکز شود.
*این گفت و گو در شماره روز دوشنبه روزنامه "خبرشمال" انتشار یافت که برای بازنشر در اختیار ما نیز قرار گرفت.