دوشنبه 6 بهمن 1393-8:3

کدام نظارت؟ کدام سانسور؟ کدام فیلتر؟

جمهوری اسلامی باید رسانه های مجازی را بزرگترین فرصت بداند

دکتر عیسی کشاورز: دیگر دولتها قادر به سانسور و مقابله با رسانه ها نیستند. در سال 2015 حجم اطلاعات به حدود 600 میلیارد دی وی افزایش خواهد یافت و این حجم اطلاعات در بیش از سه میلیارد سایت منتشر می شود وعجیب تر این حجم اطلاعات یک ژپتو ثانیه یعنی یک میلیاردم ثانیه پردازش خواهد شد. حالا بفرمایید کدام نظارت؟ کدام سانسور؟ کدام فیلتر؟


مازندنومه، سرویس اجتماعی: آن چه در پی می آید برشی است از یک مناظره بلند که با موضوع شبکه‌ های اجتماعی، چندی پیش با حضور و مشارکت عیسی کشاورز، دکترای مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی و مدرس دانشکده ی خبر، محمدصادق افراسیابی، مدیرگروه علمی تخصصی روابط عمومی دانشکده خبر، هانیه ناظری، مدرس دانشکده خبر، راحله حقیقی، کارشناس مدیریت دانش، فاطمه اصلان‌زاده؛ مدرس دانشگاه و دانشجوی سیاستگذاری فرهنگی، نواب شکاری مدیرمسئول ماهنامه ی رسا و سجاد خسروانیان خبرنگار و کارشناس روابط عمومی در فضای اجتماعی برگزار شد. به دلیل این که دکتر کشاورز تنها مازندرانی حاضر در این مناظره بود، نکته ها و بحث های ارائه شده توسط او را در زیر می آوریم.

*جمهوری اسلامی باید رسانه ها را بزرگترین فرصت تلقی کند

-رسانه عموما به چهار دسته طبقه بندی می شود: رسانه های مکتوب، رسانه های الکترونیک (رادیو و تلویزیون)، رسانه های دیجیتالی و نوع چهارم رسانه های تعاملی و آنلاین است. این چهار دسته الزاما در تضاد و یا جایگزین یکدیگر نیستند بلکه می توانند مکمل یکدیگر تلقی شوند.

البته به نظر من با توجه به ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری از یکسو و هزینه های سنگین رسانه های چاپی و حتی دیداری و شنیداری و ماهواره ای از سوی دیگر، سایبر رسانه ای می تواند فرصت خوبی برای تحقق اقتصاد مقاومتی باشد.

-جغرافیای انسانی و اقلیمی ایران برای هر چهار نوع رسانه، مخاطبانی دارد اما به نظرم در اطلاع رسانی و خبر رسانی رسانه های تعاملی فرصت بهتر و مزیت رقابتی بیشتری در آینده خواهند داشت.

- به اعتقاد بنده جغرافیای انسانی و اقلیمی در نحوه ی استفاده از رسانه ها اهمیت دارد. مثلا مناطق کمتر توسعه یافته و فاقد زیرساختهای فناوری و مهندسی در سبک زندگی رسانه ای متفاوت هستند با مناطق پیشرفته و توسعه یافته. در کشور ما استفاده از هر چهار نوع رسانه وجود دارد و عدالت رسانه ای تقویت همزمان هر چهار نوع را طلب می کند اما رسانه های تعاملی و آنلاین بیشترین مزیت رقابتی را در حوزه اطلاع رسانی و خبر رسانی دارند.

-جمهوری اسلامی ایران در تبیین رسالت ها و پیامهای جهانی و الهی خود الزاما باید رسانه ها را بزرگترین ابزار وفرصت تلقی کند.

- نسخه های اینترنتی روزنامه ها، وبلاگ ها، سایت ها، بلاگ نیوزها، خبرگزاری ها و روزنامه های تعاملی حجم بیشتری دراطلاع رسانی دارند امروز در ایران حدود سی هزار تا چهل هزار خبر در کشور تولید می شود که حجم انبوه این خبر درفضای مجازی تولید و مصرف می شود.

-جمله ای از مقام معظم رهبری نقل می کنم. شما همین جمله را در استفاده از فرصت های رسانه های مجازی مقایسه کنید تا جواب سوال که چه قدر از این فضا ی مجازی به عنوان فرصت استفاده کرده ایم مشخص شود؟ ایشان می فرمایند: "جمهوری اسلامی در بیان مفاهیم و بنیانهای فکری خود یکی از کم کارترین انقلابهای دنیاست" نقل به مضمون.

*دولتها قادر به سانسور و مقابله با رسانه ها نیستند

-اصلا به اعتقاد بنده دیگر دولتها قادر به سانسور و مقابله با رسانه ها نیستند. در سال 2015 حجم اطلاعات به حدود 600 میلیارد دی وی افزایش خواهد یافت و این حجم اطلاعات در بیش از سه میلیارد سایت منتشر می شود وعجیب تر این حجم اطلاعات یک ژپتو ثانیه یعنی یک میلیاردم ثانیه پردازش خواهد شد. حالا بفرمایید کدام نظارت؟ کدام سانسور؟ کدام فیلتر؟ سلسه مراتب قدرت از عمودی به افقی تبدیل می شود. تهیه و تولید خبر به مهارتهایی عمومی تبدیل می شود، مثل رانندگی که همه بلد هستند. زبان تعاملی شکل می گیرد. مشکلی به نام زبان اصلا وجود نخواهد داشت. هایپر لینکها و مترجم هوشمند بوجود خواهند آمد. توزیع افقی خبر و تکمیل تعاملی آن، تمرکز زدایی، دسترسی آسان و آنی، گسترش بی حد و حصر اطلاعات بدون محدودیت، شخصی شدن اطلاعات، بی واسطه شدن فرایندهای تولید و توزیع خبر، آزادی زمان مکان، تحریریه ی شبکه ای و آنلاین و تعاملی و ... فرصتهای پیش روی نظام رسانه ای ماست. نرم افزار های هوشمند آخرین اخبار مورد نیاز شما را آنلاین در هر جای جهان که تولید شود به زمان مکان و شرایطی که شما تعریف می کنید در اختیار شما قرار می دهند.

- البته اگر اجازه دهید به محدودیتها و نواقص هم اشاره کنم. توزیع این رسانه با توجه به توسعه یافتگی زیرساختها و بینش و نگرش آنها یکسان نیست. پس این اختلاف در جوامع و شکل اجتماعی و فرهنگی مانع بزرگی پیش روی ما خواهد بود. سرعت بی پایان انتقال خبر و اطلاع رسانی به علت پیچیدگی، گستردگی و شدت تولید و توزیع خبر، تر و خشک، زشت و زیبا، درست و نادرست را با هم به خورد مردم می دهد. پس تشخیص درست و نادرست کاری سخت است. سبک زندگی رسانه ی آینده، بخشی از اوقات فراغت، سر گرمی، بازی و تفریح خواهد بود و اخبار موثق اعتماد اجتماعی ومشروعیت خبرها در رسانه های تعاملی آینده تا حدود زیادی از بین می رود. در اینجا سواد رسانه ای مهم است نه نقش حکومتها. در جهان رسانه ای آینده موبلاگ ها (وبلاگهای موبایل پایه) بیشتر فعال می شوند.

* اما چه کنیم؟

- سواد رسانه ای یعنی تفکر انتقادی و فهم و درک بینشی نسبت به خبر و رسانه ها. اما چه کنیم؟ علاوه بر سواد رسانه ای باید مهارت استفاده از فناوری را داشته باشیم. تسلط به نرم افزار ها، تسلط به مهارت خبررسانی، تسلط به رسانه های هوشمند و تعاملی، سوژه یابی تخصصی، آشنایی به فروم ها و شبکه های اجتماعی و ... همه ی اینها جزء لاینفک مهارتهای استفاده از فناوریهای نوین هستند. در چنین شرایطی نالج ورکرها نه تنها از فناوری استفاده می کنند بلکه به تولید و پیش بینی فناوری های ارتباطی می پردازند و به جای اینکه خبرنگاران در استخدام رسانه و یا سازمانی باشند آنان با تولید اطلاعات و اخبار، رسانه ها و سازمانهای خبری را به استخدام خود در می آورند. رسانه های تعاملی، نسل جدید رسانه ها هستند و جهان اطلاع رسانی را عوض خواهند کرد و سبک زندگی خبرنگاران متفاوت خواهد بود. سبک زندگی خبرنگاران سبک زندگی گجت خواهد بود. همزیستی خبرنگاران و فناوری بسیار در هم تننیده و پیچیده است. سوال این جاست در جهانی با این پیچیدگی در آینده بسیار نزدیک در دهه ی آینده، آیا اساتید و دانشکدهای خبر جوانان را به بینش و دانشی برای این همزیستی فناوری با خبر اماده می کنند؟ در جهان آینده هر خبرنگار یک رسانه است که می تواند هر خبرش به تنهایی ظرفیت تبدیل شدن به خبر اول جهان را داشته باشد.

اگر تا دیروز مک لوهان معتقد بود رسانه خود پیام است، در جهان جدید به اعتقاد من خبرنگار خود به یک رسانه ی بی مکان، فرا زمان، چند رسانه ای و نالج ورکر جهانی تبدیل خواهد شد. شبکه های خبری تعاملی وقتی در خبری به نگاه مشترک برسند و یکپارچه بشوند افکار عمومی جهانی را جابجا می کنند. آنچنان قدرتمند می شوند که انگاره سازی آن هم وحشتناک است. سانسور و حکومت و ... هیچ اثر بخشی نخواهد داشت. جنگهای مجازی، افکار عمومی مجازی، حاکمیتهای مجازی، ارتباطات جهانی بعد جدیدی از انسانهای آینده است و اینگونه است که ابر انسانها متولد می شوند.

-در نهایت چند پیشنهاد مطرح می کنم. تشکیل مرکز آینده پژوهی رسانه ای در دانشکده های ما و یا تیم های آینده پژوه رسانه ای در بین جمع ما، آموزشهای مهارتی در استفاده، تولید و پیش بینی فناوری، برگزاری ورک شاپ و گفتگوهای حضوری و جدی، پیشنهادها و جمع بندی های من در خصوص بحث است.