دوشنبه 28 شهريور 1384-0:0
به خداوند نالید که باران ببارد
معرفي تپههاي باستاني فيروزكوه (اميرحسين شمشادي )
فيروزكوه شهري قديمي است كه برخي آن را با حوادث مرتبط با دماوند هم چون افسانه فريدون و ضحاك مرتبط ميدانند. يكي از نوشتههاي معتبر درباره تاريخ اين شهر به نوشته محمدبن جرير طبري (310226 ه.ق) در كتاب »تاريخ الرسل و الملوك« باز ميگردد. در اين نوشته طبري مينويسد: »فيروز پسر يزدگرد، پسر بهرام بود و پادشاهي وي پس از آن بود كه برادر و سه تن از خاندان خويش را كشت. گويند در ملك وي هفت سال پياپي قحطي شد و در آن دوران سخت، رعيت را چنان راه برد كه هيچ كس از گرسنگي نمرد مگر يكي و او به خداوند ناليد كه رحمت خويش از او و رعيت او دريغ ندارد و باران ببارد و خداي اجابت كرد ولايت مانند پيش پرآب شد و درختان جان گرفت. فيروز بگفت تا به ري شهري بسازند و آن را فيروز نام كرد و مابين گرگان و دربند نيز شهري بساختند و آن را فيروز نام كردند و...«
به احتمال قريب به يقين شهري كه طبري احداث آن رابه فيروز ساساني در ري نسبت ميدهد، شهري جز فيروزكوه نبوده است. به دليل همين قدمت فيروزكوه از شهرهايي است كه تپههاي باستاني زيادي دارد كه به معرفي آنها در اين شماره ميپردازيم.
تپه باستاني پيركمر
در سمت راست جاده و راهآهن فيروزكوه به مازندران صخرهسنگي به ارتفاع حدود 20 متر و طول يكصد متر وجود دارد كه نقطه تاريخي مهمي است. بر بالاي اين صخرهها بقاياي معماري سنگي شامل چندپله و فضاي اتاق مانند،چند اتاق و برج نگهباني وجود دارد كه با مصالح سنگ و ملاط ساروج ساخته شدهاند كه متاسفانه بر اؤر حفاريهاي غيرمجاز و همسطحسازي به وسيله ماشينآلات سنگين بخش اعظمي از آنها از بين رفته است. در اين تپه طبقات استقراري مختلفي از هزاره دوم و اول قبل از ميلاد تا اواخر دوره صفويه به چشم ميخورد، سفالهاي پراكندهدر سطح تپه شامل سفالهاي دستساز قرمز، نخودي،نقشكنده، نقشافزوده، نقش زير لعاب و تكههاي خمره آذوقه بوده كه تنوع و فراواني آن را در نقطه ديگري از فيروزكوه نميتوان يافت.
شايع است كه اهالي فيروزكوه در قديم يعني در حدود قبل از قرنهاي چهارم و پنجم قمري در اين نقطه ساكن بودهاند. تپه باستاني پيركمر با شماره 4405 در تاريخ پنجم آذر 1380 به ثبت فهرست آثار ملي كشور درآمد.
تپه باستاني سياه ده
محل اصلي ده اوليه و استقرار اهالي بر تپه باستاني سياه ده بوده كه امامزادگان عبدالله و شاهزاده مريم در آن قرار دارند. بر فراز بخشي از اين تپه باستاني خانههاي جديد اهالي نيز ديده ميشود و قسمتهاي فراوان آن توسط حفاران غيرمجاز كاملا تخريب شده است. سفالهاي پراكنده در اين تپه كه به تعداد زيادي وجود دارند نمايانگر قدمت اين محل از هزاره اول قبل از ميلاد است.
تپه باستاني ميراشكار سرانزا
حد فاصل رودخانهيي كه از گور سفيد جاري است تپهيي قرار دارد كه از زمينهاي اطراف حدود يكصد و 20متر بالاتر است. حفاريهاي غيرمجاز باعث نمايان شدن خردهسفالهاي پراكنده شده كه قدمت آن ها به حدود هزاره اول قبل از ميلاد ميرسد و آنچه از شواهد پيدا است اين است كه اين تپه تا اواخر دوره ايلخاني نيز مورد استفاده بوده است. گويا اين محل ابتدا به عنوان زيستگاه و اقامت گاه بوده و بعدها به دليل ارتفاعي كه داشته به عنوان ديدگاه و محل نگهباني از تنگه سرانزا مورد استفاده قرار داده شده است.
در حال حاضر در ضلع شمال غربي تپه و جايي كه از ارتفاع آن كاسته ميشود،حوضچه آبي را با مصالح آجر و سيمان ساختهاند و آب رودخانه گور سفيد را با كمك پمپ برقي به آن محل منتقل ميكنند. وجود اين حوضچه و جويهاي آب موجب فرسايش شديد تپه و انهدام بخشهايي از آن شده است.
تپه باستاني ارو (سوته لووار)
روستاي ارو به تپهيي تكيه كرده كه داراي 140 متر طول و 80 متر عرض است و در نزد اهالي به سوته لووار شهرت دارد. انتهاي شرقي اين تپه براي آب رساني به ده ارو توسط لودر بريده شده و در نتيجه بخشي از تپه كاملا تخريب شده است. تپه ارو از محلهاي استقرار اقوام آريايي است كه بعدها به قبرستان تبديل شده است. اين تپه كه لزوم حفاري براي يافتن تكههاي گمشده از تاريخ ايران در آن ضروري است با شماره 4911 در تاريخ 19 اسفند 1380 به فهرست ثبت آثار ملي درآمد.
گرد تپه ارو
در روستاي ارو تپههاي باستاني زيادي وجود دارد كه يكي از آنها گردتپه است كه اهالي محل معتقدند در املاك حاج كاله قرار دارد. از جمله آثار مشهور در اين تپه، گورهاي گبري است كه جهت آنها خلاف جهت گورهاي اسلامي بوده و دور تا دور آنها سنگهاي بزرگ و كوچك طبيعي منطقه چيده شدهاند. تعداد زيادي از اين گورها حفاري و بقاياي سفال و استخوان حاصل از آنها در سطح تپه پراكنده است. سفالهاي اين تپه نيز خاكستري، قرمز، لعابدار، سياه رنگ با نقوش هندسي، دكمهدار،نقش كنده و تعدادي نيز متعلق به دورههاي اسلامي است.
تپههاي باستاني گورسفيد
روستاي گورسفيد در كنار چمن گورسفيد كه سرچشمه يكي از شاخههاي اصلي رودخانه هبلهرود است،واقع شده است و در آن سه تپه باستاني و مهم قرار دارد كه در بررسيهاي اوليه به نظر ميرسد به هزاره دوم قبل از ميلاد تعلق دارد. بر فراز دوتپه اول، اهالي اقدام به ساخت خانه كرده اما تپه سوم در اثر حفاريهاي غيرمجاز صدمه ديده است. در اطراف تپه سوم و در سطح زمينهاي پيرامون آن شواهد فراواني از معماري و پي بناهاي سنگي ديده ميشود كه بيانگر وسعت آن به شعاع حدود سيصدمتر است. مجموعه تپههاي باستاني گورسفيد با شماره 4913 در تاريخ 19 اسفند 1380 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد.
تپه باستاني روستاي طارم
در ضلع شمالي امامزاده اسماعيل روستاي طارم تپهيي باستاني قرار دارد. سطح اين تپه و دامنههاي آن پوشيده از قبرهايي است كه داراي بدنه سنگچين بوده و طرز تدفين آنها در حال حاضر شرقي غربي به نظر ميرسد. وجود سفالينه به همراه استخوانهاي شكسته در اين محل، حكايت از دفن ظروف به همراه اموات دارد.
بر بالاترين نقطه اين تپه، چاهي حفر شده كه حدود هشت متر عمق دارد. هر چند حفر اين چاه توسط حفاران غيرمجاز و در طلب يافتن گنجهاي خيالي بوده اما ديدن بدنه چاه در عمقهاي متفاوت فرصت لايهنگاري مناسبي است. در بدنه اين چاه، بقاياي پي تاسيساتي ديده ميشود كه نشان از وجود معماري و ساخت و ساز در اين تپه باستاني دارد. لذا ميتوان ادعا كرد اين تپه قبل از آنكه محل قبرستان باشد يك نقطه مسكوني بوده است.
كافرقلعه دهگردان
در جنوب شرقي روستاي دهگردان زريندشت تپهيي بر شالوده صخره طبيعي وجود دارد كه روي آن با حدود 40 سانتيمتر خاك و شن پوشيده شده و اهالي آن را به نام كافرقلعه مينامند. از شواهد و مدارك پيدا است كه روي تپه و زمينهاي اطراف آن محوطه مسكوني بوده كه قدمت آن از هزاره دوم قبل از ميلاد تا پايان دوره تيموري است. پس از آن به علت جاري شدن سيل، اين منطقه زيرپوشش قطوري از خاك و شن دفن شد و اهالي خانههاي خود را به نقطه شمالي ده منتقل كردند وسعت اين تپه 90 در 120 متر مربع است.
تپه باستاني امينآباد گذرخاني
روستاي امينآباد يكي ديگر از روستاهاي شهرستان فيروزكوه است. در شمال شرقي امينآباد تنگهيي وجود دارد كه اهالي آن را شورتنگه مينامند و نزديك اين تنگه تپهيي است كه به دليل حفاريهاي غيرمجاز با ماشينآلات سنگين به قصد يافتن دفينه و گنج تخريب شده و امكان كاوشهاي باستانشناسي در آن وجود ندارد. اما آنچه از شواهد پيداست آن است كه اين محل در ابتدا براي سكونت و بعدها قبرستان شده و قدمت آن به قرون اوليه اسلام برميگردد.
تپه باستاني شيردره هرانده
در جنوب شرقي روستاي هرانده تپهيي قرار دارد كه خاك قرمزش آن را از ديگر تپهها متمايز كرده است. اين تپه كه از كف رودخانه غرب حدود 150 متر ارتفاع دارد از سفالهاي متعدد قرمز و نخودي رنگ انباشته است. امكان وجود قبرستاني آريايي در آن زياد است. سفالهايي كه در اثر حفاريهاي غيرمجاز به چشم ميخورد و بقاياي خمرههاي بزرگ آذوقه يا دفن مرده نشان از اين امر دارد. در بخش شمال غربي اين تپه، تپهيي كوچك تر با ارتفاع كمتر وجود دارد كه آثار برج ديدهباني كوچكي در آن ديده ميشود و قدمت آن به دوره اسلامي بازميگردد.
تپه باستاني سلهبن
تپه باستاني سلهبن در حدود 300 متري شمال شرقي روستا و در نقطهيي كه به لزورمحله مشهور است در ميان چمن وسيعي كه به صورت طبيعي روييده، قرار دارد. عمده سفالهايي كه روي اين تپه ديده ميشود به رنگهاي قرمز، نخودي و بعضا خاكستري است. وفور خرده استخوان انسان روي سطح و دامنههاي تپه به حدي است كه وجود قبرستاني از هزاره اول در اين تپه به يقين است. به ويژه آن كه برخي از استخوانها بر اثر مجاورت با فلز به رنگ سبز ديده ميشوند. اين تپه در تاريخ 19 اسفند 80 با شماره 4914 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد.
تپه قبرستان گبري وشتان
حدود 400 متري شمال غرب روستاي وشتان دوتپه در نزديكي هم به نام تپه قبرستان گبري وجود دارد. خردهسفالها و مصالح معماري پراكنده در سطح تپه تاريخ آن را به هزاره اول ق.م و دوره اسلامي تا دوره سلجوقي ميرساند. مصالح معماري موجود روي تپه شامل سنگهاي نيمهتراش رسوبي بوده كه تقريبا تمام سطح تپه را پوشانده است. در اطراف تپه قبرستان گبري وجود دارد.
تپه سلام زرمان
محل تاريخي تپه سلام در جنوب روستاي زرمان بر روي يك صخره طبيعي و در وسط اراضي كشاورزي است. مصالح معماري پراكنده شامل سنگهاي لاشه نيمهتراش، گچ وساروج و سفالهاي آن به رنگهاي قرمز و قهوهيي با نقوش كنده شده است. با توجه به قطر لايه فرهنگي اين تپه احتمالا فقط در يك دوره مورد استفاده بوده كه قدمت آن با توجه به سفالها و مصالح ساختماني به دوره اسلامي و احتمالا ايلخانيان برميگردد.
تپه باستاني آهنگران
در مسير جاده روستاي »تارس« و در نزديكي محلي كه امروزه در آن تاسيسات مرغداري احداث شده تپه باستاني وجود دارد كه شبيه قبرستانهاي دوره اسلامي است و به آهنگران شهرت دارد.
بنا به گفته اهالي سالمند روستا، حدود 60 يا 70 سال پيش سه برادر بودند كه روي اين تپه و در دامنه آن كارگاه سفالگري و آهنگري داشتند و به همين دليل به آن تپه آهنگران ميگويند. در لايههاي زيرين اين تپه بقاياي معماري، اشياي سفالين و استخوان وجود دارد.
نميتوان بخشي از ايران را نام برد بدون آنكه به آثار تاريخي و باستاني آن اشاره نكرد. وجود تپههاي باستاني و خطر غارتگران فرهنگي اين ضرورت را ايجاد ميكند تا با برنامهريزي صحيح يكايك اين تپهها مورد كاوش قرار گيرند و پيشينه اين سرزمين مشخا شود و اين تپهها براي استفاده اهالي روستاها بلامانع باشد. وجود فارغ التحصيلان رشتههاي باستانشناسي در اين باب ميتواند راهگشا باشد.(etemaad)
به احتمال قريب به يقين شهري كه طبري احداث آن رابه فيروز ساساني در ري نسبت ميدهد، شهري جز فيروزكوه نبوده است. به دليل همين قدمت فيروزكوه از شهرهايي است كه تپههاي باستاني زيادي دارد كه به معرفي آنها در اين شماره ميپردازيم.
تپه باستاني پيركمر
در سمت راست جاده و راهآهن فيروزكوه به مازندران صخرهسنگي به ارتفاع حدود 20 متر و طول يكصد متر وجود دارد كه نقطه تاريخي مهمي است. بر بالاي اين صخرهها بقاياي معماري سنگي شامل چندپله و فضاي اتاق مانند،چند اتاق و برج نگهباني وجود دارد كه با مصالح سنگ و ملاط ساروج ساخته شدهاند كه متاسفانه بر اؤر حفاريهاي غيرمجاز و همسطحسازي به وسيله ماشينآلات سنگين بخش اعظمي از آنها از بين رفته است. در اين تپه طبقات استقراري مختلفي از هزاره دوم و اول قبل از ميلاد تا اواخر دوره صفويه به چشم ميخورد، سفالهاي پراكندهدر سطح تپه شامل سفالهاي دستساز قرمز، نخودي،نقشكنده، نقشافزوده، نقش زير لعاب و تكههاي خمره آذوقه بوده كه تنوع و فراواني آن را در نقطه ديگري از فيروزكوه نميتوان يافت.
شايع است كه اهالي فيروزكوه در قديم يعني در حدود قبل از قرنهاي چهارم و پنجم قمري در اين نقطه ساكن بودهاند. تپه باستاني پيركمر با شماره 4405 در تاريخ پنجم آذر 1380 به ثبت فهرست آثار ملي كشور درآمد.
تپه باستاني سياه ده
محل اصلي ده اوليه و استقرار اهالي بر تپه باستاني سياه ده بوده كه امامزادگان عبدالله و شاهزاده مريم در آن قرار دارند. بر فراز بخشي از اين تپه باستاني خانههاي جديد اهالي نيز ديده ميشود و قسمتهاي فراوان آن توسط حفاران غيرمجاز كاملا تخريب شده است. سفالهاي پراكنده در اين تپه كه به تعداد زيادي وجود دارند نمايانگر قدمت اين محل از هزاره اول قبل از ميلاد است.
تپه باستاني ميراشكار سرانزا
حد فاصل رودخانهيي كه از گور سفيد جاري است تپهيي قرار دارد كه از زمينهاي اطراف حدود يكصد و 20متر بالاتر است. حفاريهاي غيرمجاز باعث نمايان شدن خردهسفالهاي پراكنده شده كه قدمت آن ها به حدود هزاره اول قبل از ميلاد ميرسد و آنچه از شواهد پيدا است اين است كه اين تپه تا اواخر دوره ايلخاني نيز مورد استفاده بوده است. گويا اين محل ابتدا به عنوان زيستگاه و اقامت گاه بوده و بعدها به دليل ارتفاعي كه داشته به عنوان ديدگاه و محل نگهباني از تنگه سرانزا مورد استفاده قرار داده شده است.
در حال حاضر در ضلع شمال غربي تپه و جايي كه از ارتفاع آن كاسته ميشود،حوضچه آبي را با مصالح آجر و سيمان ساختهاند و آب رودخانه گور سفيد را با كمك پمپ برقي به آن محل منتقل ميكنند. وجود اين حوضچه و جويهاي آب موجب فرسايش شديد تپه و انهدام بخشهايي از آن شده است.
تپه باستاني ارو (سوته لووار)
روستاي ارو به تپهيي تكيه كرده كه داراي 140 متر طول و 80 متر عرض است و در نزد اهالي به سوته لووار شهرت دارد. انتهاي شرقي اين تپه براي آب رساني به ده ارو توسط لودر بريده شده و در نتيجه بخشي از تپه كاملا تخريب شده است. تپه ارو از محلهاي استقرار اقوام آريايي است كه بعدها به قبرستان تبديل شده است. اين تپه كه لزوم حفاري براي يافتن تكههاي گمشده از تاريخ ايران در آن ضروري است با شماره 4911 در تاريخ 19 اسفند 1380 به فهرست ثبت آثار ملي درآمد.
گرد تپه ارو
در روستاي ارو تپههاي باستاني زيادي وجود دارد كه يكي از آنها گردتپه است كه اهالي محل معتقدند در املاك حاج كاله قرار دارد. از جمله آثار مشهور در اين تپه، گورهاي گبري است كه جهت آنها خلاف جهت گورهاي اسلامي بوده و دور تا دور آنها سنگهاي بزرگ و كوچك طبيعي منطقه چيده شدهاند. تعداد زيادي از اين گورها حفاري و بقاياي سفال و استخوان حاصل از آنها در سطح تپه پراكنده است. سفالهاي اين تپه نيز خاكستري، قرمز، لعابدار، سياه رنگ با نقوش هندسي، دكمهدار،نقش كنده و تعدادي نيز متعلق به دورههاي اسلامي است.
تپههاي باستاني گورسفيد
روستاي گورسفيد در كنار چمن گورسفيد كه سرچشمه يكي از شاخههاي اصلي رودخانه هبلهرود است،واقع شده است و در آن سه تپه باستاني و مهم قرار دارد كه در بررسيهاي اوليه به نظر ميرسد به هزاره دوم قبل از ميلاد تعلق دارد. بر فراز دوتپه اول، اهالي اقدام به ساخت خانه كرده اما تپه سوم در اثر حفاريهاي غيرمجاز صدمه ديده است. در اطراف تپه سوم و در سطح زمينهاي پيرامون آن شواهد فراواني از معماري و پي بناهاي سنگي ديده ميشود كه بيانگر وسعت آن به شعاع حدود سيصدمتر است. مجموعه تپههاي باستاني گورسفيد با شماره 4913 در تاريخ 19 اسفند 1380 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد.
تپه باستاني روستاي طارم
در ضلع شمالي امامزاده اسماعيل روستاي طارم تپهيي باستاني قرار دارد. سطح اين تپه و دامنههاي آن پوشيده از قبرهايي است كه داراي بدنه سنگچين بوده و طرز تدفين آنها در حال حاضر شرقي غربي به نظر ميرسد. وجود سفالينه به همراه استخوانهاي شكسته در اين محل، حكايت از دفن ظروف به همراه اموات دارد.
بر بالاترين نقطه اين تپه، چاهي حفر شده كه حدود هشت متر عمق دارد. هر چند حفر اين چاه توسط حفاران غيرمجاز و در طلب يافتن گنجهاي خيالي بوده اما ديدن بدنه چاه در عمقهاي متفاوت فرصت لايهنگاري مناسبي است. در بدنه اين چاه، بقاياي پي تاسيساتي ديده ميشود كه نشان از وجود معماري و ساخت و ساز در اين تپه باستاني دارد. لذا ميتوان ادعا كرد اين تپه قبل از آنكه محل قبرستان باشد يك نقطه مسكوني بوده است.
كافرقلعه دهگردان
در جنوب شرقي روستاي دهگردان زريندشت تپهيي بر شالوده صخره طبيعي وجود دارد كه روي آن با حدود 40 سانتيمتر خاك و شن پوشيده شده و اهالي آن را به نام كافرقلعه مينامند. از شواهد و مدارك پيدا است كه روي تپه و زمينهاي اطراف آن محوطه مسكوني بوده كه قدمت آن از هزاره دوم قبل از ميلاد تا پايان دوره تيموري است. پس از آن به علت جاري شدن سيل، اين منطقه زيرپوشش قطوري از خاك و شن دفن شد و اهالي خانههاي خود را به نقطه شمالي ده منتقل كردند وسعت اين تپه 90 در 120 متر مربع است.
تپه باستاني امينآباد گذرخاني
روستاي امينآباد يكي ديگر از روستاهاي شهرستان فيروزكوه است. در شمال شرقي امينآباد تنگهيي وجود دارد كه اهالي آن را شورتنگه مينامند و نزديك اين تنگه تپهيي است كه به دليل حفاريهاي غيرمجاز با ماشينآلات سنگين به قصد يافتن دفينه و گنج تخريب شده و امكان كاوشهاي باستانشناسي در آن وجود ندارد. اما آنچه از شواهد پيداست آن است كه اين محل در ابتدا براي سكونت و بعدها قبرستان شده و قدمت آن به قرون اوليه اسلام برميگردد.
تپه باستاني شيردره هرانده
در جنوب شرقي روستاي هرانده تپهيي قرار دارد كه خاك قرمزش آن را از ديگر تپهها متمايز كرده است. اين تپه كه از كف رودخانه غرب حدود 150 متر ارتفاع دارد از سفالهاي متعدد قرمز و نخودي رنگ انباشته است. امكان وجود قبرستاني آريايي در آن زياد است. سفالهايي كه در اثر حفاريهاي غيرمجاز به چشم ميخورد و بقاياي خمرههاي بزرگ آذوقه يا دفن مرده نشان از اين امر دارد. در بخش شمال غربي اين تپه، تپهيي كوچك تر با ارتفاع كمتر وجود دارد كه آثار برج ديدهباني كوچكي در آن ديده ميشود و قدمت آن به دوره اسلامي بازميگردد.
تپه باستاني سلهبن
تپه باستاني سلهبن در حدود 300 متري شمال شرقي روستا و در نقطهيي كه به لزورمحله مشهور است در ميان چمن وسيعي كه به صورت طبيعي روييده، قرار دارد. عمده سفالهايي كه روي اين تپه ديده ميشود به رنگهاي قرمز، نخودي و بعضا خاكستري است. وفور خرده استخوان انسان روي سطح و دامنههاي تپه به حدي است كه وجود قبرستاني از هزاره اول در اين تپه به يقين است. به ويژه آن كه برخي از استخوانها بر اثر مجاورت با فلز به رنگ سبز ديده ميشوند. اين تپه در تاريخ 19 اسفند 80 با شماره 4914 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد.
تپه قبرستان گبري وشتان
حدود 400 متري شمال غرب روستاي وشتان دوتپه در نزديكي هم به نام تپه قبرستان گبري وجود دارد. خردهسفالها و مصالح معماري پراكنده در سطح تپه تاريخ آن را به هزاره اول ق.م و دوره اسلامي تا دوره سلجوقي ميرساند. مصالح معماري موجود روي تپه شامل سنگهاي نيمهتراش رسوبي بوده كه تقريبا تمام سطح تپه را پوشانده است. در اطراف تپه قبرستان گبري وجود دارد.
تپه سلام زرمان
محل تاريخي تپه سلام در جنوب روستاي زرمان بر روي يك صخره طبيعي و در وسط اراضي كشاورزي است. مصالح معماري پراكنده شامل سنگهاي لاشه نيمهتراش، گچ وساروج و سفالهاي آن به رنگهاي قرمز و قهوهيي با نقوش كنده شده است. با توجه به قطر لايه فرهنگي اين تپه احتمالا فقط در يك دوره مورد استفاده بوده كه قدمت آن با توجه به سفالها و مصالح ساختماني به دوره اسلامي و احتمالا ايلخانيان برميگردد.
تپه باستاني آهنگران
در مسير جاده روستاي »تارس« و در نزديكي محلي كه امروزه در آن تاسيسات مرغداري احداث شده تپه باستاني وجود دارد كه شبيه قبرستانهاي دوره اسلامي است و به آهنگران شهرت دارد.
بنا به گفته اهالي سالمند روستا، حدود 60 يا 70 سال پيش سه برادر بودند كه روي اين تپه و در دامنه آن كارگاه سفالگري و آهنگري داشتند و به همين دليل به آن تپه آهنگران ميگويند. در لايههاي زيرين اين تپه بقاياي معماري، اشياي سفالين و استخوان وجود دارد.
نميتوان بخشي از ايران را نام برد بدون آنكه به آثار تاريخي و باستاني آن اشاره نكرد. وجود تپههاي باستاني و خطر غارتگران فرهنگي اين ضرورت را ايجاد ميكند تا با برنامهريزي صحيح يكايك اين تپهها مورد كاوش قرار گيرند و پيشينه اين سرزمين مشخا شود و اين تپهها براي استفاده اهالي روستاها بلامانع باشد. وجود فارغ التحصيلان رشتههاي باستانشناسي در اين باب ميتواند راهگشا باشد.(etemaad)