شنبه 2 اسفند 1393-8:43
گردشگری مرفهان
هتل های گران قیمت، تفریحات گران قیمت همچون جت اسکی و غیره، از شمال کشور مکانی می سازد که گردشگری را تبدیل به فعالیتی طبقه ای می کند.
مازندنومه؛ سرویس محیط زیست و گردشگری، احسان شریعت: دیگر تقریباً به یک گفتمان عمومی تبدیل شده و همگان از آن سخن به میان می آورند. در دانشگاه ها تدریس شده، استادان دانشگاه و محققان و دانشجویان در مورد آن پایان نامه ها و تحقیقات فراوان انجام داده و می دهند. در برنامه های تلویزیونی از آن صحبت شده و نظرات گوناگون مطرح می شود. در روزنامه ها و سایت های خبری و تحلیلی و مجله های گوناگون، گزارش های علمی زیادی در مورد آن مطرح و به مخاطبان عرضه می شود. چیزی که گویی بیش از آنچه وجود داشته باشد، در مورد آن صحبت می شود.
گردشگری مازندران در چند سال اخیر به چنین حالتی گرفتار شده که بیش از آنچه حقیقتا بخواهد چیزی به ثروت عمومی مازندران بیفزاید، بیشتر به یک آرزوی بازنمایی شده تبدیل و خوراکی برای محافل گفتگو شده است.
پزوهش ها نشان می دهد توسعه صنعت گردشگری نقش موثری در کاهش بیکاری و همچنین بهبود توزیع درآمد و افزایش درآمدهای دولت دارد. این موضوع به ویژه از آن جهت که در کشور ما بیکاری به عنوان اصلی ترین مشکل اقتصادی کشور مطرح است، روز به روز به صورت جدی تری مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان کشور قرار گرفته، توسعه صنعت گردشگری کشور در حال تبدیل شدن به یک خواسته ی ملی و همگانی است.
استان مازندران به عنوان یک استان باظرفیت های بالای گردشگری همواره مورد توجه بوده است. به طوری که دیگر گفتن اینکه مازندران ظرفیت گردشگری دارد، خسته کننده و کلیشه ای شده است.
مسئولان عنوان می دارند که استان مازندران بدون اتکا به درآمد نفتی و به وسیله گردشگری و کشاورزی نه تنها می تواند اقتصاد خود را به گردش درآورد، می تواند درآمدی برای کشور نیز تولید کند.
شاید در سخن بتوان برای گردشگری مازندران آرزوهای دور و دراز بسیاری متصور شد اما در عمل همواره این حوزه با مشکلات و چالش های فراوانی روبرو بوده است.
یکی از مشکلات که گردشگری مازندران را دچار مشکل ساخته و ظاهراً هیچ برنامه مدونی در مورد حل آن وجود ندارد این است که توریسم این استان بیشتر ناظر به طبقات مرفه و پردرآمد جامعه است.
با یک مشاهده ساده می توان دریافت بسترهای گردشگری مازندران بیش از آنکه عموم مردم را مورد توجه قرار دهد، برای طبقات و اقشار بالای جامعه طراحی شده و پیش نیازهای مسافرت و مازندران گردی آنان را فراهم می کند.
گردشگری مازندران بیشتر متوجه اقشار بالای جامعه بوده و برای اقشار متوسط و کم درآمد که ثروت چندانی برای تفریحات و اوقات فراغت مجلل ندارند، برنامه ای ندارد.
آنچه در نگاه عام می توان مشاهده کرد پارامترهایی است که گردشگران اقشار بالا را مورد توجه قرار می دهد.
وفور مگامال (مراکز خرید بزرگ) که در سبک و سیاق کاملاً شیک و مجلل و با قیمت بالای اجناس ساخته و در اختیار مردم قرار می گیرد، در ظاهر درهای شان به روی عموم مردم باز است، اما در واقع تنها اقشار بالای جامعه می توانند از آنها بهره مند شوند.
هتل های گران قیمت، تفریحات گران قیمت همچون جت اسکی و غیره، از شمال کشور مکانی می سازد که گردشگری را تبدیل به فعالیتی طبقه ای می کند.
به عنوان مثال می توان گردشگران را دید که کاملاً بر حسب طبقه اقتصادی شان توان بهره مندی از امکانات و خدمات را دارند. برای آنانی که توان خرید یا اجاره ویلاهای ساحلی را دارند امکان آسایشی استاندارد وجود دارد، اما برای افراد دیگر حتی در مورد سرویس های بهداشتی نیز مشکل وجود دارد چه برسد به سایر موارد.
می توان در کل ساحل شمال کشور بی نظمی مشهودی را در ارتباط با اماکن تفریحی و خدماتی مشاهده کرد. در کل جاده ساحلی مازندران و در پارک ها، همچون پارک های جنگلی اماکن عمومی که بتواند آسایش موقتی مردم عادی را تأمین کند، وجود ندارد. به همین دلیل این اقشار دچار وضعیتی می شوند که می توان آن را «گردشگری بی برنامه» نامید. در این حالت که خود این مردم آن را به طور طبیعی ایجاد می کنند آنها به هتل نمی روند و منطقا خانه های اجاره ای کم قیمت به پذیرایی از آنها سامان می یابند.
این گونه است که هتلداران شمال کشور چندی پیش صدای اعتراض شان درآمده و نسبت به وفور خانه های شخصی که کار مهمانداری می کنند معترض شدند. در این گردشگری بی برنامه، گردشگران طبقات متوسط و کم درآمد حتی ممکن است کنار خیابان بخوابند.
آنها حتی اجناس خود از جمله مواد غذایی را از مبدأ خریداری کرده و در مقصد به پخت غذا روی می آورند و چیزی نصیب رستوران های مقصد نمی کنند.
این گردشگری بی برنامه تقریباً هیچ ثروتی نصیب مقصد نمی کند، مگر زباله و ترافیک، چرا که برای این گردشگران طبقات متوسط و کم درآمد در مازندران هیچ برنامه ای طراحی نشده و هیچ بستری برای ارائه خدمات متناسب با اقشار کم درآمد ایجاد نشده است.
مسلماً می توان بسترهای خدماتی که متناسب با درآمد این اقشار باشد طراحی و اجرا شده و به میزان لازم درآمدزایی کرد.
شاید دیگر صحبت کردن از غرب مازندران با آن مگامال ها و ویلاهای مجلل تکراری شده است. جایی که افراد عادی برای نظاره ی دریای مازندران تنها می توانند از میان کوچه های بسیار باریک 4 تا 6 متری به دریا دسترسی پیدا کنند. آن هم دقیقا در نقطه ای که معمولاً پر از زباله و سنگلاخ است و هیچ نشانه ای از یک ساحل زیبا ندارد.
موردی که در چند سال اخیر به این الگوی اشتباه دامن می زند، جاده دریای ساری است. جاده دریای ساری تا چند سال گذشته یک جاده و منطقه توریستی دورافتاده بود که کمتری توجهی به آن می شد، اما در چند سال اخیر روند توجه به آن رشدی افزایشی یافته است.
متاسفانه این توجه دقیقا مطابق با این الگوی اشتباه است که بیشتر طبقات بالای جامعه را هدف می گیرد. اکنون جاده دریای ساری پر از مراکز خرید بزرگ و مجلل شده که برای عموم اقشار متوسط جامعه طراحی نشده است. از این ناگوارتر آن که در خود ساحل دریای ساری و در منطقه فرح آباد، هیچ گونه امکانات تفریحی و بسترهای رفاهی وجود ندارد. به همین دلیل مردم را می توان دید که تنها به ساحل دریا رفته، روی ماسه های ساحل راه می روند، بستنی و باقلا و آش خورده و به خانه بر می گردند. این است گردشگری طبقات متوسط و کم درآمد جامعه !