شنبه 19 ارديبهشت 1394-7:46

پایان بهارنارنج پنجم بابل

شادی، گمشده شهروندان

چه اشکالی دارد با مدیریت وهماهنگی مقامات اجرایی و انتظامی کنسرت موسیقی به شکل فاخر و متین درشهربابل برگزارشود؟/چرا تعداد شرکنندگان سه شب جشنواره بهارنارنج دهها برابر مناسبت های مذهبی است و به طور قطع اگر این جشنواره دوشب دیگر ادامه می یافت کنترل شهر از دست مسوولان خارج می شد!


 مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، ایرج نیازآذری: برگزاری سه شب جشنواره باشکوه بهارنارنج در گلستان نوشیروانی بابل، پیام های معناداراجتماعی به دنبال داشت. پیام هایی که می تواند برای پژوهشگران و کارشناسان اجتماعی و دستگاه های نظارتی، پدیده ای قابل توجه باشد.

درطول این سه شب هزاران نفر از گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی، سنی و شغلی از برنامه های شاد جشنواره که کمتر در مناسبت های دیگرشهرستان دیده می شود، حظ و بهره بردند.

فستیوال پنجم بهارنارنج که با چاشنی تمرکزبرهویت شهری بابلی ها، جمعیت کم نظیری را به گلستان نوشیروانی کشاند، مبین این نکته است که شهروندان به دنبال کسب شادی های متفاوتی هستند که اتفاقا می شود از طریق نهادهای رسمی برگزارشود. شادی های مشروع و فاخر!

ستادبرگزاری جشنواره با ترکیبی از گزاره های هویت ساز و نمادگرایی مثل بهارنارنج و برنامه های شادساز با میدان دادن به خوانندگان چهره و چند برنامه مهیج به اهداف خود رسید. اهدافی که سعی در بسیج سازی شهروندان در بابلی گرایی دارد تا از این طریق بتواند زمینه مشارکت شهروندان را توسعه شهر فراهم کند.

دیگر پیام مهم جشنواره آشکار شدن کمبود برنامه های اقناع کننده و شادسازدرسطح شهرستان برای گروه های مختلف اجتماعی خصوصا جوانان است.

خیل کثیرشرکت کنندگان در جشنواره که عمدتاجوان بودند، بدون آنکه پرسشی ازآنان طرح شود خواهند گفت که ماشادی و تفریح می خواهیم و هرمکان یا نهادی که این فرصت را فراهم کند ما آنجاحضورخواهیم یافت.

جامعه خسته وعبوس، هم اکنون بیش از هر زمان دیگری به شادی و نشاط نیازمند است و نهادهای اجتماعی و فرهنگی باید اسباب فرح و بهجت شهروندان را مهیا کنند.

اگرمسوولان سیاسی نگران ناهنجاری های اجتماعی جوانان هستند، راهی جز تامین نیازهای روحی و روانی آنان ندارند و توسعه برنامه های شادی آفرین باید در اولویت آنها باشد.

با گسترش فنآوری اطلاعات و ارتباطات و فزونی شبکه های مجازی دیگرامکان کنترل و محدودیت برنامه ها میسرنیست و حتی دوران زیرزمینی شدن فعالیت های جوانان تمام شد و خیلی از اعمال به ظاهرممنوع به صورت نیمه علنی درجامعه بروزمی یابد.

به این ترتیب آیا اقدامات محدودیت ساز مانع از بروزنیازهای روحی جوانان و خانواده ها می شود؟ آیا بهترنیست با فراهم نمودن زمینه علائق فرهنگی و هنری جوانان مثل کنسرت های موسیقی اززیرزمینی شدن مطالبات فرهنگی و حتی انحراف جوانان جلوگیری کنیم؟

چه اشکالی دارد با مدیریت وهماهنگی مقامات اجرایی و انتظامی کنسرت موسیقی به شکل فاخرو متین درشهربابل برگزارشود؟

چرا تعداد شرکنندگان سه شب جشنواره بهارنارنج دهها برابر مناسبت های مذهبی است و به طور قطع اگر این جشنواره دوشب دیگرادامه می یافت کنترل شهر از دست مسوولان خارج می شد!

چراباید در سال یک جشنواره داشته باشیم که تمام انرژی جوانان بخواهد یکجا خالی شود!؟

امیدوارم بزرگان و مسوولان مذهبی، سیاسی و اجتماعی شهر بابل و سایرشهرها پیام اصلی مخاطبان جشنواره را به خوبی دریافت نموده و از انرژی متراکم شده جوانان هوشیار شده باشند.

بزرگان وفضلای دلسوز به خوبی می دانند که انرژی و نیازهای جوانان مثل جزرو مد دریا دستورپذیرنیست و طبق قاعده طبیعی خود عمل می کنند. اینکه بادکنک نیازهای جوانان کی می ترکد و اگربترکد چها شود، مسئله ای است قابل تامل و تفکر!