سه شنبه 25 بهمن 1384-0:0
اين نشان ز کاروان به جا مانده
گفتگو با "احمد درماني"،تنها شاگرد مازندراني استاد ابوالحسنخان صبا
استاد از خودتان بگوييد.
احمد درماني هستم و در سال 1307 در استرآبادي محله اين شهر به دنيا آمد. به خاطر مأموريت اداري پدرم در سال 1312 به قائم شهر نقل مكان اما پس از دو سال به بابل مراجعه کرديم و من در مدرسه بدر مشغول به تحصيل شدم.
دائيام سيد عزيز نوبهار مغازه فروش خرازي و وسايل موسيقي داشت. وي دوستي داشت به نام يوسف مچول خان كه مغازه سمساري داشت و علاوه بر آن نوازنده كمانچه هم بود. پدرم كه علاقه به موسيقي داشت مرا نزد مچول خان برد و از وي خواست ويلون را به من آموزش بدهد من مدت 6 سال از طريق ساز كمانچه ويلون را فرا گرفتم و همزمان آثار موسيقي ايراني نوازندگان بزرگ را از طريق همين صفحه گرامافون گوش ميكردم.
با گوش كردن اين صفحات نگاه من به موسيقي عوض شد و به همين خاطر براي آشنايي و درك بيشتر موسيقي به محضر درس استاد ابوالحسنخان صبا كه در كوچه ظهيرالاسلام تهران قرار داشت به عنوان اولين و تنها شاگرد مازندراني اين استاد راه يافتم و اين تلمذ سال ها ادامه يافت. من هر هفته روزهاي يك شنبه و چهارشنبه با اتوبوس كه كرايه آن از بابل به تهران 7 ريال بود ميرفتم و در اين كلاس شركت ميكردم و مبلغ 250 ريال هم بابت شهريه هرماه پرداخت ميكردم.
شيوه آموزش استاد چگونه بود؟
ما در كلاس 15 تا 20 نفر بوديم استاد صبا با هر يك از شاگردان بين 10 تا 15 دقيقه به صورت اختصاصي كار ميكرد.آهنگ هايي را خودش مينواخت ما به وسيله گوش يا نت آن را ميگرفتيم و تمرين ميكرديم دو در كلاس هم تحويل ميداديم.
من از ايشان يك ويلون خريدم كه هنوز آن را به يادگار دارم. استاد صبا وقتي پشتكار و علاقه مرا كه از شهرستان ميآمدم ديد سعي كرد بيشتر به من توجه كند به همين خاطر وقت بيشتري را به من اختصاص ميداد.
هم دورههاي شمادر كلاس چه كساني بودند؟
من با برادان بديعي هم دوره بودم. بعد از اين كه به دليل درس و ساير مشكلات نتوانستم در كلاس استاد شركت كنم با استفاده گرامافون و شنيدن آثار نوازندگان ايراني و خارجي تمرين ميكردم.
فاخته يا حسين قوامي كه از خوانندگان برجسته بود در بابل افسر وظيفه بود البته در اين زمان معروف نبود و من به عنوان يك علاقه مند به خوانندگي وي را ميشناختم، بيكار که ميشديم ميرفتيم زير پل محمدحسن خان كه صدا را اكو ميكرد. من ويلون ميزدم و قوامي ميخواند. بعد كه رفت تهران و صدايش را از راديو شنيدم تازه متوجه شدم كه با چه اعجوبهاي رفيق بودم، اكثر كساني كه وي را ميشناختند افسوس ميخوردند.
وضعيت موسيقي در مازندران چگونه بود؟ آيا گروهي در بابل داشتيد؟
گروه به آن صورت خاص خير، دوستان دور هم جمع ميشديم و آهنگ ميزديم، مثلاً در هنگام اجراي نمايش در در دبيرستان شاهپور ما همكاري ميكرديم. در سال 1323 هنگام نمايش دليران منقلي كه در آن افرادي همچون ايران زاريانس- احمد قهرمان- محمد نيك منش- خانم رفيعي و آقاي عاصمي بازي ميكردند من و عماد رام نوازدگي كرديم.
وضعيت فعلي موسيقي را چگونه ميبينيد؟
خب الان وضعيت فرق كرد، انواع اساتيد و انواع كلاس وجوددارد و هر كس ميتواند در اين كلاس ها شركت كند اما نقش افرادي چون صبا- بنان- قوامي- بديعي و … در موسيقي ايراني غيرقابل انكار است، آنها رياضت كشيدند تا به اين جا رسيدند، آنا تا آخر عمر در حال فراگيري بودند؛ اما الان بسياري از جوانان خود را فارغ از دانستن و آموزش ميبينند اين شكل باعث انحراف موسيقي ميشود.(babolnet)