سه شنبه 23 اسفند 1384-0:0

نوروز در دامنه هاي سر سبز البرز

نگاهي به برخي رسم ها وآيين هاي نوروزي در مازندران.


عيد بيمو با خير و خشي /سفره بيلم با دلخشي/ بورم فامل سركشي/ پر هادم دشت ناخشي/

 نوروز به خير خوش رسيده است . با دلي خوش سفره هفت سين را بچينيم .

 به ديدار فاميل و اقوام برويم . غم ها و ناخوشي ها را از خود دور كنيم .

پيش سخن:

نوروز يكي از قديمي ترين جشنهاي ايران باستان و زرتشتيان است.

 اگر چه نام نوروز در اوستا نيامده است اما در كتابهاي پهلوي ، نوروز به

لحاظ گاه شماري اهميت فراواني دارد .جشنواره اي كه با بهار طبيعت همراه با

 رويش گل و نغمه بلبل به همراه ويژگي هاي ديني نوعي بزرگداشت جهان ايزدي است .

از نظر ديني و باورهاي ايرانيان نوروز جشن آفريدن آتش است.

 آتشي كه چون نيروي حياتي در تمام آفرينشهاي ديگر جاري است.

 به موجب اهميت و قداست و اعتبار كهني كه اين جشن نزد ايرانيان داشته و دارد

 براي برگزاري اين جشنها در گذشته نياز به مكاني ويژه بود .

 به عنوان نمونه تخت جمشيد با عظمت ديرينه اش مكان مقدسي براي برگزاري آيين نوروزي بود .

 اينك ه نوروز جشني كهن و داراي قدمت است .به گواهي اسناد بي شماري است

كه سابقه آن را به دوران مشترك هند و اروپايي مي رساند.

به روايت (الياده 1376 ص 105 ) قرن ها پيش از ظهور هند و اروپاييان در آسياي صغير ،

 مجموعه اساطيري آيين جشن سال نو كه روي هم رفته تكراري

 از كار آفرينش انگاشته مي شد نزد سومريان و اكديها شناخته شده بود

و عناصر اصلي آن در ميان مردم مصر و عبرانيها نيز رواج داشت 

 يا مراسم سال نو اشاره كرد كه در Akita به جشن اكيتا از بارزرين

 نمونه هاي اين جشن مي توان شهرهاي بين النهرين برگزار مي شد .

سيلي خوردن شاه از كاهن و عياشي هاي مربوطه به اين عيد بهاري نمادي

 از بي نظمي و آشوب بوده كه در ايران به شادماني عمومي تبديل شده است

و همچنين با بهم ريختن نظم و قواعد اجتماعي در قالب ميرنوروزي در زمان ما تجلي مي يابد .

 غرض اين كه نوروز يك عيد بومي است. و در تاريخ اين خاك ريشه اي عميق و كهن دارد.

 اما آن چه كه بيش از همه اهميت دارد حفظ و برگزاري آن در جاي جاي

 جغرافياي فرهنگي ايران است كه تا به امروز نيز اگر چه در شكل و صورت

تغييراتي داشته است اما در اصل آن ، تغييري نيافته است .

 آري جشن و شادماني نياز جوامع بشري در همه ادوار است .

خصوصا انسان بهت زده امروزي كه در چنگال ماشين گرفتار آمده است

 در قفسي كه تار وپودش را خود تنيده است . اين جشنها ضرب آهنگي است

كه زمان را از صورت تك خطي و تك بعدي بيرون مي آورد و آن را

 به شكل حلقه اي از تداوم نقش مي زند كه همواره نو مي شود

 و پس از پايان يافتن از سر نو به آغاز مي پيوندد .

 نوروز در دامنه هاي البرز:

مردم سرسبز اين ديار كه جشنهاي فراواني را در طول سال برگزار مي نمودند

 و صد افسوس كه بسياري به فراموشي سپرده شده است

 چندي ديگر حفظ شده و هنوز هم برگزار مي گردند.

 در اين ميان نوروز را چون ساير اقوام باشكوهي بيشتر برگزار مي كنند .

 آداب نوروز:

 آداب نوروزي در اين مناطق رسوم فراواني دارد كه به پاره اي از آنها اشاره خواهد شد.

يكي از آن رسم ها انتخاب (مامج يا سال مج 1) مي باشد.

در گذشته اي نه چندان دور ، روز و شب اول هر ماه را جشن

 مي گرفتند ( مارمشو ، مارمروز ) اما در آخر مير ماه زمستان

 كدبانوي خانه به سراغ ملاي ده مي رفت و

فرزندان و نوادگان خود را به عنوان مامج و سال مج با استخاره ملا انتخاب مي كرد .

 به اين شكل كه نام هر يك را كه بر زبان مي آورد

با استخاره اگر خوب بود آن فرد به عنوان مامج انتخاب مي شد.

 يعني كسي كه اول ماه اونما قبل از هر كسي قدم در خانه مي گذارد

و به يمن قدمش عيد و سال و ايام خوب در پيش خواهد بود .

در صورتي كه ظرف همين ماه ايام بر وفق مراد بود

همان مامج به عنوان سال مج نيز انتخاب مي شد .

يكي ديگر از آداب نوروزي پيام مير نوروزي است .

در بسياري از نقاط البرز مير نوروزي پيام آور شادماني ها و بهار طبيعت است

كه نوروز خوان با اشعاري كه محتواي آمدن بهار را نويد مي دهد.

آمدن بهار و آمدن نوروز را به همگان مي گويد و مژدگاني دريافت مي كند.

 پاره اي از ابيات آن به شرح زير است :

باد بهارون بيمو گل به گلستون بيمو نوروز سلطون بيمو . . .

  به هنگام تحويل سال معمولا اهالي در گذشته در محله اي خاص جمع مي شدند .

 بر اساس زمان سنج هاي مختلف و با صداي تفنگ شكارچي سال را تحويل مي كردند.

 اما امروزه به خاطر توسعه ارتباطات معمولا از رسانه هاي صوتي و تصويري استفاده مي شود .

 پس از تحويل سال ، سال مج با ظرفي آب و سيني كه داراي سبزه

و قرآن و سكه و سنجد و قدري گندم يا برنج مي باشد. با پاي راست وارد خانه مي شود .

ذكر و دعاي زيرلبي قدم خير اطرافيان بدرقه راهش است .

در چهار گوشه تمام اتاقها قدري آب را به عنوان نماد آبادي و نظافت و منبع حيات مي ريزد.

سپس با اضافه آبي كه در دست اوست كدبانوي خانه براي درست كردن

چاي استفاده مي كند . همچنين عيدي خوبي را براي سال مج در نظر مي گيرند .

 علاوه بر جوراب يا پيراهن مقداري پرساق ( نوعي شيريني )

 و تخم مرغ رنگ شده و مقداري پول نيز به او مي دهند .

جشن و سرور و شادماني از درون انسانها و خانه ها بر مي خيزد .

 افراد خانواده به يكديگر تبريك سال نو و شادباش مي گويند .

 سفره هفت سين را برقرار مي كنند كه امروزه به خاطر ارتباطات زياد

 و تأثير رسانه ها و مهاجرت به شهرها بخشي از محتويات سفره ها تغيير كرده است .

 اما در گذشته معمولا تخم مرغ رنگ شده ، پرساق ( شيريني محلي )

 و ميوه محلي و نخود و كشمش از رايج ترين آن بود .

چراغ روشن بر سر سفره و سبزه اي كه كدبانوي خانه از اونما

 به فكر تهيه آن بود و زينت بخش محفل و سفره را دو چندان مزين مي سازد .

 در ميان سبزه شاخه اي از گل درخت بيد قرار مي دهند (بامشي كتوك ) .

سبزه اي كه عظمت آدمي را با زايش جوانه و گياه پيوند مي دهد .

مرگ نبات و زادن رستاخيز آن رمز جشن بهار است .

اين همان رفتاري است كه با سبزه هاي رويانده در سفره و خوان نوروزي هم انجام مي دهيم .

دانه ها را در جايي مي كاريم و در روز سيزدهم سال آن را به دور مي اندازيم

كه نماد شهادت است . شهادت در حقيقت بنياد تاريخي و جوهر اصلي نوروز و

 جشن نوروز ، جشن ستايش و تجليل شهادت است .

آدمي كه با انتخاب خود و آگاهانه به زمين فرود آمد و اين هبوط به زمين را

 به منظور رسيدن به هدفي برتر از زندگاني و مرگ يعني رستگاري نهايي هستي

انتخاب كرد و لقب اشرف مخلوقات را از آن خود كرده است .

علاوه بر آن پس از تحويل سال اعضاي خانواده در كنار يكديگر قرار مي گيرند

 وسال نو را به يكديگر تبريك مي گويند. سپس معمولا به صورت دسته جمعي

 به ديدار بزرگتر ها و اقوام مي روند و سنت زيباي صله رحم را به جا مي آورند.

 آشتي كنان افرادي كه احيانا قهر يا كدورتي در ميان دارند .

 

 سپس زيارت اهل قبور و فاتحه خواني و همچنين زيارت امامزادگان معصوم

 نيز از جمله كارهاي پس از تحويل سال مي باشد.

در چنين شبي اگر خانه ها چراغ آن روشن است و باور دارند

در اول سال نبايد خانه اي تاريك باشد. از ديگر سنت ها

 عيدي دادن بزرگترها به كوچك ترهاست كه معمولا

 افراد خردسال بيشتر از اين عيدي بهره مند مي شوند.

 علاوه بر آن پسراني كه نامزد دارند براي نامزد خود حتما عيدي

 لباس و شيريني مي گيرند و مادر عروس هم مجمه اي

مركب از شيريني و تنقلات براي داماد هديه مي آورد.

 1- سال مج ، مامج : در بعضي از نقاط مازندران مادرمه مي گويند

 نویسنده :فرهود جلالي كندلوسي اسفند ماه 1384

منبع:موسسه فرهنگی و هنری پارپیرار

فرستنده:محمدحسین ملایی کندلوسی - (kandelous_village@yahoo.com)