چهارشنبه 20 خرداد 1394-11:24

نزدیک بینی مدیریتی در بخش دولتی ایران

مدیران استانی با توجه به عمر كوتاه مدیریتی شان و نظر به سیاسی بودن مشاغل و پست ها، در تلاش هستند تا با تصمیم های كوتاه مدت بهبودی در شاخص های توسعه ای استان ایجاد نمایند كه نه تنها این مهم تحقق پیدا نمی كند، سبب می شود تصمیمات پیشین نیز بدون حصول نتیجه رها شود.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، دكتر رحمت الله قلی پور، دانشیار دانشگاه تهران: نزدیک بینی مدیریتی واژه ای است که عموما در تصمیم گیری های مدیریتی به عنوان یکی از تهدیدها از آن یاد می شود. این پدیده رفتاری البته در سازمان های بخش عمومی بیشتر مشهود است و پیامدها و آثار مخرب آن در این بخش نیز افزون تر است.

نویسنده بر این باور است که این پدیده در بخش عمومی و سازمان های دولتی بسیار رایج است و اگرچه مدیران این بخش اعتقادی به افتادن در این دام تصمیم گیری ندارند، اما دامنه شمول آن در بخش عمومی و دولتی به مراتب بیشتر از بخش خصوصی است.

در تبیین نزدیک بینی در بخش دولتی ایران باید در سه محور به بحث پرداخت. محور نخست شاخص های نزدیک بینی است. شاخص هایی مانند اتخاذ تصمیمات کوتاه مدت، تاکید بر سیاست هایی با بار هزینه ای اندک، اتخاذ تصمیم های پی در پی که منجر به بار اضافی تصمیم و سیاست می شود و مانند آن.

محور دوم عوامل موثر بر نزدیک بینی است. عواملی مانند دانشی نبودن مدیران، بی ثباتی مدیریت، رقابتی نبودن سازمان ها، پاسخگو نبودن سازمان ها و بودجه ریزی سنتی محور.

سوم راه حل ها و روش های مقابله با این پدیده است. در این محور طراحی نظام مناسب تصمیم گیری، حرفه ای نمودن نظام تصمیم گیری و استفاده از پژوهش در سیاستگذاری، از جمله روش های کاهش پدیده نزدیک بینی پیشنهاد می شود.

گرایش به تصمیمات کوتاه مدت

آنچه كه ذهن نویسنده را در این نوشتار به خود معطوف نموده است، تصمیمات كوتاه مدت است. امروزه عموم مدیران به ویژه در سطوح محلی و استانی با این پدیده مواجه هستند. ایرانی ها به طور میانگین کوتاه مدت فكر می كنند و گرایش به تصمیم های كوتاه مدت دارند. سبک زندگی ایرانی تا زمانی که تلقی منطقی از پول و امکانات پیدا نکند اصلاح نمی‌شود.

بخشی از این مسأله به این برمی‌گردد که ما می‌ترسیم و زندگی را کوتاه مدت می بینیم و عموماً در یک قرن و نیم گذشته در فضاهای بی ثباتی زندگی کرده‌ایم؛ لذا افراد به دنبال این هستند که نهایت بهره‌برداری را در زمان های کوتاه انجام دهند و حرصی که برای سریع به دست آوردن پول دارند فرو بنشانند.

البته این مسایل ریشه‌های طبقاتی هم دارد. با توجه به این خصیصه فرهنگی و زیستی، مدیران ما در كوتاه مدت و برای دوره زمانی كوتاه تصمیم می گیرند. وضعیتی كه امروز استان مازندران مواجه با آن است ناشی از همین ویژگی رفتاری مدیران است.

مدیران استانی با توجه به عمر كوتاه مدیریتی شان و نظر به سیاسی بودن مشاغل و پست ها، در تلاش هستند تا با تصمیم های كوتاه مدت بهبودی در شاخص های توسعه ای استان ایجاد نمایند كه نه تنها این مهم تحقق پیدا نمی كند بلكه سبب می شود تصمیمات پیشین نیز بدون حصول نتیجه رها شود.

راه حل برون رفت از وضعیت فعلی خارج نمودن فرایند تصمیم گیری از وضعیت روزمره زدگی است. در این راستا نقش و جایگاه نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی تعیین كننده است.

نماینده مردم در مجلس با اشراف بر مسائل و موضوعات جامعه یا حوزه انتخابیه خویش به تحلیل صحیح مسائل و چارچوب دهی به آنها پرداخته، با دستورگذاری درست و به موقع مسائل در تلاش خواهد بود راه حل های بنیادی و ریشه ای برای دوره زمانی مناسب پیدا کند.

نماینده مجلس ضمن تصویب راه حل ها در نهاد قانون گذاری و تعیین اعتبار لازم برای اجرای آنها، با نظارت بر اجرا در دستیابی به هدف نهایی و حصول نتیجه كمك خواهد نمود؛ اقدامی كه از وظایف اصلی و نهادی یك نماینده توانمند و شایسته به شمار می آید.