چهارشنبه 27 خرداد 1394-22:51
روحانی؛ اصولگرا یا اصلاح طلب؟
به دلیل حمایت تمام قدی که اصلاح طلبان در انتخابات از ایشان داشتند و همین حمایت منجر به پیروزی وی در انتخابات شد، روحانی خود را وامدار اصلاح طلبان می داند، بنابراین به نظر می رسد که بیشتر تمایل به همراهی و همدلی با این طیف سیاسی دارد.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، ولی الله پاشا: دولت یازدهم و مشخصا رییس جمهور روحانی چه نسبتی با اصولگریان و یا اصلاح طلبان دارد؟ این سوالی است که پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم مطرح بوده و هست.
حسن روحانی، پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یکی از شعارها و وعده هایی که مطرح کرد فراجناحی بودن دولت بود. ترکیب کابینه که تلفیقی از دو طیف سیاسی اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل است حکایت از آن دارد که روحانی تلاش دارد که کشور را فراجناحی اداره کند.
با این حال بر پایه موضع گیری های رییس جمهوری در موضوعات گوناگون، این گمانه زنی را نزد ناظران سیاسی افزایش داده است که روحانی تعلق خاطر بیشتری به پایگاهی که از آن وارد کاخ ریاست جمهوری شده است یعنی اصلاح طلبان دارد.
برای این که بشود قضاوت کرد روحانی توانسته براساس وعده فراجناحی بودن در مسائل سیاسی عمل کند باید به سه شاخصه رفتاری دولت در این دوره توجه کرد.
نخست آنکه تیمی که دولت را همراهی می کنند و مدیرانی که دولت انتخاب کرده است برای همراهی چه در سطوح میانی و چه در سطح ارشد، عمدتا از شخصیت های کارگزاران و یا اصلاح طلبان هستند و ما کم تر شاهد حضور اصولگرایان در حلقه یاران دولت هستیم.
دوم آنکه نگاه دکتر روحانی به جریان های سیاسی کشور متمایز که نمونه آن در استفاده نیروها در مشاغل حساس مشهود است. به دلیل حمایت تمام قدی که اصلاح طلبان در انتخابات از ایشان داشتند و همین حمایت منجر به پیروزی وی در انتخابات شد روحانی خود را وامدار اصلاح طلبان می داند، بنابراین به نظر می رسد که بیشتر تمایل به همراهی و همدلی با این طیف سیاسی دارد.
نکته سوم آنکه دیدگاه هایی که آقای روحانی در مسائل مختلف از ابتدای دوران ریاست جمهوری بیان کرده اند با وجود آنکه تلاش داشته که دیدگاه های اعتدالی و به نوعی بینابین دیدگاه اصلاح طلبان و اصولگرایان داشته باشد اما در نهایت نزدیکی بیشتری با اصلاح طلبان داشته است.
از سویی؛ اصولگریان معتدل نیز در دولت آقای روحانی پست های حساس مدیریتی را در اختیار گرفته اند که یک نمونه از آنها سمت حساس و مهم وزارت کشور است. اما در نهایت تفکرات و دیدگاه هایی که از جانب رییس جمهور مطرح شده و می شود در چارچوب اندیشه های اصلاح طلبانه است.
آقای روحانی برپایه همین تفکرات و دیدگاه های خود در انتخابات ریاست جمهوری در قامت متفکر اندیشه اصلاح طلبی ظاهر شد و برهمین اساس توانست حمایت اصلاح طلبان را به سمت خود جلب کند.
از دیگر سو؛اگر چه آقای روحانی قرابت بیشتری با اصلاح طلبان دارد اما این قرابت و نزدیکی منجر به حذف اصولگریان معتدل نشده است که این رویکرد نیز در زمره تفکرات اصلاح طلبی قرار دارد، زیرا اساسا در اندیشه اصلاح طلبی نگاه حذفی جایی ندارد- قاعدتا نباید داشته باشد-
همانطور که در دولت اصلاحات هم وزارتخانه های حساسی همچون آموزش و پرورش به آقای مظفر به عنوان یک اصولگرا واگذار شد. درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابتها آمد اما بیهیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود.
روحانی به عنوان نامزد اصلاحطلبان پیروز عرصه انتخابات شد. در واقع قرابت آرا و نظرات دولت و اصلاحطلبان همان مطالبه جریان اصلاحات است. روحانی اگرچه دولت خود را به عنوان دولت اصلاح طلب معرفی نکرده و به عنوان تابلوی اصلاح طلب مطرح نیست، اما به هر حال آبرو و سرنوشت آقای روحانی با آبرو و سرنوشت اصلاح طلبان گره خورده است و به قول زیبا کلام "پشت چک روحانی را اصلاح طلبان امضاء کردند".
بنابراین شکی نیست که دولت یازدهم با عقبه اصلاح طلبان روی کار آمده است. مضاف بر اینکه آقای روحانی درسخنرانی سفر تبلیغاتی خود در مسجد نوشهرکه به باور ناظران سیاسی آغازگاه هماورد انتخاباتی او و رویش گاه اقبال مردمی به ایشان بود، خود را ادامه دهنده راه روسای دولت سازندگی و اصلاحات معرفی کرد.
نکته مهم و پایانی اینکه با نگاهی اجمالی به شعارهای انتخاباتی،موضع گیری های سیاسی در عرصه های داخلی و خارجی،انتخاب معاون اول و وزرای کلیدی دولت، مسئولان و اعضای ستاد انتخاباتی آقای روحانی در سراسر کشورو بهرمندی از حمایت سران و نیروهای اصلاح طلب- که اگرکنارگیری عارف و گسیل یک شبه آن حجم ازنیروها به سمت روحانی نبود، به قطع و یقین در 24خرداد 92سرنوشت دیگری رقم می خورد- می توان روحانی را اصلاح طلب معتدل نامید.
با این وصف و با توجه به موضع اعتدالی رییس جمهور، هریک از نیروهای دو طیف فکری اصلاح طلب و اصولگرای معتدل می توانند بخشی از دیدگاهها و رویکردهای خود را به روحانی نزدیک بدانند. این نگاه به نگرش فکری هر یک براساس پایگاه اندیشگی آنان بستگی داشته و تعریف می شود.