سه شنبه 19 ارديبهشت 1385-0:0

اقتصاد ملانصرالدینی

يادداشت اقتصادي از:دکتر احمد سيف،استاد مازندراني دانشگاه هاي انگلستان.


من فکر می کنم ما در ایران داریم به چیزی که می شود آن را « اقتصاد ملانصرالدینی» خواند، نزدیک می شویم!
 خبري را در روزنامه دنیای اقتصاد خواندم که به خودم گفتم: ای دل غافل: عمری صرف کرده ای که الفبای اقتصاد را بفهمی و هنوز هم نمی فهمی! نمی شود تقاضايی بفرستی و شاید پدرآمرزیده ای بورسیه ای بدهد و هم فال و هم تماشا، به ایران بروی هم به زیارت آب و خاک نایل بشوی و هم در محضر این علمای اعلام الفبای اقتصاد بیاموزی!
 ولی درست گفته اند آرزو تنها بر جوانان عیب نیست! باری، جریان این بود که «هيات وزيران در تازه‌ترين تصميم خود، تعرفه واردات آهن و سيمان را به‌كلي حذف كرده و به صفر رساند». چرایش را فعلا نمی دانیم ؛البته حدس وگمانم را برای تان می نویسم.
 به طور کلی، هم اعمال تعرفه معمولا برای خودش دلیل دارد و هم قاعدتا حذف آن باید دلیل داشته باشد. «پيش‌بيني مي‌شود اين مصوبه در بازار آهن‌آلات به كاهش قيمت‌ها منجر شود». چنین پی آمدی اگرچه برای تولید کنندگان مطلوب نیست ولی اگر این چنین بشود، البته که به نفع مصرف کنندگان است. تا این جایش، یک به صفر، به نفع دولت! ولی اندکی تامل کنید.
 
 اگر به ضررتولید کنندگان باشد، آیا این امکان وجود ندارد که یا ورشکست بشوند و یا خودشان بار وبندیل شان را جمع کرده و به حوزه هائی که سودآوری بیشتری دارد، مهاجرت کنند! البته اگر این کار را بکنند، به گمانم می شود، 2 به یک به ضرردولت. چون دولتی که قرار بود اشتغال ایجاد کند، خوب حالا نمی کند. وقت کنم در یادداشت دیگری به این مبحث « شیرین» بیکاری در ایران بپردازم .
 
باری در این خبر می خوانیم که«چهار وزارتخانه نفت، نيرو، مسكن و راه‌‌وترابري مجاز شده‌اند سيمان و آهن مورد‌نياز طرح‌هاي عمراني در دست اجراي خود را با تعرفه وارداتي صفر از بازار جهاني تامين كنند». لپ خودم را نیشگون می گیرم که باز فکرهای بد نکنم. یعنی یاد آن بابايی نیفت که قبل از این که چاهی کنده باشد، مناری دزدیده بود و بعد مانده بود که چه کند!
 
ممکن است بگويید این چه ربطی به این تصمیم « کارشناسی» دولت دارد؟ من فکر می کنم که دولت محترم، برخلاف همه ادعاهائی که داشت بدون کار کارشناسی خود را به انجام کارهائی متعهد کرد و بعد هنوز هیچی نشده برای شان روشن شد که حالا به هر دلیل، ظرفیت تولیدی سیمان و آهن کافی نیست و انجام این کارهای عمرانی، باعث می شود که قیمت ها زیاد بشود.
 
 الحمدالله پول نفت این روزها بد نیست. از آن طرف، قرار است که نمی دانم چند سال بعد، عضو سازمان تجارت جهانی بشویم- حالابا این ظرفیت تولیدی پائین واین اقتصاد معتاد به واردات، چه داریم که بدون دردسر صادر بکنیم، من نمی دانم- پس می آئیم و با یک تیر دو تا کبک چاق و چله شکار می کنیم. هم برای عضویت در سازمان تجارت جهانی « اعلام آمادگی» می کنیم و هم این مشکل خود ساخته را رفع می کنیم! ولی این روایت، یک حلقه گم شده دارد، «در عين‌حال، به دليل ارزان‌تر بودن قيمت سيمان در ايران نسبت به بازار جهاني، معلوم نيست كه حذف تعرفه واردات براي اين كالا مي‌تواند انگيزه‌اي براي واردات اين كالا ايجاد كند يا نه؟»

اگر قیمت تغییر نکند، قاعدتا نبایدانگیزه ای باشد. ولی از طرف دیگر، می دانیم که قیمت سیمان آزاد نیست! پس با دو احتمال روبرو هستیم.
- قیمت سیمان را آزاد کنیم واگر این کار را بکنیم، خوب، قیمت ها بالا می رود و هم سطح قیمت جهانی می شود.
- یا این که کنترل بر روی قیمت را حفظ کنیم ولی، به 4 وزارت خانه پیش گفته، اجازه بدهیم « بدون توجه به قيمت سيمان در كارخانه‌هاي داخلي نسبت به واردات اين كالا به دلايل مختلف اقدام كنند، قاعدتا مابه‌التفاوت قيمت سيمان در بازار داخلي با قيمت فروش كارخانه به شدت كاهش خواهد يافت»

اما در آن صورت، «دولت در برابر اين پرسش مهم قرار خواهد گرفت كه چرا سيمان خارجي را با قيمتي بالاتر از قيمت كارخانه‌هاي داخلي مي‌خرد» پس احتمال به واقع نزدیک تر این است که قیمت سیمان آزاد شود.
داشتم یکی می زدم توی سر خودم و یکی هم توی سر این نشریه در انترنت، که رسیدم به این شماره روزنامه دنیای اقتصاد، دروغ چرا اصلا چرایش را نفهمیدم و الان هم که دارم این چند کلمه را می نویسم نمی فهمم. بالاخره می خواهید « بازار» های مملکت را « آزاد و رقابتی» بکنید یا چی! واردات به کشور آزاد ولی صادرات ممنوع!
 
دروغ چرا، این تا آنجا که من می فهمم این اقتصاد گرامی ما، نه اقتصاد بازار آزاد است و نه اقتصاد مداخله گرانه کینزی و بعد کینزی و حتی ماقبل کینزی. این اقتصاد قاراشمیشی ( همان ملانصرالدینی) خودمان است.نمی دانم متوجه شده اید یا نه! قیمت آهن وفولاددرایران از بقیه جهان بیشتر است ولی صادرات داریم! به عوض قیمت سیمان در ایران کمتر از قیمت بازارهای جهانی است، ولی برای صدور تولید نمی کنیم!
 
 البته به گزارش این روزنامه، قیمت آهن آلات قرار است تا ده درصد و الان احتمالا بیشتر کاهش یابد. نکته شیرین این سیاست این است که عمده ترین رقم صادرات غیر نفتی ما از قرار همین آهن آلات و فولاد است که که گویا 1.3 میلیارددلار صادرات داریم. ولی با ممنوعیت صادرات، کاهش قیمت ها هم بیشتر می شود و ناگفته روشن است که وقتی این طوری می شود دیگر کسی برای افزایش ظرفیت تولیدی در این بخش سرمایه گذاری نمی کند.
 
البته وقتی می گویم کسی، منظورم این است بخش خصوصی این کار را نمی کند. البته اگر دولت این کمبود را جبران بکند، شایدمشکل زیادی پیش نمی آید ولی اگر نکند که احتمالا نمی کند، خوب در میان مدت و دردراز مدت، مشکل پیش خواهد آمد. یکی از دلایلی که تولید کنندگان آهن و فولاد برای افزایش صادرات کوشیده بودند رکود بازار داخلی بود ولی امسال، قیمت ها بین 10 تا 20 درصد بالا رفته است ( البته در صفحه دیگری در همین روزنامه می خوانیم که قیمت آهن الات در یکی دوماه گذشته 30 تا 35 درصد بالارفته است. البته در دنباله همان صفحه می فهمیم که قیمت فولاد بیش از 20 درصد افزایش یافته- حالا رقم اصلی هر چه که باشد) این پرسش باقی می ماند که در شرایطی که به گفته نویسنده « دولت طي مصوبه‌اي در هفته گذشته تعرفه واردات فولاد و سيمان را به صفر رساند تا كسري 40درصدي نياز بازار داخلي يا همان مابه‌التفاوت توليد و مصرف داخلي از محل واردات ارزان تامين شود» آیا ازداخلی ها کسی برای افزودن بر توان تولیدی سرمایه گذاری خواهد کرد؟

از این ها که بگذریم همین طور خبر خوش است که از تهران می رسد، « کسبه بازار آهن در خیابان ستاره واقع در جنوب تهران از افزایش حدود 40 درصدی قیمت آهن در شرایط فعلی نسبت به سال گذشته خبر می دهند. قیمت این نوع محصولات نیز در هفته جاری نسبت به هفته گذشته به ترتیب بیش از 5، 6 و 8 درصد افزایش یافته است ». این هم شماری از عواملی که ممکن است به این افزایش منجر شده باشد، « ورود نقدینگی های سرگردان اقتصاد به این بازار، افزایش قیمت فولاد در بازارهای جهانی، برخی اقدامات مشکوک توسط تولیدکنندگان این نوع محصولات و رسوب آن در انبارها و نابسامانی در بورس فلزات تهران دلایل اصلی افزایش قیمت‌های انواع آهن در ایران گزارش شده است».

من فکر می کنم این « اقدامات مشکوک تولید کنندگان» حتما « تقصیر دولت» باشد!!!
شما چی فکر می کنید؟(niaak)