شنبه 20 تير 1394-20:0

ریشه‌های تقديرگرايي عاميانه

تعامل نهاد سلطنت و روحانيان درباري و استبدادگرا با يکديگر، نقش مهمي را در گسترش تقديرگرايي عاميانه و استفاده از آن در خدمت تقويت و دوام حکومت‌هاي استبدادي در جامعه ايفا کرد.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، لطف‌الله آجداني: تقديرگرايي عاميانه يکي از پديده‌هاي ديرينه اجتماعي در جوامع مختلف بشري است. در تفسير رايج و عوامانه از تقدير، اعتقاد بر اين است که آدمي هيچ اختيار و حق انتخابي در آنچه که برايش از بدو تولد تا مرگ اتفاق مي‌افتد، ندارد.

براساس اين تفسير، دست نامرئي تقدير و سرنوشت، آدمي و زندگي او را به هر جهتي که مي‌خواهد و از قبل تعيين شده است، هدايت مي‌کند.

گرچه تفسير عاميانه از تقدير و تقديرگرايي از ديرينگي تاريخي بسيار کهن برخوردار است،‌ امروزه نيز در برخي جوامع و ازجمله در ايران و ميان بسياري از مردم اين تفسير حضور دارد.

بدون ترديد تفسير عوامانه از تقدير و تقدير‌گرايي که شکل‌گيري و بازتوليد آن در ادوار مختلف، ريشه در علل و عوامل متعدد جغرافيايي، سياستي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و مذهبي دارد، داراي پيامدهاي متعدد، متفاوت و گاه متضاد بوده است.

اعتقاد به تقدير، عاملي است که مقاومت انسان‌ها را درمقابل سختي‌ها و ناملايمات زياد کرده و تحمل مصائب و مشکلات را با اين باور که آنچه اتفاق افتاده است در سرنوشت او مقدر بوده و از آن  گزير‌وگريزي نيست، آسان مي‌سازد.

از نظرگاه تاريخي، شکست‌هاي ايران و ايرانيان در برابر حملات اسکندر،  مغولان و... يکي از علل رويکرد جامعه ايراني براي توجيه اين شکست‌ها و تحمل آنها با توسل به تقدير بوده است.

در تاريخ ايران و به‌ويژه تحت حاکميت حکومت‌هاي استبدادي که حفظ پايه‌هاي قدرت خود را در حفظ وضع موجود مي‌بينند، نهاد سلطنت و حکومت از نقش مهمي در تقويت و گسترش تقديرگرايي عاميانه برخوردار است.

شاهان و حاکمان براي تحکيم جايگاه خود در جامعه با اتصال خود به قدرت الهي و مابعد‌الطبيعي از طريق ادعاي «سايه خدا» بودن روي زمين و ترويج اين باور که مخالفت با سلطنت و سلطان مخالفت با اراده الهي است، راه سلطه اجتماعي خود در ميان دين باوران عوام را که حکومت و حاکمان روزگار خود را تقدير تخلف‌ناپذير خود دانسته و مخالفت با آن را مخالفت با تقدير الهي مي‌پنداشتند، هموار کردند.

تلقي و تفسير برخي از تقدير با رويکرد حمايتي از تبعيت از سلطنت و سلطان و تمکين رعايا از سلطان و حاکم نيز از نقش مهمي در گسترش و ترويج انديشه و باور تقديرگرايي عاميانه برخوردار بود.

درواقع تعامل نهاد سلطنت و روحانيان درباري و استبدادگرا با يکديگر، نقش مهمي را در گسترش تقديرگرايي عاميانه و استفاده از آن در خدمت تقويت و دوام حکومت‌هاي استبدادي در جامعه ايفا کرد.

چنين رويکردي به حفظ وضع موجود و توجيه ظلم و ستم حکومت‌ها به مردم و جلوگيري يا کاهش قيام‌هاي مردمي عليه حکومت‌ها نظر داشت. در اين ميان بودند شخصيت‌هاي ساختارشکني که مانند امام‌خميني با الهام از آموزه قرآني «ان‌الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم» و سيره پيامبر و امامان شيعه، با تحجرگرايي و افکار خرافي و تقديرگرايي عاميانه به مقابله پرداختند.

مخالفان تقديرگرايي عاميانه به‌درستي دريافته‌اند که تقديرگرايي عاميانه موجب انفعال انسان و جامعه و مانع تحول و تغيير وضع موجود است. تقديرگرايي عاميانه نگرشي است که مانع ترکيب مردم محروم با جهان مدرن و عامل تداوم فلاكت و ناتواني اجتماعي آنان مي‌شود و به تعبيري درست مي‌توان پذيرفت که تأکيد و تکيه جماعت‌هاي تقديرگرا بر فرهنگ‌هاي بومي ريشه گسست فرهنگي و هنجاري فرد محروم است که او را از نگرش لازم براي رويارويي مناسب با مطالبات و الزامات يک جامعه مدرن بي‌بهره مي‌کند.

تجربه مدرنيته در غرب ريشه در تفکر نقاد، خلاق، پرسشگر و تحول‌طلب و ترقي‌خواه دارد. انسان مدرن در جست‌وجو و تلاش براي آن است که جهان را به تصرف ذهني و فني خود درآورد و با بهره‌گيري از توان عقلاني خود وضع موجود را تغيير داده و وضع جديد و مطلوبي را بسازد.

برخلاف تفکر انسان مدرن که خود را فاعل شناسا و کارگزار جهان و زندگي مي‌داند، انسان داراي تفسير تقديرگرايي عاميانه دچار تسليم در برابر وضع موجود با احساس توأمان از يأس و سرخوردگي و عادت به وضع موجود است.

در تقديرگرايي عاميانه، آدمي فاقد تفکر تحول‌خواه و توسعه‌محور است و جامعه تقديرگرا نيز فاقد توانايي لازم براي تحقق تحول و توسعه. از اين‌رو تحول‌خواهي و توسعه‌گرايي در ميان انسان‌ها و جوامع با تفسير تقديرگرايي عاميانه ناسازگار است و لازمه رهايي انسان و جامعه از تقديرگرايي عاميانه بازخواني خود و باورهايش و نگاه دوباره به خود و اطرافش براي پيداکردن خود و توانايي‌هاي گمشده خود در تفسير غفلت‌گراي تقديرگرايي عاميانه است.

*این مقاله در صفحه 10 شماره روز یک شنبه روزنامه شهروند، پرونده ویژه تقدیرگرایی عامیانه و فال منتشر می شود.