سه شنبه 2 خرداد 1385-0:0
گوهر نهان مازندران در محاصره ريشه ها
بنفشه محمودي
اين تپه هاي سرسبز و اين مزارع گسترده شايد گنجي در خود پنهان کرده باشند؛ گنجي که ما را به اعماق زندگي نياکانمان مي رساند.
مسير پوشيده از سنگريزه هاي سفيد از ميان گل هاي زرد خودرو با لکه هايي از شقايق سرخ مي گذرد و از ميان مزارع سبز گندم با خوشه هاي افراشته به سمت خورشيد، ما را به «گوهرتپه» مي رساند.
سايت موزه گوهر تپه در 2 کيلومتري شمال غربي رستم کلا، مکان بخشي از بررسي هاي باستان شناسي در شرق مازندران در حد فاصل نکا و بهشهر است که عمليات حفاري آن در سال 79 به سرپرستي علي ماهفروزي آغاز شده است.
4 فصل کاوش انجام شده در اين منطقه نشان مي دهد که وسعت اين تپه در دوره مفرغ مياني به 50 هکتار مي رسد که نشان دهنده شکل گيري شهرنشيني در آن دوره است.
علي ماهفروزي، باستان شناس و استاد دانشگاه درباره گستره اين منطقه مي گويد: اتوبان ساري- بهشهر بخش اعظمي از آثار اين تمدن را از ميان برده است. اما توپوگرافي تپه نشان مي دهد که بازمانده شهر عظيمي است.
وي مي افزايد: در ترکمنستان هر چه بيشتر به سمت غرب حرکت کنيد، مي بينيد فرهنگي که ديده مي شود متعلق به آن منطقه نيست و اين سوال را به وجود مي آورد که مرکز ثقل اين فرهنگ کجاست؟ به نظر من اگر فکر کنيم بخش شرقي مازندران و بخش غربي گلستان منشا اين فرهنگ بوده است، شايد خيلي به بيراهه نرفته باشيم.
اگر در گوهرتپه به نتايجي که مي خواهيم برسيم، به بسياري از پرسش ها درباره خاستگاه فرهنگ جنوب غرب ترکمنستان پاسخ داده خواهد شد و به يک ميراث مشترک دست خواهيم يافت.
سرالله قاسمي کارشناس باستان شناسي مستقر در اين تپه مي گويد: قديمي ترين لايه هاي به دست آمده در اين سايت، متعلق به دوران نوسنگي است و بقاياي قطعات سفال و تيغه هاي سنگي اين منطقه نشان مي دهد که ارتباط نزديکي ميان تمدن اين منطقه با غارهاي باستاني کشف شده در اين محدوده نظير غار علي تپه وجود دارد.
گورستان کهن
در سايت موزه گوهر تپه بيش از 50 تدفين به صورت چمباتمه يا جنيني به دست آمده که اشيايي نيز در کنار آنها دفن شده است.
انسان هايي از اعصار دور بر سطح خاک آرام خفته اند . جمجمه ها، دنده ها، انگشتان و استخوان هاي درازي که به خوبي مشخصند و در کنار آنها کوزه اي، ظرفي يا يک صراحي سفالين. جايي ديگر کودکي در گور خفته و انگار به روزگار جنيني خود بازگشته است.
بقاياي کوره هاي سفال عصر آهن و برخي ساختارهاي صنعتي نظير بقاياي کارگاههاي ساخت ابزار و توليد فلز در گوهر تپه نشان مي دهد که اين منطقه داراي سيستم اقتصادي پيشرفته اي بوده است.
ماهفروزي مي گويد: گوهر تپه تنها سايتي است که گروه سفال آن توانايي بدل سازي سفالينه هاي کشف شده را در محل کشف دارد. هم اکنون يک کوره سفال با مصالح سنتي در نزديکي کوره عصر آهن ساخته شده که مي تواند سفال ها را در اندازه هاي کوچکتر براي ارائه به بازديدکنندگان سايت توليد کند.
ماهفروزي بر عدم انجام پروژه هاي علمي و برنامه ريزي شده در شمال ايران تاکيد مي کند اما پروژه هاي جنوب ايران خصوصا خوزستان را هدفمند مي داند. او مي گويد: باستان شناساني که از خارج کشور مي آيند، به دليل ناآگاهي از وجود چنين محوطه هايي در شمال ايران، ناخودآگاه به سمت جنوب کشيده مي شوند. در جنوب علاوه بر انجام کارهاي بسيار، خروجي علمي پروژه هاي باستان شناسي نيز بالا بوده و همين مساله سبب آشنايي بيشتر محققان با حاصل آن پژوهش هاست. اما در شمال به دليل انجام کارهاي پراکنده و بدون خروجي علمي با اين سطح از آشنايي و استقبال مواجه نيستيم. بنابراين بايد در مورد باستان شناسي شمال ايران اطلاع رساني بهتري صورت گيرد.
دلايل از ميان رفتن تمدن شهري گوهرتپه
از ماهفروزي مي پرسم چه اتفاقي باعث شده است گوهرتپه از حالت شهري خارج شود و ديگر مکان زندگي مردم نباشد؟ پاسخ مي دهد: اين يکي از سوالات اساسي ماست که گوهرتپه در چه زماني کاملا متروک شده است. مي توان حدس زد که يکي از دلايل متروک شدن اين منطقه، ساماندهي حکومت مرکزي در دوره هخامنشي باشد که در اواخر عصر آهن 2 رخ داده است. مي توان حدس زد که به دليل تمرکز مراکز قدرت دوره هخامنشي در منطقه فارستمدن آرام آرام حول محور فارس شکل گرفت و تمدن هاي موجود در اين منطقه به مرور زمان از ميان رفت. از طرف ديگر وقتي قلمرو يک شهر کوچک مي شود، ديگر نمي تواند جمعيت منطقه را ساماندهي کند بنابراين مردم ناچار مي شوند دست به کوچ بزنند. اين مساله هم مي تواند يکي ديگر از دلايل از ميان رفتن شهر موجود در اين منطقه باشد.
توسعه يا ويراني؟
مزارع گندم با خوشه هاي کامل اما سبز، با خوشه هايي که در باد مي رقصند ، بسيار زيباست اما اين زيبايي در چشم کساني که با رنج زمين را کاويده اند و اطمينان دارند در زير اين مزارع، گذشته اي کهن خفته است، شايد به چشم نيايد.
تراکتور براي کشاورزاني که به کمک آن گاوآهن و گاو را کنار گذاشته اند وسيله مفيدي است اما نه از ديدگاه باستان شناساني که هر خيش بر روحشان فرو مي رود.
آثار و گورهاي به دست آمده در گوهرتپه در ارتفاع بسيار کمي از سطح زمين هاي زراعي قرار دارد به طوري که مي توان اطمينان داشت که برخي از آثار با شخم زدن زمين به راحتي از ميان مي رود.
بدنه يک ظرف سفالين در يکي از ديواره هاي سايت موزه گوهر تپه قابل تشخيص است که علاوه بر گسترش زمين هاي اين سايت در زير مزارع اطراف، نشان دهنده ارتفاع بسيار کم کاوش هاي به دست آمده از سطح زمين هاي کشاورزي اطراف اين سايت است. و از اين نمونه ها در گوهر تپه فراوان است.
ماهفروزي درباره زمين هاي اطراف سايت موزه گوهر تپه مي گويد: تا کنون 3 هکتار از اين زمين ها را خريداري کرده ايم اما رک و راست بگويم که شايد 50 درصد امکانات ما در مطالعات عصر آهن در اثر خيش تراکتورها در زمين هاي کشاورزي اين ناحيه از ميان رفته است. با يک شخم آثار عصر آهن بر روي سطح قرار مي گيرد و مردم به آساني مي توانند اين آثار را جمع آوري کنند. وجه تسميه اين تپه نيز به همين نکته بر مي گردد که براحتي مي توان در اين زمين ها به اشياي باارزش دست يافت.
ريشه هاي درختان مرکبات ظرف 5 سال مي تواند آثار تمامي دوره هاي موجود در محوطه هاي باستاني را تخريب کند. ماهفروزي مي گويد: اگر درخت مرکبات روي يک محوطه باستاني کاشته شود بهتر است فعاليت هاي باستانشناسي آن را تعطيل کنيد چون در هر 5 متر يک درخت کاشته مي شود و مي تواند آثار موجود در زير خاک را تا ارتفاع 7 متر نابود کند.
اين در حالي است که در بيش از 6 هزار متر از زمين هاي اطراف سايت موزه گوهرتپه درخت مرکبات کاشته شده است.
وي برانگيخته مي گويد: وقتي يک نفر مجوز کاشت بگيرد، ديگران هم به او تاسي مي کنند. ما تا کي مي توانيم جلوي مردم را بگيريم؟ در نهايت ناچار مي شويم به قانون مراجعه کنيم. تا امروز براي جلوگيري از حفر چاه عميق و کاشت درخت مرکبات در گوهر تپه 15 بار به دادگاه مراجعه کرده ايم.اما تا کنون با وجود تمام دوندگي ها، حکمي براي محکوميت اين اعمال دريافت نکرده ايم.
چگونه گوهرتپه را حفظ کنيم؟
ماهفروزي مي گويد: گوهر تپه يکي از سايت هايي است که کار جدي طلب مي کند و به سرانجام رساندن آن از عهده من به تنهايي بيرون است. تنها اگر شخص آقاي مشايي بخواهند و دستور اکيد بدهند، مي توان اتفاق جديدي را در گوهرتپه رقم زد. حفاري هايي که تا کنون در اين منطقه صورت گرفته است حاصل فعاليت هاي دانشجويي است اما باستان شناسان زيادي براي کار در اين سايت اعلام آمادگي کرده اند. وي مي افزايد: 3 سال است که تقاضا کرده ام زمينه همکاري باستان شناسان خارجي در سايت گوهرتپه فراهم شود اما پژوهشکده باستان شناسي هنوز جواب قطعي در اين مورد نداده است. دو نفر اعلام آمادگي کرده اند که تز دکتراي خود را در گوهرتپه بگذرانند و باستان شناساني از دانشگاهاي لندن، کي يف، تورنتو و مرکز علمي فرانسه مايل به همکاري در اين سايت هستند.
وي مي گويد: استفاده از تخصص اين باستان شناسان در گوهرتپه تنها نيازمند توجه جدي تر ميراث فرهنگي به اين سايت است. گوهرتپه آنقدر ارزش دارد که هر قدر طلب کند روز آن سرماگذاري شود.
محوطه سايت موزه گوهرتپه هم اکنون زير سقف بلندي قرار دارد که آن را از گزند باران حفظ مي کند اما اشيا و اجساد به دست آمده در اين سايت در معرض آسيب جدي قرار دارد. ماهفروزي درباره حفاظت از اين سايت مي گويد: نگهداري از گوهرتپه و حفاظت از آثار به دست آمده تنها با حمايت جدي بخش معاونت فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و بخش حفاظت و مرمت را طلب مي کند. با اين حمايت ها مي توان اميدوار بود که اين سايت موزه آسيبي نخواهد ديد.
خداحافظ گوهر تپه
از گذرگاه سنگي که مي گذريم و به سمت جاده پيش مي رويم، باز هم گندمزار سبز است که وجود بقاياي تمدني کهن را در خود پنهادن کرده است. از دور که به اين زمين ها نگاه مي کنم پوشش سبز گسترده اي را مي بينم که شايد دليل پنهان ماندن رازهاي اين سرزمين سرسبز باشد.(chn)