پنجشنبه 1 مرداد 1394-12:32

چهره مازندران دو ساله متحول نشد

آیا استاندار مازندران تغییر می کند؟

برخی رسانه ها خبر دادند که تغییر استانداران پایان نیافته است و تا چند روز دیگر دو استاندار دیگر باید با کرسی خود خداحافظی کنند/ حداقل انتظارات حامیان دولت در استان برآورده نشده و صدای اعتراض آن ها را بدون میکروفن هم می شود شنید.


 مازندنومه، سرویس سیاسی: اوایل مهرماه سال 92، درست چند روز پس از معارفه ربیع فلاح جلودار به عنوان نخستین استاندار دولت تدبیر و امید در کشور، او در جلسه ای با اشاره به اینکه نیروهایی را به کار می‌گیریم که شناسنامه مازندران باشند، گفت: قول می‌دهم که چهره مازندران را ظرف یکی، دو سال آینده تغییر دهم. فلاح این را هم گفت که باید هشت سالی را که از دست رفت جبران کنیم.

اکنون زمان زیادی به پایان دوسال صدارت فلاح جلودار در منصب استانداری مازندران نمانده است، آیا او توانسته نیروهایی را به کار کند که شناسنامه مازندران باشند و آیا استاندار توانست چهره مازندران را در یکی دوسال گذشته تغییر دهد؟ شواهد مختلف خلاف این ادعا را ثابت می کنند.

استاندار مازندران زمانی در جلسه ای خصوصی گفت:"در چند ماه اول آمدنم به استانداری، انگار بين زمين و آسمان بودم!" همان زمانی که هفته ها و ماه های نخست ورود فلاح به ساختمان استانداری بود و رسانه ها و محافل گوناگون سیاسی او را مورد هجمه قرار داده بودند.

اوضاع به گونه اي برایش سخت شده بود كه رسانه ها خبر تعويض استاندار را پس از ايام عيد نوروز سال 93 قطعي اعلام كردند، اما او ماند تا امروز که زمزمه رفتنش جدی تر شده است.

*امتیازهایی که داده شد

در ماه های گذشته مشکلات برجای مانده از دولت قبل و فشل بودن و تنبلی دستگاه ها از یک سو و نبود بودجه و پول از سوی دیگر به سان دو لبه قیچی، نهال تدبیر را برش زدند.

از این ها که بگذریم فلاح از بعد سیاسی با چند جبهه روبه رو بود. برخی فعالان ستاد روحانی و اصلاح طلب هایی که حامی رییس جمهوری در انتخابات گذشته بودند، حداقل در بعد انتصابات، انتظارات خود را برآورده شده ندیدند.

  نمایندگان تمامت خواه مجلس و برخی چهره های بانفوذ استان نیز با لابی و فشار گزینه های خود را جابه جا کردند. فلاح اما به مماشات با نمايندگان، ائمه جمعه، برخی رسانه های مخالف و منتقد و گروه هاي سياسي مختلف(بیشتر از طیف منتقد و مخالف دولت) مشغول شد و بارها در برابر موضع آن ها کوتاه آمد، آن هم به بهانه دوری از تش زايي در استان.

برخی فرماندارهای ضعیف دولت قبل ماندند، او در يك مورد معاون يكي از فرمانداران را شش ماه به دليل مخالفت نماینده ای با او، پشت خط نگه داشت، فرماندار دولت قبل را مدیرکل کرد، به مدیرکل دولت قبل حکم فرمانداری داد و....

او در بسياري از مواقع مجبور به دادن امتياز شد. دو سال پی در پی برنامه های جشن 24 خرداد اصلاح طلبان در مرکز استان به هم خورد و آن ها ضعف و عقب نشینی های پیاپی مدیر ارشد استان را در این قضیه اصل می دانند. استاندار حتی نتوانست از برهم خوردن جلسه سخنرانی خودش در خرداد 93 در آمل جلوگیری کند.

فلاح نتوانست در استان سیستم معطوف به دولت را سامان بخشد و سيستم مديريتي سابق در پست هاي حساس ابقا شدند و حتی در برکناری برخی فرمانداران برجای مانده از دولت قبل و مدیران کل نیز عجز نشان داد.

 اين مشي استاندار و نبود تعامل او با اعضاي ستاد سابق انتخاباتي و هم فکران سابقش، گاه به كشمكش و موضع گيري رسانه اي نیز کشیده شد.

*تنها آمد وتنها می رود؟

ربیع فلاح جلودار تنها به ساری آمد و نتوانست قدرت بسیج گری داشته باشد، کادرسازی کند و تیم اش را تشکیل دهد.

او دوسال پس از آمدنش هم چنان تنهاست؛ برای مثال روزنامه ای که تا دیروز از او حمایت صددرصدی می کرد و دایی می خواندش و خودش را بدجور به استاندار می چسباند و... حالا که بوهایی به مشامش رسیده، یک شبه 180 درجه تغییر موضع داده و به بهانه سیل اخیر و سفر استاندار به قزاقستان، به مخالفت او برخاسته است.

این جاست که می گوییم ربیع فلاح جلودار 23 ماه پس از آمدنش هنوز تنهاست و دوست را از دشمن اش تمییز نداده است؛ چرا که در حلقه او کسی نیست که اینک در این شرایط نامطلوب، در دفاع از او بگوید مثلا" سفر قزاقستان از ماه ها قبل برنامه ریزی شده بود، قبل از آمدن سیل انجام شد، لغو آن ممکن است تبعات اقتصادی و سیاسی برای استان داشته باشد، معاونان و فرماندارهایش هستند و استان یک نفره اداره نمی شود و....

نداشتن شم سیاسی بالا و تفکیک قائل نشدن بین مجیزگویان اطرافش و افراد مدبر و راستگو و توانمند، بارها به فلاح ضربه رسانده و آخرین اش همین سفر قزاقستان اش است که پیراهن عثمان شده است برای او.(البته به این که این گونه سفرها دستاوردی دارد یا نه بحث مجزایی است و منظور این نوشته نیست.)

*برخی استانداران بار سفر می بندند

  استاندار در پاسخ به تمام نقدها در حوزه عزل و نصب ها اعلام کرده كه او استاندار دولت اعتدال است و قرار نيست همه نيروهاي دولت قبل تغيير كنند. او در برابر نماینده ها بارها بارها کرنش کرد و دست هایش را بالا آورد و حتی یک بار شفاف گفت: «اگر در موضوعی بین من و نماینده ها اختلاف به وجود آمد، من به نفع نماینده کنار می روم!»

 به تعبیر بسیاری از موافقان دولت، بروز و ظهور وضعیت کنونی به هیچ وجه اعتدال نیست و حامیان واقعی دولت و اصلاح طلب ها، در دوسال اخیر نقشی در تصمیم گیری های خرد و کلان استان نداشتند و کفه ترازو به نفع مدیرانی که به این دولت رای نداده اند و منتقد آن هستند، سنگین تر شده است. گواه این ادعا ان است که بسیاری از مدیران دولتی حتی در سطح معاونان استاندار، در جلسات و سخنرانی های شان کلمه و جمله ای در دفاع از دولت نمی گویند!

  این اشتباه استراتژيك، یعنی محصور شدن تدبیر و امید در حصار نیروهای غیرمعتقد به این شعار، در انتخابات آینده مجلس برای دولت گران تمام می شود. شاید به همین دلیل باشد که شایعه هایی مبنی بر رفتن برخی استاندارها شنیده می شود:

«این روزها وزارت کشور پرترددتر از همیشه است البته نه مانند روزهای انتخابات اما رفت و آمد برخی چهره‌های آشنا به ساختمان فاطمی پیامهایی دارد. آنهایی که می‌آيند شاید نمایندگانی از سوی استانداران یا حتی خود استانداران باشند که برای ارائه عملکرد دوساله خود راهی میدان فاطمی می‌شوند. این روزها اکثر استان‌ها آرام است جز مازندران که سیل خسارات زیادی به مردم آن منطقه وارد و آنها را نگران و سوگوار از دست دادن همشهری‌هایشان کرده است. استاندار فارس هم که به تازگی تغییر کرد و دولت اسیر فضاسازی‌های مخالفان این تغییر نشد چون تصمیم خود را گرفته بود. حتی آن زمان که نمایندگان استان فارس در اعتراض به گزینه مدنظر دولت یعنی محمدعلی افشانی تهدید به استعفا و استیضاح وزیر کشور کردند ذره ای خدشه به تصمیم مسئولان ساختمان وزارت کشور وارد نشد و با اراده تر از قبل بر مواضع خود پافشاری کردند. آنها می‌دانستند که مخالفانشان از یاد برده‌اند که دولت یازدهم به گفته رئیس‌جمهور تسلیم فشارها نخواهد شد پس راه مذاکره با مخالفان را پیش گرفتند و به آنها یادآوری کردند مسیر اشتباهی را برای بیان خواسته‌های خود انتخاب کرده‌اند.
 
کمتر از هشت ماه تا برگزاری انتخابات مجلس دهم باقی مانده است و به طور طبیعی وزارت کشور در برگزاری این انتخابات نقش اساسی دارد. اجرای انتخابات مسئولیت سنگینی است که اولین مولفه آن برای برگزاری انتخابات باشکوه هماهنگی استانداری‌ها با ستاد مرکزی است. در این راستا پیچیده نیست و پر واضح است که استانداران به عنوان نمایندگان دولت در هر استان وظیفه ثبت‌نام و بررسی‌های اولیه را بر عهده دارند و پس از آن برگزاری انتخابات است که خود مراحلی دارد. برای بی‌نقص بودن انتخابات همفکر بودن استانداران با وزیر کشور و اعتقاد به اجرای برنامه‌های ابلاغ شده از سوی وزارت کشور از اهمیت والایی برخوردار است که اگر چنین نباشد یک حرکت انفرادی و خارج از چارچوب تعیین شده می‌تواند تبعاتی داشته باشد و منجر به لطمه دیدن اعتماد عمومی نسبت به دولت تدبیر و امید شود.

وزیر کشور فرصتی را فراهم کرد تا استانداران در یک امتحان جدی قرار گیرند و عملکرد آنها از ابتدای سال بیش از گذشته به زیر ذره‌بین برود. برخی پس از چهار ماه از این آزمون سربلند بیرون آمدند و خیال وزیر کشور را از بابت اهتمام به برگزاری انتخابات بدون دغدغه راحت کردند اما بودند استاندارانی که نتوانستند این اطمینان را جلب کنند و حرکاتی در خارج از چارچوب تعیین شده داشتند که برخی نگرانی‌ها را فراهم کرد. وزارت کشور با توجه به فرصت کوتاه باقیمانده تا انتخابات تردیدی به خود راه نمی‌دهد و طبق وعده وزیر کشور که همان صیانت از آرای ملت است، بلافاصله پس از پایان مهلت اصلاح که به استانداران داده می‌شود، گزینه تغییر را اجرا می‌کند که چندی پیش شاهد تغییر یکی از استانداران به دلیل همسو نبودن با برنامه‌های دولت بودیم.(بریده ی یادداشت امروز روزنامه آرمان

*...باقی ماجرا!

همان طور که گفتیم ربیع فلاح از بدو ورودش به ساختمان استانداری یارگیری مناسبی نداشت. غیر از تک مهره هایی که به هر دلیلی به کمک گرفته شدند و بعضی نیز در وسط راه از ادامه همکاری بازماندند یا از آن ها بهره گیری مطلوب نشد، او نتوانست سیستم جامع و اتاق فکری منسجم برای خود و استان ایجاد کند. همین می شود که کارها انفرادی پیش می رود و امور استان سازمان یافته، روبه جلو، تشکیلاتی و تحول گرا نیست.

  نبود سیستم مدیریتی تحول گرا و بروز در استانداری، گاه در جلسات رسمی نیز بروز می یابد؛ به گونه اي كه چندماه پیش در يكي از جلسات شوراي برنامه ريزي و اشتغال، معاون توسعه مديريت و نيروي انساني او بر سر تقسيم و ساز و كار بستن بودجه در جلسه رسمي از معاونت برنامه ريزي و اشتغال انتقاد کرد يا در جلسه اي ديگر همين موضوع در خصوص دو معاونت عمراني و برنامه ريزي(سابق) بر سر اجرايي نشدن مصوبات اعتبارات تخصيصي تكرار مي شود و استاندار تنها با بيان اين مطلب كه بايد جلسه اي تشكيل شود و اين امر پيگيري شود، به منازعه پايان مي دهد.

بايد پذيرفت كه اشكالات اساسي در حوزه برنامه ريزي به دليل بی توجهی دستگاه هاي اجرايي ايجاد شده است، به گونه اي كه علي رغم اعلام تخصيص بيش از 75 درصدي بودجه هاي تملك دارايي –سرمايه اي استان و 40 درصدي اعتبارات تبصره 22 ماده 180، كماكان شاهد اجرانشدن پروژه ها درسطح شهرها و روستاها هستيم.

خستگی و روزمرگی را در سخنرانی های این روزهای استاندار نیز می توان دریافت. ربیع فلاح در بسیاری از جلسات استانداری، حرف تازه ای برای گفتن ندارد و به تکرار موارد و نکته های ماه های گذشته و استخدام واژه ها و جملات نخ نما مثل «طرح هاي بزرگ ديگري را نيز شروع كرده ايم»، «بايد روند مشاركت بخش خصوصي شتاب بيشتري بگيرد»، «همكاری تجاري مي تواند در بعد خدمات و توليد موجب توسعه شود»، «بايد در اين زمينه تلاش ها ادامه يابد»، « اقدامات خوبي انجام شده است» و مانند این ها بسنده می کند!

 عقب نشینی های مکرر وضع را به گونه ای رسانده که سیستم دولت در استان حتی در تعیین معاون یک فرمانداری(برای نمونه در فرمانداری آمل) نیز کوتاه می آید.

یا با اصرار فرماندار سابق بابل را علی رغم میل باطنی اش به میتینگ احمدی نژاد کشانده، باعث می شوند در اثر فشار محافل سیاسی و برخی رسانه های همسو با دولت، دوماه بعد او برکنار شود!

تازه یکی از مدیران دولت یازدهم در استانداری مازندران با ابرام درخواست می کند در همان مجلس، با رییس جمهوری سابق که هر روز پرونده فساد سیاسی و اقتصادی دولتش کلفت تر می شود و دولتی مختلس و غارتگر و دروغگو به شمار می رود، تلفنی صحبت کند و باقی ماجرا....!

*تحول مشهود نیست

بهاي بيش از اندازه به بعضي عناصر سياسي دولت قبل، عرصه را بر حاميان دولت تنگ كرده است، به گونه اي كه ادبيات تهديد بعضاً در ميان مديران برجاي مانده از دولت قبل بر حاميان دولت تدبير مشاهده مي شود.

در استان و شخص استاندار دیپلماسی شجاعت کم رنگ است و جای آن را دیپلماسی توجیه و ترس فرا گرفته است. با اين مثلا" تعامل ها نه وضعیت استان بهبود خواهد یافت(چرا که هر کس ساز خود را می زند و بیشتر مدیران ما جزیره ای هستند که هر کدام شان وصل به یک نماینده یا امام جمعه هستند) و نه سطح توقع نمايندگان و افراد خاص و تمامت خواهی شان تقليل خواهد يافت و این یعنی شکست زودهنگام گفتمان دولت تدبیر و امید.

ورود همشهری های استاندار به سیستم دولت و زمزمه های ناکوک ساروی-بابلی بودن، ضعف در سیستم اطلاع رسانی و تبلیغات و خلع سلاح شدن و سکوت مداوم و همیشگی در برابر رسانه ای منتقد دولت و حمايت نکردن در مواقع ضروری و حساس از تک مهره های همسو با دولت که به عنوان مدیر در مرکز استان یا شهرهای دیگر به کار گرفته شده اند نیز اشکال های دیگر مدیریت ارشد استان است.

 گاه مشاهده شد فرماندار يكي از شهرستان ها در حمايت از دولت و استاندار اقدامی کرد که با مخالفت نماینده مجلس مواجه شد. نبود پشتیبانی موثر از این اقدام سبب شد آن مسئول معطوف به دولت، در ميانه ميدان بدون حامي و پشتيبان خلع سلاح شود و در برابر انتظارت نماينده سكوت اختيار كند.

رفتار بيش از حد تعامل گرای استاندار که به تعبیر ما تاکتیک و راهبرد نیست و عقب نشینی و ترس است، به گونه اي كه شخص اول استان به دیدار مخالفان و منتقدان قسم خورده خود و دولت مي رود، اما در دادن وقت ملاقات به دوستان خود تعلل مي كند.

نبود تعامل با رسانه ها در چند معاونت و مديران مياني از ديگر كاستي هاي سيستم تبليغات و اطلاع رساني استانداري است. روابط عمومي استانداری نتوانست به بسیج گری رسانه ای در استان بپردازد و در تقویت رسانه های حامی دولت موفق نبود. بسیاری از اظهارنظرها و نقدهای غیرمنصفانه و ضددولت در رسانه ها، پاسخ داده نمی شود و این انباشت نقدها و بی پاسخ ماندن آن ها در نهایت دودش به چشم دولت می ود.

کار روابط عمومی تهيه خبر و ارسال آن به وزارت كشور و سایت مربوط نیست، چرا که این کار ساده را حتی یک خبرنگار معمولی هم می تواند انجام دهد. از طرفی فلاح دائماً از كارهاي در دست اقدام سخن مي گويد، اما شاهد تحول در حوزه هاي مورد سخن نيستيم. تحول باید ملموس و کاربردی باشد.

البته باید اذعان داشت بخش قابل توجهی از این اشکال ها، حداقل در حوزه سیاسی به وزير كشور دولت تدبير و اميد برمی گردد که به زعم سياسيون، حاصل معامله دولت با مجلس است؛ در حالي كه در اين داستان تنها منفعت مجلسي ها تامين شده است و دولت از تعامل مجلس در اين خصوص هيچ گونه بهره اي نبرده است.

*آیا استاندار مازندران تغییر می کند؟

اینک حداقل انتظارات حامیان دولت در استان برآورده نشده و صدای اعتراض آن ها را بدون میکروفن هم می شود شنید. عده ای منتظرند تا در سفر رییس جمهوری به مازندران به طرح همین مباحثی که گفته شد بپردازند و مستقیما" طرح موضوع کنند. (البته اگر استاندار فلاح هم چنان بر مسند بماند.)

ربیع فلاح جلودار اما انسان متواضع و اخلاق مداری است که در برابر تمام حرف ها و گلايه های دوستان و مخالفانش، هيچ گاه از محور ادب و احترام خارج نشد؛ اما از مدت ها پیش عده ای درخارج از استانداری و در محافل خاص این گفته را پخش کرده اند که سال 94 پایان صدارت ربیع فلاح بر مسند استانداری مازندران است و او در بازی با نمایندگان و مخالفان دولت در استان، آچمز شده است..

برخی رسانه ها خبر دادند که تغییر استانداران پایان نیافته است و تا چند روز دیگر دو استاندار دیگر باید با کرسی خود خداحافظی کنند. فرصت اصلاح استانداران به پایان رسیده است و اکنون وزارت کشور باید دو گزینه دیگر را به عنوان استاندار به ساختمان ریاست استانداری بفرست.

تغییرات وزارت کشور در این برهه سندی محکم برای اراده راسخ در برگزاری انتخاباتی باشکوه و پرشور در ا سفندماه سال جاری است.

اکنون که کام ملت به سبب موفقیت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای شیرین است وزارتخانه‌ها هم تلاش دارند با اقدامات خود این شادی را دو چندان کنند که وزارت کشور در این راستا انتصاب استانداران همسو با برنامه‌های دولت تدبیر و امید برای برگزاری انتخابات اسفندماه را در دستور کار دارد.

 به نظر می‌رسد اگر تغییرات در ماه‌های قبل انجام نشده بود به دلیل درگیر بودن مسئولان در پرونده هسته‌ای و مشغول بودن اذهان عمومی به سرانجام این پرونده 12ساله بوده است.

همچنین مشخص نیست آیا با تغییر دو استاندار دیگر پرونده همسویی استانداران با دولت بسته می‌شود یا وزیر کشور بر تغییرات بیشتر تاکید دارد؟

آیا مازندران در شمول این استان ها قرار دارد؟