سه شنبه 17 مرداد 1385-0:0

از لاجيم تاسلطان محمد كيا

معرفي چند مكان تاريخي و ديني مازندران


 

 

1-برج لاجيم  گواه تاريخ پر فراز و نشيب سوادكوه

برجي استوار و زيبا واقع در روستاي لاجيم در دهستان كسيليان بخش مركزي زيرآب نظاره گر تاريخ و مناظر زيباي سوادكوه است. اين برج در محل به امامزاده عبدالله شهرت دارد. برج لاجيم بدنه اي استوانه اي شكل و گنبدي دو پوش با نماي بيروني كلاه درويشي دارد و نماي داخلي آن به صورت مدور است.

اهميت اين برج علاوه بر شيوه ي معماري به دليل دارا بودن دو رشته كتيبه ي آجري به خط كوفي و پهلوي است كه مبين تداوم و بقاي خطوط پهلوي تا ابتداي سده ي مياني اسلامي است.

كتيبه هاي فوق را با آجرهاي تراشيده ساخته و در زمينه اي از گچ سفيد در قسمت فوقاني بدنه نصب نموده اند. در بالاي آنها نيز تزئينات آجري به شكل گل چند پر و يك رديف مقرنس كاري به چشم مي خورد. به استناد كتيبه موجود اين مكان مدفن ابوالفراس شهريار بن عباس و تاريخ ساخت آن سنه ثلاث عشر و اربعمائه (413هـ.ق) عمل الحسن بن علي است.

ابوالفراس شهريار بن عباس از خاندان باوندي و با توجه به تاريخ مازندران، باونديان از سال 45 تا 750 هـ.ق طي سه دوره در مازندران حكومت نمودند.

در دوره ي اول پادشاهان باوند يا اسپهبدان از سال 45 تا 397 هـ.ق در قسمت هاي سوادكوه، دودانگه (فريم) حكومت نمودند و به ملوك جبال معروف بودند. در دوره دوم پادشاهان اين دوره كه به اسپهبدان باوند معروف بودند از سال 446 تا 606 هـ.ق حكومت نمودند و بعد از تسلط بر آل زيار سرزمين طبرستان را متصرف شدند.

 در دوره ي سوم پادشاهان اين دوره كه به كينخوار معروف بودند از سال 647 تا 750 هـ.ق بر نواحي آمل فرمانروايي داشتند. با توجه به مراتب فوق برج لاجيم در فاصله ي دوره اول باوندي و ظهور دومين سلسله ي اين خاندان احداث گرديده است. يعني زماني كه تمامي دشت و نواحي مازندران قريب به هفتاد سال در دست آل زيار بود و سلاطين باوندي در كوههاي جنوب ساري ( پايتخت سابقشان) مأمن گزيده و منتظر فرصت بودن كه مجدداً حكومت مازندران را در دست گيرند.

هم اكنون برج لاجيم به عنوان يكي از شاهكار هاي معماري قرن پنجم هـ.ق به شماره 185 در فهرست آثار ملي ايران ثبت شده و تحت حفاظت اداره ي كل ميراث فرهنگي مازندران مي باشد.

 

 

2-بقعه امامزاده ابراهيم آمل

 اين بقعه در داخل شهر آمل و در بلوار طالب آملي قرار دارد. بناي بقعه چهارگوش و قسمت فوقاني بدنه مقرنس تزئيني است. چهارگوشه بنا را با چهارگوشوار پر كرده و پايه هشت ضلعي گنبد را ساخته و گنبدي هرمي هشت وجهي بر بالاي آن زده اند.

داخل بنا در قسمت فوقاني بده ، داراي كتيبه و گچ بري هاي ظريف از نقوش اسليمي است. در وسط صحن مزبور صندوق چوبي منبت كاري شده اي قرار دارد و كتيبه هاي آن عبارتند از آياتي از كلام الله مجيد (سوره يس - آية الكرسي ) ، صلوات كبير، نام رباني و سازنده و نيز به استناد كتيبه موجود بر بدنه شرقي صندوق، اين مكان مدفن امامزاده ابراهيم(ع) و برادرش «يحيي» و مادرشان است.

قابل ذكر است كه اهميت اين بقعه تاريخي علاوه بر ويژگي هاي معماري و شيوه ساختماني،‌بيشتر به خاطر دارا بودن آثار نفيس چوبي، از قبيل در و صندوق و همچنين تزئينات و كتيبه هاي زيباي قاجاري است كه قسمت اعظم نماي داخلي آن را پوشانده است.

 

شرح ورود امامزاده به آمل و شهادت آن حضرت طبق مقدمه يك طغري وقف نامه از موقوفات امامزاده كه در تاريخ 926 هـ.ق يعني يك سال بعد از بناي بقعه تحرير يافته و عيناً نزد متوليان موجود و به ثبت دفتر اوقاف نيز رسيده است كه چون مأمون خليفه عباسي حضرت امام رضا را به توس آورده و اعزام و اكرام نمود مردم از اطراف و اكناف رو به حضرت آورده و او را مطيع و منقاد گرديدند. اين خبر در مدينه به اولاد امام موسي كاظم و ساير سادات رسيد و بدون توقف در حدود دوازده هزار كس به سركردگي ابراهيم پسر امام موسي كاظم به طرف ايران و خراسان حركت كردند پس از ورود به خاك ايران در ميان اهالي خط سير آنها به دليل دشمني با خلفا و زمزمه هايي كه باعث خوف عمال خليفه شده و چگونگي را به مأمون خبر داده و او را از عاقبت كار آگاه ساختند، پس از وصول خبر به مأمون، حضرت امام زضا به دست مأمون و از زهر به شهادت رسيدند.

 

مأمون به حكام و امناي قزوين و ري و سمنان و ساير نقاط دستور داد كه سادات مزبور را در هر نقطه  بيابند آن ها را شهيد نمايند بر اثر اين حكم سادات كه به ري و شهريار رسيده بودند و از شهادت حضرت باخبر شدند همان جا توقف كرده و محصور شدند تا اين كه عده زيادي از طرف نواب خليفه بر آن ها ريخته پس از جنگ طولاني سادات مغلوب و فراري و متواري شدند، قريب شش تن از سران آن ها در شهريار به درجه ي شهادت رسيدند ولي امامزاده ابراهيم با مادرش و برادرش و چند تن ديگر به آمل آمدند و در اين جا نيز نائب خليفه به كمك عده اي از اهالي ايشان را در موضع لله پرجين آمل به درجه ي شهادت رسانيدند كه مقبره ي آن ها در اين نقطه مي باشد. بناي اين بقعه در ماه شوال سال 925 بع اتمام رسيده و بانيان آن «خواجه نامداربن درويش حاجي كفشگر و عبدالله بن شاه حسين» قاضي تبرستان بودند.

 

در سال هاي اخير در اطراف بناي اصلي، مسجد احداث شده و با برداشتن طاق نماهاي وسط هر ضلع، مسجد را به بنا مرتبط نمودند.

اين بنا با شماره 63 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد.

 

 

3-بقعه سلطان محمد كيا ملقب به دبير صالحاني

در دل كوهستان هاي منطقه كجور از توابع شهرستان نوشهر و در ميان روستاي صالحان بقعه اي كهن با طرح هشت ضلعي خودنمايي مي كند كه به روايت تاريخ متعلق به شخصي به نام سلطان محمد كيا ملقب به دبير صالحاني مي باشد. اين بنا احتمالاً در اوايل قرن هشتم هجري قمري ساخته شده و نمونه اي از برج هاي آرامگاهي سبك «رازي» در مازندران است كه از سده پنجم هجري ساخت آن در اين ديار متداول بوده است. از شاخص هاي اين سبك معماري، استفاده از گنبدهاي هرمي يا مخروطي «رك» ناميده مي شود. معمولاً در اين نوع بناها گنبد داخلي به صورت نيم كره و گنبد بيروني نوك تيز مي باشد.

 

از آن جايي كه تاريخ فوت صاحب مقبره را به اواخر قرن سوم هـ.ق باز مي گردد. بناي مقبره قرن ها پس از درگذشت وي ساخته شده است. ليكن تنوع ابعاد آجرهاي به كار رفته در بنا احتمال وجود بنايي قديمي تر در اين مكان را قوت مي بخشد. آن گونه كه از روايات استنباط مي گردد، نسب دبير صالحاني به زيد فرزند امام حسن مجتبي (ع) مي رسد و از اين رو احتمال انتصاب اين شخص به جنبش زيديه بسيار مي باشد. بناي فعلي مقبره در دوران ايلخانان مغول ساخته شده و از معماري و تزئينات رايج در تأثير پذيرفته است. به جرأت مي توان گفت اين بنا قديمي ترين مقبره اسلامي شناخته شده در غرب مازندران است.

 

در حال حاضر آنچه از تزئينات وابسته به معماري بنا باقي مانده محدود مي شود به قطاري از مقرنس هاي سينه كفتري كه دور تا دور بنا و در قسمت تحتاني گنبد ديده مي شود. سه پنجره چوبي (البته به قدمت بنا) با تكنيك گره چيني و كتيبه هاي منبت كاري شده در دو ضلع غربي و جنوبي غربي خودنمايي مي كند. در كاوش هاي باستان شناسي پيرامون مقبره كه منجر به كشف قطعاتي از انواع كاشي هاي لعابدار و قسمت هايي از تزئينات گچبري مربوط به ساختمان گرديد، سبك و سياق به كار رفته در اين آثار، زمان ساخت اين بقعه را تأكيد مي كند. هم اكنون ورودي بنا را نمازخانه اي تشكيل مي دهد كه به صورت گنبد خانه اي ناهمگون، به دست افراد محلي با مصالح سنگ و آجر ساخته شده است. قسمتي از جرزهاي اين نمازخانه متعلق به بنايي قديمي تر و همزمان با ساخت بقعه اصلي احداث شده كه ظاهراً حدود دو قرن پيش بر اثر زلزله اي ويرانگر كه در منطقه بوقوع پيوست، تخريب و بناي فعلي توسط اهالي آن محل به جاي آن احداث شده است.

 

گفته مي شود كه اين بنا زماني جايگاه طلاب علوم ديني و اين روستا از مراكر مهم علوم ديني در زمان خود بوده است. وجود كتب حوزوي قديمي بسيار در اين روستا دليلي بر صحت اين مدعا مي باشد. متأسفانه زلزله اي كه از آن سخن گفتيم، آثار خود را بر پيكره بناي اصلي مقبره نيز برجاي گذاشته و با ايجاد ترك هاي عميق و تخريب بيشتر قسمت هاي گنبد، ياد خود را در تاريخ به ثيت رساند. البته گنبد توسط اهالي محل تعمير شد ولي آثار ترك هايي كه ايجاد شده بود تا بستان 1380 كه واحد حفظ و احياء اداره كل ميراث فرهنگي مازندران اقدام به مرمت آن نمود بر روي ديوارها خودنمايي مي كرد.

 

با توجه يه وضعيت وخيم بنا و پيگيري مردم و مسئولين محلي، مرمت و بازسازي اين بناي تاريخي در برنامه ي كاري ميراث فرهنگي مازندران قرار گرفت كه از سال 80 تاكنون دو فصل كاري مرمت و دو فصل كاوش باستان شناسي در خصوص اين بقعه انجام شد كه در نتيجه ضمن روشن شدن نكات مبهم بسياري در تاريخ منطقه، ساختمان مقبره نيز از خطر تخريب نجات يافت. در پايان ذكر اين نكته لازم است كه منطقه كجور از مناطق خوش آب و هوا و توريستي مازندران بوده و همه ساله علاقمندان زيادي از اين مناطق ديدن مي نمايند. بازديد از مناطق ديدني اين منطقه به خصوص مقبره دبير صالحاني به علاقه مندان به فرهنگ و هنر ايران زمين توصيه مي شود.