شنبه 17 مرداد 1394-2:43
به یادخبرنگار شهید کیهان که کیهان هم فراموشش کرداز یاد رفته
به مناسبت روز خبرنگار/یادی از خبرنگار شهیدی که کسی از او یاد نمی کند/شهید قنبر ظاهری، اهل روستای برنت سوادکوه، در بخشی از وصیتنامه خود عنوان کرده: «نکند از کاروان اخلاص عقب بمانیم» و چه خوب به شهادت رسید و ندید برخی همقطاران کیهانی امروز او چگونه از اخلاص عقب مانده، به قصد قربت دروغ می گویند و هر کس را که بخواهند -مخلصانه- له می کنند.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، کلثوم فلاحی: این روزها مازندران میزبان شهدای غواص است و مردم تابوتها را بر دوش، تشییع میکنند تا قطرهای از دین خود به شهدا را ادا کرده باشند. روز خبرنگار امسال مصادف شده با حضور دلاورمردان غواص.
روز خبرنگار و حضور شهدای کربلای 4 در کنار هم، آدمی را یاد شهدای خبرنگار میاندازد و اگرچه این خبرنگاران تنفگ به دست نبودند اما حضور آنها در جبهههای نبرد، همانند رزمندگان تفنگ به دست بود و تهیه اخبار جنگ، کم از شلیک گلوله به سمت دشمن ندارد.
شهید قنبر ظاهری برنتی یکی از شهدایی است که سال 1339 در روستای برنت سوادکوه به دنیا آمد و ساده زیست و سالهای بعد از شهادت او هم سادهانگارانه سپری شد.
در روزنامه کیهان کار میکرد و خبرنگار بود، ظاهری در سال 62 به عنوان نماینده و خبرنگار کیهان به قم عازم شد، در عملیات الفجر 8 در کنار دیگر همرزمانش بود. بعد از عملیات، بیشتر مشتاق جبهه شد.
مانند همه شهدا، سعی میکرد بیشتر در جبهه بماند و کمتر به خانه میآمد، بعد از ماهها وقتی به دیدار پدر و مادر میرفت، برای اینکه آنان به حضورش عادت نکنند، زود به جبهه میرفت، فقط دیداری تازه میکرد و بعد خداحافظی.
پانزدهم فروردین سال 64 بود که وضعیتنامهای نوشت و اعلام کرد: « هیچ وابستگی مادی احساس نمیکنم و دلهرهای قلبم را به تپش نمیآورد و به همه سفارش میکنم طوری زندگی کنند که هر لحظه برای پاسداری از هدفی بزرگ، بتوانند از آن دست بکشند».
این شهید خبرنگار علاوه بر اینکه نگذاشت وابستگی معنوی، مانع حضور او در جبهه شود، از وابستگی مادی هم دوری کرد تا نکند ثروت دنیا باعث شود که دست از مبارزه با دشمن بردارد و پای رفتن به جبهه نداشته باشد.
شهید ظاهری در بخش دیگری از وصیتنامه خود عنوان کرده: «نکند از کاروان اخلاص عقب بمانیم» و چه خوب به شهادت رسید و ندید برخی همقطاران کیهانی امروز او چگونه از اخلاص عقب مانده، به قصد قربت دروغ می گویند و هر کس را که بخواهند -مخلصانه- له می کنند.
این خبرنگار شهید مازندرانی بخشی از وصیتنامه خود را به دوری از اختلاف سلیقهها اختصاص داده و گفته: « از همه خواستارم اختلاف سلیقهها را کنار بگذارند» خوشا او که به شهادت رسید و دوران اختلافافکنی کیهانیان و آن دیگران را ندید.
شهید ظاهری همچنین در بخش پایانی وصیتنامه خود از از پدر و مادر خود میخواهد امیدشان به خدا باشد، چرا که میدانست بعد از پرکشیدنش، والدین نیازمند، ممکن است امید به هر نامردی ببندند و ناامید بمانند. او از پدر و مادرش گذشت و آسمانی شد. پدر او رفتن پسر را طاقت نیاورد و نزد او رفت و مادر شهید اینک در آسایشگاه روزگار میگذراند.
با شهادت ظاهری ها چه دخترانی که دل شکسته شدند و چه مادرانی که خنده تا ابد بر لبهای آنها خشکید، چه همسران شهدایی که کودکان قد و نیم قد را با سختی روزگار بزرگ کردند و کسی سراغی از آنها نگرفت؛ مردهاید، زندهاید، با جای خالی شهید چه میکنید.
همین چند روز قبل بود مادر یکی از شهدای غواص به گلایه عنوان کرده بود در این سالها هیچ سراغی از ما نگرفتند و از این دست خانوادهها بسیار هستند.
چه بسیار شهدایی که هنگام رفتن به جبهه نامزد داشتند، مثل همین مظاهر جوان و قرار بود لباس عروس بر تن همسر خود بپوشانند و به اهالی محل، شام عروسی بدهند، رفتند و برنجی که پدر برای عروسی آنها نگه داشته بود تبدیل به غذای عزا شد.
شهید ظاهری برنتی، خبرنگار، اهل روستای برنت سوادکوه... 24 بهمن 64 در 25 سالگی به شهادت رسید و در آرامگاه ساری به خاک سپرده شد.
او هم خبرنگار است، اما کسی یادش نمی کند. روز خبرنگار بر این شهید گلگون کفن مبارک باد.