شنبه 24 مرداد 1394-9:18
کتابی که 10 سال دیر متولد شد
نگاهی به کتاب ساری کهن شهر مازندران، تالیف گروه نویسندگان/همسایه شرقی ساری شهرستان نکا نیست، بلکه میاندورود است/ شیوه ارجاعات کتاب نو نیست و ماخذنویسی اشکال دارد/ آمارهای کتاب قدیمی است/ بعضی بخش های کتاب ژورنالیستی است و جنبه خبری دارد.
.مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، سردبیر: «ساری، کهن شهر مازندران»؛ این نام کتابی ست که به همت تعدادی از نویسندگان و پژوهشگران مازندرانی و نه لزوما" ساروی منتشر شده است. ناشر «چشمه» است، سال انتشار 1393 و تعداد صفحات کتاب 800 صفحه. قیمت هم 50 هزار تومان.
پیش تر ما کتاب های دیگری را نیز درباره تاریخ، جغرافیا، باستان شناسی، مشاهیر، هنر و ادبیات ساری از نویسندگانی چون اسلامی، عظیمی، ماهفروزی، شکری و... خوانده بودیم. این جا شیوه و اسلوب کار دقیقا" مشابه و کپی کتاب «بابل شهر بهارنارنج» است که سال 1379 انتشار یافته بود؛ با حدود 50 صفحه افزون تر و البته به نظر کمی شتاب زده تر و تاخیری 10-15 ساله. قرار است شبیه همین مجموعه برای برخی شهرستان های دیگر مازندران نیز تولید شود.
چهارشنبه گذشته جلسه رونمایی این کتاب در ساری برگزار شد.( لینک گزارش) همان شب کتاب به دستم رسید و خواندم. پس از مرور «ساری کهن شهر مازندران» نکاتی به ذهن رسید که البته نمی توان نقد کتاب نام نهاد و بیشتر اشکال هایی است که می توانست وجود نداشته باشد.
کتابی که سال ها برای چاپ آن تلاش شد و روی جلد آن اسم تعدادی از نام آوران عرصه فرهنگ و هنر استان ما هم چون عمادی، اعتمادزاده، محسن پور،سیار،ماهفروزی، یوسفی و...می درخشد باید با کم ترین ایراد و اشکال انتشار یابد که چنین نشد.
1- نام کتاب «ساری کهن شهر مازندران» است ولی طرح ساده روی جلد کتاب که میدان ساعت است، به خواننده حس و حال کهن بودن ساری را یادآور نمی شود. عمر میدان ساعت ساری به 40 سال هم نمی رسد.
2- همان طور که گفته شد روش مندی کار، درست مانند کتابی است که 15 سال پیش درباره بابل انتشار یافت. در مقدمه کتاب توضیح داده نشد که آیا در این بازه زمانی، به بازنگری در روش و اسلوب و به روز شدن پروژه احتیاج نبود و چرا عینا" همان روش کار در بابل مبنا قرار گرفت؟
3-کتاب در سال 1393 منتشر شد، درست 4 سال بعد از انتزاع میاندورود از ساری، ولی در این کتاب میاندورود یکی از بخش های شهرستان ساری در نظر گرفته شده است.
مولفان اثر هیچ کجا توضیح ندادند که چرا این انتزاع دیده نشد؟ اگر منظورشان ساری فرهنگی بود و نه سیاسی ، اگر دیدگاه شان مخالف این جدایی و اقدام سیاسیون است، اگر تالیف اثر قبل از سال 1389 و زمان انتزاع میاندورود از ساری بود و کتاب تازه چاپ شده است و هر دلیل دیگر، باید به خواننده توضیح ارایه می شد.
اکنون همسایه شرقی ساری، طبق آن چه در کتاب آمده، شهرستان نکا نیست، بلکه شهرستان میاندورود است. بسیاری از کوه ها، قله ها، رودها و... که در کتاب نام برده شده، هم اکنون از تصرف ساری خارج شده و به میاندورود اتصال یافته است.
4- شیوه ارجاعات کتاب نو نیست. این سال ها بیشتر از روش درون متنی به جای پانوشت برای ارجاعات بهره می گیرند. هم چنین ماخذ نویسی و رفرنس دادن در پایان مقاله ها نیز اشکال دارد. برخی منابع با نام نویسنده و سپس کتاب معرفی شده اند، بعضی دیگر برعکس، ابتدا نام کتاب آمده و آن گاه نویسنده؛ یعنی شیوه و اسلوب ثابتی ندارد نوشتن منابع و ماخذ. حتی در بعضی از بخش ها از عنوان دکتر برای صاحب منبع استفاده شده و نوشته اند: «دکتر شکوهی، حسین، اندیشه های نو در....» یا «دکتر فشارکی، پریدخت، فرهنگ جغرافیا،....»! آوردن عنوان دکترا برای صاحب منبع هم از آن کارهای شاذ در این کتاب است! در جاهایی هم نام و شهرت نویسنده منبع جابه جا شده، مثلا" به جای حسین صمدی نوشته اند: صمد حسینی!(ص117)
5- آمارها و استنتاجات پس از آن قدیمی است. در بخش نخست کتاب یعنی جغرافیا، منبع آمار سرشماری نفوس و مسکن سال 1375 است که جوابگوی نیازهای دهه 90 نیست. بسیاری از تقسیمات جغرافیایی و آمارهای موجود نیز در این سال ها دستخوش تغییر شده اند، مثلا" آمار اشتغال که به سال 1382 مربوط است، بیشتر از ده سال قبل از چاپ کتاب! نیز برخی منابع آماری مثل «اداره کل راه و ترابری مازندران» که چند سالیست به «اداره کل راه و شهرسازی» تبدیل شده است.
6-نویسنده ها در پاره ای از موارد نظر شخصی خود را لابه لای مطالب اعلام کرده اند که زائد، غیر علمی و مردود است و در تالیف کتابی به این شکل، محلی از اعراب ندارد. برای مثال در بخش نخست کتاب در توضیح زبان مردم ساری چنین نوشته شده: «زبان: لهجه مازندرانی»، یا در صفحه 85، نویسنده در قالب جامعه شناس ظاهر شده و زیر جدول هرم سنی جمعیت نظر داده که کاهش موالید در ساری به علت نقص جسمی نیست و بیشتر به دلیل عقب افتادن سن است و....
استنتاجات شخصی و ژورنالیستی به علمی بودن کتاب صدمه می رساند. در صفحه 95 کتاب نویسنده در هیات خبرنگار ظاهر شده و خبر داده است که شهرداری ساری در حال آماده سازی مکانی برای انتقال ترکمن ها و سایر کسبه است! یا گزارش داده در بازار ترکمن قبلا" قیمت مقطوع بود والان چانه می زنند، و یا راسته بازار ترکمن ها به حدی شلوغ است که نمی شود طول 50 متر را در کمتر از نیم ساعت طی کرد و... که وجود این گونه مطالب سطحی و خبری که تاریخ مصرف دارد، به کیفیت و کارشناسی بودن کتاب آسیب رسانده است.
7- در بخش سوم کتاب، معرفی شاعران و نویسندگان ساری قاعده مند نیست و مشخص نیست نام افراد بر چه اساسی قید شده است. برخی نویسندگان این کتاب نام خود را نیز در کنار نام بزرگان ادب و هنر ساری آورده اند ولی بسیاری از نام ها را یا ذکر نکرده اند و یا بدون هیچ توضیحی درباره آن ها تنها به گفتن اسامی شان بسنده کرده و با نوشتن یک جمله در پانوشت خیال خود را راحت کرده اند که« به دلیل ناآگاهی نام بسیاری از شاعران از قلم افتاده است!» باید گفت در یک مجموعه 800 صفحه ای که چندین سال روی آن زحمت کشیده شده و مخاطب باید 50 هزارتومان برای خرید آن بپردازد، نمی شود به آسانی ضعف و سستی پژوهش را با نوشتن چنین جمله ای جبران کرد.
در قسمت هنر نمایش و سینما هم نام جوانی به عنوان چهره در کنار نام استاد سینما خسرو سینایی آمده که هم تراز و هم شان او و حتی بالاتر، کسان دیگری نیز در ساری فعالیت تئاتری و سینمایی دارند و نویسندگان کتاب به خود زحمت نداده اند کمی بیشتر کنکاش و تلاش کنند.
هم چنین در این بخش هرچه دم دست نویسندگان بوده قید و از هرچه نیاز به تحقیق داشته چشم پوشی شده است. مثلا" اشاره ای به نام پزشکان، خیران، روزنامه نگاران، صنعت کاران روستایی، مخترعان، ورزشکاران، شهیدان مشهور و..ساروی نشده است.
در قسمت نشریات نیز به رسانه های مجازی ساری که چند سالیست بازار خبر و تحلیل مرکز استان مازندران را به دست گرفته اند، اشاره نشده است، در حالی که مثلا" گاهنامه فروردین را که تولید کاربه دستان همین مجموعه است به طور مفصل معرفی کرده اند!
در همین بخش یعنی بخش سوم، زیر عنوان بازی فقط به یک بازی این منطقه اشاره شده که نارسا و ناقص می نمایاند. نویسنده ها هرجا منبع در دست شان بود مفصل توضیح داده اند(مثل گاه شماری) و هر جا چیزی در چنته نداشتند، به چند سطر توضیح ساده بسنده کرده اند.(مثل بازی و یا قربانی)
قسمت موسیقی کتاب هم سطحی و گذرا به ذکر نام تعدادی از هنرمندان ساروی اکتفا شده و به گزارشی روزنامه ای مانند شده است. البته در نوشتن نام هنرمندان نیز گاهی فقط نام کوچک و گاهی نام ونام خانوادگی هنرمند قید شده است و روند ثابتی ندارد.
مقاله موسیقی بر خلاف سایر مطالب کتاب که تاریخ نگارش ندارند، تاریخ دارد: بهار 1384. بسیاری از تولیدات و رویدادهای موسیقی 10 سال گذشته ساری از چشم این مقاله پنهان مانده است.
بخش چهارم کتاب -تاریخچه آموزشی ساری- هر چند آمارهای تاریخ مصرف گذشته زیاد دارد، به نظر می رسد استخوان بندی محکم تری از سایر بخش ها به خصوص بخش های ضعیف اول، سوم و ششم داشته باشد. بخش ششم که مربوط به صنعت در ساری است، اندکی توضیح دارد و بقیه کپی جداولی است که نویسنده از اداره مربوطه تهیه کرده است. البته این آمار نیز هر آن تغییر می کند و سالانه واحدهای صنعتی و تولیدی جدیدی در ساری تاسیس یا برعکس ورشکسته و تعطیل می شوند. بخش ششم کتاب اگر حذف هم می شد اتفاقی نمی افتاد.
آن چه آمد تنها در یک تورق و مرور نه خیلی عمیق کتاب به ذهن رسید. راستی آزمایی محتوا و نقد علمی تر کتاب به زمان و تخصص بیشتری نیاز دارد. اگر این کتاب 10 سال پیش انتشار می یافت برخی از بندهای بالا نوشته نمی شد. محتوا قدری برای امروز بیات شده است.