پنجشنبه 29 مرداد 1394-8:17

سنگرگیری پشت گزاره‌های دینی برای اطفای شهوت خشونت‌ورزی

به نظر می‌رسد نداشتن درک عمیق نومسلمانان اروپایی از حقیقت اسلام و بحران هویتی که با آن مواجه هستند و جست‌وجوی ناکجاآباد و بهشت برینی را که به آنان وعده داده می‌شود، می‌توان مهم‌ترین دلیل الحاق آنان به داعش دانست.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، دکتر علی کریمی‌مله، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران: 1- داعش و جریان‌های تکفیری که مدعی بازگشت به سیره سلف صالح و احیا و اجرای بی‌کم و کاست آن است،  از نظر ریشه‌های فکری برآمده از جریان ظاهرگرا، عقل ستیز و تفسیرگریز اسلامی است که به باورهای ابن تیمیه می‌رسد.

گروه تکفیری داعش با اعتقاد به پیروی از سلف صالح (پیامبر(ص)، صحابه، تابعین و تابعین تابعین) در صدد ایجاد حکومت اسلامی به سبک صدر اسلام هستند و کسانی که پیرو سلف صالح نیستند و یا به اصول جدید منطبق با زمانه اعتقاد دارند، بدعت‌گذار، مرتد و کافر می‌دانند و حکم به تکفیر و قتل آنها می‌دهند.

از جمله عقاید آنها اعتقاد به کفر و شرک سایر فرقه‌های مسلمان و لزوم نابودی آنها از جمله تشیع، اجتناب از هرگونه تفسیر عقلی آیات و روایات و توقف در ظاهر آنها، مبارزه با بدعت‌گرایان، لزوم احیای ارزش‌های خود به هر طریق ممکن حتی قوۀ قهریه و تاکید شدید بر جهاد به عنوان سرآمد تمام عبادات است.

مؤسس این تفکر احمدبن حنبل است که با تلاش برای حفظ احادیث از نابودی به افراط دچار شد و نقش عقل را انکار کرد.

بعد از وی این اندیشه تا قرن 7ه. ق مسکوت ماند تا اینکه پدر معنوی این جریان یعنی ابن تیمیه ظهور کرد. او تفکرات حنبل را با شدت و تعصب بیشتری مطرح کرد و به صورت افراطی بر وسعت این تفکر افزود. در دوران معاصر افکار وی توسط محمدبن عبدالوهاب به شکل جدیدی گسترش پیدا کرد.

او با مسلمانانی که تابع عقاید وی نبودند معاملۀ کفرحربی می­کرد و با تکفیر آنها خون و مال و ناموس آنها را مباح می‌دانست. بعد از مرگ وی افرادی مثل سیدقطب و ابوعلی مودودی با تبلیغ اندیشه وی سبب‌ساز ظهور گروه‌های تکفیری جدید از جمله طالبان و القاعده شدند.

2-   به اجمال می‌توان گفت مقصد اولیه داعش استقرار حکومت و شریعت اسلامی در سرزمین‌های اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا و سپس اشاعه آن در گستره جهانی است. به اعتقاد آنان چنین مقصدگذاری ریشه در سیره پیامبر اسلام(ص) و روح جهان‌نگر مکتب اسلام دارد.

 3-   اگر از موضع فاعل که همان داعش و سایر گروه‌های تکفیری است بدین موضوع نگریسته شود بالطبع پاسخ منفی است چون آنان بر این باورند که در راستای خدمت به اسلام اصیل و اجرای شریعت برزمین مانده اسلامی به کنش‌گری می‌پردازند. اما اگر از موضع ناظر به اقدامات خشونت‌بار و دهشت‌انگیز آنان نگریسته شود طبیعی است که نتیجه‌ای جز اسلام‌هراسی و حتی اسلام‌ستیزی در دنیای جدید به همراه نخواهد داشت.

می‌توان گفت با وجود اینکه آنها فکر می‌کنند برای گسترش اسلام‌باوری می‌کوشند، اما ثمره فعالیت‌هایشان چیزی جز اسلام‌گریزی نخواهد بود، زیرا دین با تحکم، زور و خشونت به باور درونی تبدیل نمی‌شود بلکه از مقوله باورداشت است که حتما باید مستند به استدلال‌های عقلی و پذیرش درونی ارادی و بدون هراس از مجازات و تنبیه باشد.

 4-   بالطبع ظهور و شیوع کنش خشونت‌طلبانه به طور عام دلایل متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، روحی و روانی و حتی سیاسی و زئوپولیتیک دارد و هنگامی خشونت‌ورزی مستند به باورهای دینی شود، وجود زمینه‌ها و گزاره‌هایی در دین که خشونت را ترغیب یا توجیه می‌کند مهم می‌شود. چنین فهمی جز با درک گزینش‌گرایانه، ظاهرگرایی و برداشت سطحی و غیرعقلانی از آموزه‌های دینی و بدون توجه به اقتضائات زمان و مکان میسر نمی‌شود.

به عنوان مثال خشونت‌باوران به آیات جهاد استناد می‌کنند اما به آن دسته آموزه‌های دینی که مدارا، همزیستی مسالمت‌آمیز، صلح، تعاون و همکاری با دیگران را ترغیب می‌کنند، اعتنایی نشان نمی‌دهند. شاید بتوان گفت داعش و سایر گروه‌های تکفیری، جنگ‌طلبانی هستند که در پشت برخی گزاره‌های دینی سنگر گرفته‌اند و از آن برای اطفای شهوت خشونت‌ورزی سیری‌ناپذیر خود استفاده ابزاری می کنند.

5-    آمار دقیقی از ترکیب قاره‌ای اعضای داعش در دسترس نیست اما قدر مسلم این است که داعش از اقصی نقاط دنیا سربازگیری کرده و می‌کند. اینکه چرا مسلمانان اروپا به این گروه ملحق می‌شوند خود دلایل متعددی دارد اما به نظر می‌رسد نداشتن درک عمیق نومسلمانان اروپایی از حقیقت اسلام و بحران هویتی که با آن مواجه هستند و جست‌وجوی ناکجاآباد و بهشت برینی را که به آنان وعده داده می‌شود، می‌توان مهم‌ترین دلیل الحاق آنان به داعش دانست.