سه شنبه 3 شهريور 1394-12:39

«آرامستان معتمدی»؛ یادگاری از مردی بزرگ

حاج محمدتقی در یک سفر حج که از راه عراق رفته بود، از مرجع بزرگ تقلید، سید ابوالحسن اصفهانی اجازه‌ی شرعی گرفت و زمین‌های خود را در «چهارشنبه‌پیش» بابل به گورستان عمومی اختصاص داد.


 

مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، شروین روشن: حاج «محمدتقی معتمدی» در سفری که به آلمان داشت، با دیدن آرامستان‌های مرتب و گل‌کاری‌شده‌ی آنجا به این فکر افتاد تا همانند آن‌ها را در بابل و برای هم‌شهری‌های خود بسازد.

او در سال ۱۳۲۱ این ایده را عملی کرد و آرامستانی را برای خاکسپاری درگذشتگان مسلمانان ساخت که در شمال کشور بی‌نظیر و در تمام ایران کم‌نظیر بود.

کتیبه‌ی سردر یکی از فرزندان حاج محمدتقی معتمدی در نامه‌ای به «جعفر نیاکی» (نویسنده‌ی کتاب «بابل شهر زیبای مازندران) درباره‌ی کتیبه‌ی سردر آرامستان داستان جالبی تعریف می‌کند که در این کتاب آورده شده است.

او می‌نویسد که پدرش در سال ۱۳۱۳ با خانواده به تهران مهاجرت کرد. وی در تهران خانه‌ای بزرگ در خیابان فرمان‌فرما (شاهپور بعدی و وحدت اسلامی کنونی)، نزدیک میدان حسن‌آباد (۳۱ شهریور بعدی و حسن‌آباد کنونی) از دکتر «لیسین کف» (پزشک مظفرالدین شاه) خرید.

بر سردر این خانه کتیبه‌ای از کاشی به شکل هلالی بود با این نوشته: «ان مدینه العلم و علی بابها فمن دخل حصنی آمن من عذابی» به اضافه‌ی چندین عبارت عربی دیگر. در پایان این کتیبه بیتی فارسی بود: «گشاده باد به دولت همیشه این درگاه/به حق اشهد ان لا اله الا الله»

حاج محمدتقی پس از به پایان رساندن ساخت آرامستان، کتیبه را از سردر خانه کنده و به بابل آورد و در سردر آرامستان آویخت. پس از مدتی فرزندان حاج محمدتقی متوجه شدند که این کتیبه و به ویژه بیت شعر آن مناسب آرامستان نیست. پس کتیبه‌ی جدیدی ساختند که متن آن را «سید محمدکاظم عصار» (رئیس وقت دانشکده معقول و منقول (فلسفه) دانشگاه تهران) انشا‌ کرده بود.

این کتیبه چند سال پس از انقلاب اسلامی عوض شد؛ ولی ظاهرا فقط کاشی‌ها نوسازی شده‌اند و متن آن تغییری نکرده. کتیبه‌ی کنونی این نوشته را بر خود دارد: «بسم الله الرحمن الرحیم ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم هو الذی یحییکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم الیه ترجعون. بانی این قبرستان عمومی الحاج محمدتقی معتمد المازندرانی غفر ذنوبه ۱۳۶۱ قمری، ۱۳۲۱ شمسی». در عکس سیاه و سفید، خود کتیبه‌ی «عصار» دیده می‌شود.

پس از ساختن آرامستان، چون غسال‌خانه‌ی آن آب‌گرم نداشت، حاج محمدتقی آن را تخریب کرد تا غسال‌خانه‌ی بهتری با آب گرم بسازد.

او همچنین می‌خواست تا در کنار غسال‌خانه مسجدی هم بنا کند. اما اجل به وی مهلت نداد و دار فانی را وداع گفت. با این وجود ورثه‌ی وی به نیت نیکوی او جامه‌ی عمل پوشاندند و افزون بر ساخت غسال‌خانه و مسجد، ۱۶ هزار متر زمین متصل به آرامستان را به آن اهدا کردند.

به نیت حاج «محمدتقی معتمدی» تدفین در این آرامستان رایگان بود. از این رو که آرامگاه نزدیک «جاده‌ی قائمشهر» (هم‌اکنون جاده‌ی قدیم قائمشهر یا جاده‌ی کیاکلا) جای گرفته بود، بسیاری از اهالی شهرهای پیرامون که اوضاع مالی درستی نداشتند، درگذشتگان خود را به خاک این آرامستان می‌سپردند.

سردر آرامستان معتمدی در سال ۱۳۴۳. عکس از کتاب «بابل شهر زیبای مازندران»، عکاس: منصور بدخشان (فتو می‌می بابل)

حاج محمدتقی که بود؟

او فرزند «حاج حسن خان» معروف به «حسن اوف» بود که بعدها نام خانوادگی معتمدی را برای شناسنامه‌ی خود برگزید و دیگر اعضای خانواده هم از وی پیروی کردند.

حاج محتمدتقی تا سال ۱۳۱۴ در بابل اقامت و ریاست اتاق بازرگانی شهر را برعهده داشت. او در زمان اقامت در بابل، سفرهایی را به منظور کارهای بازرگان به آلمان داشت.

وی در سال ۱۳۱۴ به دلیل تبعید دوست نزدیکش، «محمدرضا بدخشان» به تهران به دست پهلوی اول، به تهران مهاجرت کرد و تا پایان عمر پربرکت خویش را در آنجا گذراند.

حاج محمدتقی در یک سفر حج که از راه عراق رفته بود، از مرجع بزرگ تقلید، سید ابوالحسن اصفهانی اجازه‌ی شرعی گرفت و زمین‌های خود در «چهارشنبه‌پیش» را به گورستان عمومی اختصاص داد.

روند ساخت آرامستان

چون حاج محمدتقی در تهران اقامت داشت، نظارت بر ساخت آرامستان را به برادرش حاج محمدجعفر معتمدی (پدر احمد و کریم) سپرد.

حاج محمدجعفر با کار شبانه‌روزی و با همکاری پسرانش احمد و کریم (پس از آن وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت‌های هویدا، آموزگار، امامی و ازهاری) که در تابستان در تحویل مصالح به وی کمک می‌کردند، کار ساخت آرامستان را به پایان رساند.

تا پیش از ساخت آرامستان معتمدی، اهالی هر محل مردگان خود را در زمینی درون همان محل دفن می‌کردند که بیشتر گورها به دلیل باران و برف خراب می‌شدند و منظره‌ی بدی پیدا می‌کرد.

حاج «محمدتقی معتمدی» در سال ۱۳۳۹ مدرسه‌ای را هم در محله‌ی «چهارشنبه‌پیش» بابل به نام «دبیرستان معتمدی» ساخت که زمانی به «مدرسه‌ی راهنمایی معتمدی» تبدیل شد و هم‌اکنون دوباره «دبیرستان معتمدی» است.

شمار فراوانی از مردان بابلی (از جمله نگارنده) در این مدرسه درس خوانده‌اند و با توجه به این که ساختمان آن همان ساختمان اولیه‌ای است که حاج محمدتقی معتمدی ساخت، بارها به روان بزرگ وی درود فرستاده‌اند.