دوشنبه 9 شهريور 1394-0:54

معجزه های اصلاح طلبی!

در حاشیه مصاحبه رییس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مازندران با نشریه عضو شورای شهر ساری/ برخی از اصلاح طلب های مازندرانی به شدت مقام طلب و منفعت جو هستند و تمایل شدیدی دارند که پیشرو و رهبر تشکیلات خطاب و نامیده شوند و گاه برای رسیدن به آمال و اهداف خود، وسیله را هم توجیه می کنند. همین ها حاضر به دادن کم ترین هزینه فردی هم نیستند و به گاه دشواری ها، محافظه کارترین افراد می شوند.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی: 1- از امروز نظرسنجی تازه مازندنومه که نمره دهی به دوسال حضور ربیع فلاح جلودار در مازندران است، در صفحه نخست سایت در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

در نظرسنجی پیشین اما پرسیده بودیم: مهم ترین مشکل حال حاضر اصلاح طلبان مازندرانی چیست؟

در پاسخ به این پرسش بیشترین تعداد کاربران با 35 درصد گزینه «دو دستگی و افتراق در نظر و عمل» را انتخاب کردند.

« بیمناکی و واهمه از هزینه های فعالیت سیاسی» با 23  درصد،« نداشتن ایدئولوگ و کاریزمای منطقه ای» با 21 درصد، « نداشتن رسانه تاثیرگذار در استان و حضور نیافتن در رسانه ملی» با 11 درصد و  «نداشتن سمت و پست در دولت» با 9 درصد، انتخاب های بعدی کاربران ما بود.

2-این مطلب را بخوانید و حدس بزنید گوینده چه کسی است؟

 « ...آقای استاندار در اصل انسانی سالم و اخلاق مدار، اما از نظر مدیریتی ضعیف است. توانمندی ایشان همین قدر است. ایشان از نظر مالی و اخلاقی آدم سالمی است، حتی می توان پشت سرشان نماز خواند. وقتی کسی می داند توانمندی کاری را ندارد نباید بپذیرد...

بنده آقای عبوری را کاملا می شناسم. مادر آقای عبوری اهل فولادمحله هستند و آقای عبوری دانش آموز من بودند و به ایشان فیزیک تدریس می کردم. پدر ایشان عقبه چپ دارند و خودشان شاکله وجودی شان با اصلاح طلبان سازگار و مثبت است. بنده در طول انقلاب شهرداری که بتواند این چنین تحولی را در شهر ایجاد کند، ندیده ام. حقیقتا" من به وجود شخصی مانند عبوری افتخار می کنم. سه سال کار آقای عبوری در شهرداری به اندازه 30 سال کار دیگران بوده است...

آقای عبوری آینده درخشانی دارد و با این موفقیت می تواند کاندیدای بسیاری از پست های بالاتر بشوند. اگر آقای عبوری این دوره کاندیدای مجلس می شدند من به شما قول می دهم 100 هزار رای در حوزه انتخابی ساری داشتند اما حیف می شد...

معتقدم مسلما اگر آقای عبوری انگشت روی شخصی بگذارند، شناس بالایی برای پیروزی خواهد داشت...شورای شهر الان از ایشان حمایت می کند. من معتقدم شورای شهر بعدی در حمایت از آقای عبوری قوی تر از این شورا عمل می کند.مجلس شورای اسلامی در کشور وبه تبع در استان و در نتیجه در ساری هم این ترکیبی نخواهد بود که الان است، خیلی خیلی بهتر از الان هست و آن ترکیب هم از آقای عبوری حمایت خواهد کرد...

برای آقای عبوری مناصب بالاتر از استانداری هم پیش بینی می کنم...صحبت های عبوری درباره پرهیز از بخشی نگری کاملا" مبنای قرآنی دارد!...»

نشریه تمشک متعلق به عضوشورای شهر ساری که بیشتر صفحات خود را به پوشش اقدامات و عملکرد شهردار ساری اختصاص می دهد، در شماره این هفته خود گفت و گویی با مهدی احمدی فولادی -از اصلاح طلبان بلندپایه مازندران- انجام داده است.

همان طور که در سطرهای بالا آمد، احمدی فولادی در پاسخ به پرسش های این هفته نامه، به نقد استاندار مازندران و تقدیس و تمجید فراوان شهردار ساری پرداخت، حتی به او افتخار کرد و وی را اصلاح طلب نامید و بدون این که کد و آماری بدهد، اقداماتش را در 30 سال گذشته بی سابقه قلمداد کرد!

البته نظر آقای احمدی فولادی را شاید نتوان به تشکیلاتی که او رهبری اش را دارد و عضو ارشد آن است، نسبت داد و باید حمل بر دیدگاه شخصی او کرد؛ چرا که به احتمال معلمی او در سال های گذشته و هم زادگاهی او و والده شهردار، نوعی سمپاتی بین او و آقای عبوری ایجاد کرده است؛ لیکن اظهارنظرهایی رپرتاژگونه و احساسی از این دست، له هر شخصیتی باشد، ابتدا به همان فرد ضربه خواهد زد و نوعی نخبه زدگی ایجاد می کند.



آقای احمدی فولادی که این چنین و با این ادبیات، چشم بسته از شهردار جوان شهرش تعریف می کند(هر چند در جاهایی تعریف هم داشته باشد)، با چه ادبیاتی از بزرگان نظام و دولت تمجید خواهد کرد؟ او که فردی باتجربه در اردوگاه اصلاح طلب ها محسوب می شود، هم راستا با برخی جریانات پوپولیست، در جدال لفظی بین شهرداری-استانداری، از یک طرف مدیر ارشد دولت را در استان ضعیف می خواند و از آن سوی، به سمت شهرداری غش می کند! در جایی پیش بینی هایی هم می کند که در عالم سیاست این گونه پیش بینی های نوسترآداموسانه جایی ندارد!

طرفه آن که او در پرسشی مقهور مصاحبه گر می شود؛ آن جا که می پرسد: چرا بعضی از اصلاح طلبان از نامزد اصولگرا در ساری حمایت می کنند، در حالی که اصلاح طلبان مرکز استان خود چند گزینه مثل یوسف نژاد، نقیبی، بهاری، آقامیری و یوسفی دارند. منظور پرسش گر حضور احتمالی محمد دامادی در لیست اصلاح طلب های ساروی همراه با حجت الاسلام دکتر بهاری بود که احمدی فولادی پاسخ داد: «حرف شما را قبول دارم، اما برای این که به وحدت خدشه ای وارد نشود، به آن اشاره نمی کنم.»

3- پوپولیسم که در فارسی معادل واژه های عوام گرایی و مردم باوری استعمال شده است، بر مدار جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعده های کلی و مبهم و پیشبرد اهداف سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی توده مردم به اعمال فشار مستقیم می گردد. پوپولیسم مقابل نخبه گرایی و نخبه باوری قرار می گیرد وتزریق نوعی امید واهی به جامعه است.

تفکر پوپولیسم با نفوذ به رده های بالای مدیریتی گروه های فکری، قدرت را به تدریج قبضه کرده، نیروی مردم را با شعارهای تهییج کننده خود ـ البته برای مدت زمانی کوتاه ـ در راه نیل به اهداف خود به کار می گیرد.

اصلاح طلبی روشی منفک و جدا از پوپولیسم دارد و اصلاح‌طلبان به قول حمیدرضا جلایی پور در گفت و گوی ماه گذشته اش با «شرق»، راه اصولگرایان را نباید بروند و فریب پوپولیسم را نباید بخورند.

جلایی پور در آن گفت و گو یادآور شده بود که« اصلاح طلبان روی توسعه مولد تاکید کنند و نه توسعه باسمه‌ای، هم چنین  به سیستم رانت‌خواری حساسیت نشان دهند، چراکه رانت‌خوارها مستعدندکه پرچم مردم‌فریبی را بالا ببرند، چون سازمان و پول و... دارند.»

حقیقت و درون مایه تشکیلات اصلاح طلب های استان، همان است که مخاطبان ما به درستی در نظرسنجی انتخاب کردند: دو دستگی و افتراق در نظر و عمل و اینک غلتیدن در جاده پوپولیسم.

امروز اختلاف های داخلی، شتاب زدگی در تصمیمات، گم شدن در مسیری که پوپولیست ها آن را ساخته اند، رفیق سالاری و دو دستگی و چند دستگی بر تشکیلات اصلاح طلبان مازندرانی سایه انداخته است. آن ها در نشست ها و انتخاب های درون تشکیلاتی خود بعضا" افرادی منفعت طلب، باندی و رفیق باز، بسته و کم مایه و دانش نشان می دهند و چهره شان آنی نیست که در بیرون نمودار است.

برخی از آن ها به شدت مقام طلب و منفعت جو هستند و تمایل شدیدی دارند که پیشرو و رهبر تشکیلات خطاب و نامیده شوند و گاه برای رسیدن به آمال و اهداف خود، وسیله را هم توجیه می کنند. همین ها حاضر به دادن کم ترین هزینه فردی هم نیستند و به گاه دشواری ها، محافظه کارترین افراد می شوند. این ها همه از معجزه های اصلاح طلبی عده ای است!