پنجشنبه 12 شهريور 1394-14:6
پس از اجرای زنده جنجالی محمداصفهانی و واکنش امام جمعه بابل عنوان شد:اگر چنین برنامههایی حرام است افراد مسئول از ابتدا جلوی آن را بگیرند
محمد اصفهانی: 22 میلیون تومان نگرفتم/کسانی در مورد مراسم جشن وصال بابل با خشم و تندی صحبت کردهاند که نه تخصصی در زمینه موسیقی دارند و نه آن شب اصلا در مراسم حضور داشتند تا با قضاوت صحیح این القاب را به کار ببرند.
مازندنومه،سرویس فرهنگی و هنری: همزمان با روز میلاد امام رضا(ع) جشنی در شهرستان «بابل» برگزار شد. این برنامه که جشن «وصال» نام داشت به مناسبت ازدواج 500زوج جوان بود که با حمایت یک موسسه خیریه مردمی زندگی مشترک خود را آغاز کرده بودند. در آن جشن دکتر «محمد اصفهانی» و اعضای ارکسترش هم اجرای زنده داشتند و چند هزار نفر از مردم بابل هم نظارهگر بودند. دکتر اصفهانی همان شب عکسی از برنامه را در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک گذاشت و در بخشی از توضیحات آن عکس نوشت:«سلام. الان ساعت چهار و سی دقیقه بامداد است. دیشب گروه ما قرق اجرای موسیقی پاپ در شهر بابل را برای اولین بار با حضور هزاران نفر از مردم شکست. این اجرا در مراسم جشن ازدواج پانصد زوج یاری شده توسط موسسه های خیریه مردمی انجام شد.»
اشاره محمد اصفهانی هم به وضعیت شهر بابل در زمینه اجرای زنده موسیقی بود که طی سالهای اخیر هیچ گروه پاپی اجازه برگزاری کنسرت و برنامه در آن شهر را نداشته است. اما حجت الاسلام «حسن روحانی»، امام جمعه شهر بابل در نماز جمعه همان هفته نسبت به آن جشن و اجرای زنده دکتر محمد اصفهانی واکنش نشان داد.
ایشان در بخشی از صحبتهای خود گفتند: «خوانندهای که 22 میلیون تومان به او داده شد تا به این شهر بیاید، جای سوال دارد. این پولهای به نام خیریه را از کجا گیر میآورید؟ به چه جهتی و با چه توجیهی به خواننده و رقاص و افراد دیگر میدهید و این چنین هزینه میکنید؟ مجری به او بگوید از اینکه شما اینجا کنسرت دادید که یک همچین قرقی را در این شهرستان شکستید، ما از شما مثلا تشکر میکنیم. من به همه این افراد، من به همه عناصر، من به همه دستاندرکاران، به اینان میگویم که کوچکتر از آن هستید که بخواهید همچون رسمی را، یک همچون سنت شریفی را در این شهرستان بشکنید. اگر بنا باشد کسانی سواستفاده کنند، سنتشکنی کنند و به قول خودشان قرق را بشکنند و حرام الهی را به حلال مبدل کنند و انجام بدهند، مردم قاطعانه چنان گوشمالی بار دومی به شما خواهند داد که برای همیشه فراموشتان نشود.»
همین مساله بازخوردهای گوناگونی در فضای مجازی داشت و در صفحه شخصی محمد اصفهانی هم بحثهای داغی شکل گرفت. این خواننده با سابقه موسیقی پاپ سرانجام در گفتوگو با سایت «موسیقی ما» نسبت به اتفاقات آن برنامه واکنش نشان داد. محمد اصفهانی اعلام کرد که جنجالها پیش از آن برنامه و درباره بحث سازهای ارکستر بوده است. گفتگوی مفصل سایت «موسیقی ما» با دکتر محمد اصفهانی را در ادامه میخوانید:
*برای ما کمی از جزئیات جشن وصال و حواشی این اجرا که بعدا جنجالی هم شد بگویید.
گروه ارکستر از طرف یکی از موسسات خیریه برای شرکت در جشن ازدواج 500 زوج به شهر بابل دعوت شد که برای آغاز زندگی مشترک از کمکهای آن موسسه مردمی برخوردار شده بودند. ما هیچ اطلاعی نداشتیم که حدود 20 سال است در شهر بابل موسیقی پاپ اجازه اجرا نداشته و لذا فارغ از هر جنجال و تشنجی با احتساب اینکه اولین حضور خود را برای اجرای کنسرت در بابل تجربه می کنیم قرارداد را منعقد کردیم. انعقاد قرارداد با بخشهای نور و صوت هم به صورت جداگانه انجام شد. برای اجرا به شهر بابل رفتیم و پیش از برنامه یک نقل قولی را من شنیدم که نمیدانم تا چه حد صحیح بود. در هتل گفتند که امام جمعه خواسته، سازها پایین استیج باشد و فقط خواننده روی استیج حاضر شود. من نپذیرفتم و گفتم که اگر قصد برگزاری برنامه با این روش را داشتند بهتر بود از آقایانی که مولودیخوان یا مداح هستند دعوت به عمل میآمد. من خواننده هستم و در کنار ارکستر برنامه اجرا میکنم و اعضای ارکستر هم کار کلیدی و مهمی دارند. ترانهها و موسیقیهایی که ما اجرا میکنیم از نظر خودمان خوب هستند و به آنها اعتقاد داریم و ضمنا مجوز قانونی هم دارند. به آنها اعلام کردم که اگر قرار باشد من بالای استیج باشم باید اعضای ارکستر هم در کنار من برنامه را اجرا کنند. اگر هم قرار است که بچهها پایین باشند، من هم پایین در کنار آنها حضور خواهم داشت. با این اعلام یک مقدار تشنج ایجاد شد و به دلیل ایستادگی من، برنامه تا مرز عدم برگزاری پیش رفت. سرانجام قبول کردند که من هم پایین استیج باشم و در نهایت فضای محل برگزاری برنامه با حضور این پانصد زوج و چند هزار نفر از مردم بابل بسیار خوب و به یاد ماندنی شد. وقتی به محل برگزاری رفتم در کمال تعجب دیدم که روی استیج و برای پس زمینه ما، دکور و تصویر حرم حضرت امام رضا(ع) را انتخاب کردهاند. یعنی چه من به عنوان خواننده و چه اعضای ارکستر اگر هم می خواستیم روی استیج برنامه را اجرا کنیم باید با سازها و ادوات، پشت به حرم میایستادیم و اجرا میکردیم و این یک بی احترامی بود.
وقتی وضعیت صحنه را دیدم اتفاقا بابت این موضوع که بالاخره اجرا در بالای استیج عملی نشد و پایین آمدم خوشحال شدم زیرا این گونه به حرم امام رضا(ع) بی احترامی نمیشد. اعضای ارکستر هم خوشحال شدند که قرار نیست پشت به بارگاه آن حضرت برنامه داشته باشند زیرا همگی آنها نسبت به این موضوع اعتقاد و احترام کامل دارند. برنامه را به خوبی اجرا کردیم و تمام شد. مردم هم خیلی محبت داشتند و در کنار اتوبوس ما حاضر شدند و ابراز علاقه میکردند و همه ما شرمنده آنها شدیم. حتی تا فاصله ای با ماشین به دنبال اتوبوس ما آمدند و ما را بدرقه کردند. نیمههای شب هنگام برگشت در راه تهران یک پست در اینستاگرام به اشتراک گذاشتم. با توجه به استقبال مردم و ذکر این نکته که در روز اجرا به ما گفتند طی بیست سال گذشته هیچ اجرای پاپی در این شهر برگزار نشده، من نوشتم که برنامه خوبی بود و ما پس از بیست سال که قرق اجرای موسیقی پاپ در بابل شکسته شد خوشحال هستیم که توانستیم این کار را انجام دهیم. همچنین این موضوع را به فال نیک گرفتم.
*آیا انتخاب عکس حرم امام رضا(ع) به تشنجهای داخل هتل و بحثهایی که فرمودید درباره عدم حضورتان بالای استیج شکل گرفت، ارتباط داشت؟
خیر. برنامه، طراحی دکور مفصلی داشت و این گونه نبود که ناگهان تصمیم بگیرند و آن را انتخاب کنند. آنها از قبل چنین تصمیمی داشتند اما پیش از برنامه به ما اعلام نکرده بودند. به نظر من این حرکت بسیار اشتباه بود و مجریان برنامه هم ناخواسته پشت به حرم ایستاده و صحبت میکردند. اصلا استفاده از تصویر حرم امام رضا(ع) به عنوان پس زمینه برنامه به نظر من حرکت اشتباهی بود.
*برنامه شما برگزار شد اما 48 ساعت بعد و در نماز جمعه، حجت الاسلام «حسن روحانی»، امام جمعه بابل، انتقادات جدی و تندی نسبت به آن اجرا داشتند. اولین نکتهای که ایشان اشاره کردند درباره رقم قرارداد ارکستر شما و ذکر مبلغ 22 میلیون تومان بود. این عدد صحت دارد؟
خیر. کاملا تکذیب میکنم و چنین چیزی نیست.
*نکته دیگری که ایشان اشاره کردند این بود که چرا چنین پولی را به خواننده و رقاص و افراد دیگر میدهید. اما سبک اجرای زندهای که ما از شما سراغ داریم با چنین تعابیری منافات دارد.
کسانی در مورد این مراسم با خشم و تندی صحبت کردهاند که نه تخصصی در زمینه موسیقی دارند و نه آن شب اصلا در مراسم حضور داشتند تا با قضاوت صحیح این القاب را به کار ببرند. ما در قرآن هم داریم که این نوع اِسناد دادنها و حرفزدنها با روش های اسلامی سازگار نیست. احتیاجی نیست که من جوابی برای این موضوع داشته باشم و مردم قضاوت میکنند. امام صادق(ع) فرمودند:«ای مسلمانان؛ ما را با عمل تان یاری کنید و مردم را به غیر زبان به دین دعوت کنید.»
به نظر من این کشور قانون دارد و ما قرارداد رسمی منعقد کردیم. این خیلی واضح است که تا اداره ارشاد بابل مجوز برگزاری رسمی صادر نکند، سایر ارگانها اجازه نخواهند داد که ما استیج موسیقی برپا کنیم. کسانی که اعتقاد دارند ما رفتیم و حرام الهی را حلال کردیم و منظورشان از حرام الهی موسیقی بوده، پس باید انتقادات خود را متوجه سیاست های نظام کنند. زیرا نظام جمهوری اسلامی از صبح تا شب در تهران و شهرستانها حرام الهی را دارد حلال می کند و برای کنسرت ها مجوز صادر میکند. اگر صحبت شما این است پس مشکل شما با سیاست گذاری های نظام است و مشکل شما با «محمد اصفهانی» نیست. زیرا ما مطابق پرونده موجود در اداره ارشاد قطعاتی را در کنسرت ها اجرا میکنیم و کل برنامه ما از آن اداره مجوز دارد. اداره ارشاد زیر مجموعه دولت رئیس جمهور محترم آقای دکتر «حسن روحانی» است. دولت آقای روحانی رای اعتماد از مجلس گرفته و مجلس را هم مردم انتخاب کردهاند و مور تایید تمام ارکان مذهبی و ملی و سیاسی این کشور از جمله مراجع تقلید است. کسی که اعتقاد دارد این کار تبدیل حرام الهی به حلال است باید با افراد دیگری صحبت کند و ما طرف صحبت ایشان نیستیم.
*مساله دیگر این بود که امام جمعه بابل در فرمایشات خود به مقوله شکستن قرق اشاره داشتند. عبارتی که شما در پست اینستاگرامی خود از آن استفاده کردید و بحث برانگیز شد. در این زمینه کمی توضیح میدهید؟
شکسته شدن قرق عبارت توهینآمیزی نیست. قرقشکستن یعنی انجام کاری که سابقه انجام نداشته یا از انجام آن ممانعت به عمل میآمده و ممکن است که خوب یا بد باشد؛ نه لزوما بد و ناپسند! مثلا اولین بار که با کشف فلمینگ؛ پنیسیلین به بدن انسان وارد شد و قرق میکروبهای بیماریزا را شکست، اتفاق بسیارخوب و حتی تؤام با ایجاد تحولی بزرگ در تاریخ بشریت رقم خورد. پس شکستن قرق الزاما بد نیست. اما فاجعه کربلا و شکستن حرمت خاندان پیامبر(ص) و بی رحمی به صغیر و کبیر شکستن قرق از نوع بدش به شمار می آید که همه بر آن متفقند. ما رفتیم و پس از بیست سال ممانعت از اجرای موسیقی پاپ در یک جمع متشکل از زوج های جوان و مردم و سایر جوانان شهر بابل که نظارهگر برنامه ما بودند کنسرت دادیم و اتفاقا هیچگونه حرکتی هم رخ نداد که بتوان از آن تعبیر به رقص کرد. آنها دست زدند و شادی کردند و با آرامش به خانه رفتند. یعنی یک سری هیجانات مختص دوره جوانی خود را تخلیه کردند و اتفاقا همین هیجانات ممکن است که جوان را در برخی حالات مرتکب اعمال خلاف کند. حضار جوان آن برنامه این هیجانات را در یک محیط عمومی تخلیه کردند و این تخلیه به واسطه اجرای ارکستر موسیقی پاپ انجام شد. سوال من از مؤمنان و مخالفانی که میخواهند برای مردم آرامش برخاسته از دین را به ارمغان آورند این است که آیا تخلیه مشروع هیجانات جوانان در یک مراسم خیریه با حضور چند هزار نفر از مردم بهتر است؟ یا اینکه جوان در خلوت خانه فیلم نامناسبی ببیند یا مواد مخدر استعمال کند؟
آیا روشهای تخلیه مشروع انرژی جوانان و حتی سایر ردههای سنی فقط منحصر به حضور در تکایا و حسینیهها است؟ مثلا در سینما یا کنسرت نمیتوان تخلیه مشروع انجام داد؟ ما چند سال قبل در نمایشگاه بین المللی چهار شب و مجموعا هشت سانس کنسرت برگزار کردیم. این برنامه به زمانی مربوط میشود که سردار «طلایی» فرمانده نیروی انتظامی بودند. اتفاقا شب چهارم کنسرت با سالگرد بزرگداشت نیروی انتظامی تقارن داشت و به دلیل اصالت اصفهانی سردار طلایی و آشنایی با بنده، گفتند که تمایل دارند در آن برنامه صحبت کوتاهی داشته باشند. ما با آقای «جلیل پور»، تهیه کننده کنسرت، هماهنگ کردیم و ایشان سخنرانی کوتاهی در حد دو یا سه دقیقه داشتند. در زمان تصدی سردار طلایی ارکان نیروی انتظامی صبغه بسیار فرهنگی به خود گرفت و خاطرات خوبی از زمان مدیریت ایشان در نیروی انتظامی خصوصا در مقوله کنسرتها دارم. ایشان تا پایان برنامه ما در سالن حضور داشتند و سپس به پشت صحنه آمدند تا به اعضای ارکستر خسته نباشید بگویند. فرمانده نیروی انتظامی به ما گفت که میدانید چه کار مقدسی انجام میدهید؟ با شنیدن این جمله توجه همه ما به صحبتهای ایشان معطوف شد. ایشان در ادامه گفت: «تهران یک سری آمار محرمانه دارد که این آمار درباره جرایم بیست و چهار ساعته پایتخت است و فقط در اختیار ما و مسئولین اطلاعاتی و امنیتی کشور قرار میگیرد. ایشان تاکید کردند در مناطق انتظامی که میزبان یک کنسرت بزرگ با چند هزار مخاطب است، آمار جرم و جنایت تا یک ماه و به میزان حداقل چهل درصد کاهش پیدا میکند.»
این حرفی است که از جانب متخصص این کار و فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور با حضور بنده و اعضای ارکستر، مستقیما روایت می شود. ایشان گفتند به این کار خودتان اگر به عنوان یک حرکت پیشگیرانه و درمانی هم نگاه کنید گزافه نیست و ما آن شب از تحلیل ایشان بسیار خوشحال شدیم. سوال من این است که آیا این تحلیل کارشناسانه در بابل مصداق ندارد؟! آیا حرکت ما تبدیل حرام الهی به حلال است؟ میگویند که اگر مجددا چنین اتفاقی رخ دهد ما برخورد میکنیم. شما میتوانید با کار غیرقانونی برخورد کنید ولی کار ما غیرقانونی نبود. آن مقدار موسیقی هم که در این مملکت با تمام مشکلاتش اجرا میشود با نظارت کارشناسان و مشورت ادارات ارشاد با متخصصان امور فرهنگی و شرعی است البته هیچ چیز مطلق نیست و نسبیت، امکان وقوع خطا را ایجاد میکند. آنها ناظر و مطلع از چنین برنامههایی هستند و این کنسرتها دارای مجوز قانونی است. اگر چنین برنامههایی حرام است قطعا افراد مسئول باید جلوی آن را بگیرند.
*گفتید که در روز اجرا متوجه شدید که قرار است پس از بیست سال در شهر بابل کنسرت موسیقی برگزار شود. برای خودتان توضیح ندادند که این ممنوعیت به چه دلیل بوده و شهر بابل چه شرایطی دارد؟ در حالی که در تمامی شهرهای استان مازندران همیشه کنسرتهای پاپ برگزار میشود.
نمیدانم و به ما هم توضیح ندادند. شاید اشخاصی در آن خطه وجود دارند که تحلیلهای شخصی آنها مبتنی بر حرام بودن مطلق موسیقی است. ما در هنگام ورود به شهر بابل با تابلوی: «به شهر بابل، شهر شهدا و دارالمومنین خوش آمدید» رو به رو شدیم. اگر کسانی با اعتقاد به حرامبودن محض و مطلق موسیقی در آن شهر وجود داشته باشند که این هنر را خلاف مروت ایمانی و مذهبی یک فرد مسلمان قلمداد میکنند و آنجا هم به این اعتبار، یعنی حرمت مطلق موسیقی، دارالمومنین لقب گرفته! قطعا نباید اجازه اجرای موسیقی را بدهند. البته همیشه کسانی که قوانین را دور میزنند و وِتو میکنند و نظرات شخصی خودشان را به صورت فتوا و نظر مراجع تقلید و دستاندرکاران حکومتی فرض میکنند، وجود دارند. یک زمان ما در تهران دچار چنین مشکلاتی بودیم و یک شب از کنسرت من در سالن دشت بهشت به همین دلایل لغو شد. به همین دلیل ما مجبور شدیم که دو شب در زیر برج آزادی برای مردمی که بلیت خریده بودند اجرای جبرانی داشته باشیم. ظاهرا دامن این تندرویها و تحلیلها از تهران برچیده شده و به سمت شهر بابل رفته است. ما امیدواریم که با بحث کارشناسی و علمی، این مسائل حل شود و مردم و جوانان بابل که اینقدر گرم و صمیمی هستند بتوانند از برخی مواهب فرهنگی که حداقل در همین حد، شامل حال مردم سایر شهرها است برخوردار شوند.
*مطلب مرتبط: