پنجشنبه 28 آبان 1394-9:35

نماینده دوره ششم و هفتم مجلس:

یک سال بعد از نمایندگی ام، سایپا را نابود کردند/ هیچ جا سهام ندارم

   ولی رعیت گفت: برای 4 تا 5 هزار نفر شغل ایجاد کردم/هرکس هر سندی ارائه دهد که رعیت فلان جا سهم دارد و یا نفع شخصی می برد، ما حاضریم سهم و هر آنچه راکه مدعی است به او ببخشیم/ فقط از دستگاه قضایی حقوق می گیرم/ به خاطر این که به من ضربه بزنند، برای سایپا مشکلات سیاسی ایجاد کردند/به یکی ازنمایندگان بعد از خودم گفتم بگذارید سایپا رشد کند، گفت:" خیر، هر اتفاق مثبتی در اینجا بیفتد به نام شما تمام می شود!"/ دوران نمایندگی من که تمام شد، نخواستند و نگذاشتند سایپا درقائم شهر موفق شود/بعد از من ماشین آلاتی را برای نساجی آوردند که مشخص شد دست دوم است و پرونده هایی در محاکم کیفری و حقوقی تشکیل شد.


   مازندنومه؛ سرویس سیاسی، رضاشریعتی: ولی رعیت دو دوره نماینده مردم قائم شهر، سوادکوه و جویبار در مجلس شورای اسلامی بود؛ ادوار ششم و هفتم. او متولد بيستم فروردين 1340 است، در روستای قادی کلای قائم شهر.

 گرایش سیاسی رعیت به اصلاح طلبان نزدیک تر است، ولی او توانايي دارد با هر دو جريان سياسي كشور كار كند و فردي اجرايي و عملگراست.

 او در 8 سال  دوران نمایندگی اش و حتی پیش از آن در بحث سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در منطقه زبانزد بود و  اکنون نیز پس از توفیقات هسته ای کشور، دل بر آن آراسته است  تا بخت خود را در آزمونی دیگر بیازماید.

 در یکی از روزهای پاییزی دو ساعتی با نماینده اسبق مردم قائم شهر،، سوادکوه و جویبار در مجلس که اکنون زیرمجموعه قوه قضاییه فعالیت می کند و رییس هیئت مدیره باشگاه سایپاست، گفت و گو کردیم.

*تغییر شرایط کشور و توصیه بزرگان

بر این باورم بعد از پایان مذاکرات وتوافق هسته ای شرایط کشور تغییر کرده، فضای کشور به سمت تعامل با دنیا، رفع تحریم ها، اشتغال وتولید پیش می رود.

 با توجه به آنکه سابقه دو دوره نمایندگی را دارم با برخی وزاری روحانی که در دولت اصلاحات هم سمت داشتند در ارتباط هستم. توصیه این بزرگان و دو دوره نمایندگی وهم سویی با دولت مرا به این اندیشه رهنمون ساخت که بار دیگر وارد عرصه شوم. امروز موفقیت بعد از انتخابات مهم تر از توفیق در خود انتخابات است و من در دولت قبل شرایط را مناسب حضور ندیدم.

*به برنامه ریزی نیاز داریم

 در دولت قبل عمده اشکالی که به وجود آمد، انحلال سازمان مدیریت وبرنامه ریزی بود. برنامه ریزی از مواردی است که تمام بخش ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد. برای دست یابی به برنامه 1400 و برنامه پنجم توسعه نیازمند برنامه ریزی هستیم. آقای احمدی نژاد سازمان مدیریت وبرنامه ریزی را نابود کرد و تشکیلاتی را زیر مجموعه خود قرار داد تا هر طور که می خواهد هزینه کند. از طرف دیگر مجلس هم زاویه های زیادی از برنامه توسعه ای و 1400 داشت. باید در یک دوره 25 ساله، کشوری توسعه یافته داشته باشیم که الان فاصله زیادی با آن وجود دارد.

 *احمدی نژاد به گونه ای القا می کرد که انگار خدمت می کند

شاید این سئوال پیش بیاید که چرا مجلس جلوی زیاده طلبی ها و تخلفات دولت قبلی را نگرفت. باید بگویم من دو دوره در مجلس بودم. اکثریت مجلس جریان اصولگرا بودند که اعتقاد داشت باید به هر طریقی به دولت احمدی نژاد کمک کرد.فاصله که زیاد شد فهمیدند دولت قانون گریزی زیادی دارد. از طرفی آن آقا طوری رفتار می کرد که شرایط به گونه ای القا شود که دارد خدمت می کند و مجلس چوب لای چرخ می گذارد.

*پایداری چی ها جلوی تخلفات احمدی نژاد را نمی گرفتند

 جبهه  پایداری را نمی توان از اصولگراها جدا دانست. در آن زمان هر حرفی از زبان اصلاح طلب ها زده می شد، پایداری و غیر پایداری ها منسجم می شدند. چه اصولگراهای آن دوران نظیر حداد عادل و چه لاریجانی و بقیه  که به احمدی نژاد نزدیک و در اتحاد هم بودند. آن ها به خاطر همین اتحاد و هم طیف بودن جلوی تخلفات احمدی نژاد را نمی گرفتند.

 * تدبیری برای فروش نفت وجود نداشت

 گفتمان و پروژه های دولت گذشته اصولی نبود. بر فرض در خصوص مسکن مهر بیش از 431 میلیارد تومان از بانک مرکزی به بانک مسکن داده شد. چون بدون حساب وکتاب داده شد تعداد واحدهای مسکن فراتر از نیاز رفت. مثلا" مسکن مهر فیروزکوه را در نظر بگیرید، صراحتا می توانم بگویم اگر تمام مردم این شهر را جابجا کنید بازهم واحد خالی خواهید داشت.

  مهم ترین اشکال این بود که نگاه به رشد جمعیت ونیاز به مسکن سنجیده نشد. هیچ مطالعه ای از روی الگوهای زیست محیطی وهدایت فاضلاب نشد.

  از طرف دیگر در خصوص ادبیات وگفتمان بین الملل به کار بردن ادبیاتی نظیر «آن قدر قطع نامه بدهید تا قطع نامه دان تان پاره شود»، اثر وضعی داشت که بعدا مشخص شد. به همین دلیل ناچار شدند برای فروش نفت به اشخاصی نظیر بابک زنجانی روی بیاورند که فساد مالی دارد. برخی سازمان های دیگر دولتی هم بودند که نفت را به فروش می رساندند والان بدهکار جدی دولت هستند.

  این اتفاقات به دلیل آن است که تدبیری برای فروش نفت وجود نداشت ونمی دانستند با این سرمایه چه کنند. اینجاست که تولید 3 میلیون بشکه نفت به یک میلیون بشکه نفت کاهش می یابد. در یک کلام بگویم با این وضع کشورداری ممکن نبود.

 * تخلفاتی نظیر گم شدن سکوی نفتی در دولت سابق کم نیست  

 مدت ها سپری شد تا تخلفات دولت قبلی برملا شود، آن هم  به خاطر یک دست بودن مملکت و اینکه فکر می کردند احمدی نژاد هم سو با خودشان است وباید به او کمک کنند؛ تا آنکه قضیه قهر یازده روزه احمدی نژاد وحکم رهبری برای ماندن مصلحی و رفتن مشایی صادر شد.

  تخلفاتی نظیر گم شدن سکوی نفتی در دولت سابق کم نیست  که فقط بخش هایی از آن خبری می شود. شرایط دولت احمدی نژاد طوری بود که به هیچ نظم مدیریتی پایبند نبود وقانون گریزی در کار داشتند.

  نوع برخوردشان با استاندارها و وزرا گاه طوری بود که اگر نظر کارشناسی می دادند و در تقابل با نظر احمدی نژاد بود، با طرف برخورد می شد.

* دولت بیشتر به دنبال تعادل است، نه اصول گرایی واصلاح طلبی

  دولت آقای روحانی گفتمان احمدی نژاد را تکرار نکرد وآن رفتارها را نداشت. در نتیجه افزایش تحریم و قطع نامه نداشتیم. در مذاکرات هسته ای بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 5 +1 با هدایت رهبری به جای مثبت رسیدیم و قرار است گشایش هایی داشته باشیم. دولت سعی دارد جلوی تحریم ها را بگیرد.

  در عرصه داخلی هم تلاش های زیادی شد تا از همه ظرفیت ها استفاده شود. دولت بیشتر به دنبال تعادل است نه اصول گرایی واصلاح طلبی، اگر الان رصدی از دولت داشته باشیم چهره های سالم اصلاح طلب، اصولگرا وکارگزارانی را خواهیم دید. دولت دلش می خواهد مجموعه ای از آدم هایی که توانایی دارند مورد استفاده قرار بگیرند اما می بینیم وزرا و در سطح پایین تر استانداران به راحتی نمی توانند به تغییر دست بزنند.

  * نظارت اگر از حد متعارف خارج شود، چوب لای چرخ گذاشتن است

 بیشترین توفیق دولت در بحث هسته ای بود، زیرا دخالت نمایندگان در آن وجود نداشت. زیر نظر رهبری و شورای امنیت ملی بود. در این بخش توفیقات خوبی داشتیم.

 من قائل به این هستم کار مجلس قانون گذاری و نظارت است. نظارت معمول و متعارف که کسی از آن ناراحت نمی شود. اما اگر از حد متعارف خارج شود چوب لای چرخ گذاشتن است. تعداد استیضاح و پرسش که از حد خارج شد مطمئن باشید نگاه سیاسی است.

 استیضاح حق قانونی نمایندگان است، اما اگر در یک پریود زمانی یک ساله، دو برابر مجلس قبلی پرسش و استیضاح صورت بگیرد حالت منطقی ندارد.

* نماینده باید نگاهش را نسبت به دستگاه های اجرایی عوض کند

 نمایندگان مجلس باید از دستگاه های اجرایی کار بخواهند. اینکه بخواهیم تا زیر نظر ما پست بگیرند، جای دستگاه های نظارتی و اجرایی عوض می شود.

شما دستگاه عریض و طویلی به نام دولت دارید. نمایندگان باید بخواهند مدیر و فرماندار خوب باشد و خوب کار کند، نه این که گماشته آن ها باشد. مثلا" خواست ما از اداره برق چیست؟ این که در فصل گرما کم ترین قطعی برق را داشته باشیم و یا از اداره آب که در طبقه 5 و 6 قطعی آب نباشد. سلامت کاری از هر چیزی مهم تر است ولو اینکه حتی اگر آن مدیر شهرستانی به نماینده رای نداده باشد یا زاویه داشته باشد.

من در طول 8 سال نمایندگی این اعتقاد را داشتم که باید از رییس اداره کار بخواهم. اگر رییس اداره توفیق نداشت دلیل هایی دارد. مثلا ببینید شاید از رییس اداره آب روستایی چیزی را بخواهیم که در حوزه وی تعریف نشده است و مربوط به حوزه شهریست. پس اول در حوزه او تعریف نشده است. دوم سقف اعتباریش اجازه کار نداد و سوم پرسنل مورد نیاز را ندارد.

 تمام حرف من این است که نماینده باید نگاهش را به دستگاه های اجرایی عوض کند. مشکلات اعتباری، پرسنل وحوزه را مرتفع کند. اینکه مدیر حتما با نگاه من سنجیده شود و من متر و معیار شوم که درست نیست. شاید خیلی ها یک وزیر یا مسئول را قبول ندارند اما نگاه شان مثبت است. ما باید نگاه نماینده را به انتصاب ها تغییر دهیم، چرا که از وظیفه اصلی قانون دور می شوند وآدم های فرمانبردار وکوتوله را پرورش می دهند.

* بعد از مجلس هفتم هیچ شهرک صنعتی احداث نشد

در دوره ششم و هفتم که من نماینده بودم، بیش ترین تلاشم در بحث اشتغال بود. مردم دو بخش خواسته عمومی و انفرادی دارند.

 از طرفی معتقدم رای ما رای سیاسی نیست. خواسته های عمومی آن زمان گازرسانی به روستاها بود. در دوره ششم وهفتم گازرسانی به شهرهای قائم شهر، جویبار وسیمرغ انجام شد و پیگیری هایی را تا شهر شیرگاه داشتیم.

در دوره هفتم سهمیه ما 50 کیلومتر بود. در ابتدا مردم با خودیاری به دنبال کمک در افزایش سهمیه بودند که دولت از دریافت آن منصرف و تمام هزینه ها را متقبل شد. از طرفی با بهره برداری از عسلویه به دنبال افزایش این حجم پیش رفت.

 در دوره ششم وهفتم با پیگیری های ما گازرسانی تا شیرگاه انجام شد. از شیرگاه به بعد اداره راه به دلیل این که در محور اصلی جاده بود اجازه نداد که لوله کشی انجام شود.

 از طرف دیگر خواست مردم موضوع اشتغال بود. برای ایجاد اشتغال باید به دنبال احداث کارخانه ها و شهرک های صنعتی بروید. در مجلس ششم شهرک صنعتی شماره یک راه اندازی شد. مرحله بعد خروج دامداران از زمین های شهرک بود که این اقدام برای 120 هکتار فراهم آمد. با این کار بسیاری از واحدهای صنعت دعوت شدند.

در مجلس هفتم شهرک رستم کلا احداث شد، اما بعد از مجلس هفتم هیچ شهرک صنعتی احداث نشد.

الان در بحث شهرک صنعتی زمین برای واگذاری نداریم. یک نمونه آن امروز شهرک صنعتی سنگتاب را در نظر بگیرید. ما باید این شهرک ها را توسعه می دادیم تا افرادی بتوانند در حوزه کیاکلا سرمایه گذاری کنند و مشکل اشتغال به نوعی کم تر شود.

 بخشی از شهرک های صنعتی ما امروز تعطیل و یا نیمه فعال است. برخی دیگر هم با حداقل ظرفیت کار می کنند و یا واحدهای صنعتی ای داریم که دو یا سه مرحله وام می گیرند و در آخر وام سرمایه در گردش دریافت می کنند.

 البته بخشی از آن محصولات بازار فروش ندارند. قطعه سازان در شهرک به دلیل فروش قطعه به ایران خودرو و سایپا مطالباتی دارند که پرداخت نمی کنند. شرایط اقتصادی وارد بر جامعه بر این موضوع تاثیر گذاشت. باید برای حل کردن این مشکلات نسخه جداگانه داشت.

*برای 4 تا 5 هزار نفر، خارج از استان کاریابی کردم

بخشی از مراجعان برای اشتغال به دلیل پارامترها یی که در مدرک تحصیلاتی خود دارند، در این شهرستان امکان جذب ندارند. بر فرض رشته هایی نظیر متالوژی، پتروشیمی و شیمی را در نظر بگیرید. بر اساس قوانین کشور وهمین طور مصوبه هیئت وزیران به دلیل مغایرت با مسائل زیست محیطی برخی مشاغل در استان ها امکان پذیر نیستند. نظیر برخی رشته های مرتبط با شیمی چون ما امکان جذب این افراد را در این استان نداریم، ناچاریم آن ها را به شهرهای دیگر نظیر تهران، عسلویه وشهرهای بزرگ دیگر هدایت کنیم.

 البته شاید دانشجو زمانی که انتخاب رشته می کند می داند که امکان جذب در این استان را ندارد. بر همین اساس با پیگیری من بیش از 4 تا 5 هزار نفر از همشهریانم به ایران خودرو و سایپا معرفی شدند که سال هاست در آن واحدها کار می کنند و حتی بعضی در آن جا صاحب سمت هستند.

به اعتقاد من کار در واحدهای تولیدی در دراز مدت تبحر آور است، بر خلاف مشاغل خدماتی که ثبات کم تری دارند. برخی از افرادی که در ایران خودرو جذب شدند الان لیسانس، فوق لیسانس و دکتری گرفتند. تمکن این افراد خوب است. حتی تا مدیریت هم پیش رفتند.

بخشی از بیکاران جامعه به لحاظ تخصص و فراوانی نمی توانند مشغول کار شوند. الان ما باید دو تا سه نسل دیگر را هم در نظر داشته باشیم و به انباشته شده های نسل گذشته هم کار بدهیم. اگر امکان جذب در مازندران وجود ندارد جوان را به تهران، اصفهان و فارس بفرستیم بهتر از آن است که به مهاجرت به خارج یا فساد برسد.

ایجاد اشتغال، کارنامه به نسبت رضایت بخش من در دوران نمایندگی ام است. تاسیس کارخانه نئوپان سازی را از اول من همراهی کردم. بعد با سرمایه گذار همراهی نشد، او در رشت سرمایه گذاری کرد.

اگر از سرمایه گذار حمایت کنیم امیدواری به مردم جامعه می دهیم و مشکل معاش حل می شود. ما الان هم باید بیکاران را جایی مشغول کنیم و طرح توسعه ای را در نظر داشته باشیم.

*پشت سر نامزدهای اصلی و مهم شایعه می سازند

اساسا شایعات نشات گرفته از جهل و نبود آگاهی مردم است. در چنین فضایی التزام مردم به اصول اخلاقی و ارزشی کاهش می یابد.

شایعه سازی در مسیر انتخابات نسبت به کاندیدای اصلی و تاثیرگذار است. برای کاندیدهای رده پایین شایعه نمی سازند. شایعه را هم آدم هایی می سازند که به خاطر گرایش های سیاسی با حمایت های جریان های خاص در حاشیه امن قرار می گیرند و هرچه شایعه و دروغ می سازند کسی با آن ها کاری ندارد.

 بگذارید به ریشه این شایعات برگردیم. در یک مقاله می خواندم سرمایه گذار مانند کبوتری است که باید دانه پاشید تا بیاید و با کوچک ترین خطری پرواز می کند.

 سرمایه گذار به چه چیزی نیاز دارد؟! از موافقت های اصولی و رفتن به محیط زیست و بانک تا توجیه اقتصادی برای سرمایه گذاری.

 برخی واحدهای صنعتی به بازارهای تولید دیگر هم نیاز دارند. همراهی با سرمایه گذار و حل مشکلات او شایعاتی را مبنی بر نفع شخصی ایجاد می کند. در این زمان دو راه دارید یا قید سرمایه گذار را بزنید که اتفاق خاصی در حوزه شما نمی افتد یا باید به کمکش بروید و زیر سوال قرار بگیرید . من راه دوم را برای توسعه شهرم انتخاب کردم و به شایعات پشت سرم توجهی نکردم، چون باور دارم حل مشکلات مردم مهم تر از انگ خوردن من است.

 موتورسازی که در شهرک صنعتی داریم، آقای سلامت، برادران سلیمانی کاله و یا حسن زاده خونه به خونه، این ها یک برند هستند. با آوردن این برندها وحمایت از آنان، سرمایه گذاران دیگر هم احساس امنیت می کنند.

در خصوص شایعات و دروغ هایی برایم کوک کرده اند، تاکید می کنم هر کس هر سندی ارائه دهد که رعیت در فلان جا سهم دارد و یا نفع شخصی می برد ما حاضریم سهم وهر آنچه را که مدعی است به او ببخشیم.

سوال من اینجاست در طول 8 سالی که من نبودم چرا کسی چیزی مطرح نکرد؟! آن هم در شرایطی که پرونده پسران آقای هاشمی و معاونان آقایان قبلی رو می شود و کسی از آن نمی گذرد؟ مطمئن باشید اگر چیزی بود در طول آن هشت سال دولت قبلی رو می کردند. من در دستگاه قضایی کشورمشغول به کار هستم و فقط از آنجا حقوق می گیرم.

* فعالیت های مالی و تبلیغاتی ما شفاف است

حضور من در انتخاب های مختلف با کمک مردم و دوستان بوده است. چه در گذشته و چه در حال دیگران برای ما جلسه می گذارند که ریالی درخواست نکردند. برای بقیه هزینه ها هم برخی دوستان کمک مالی می کنند، از 200 هزار تومان تا 10 میلیون تومان، آن هم به سبب رفاقت و دوستی که با ما دارند.

جالب است بگویم در انتخابات گذشته که حضور داشتم بچه ها ایران خودرو که من برای شان ایجاد اشتغل کردم، به صورت خودجوش 110 دستگاه ماشین در اختیار ما قرار دادند. تمام فعالیت های مالی و تبلیغاتی ما شفاف است و گره و ابهامی ندارد.

 * مشکل سایپا، سیاسی است

یکی از موارد ناحقی که عده ای می گویند مربوط به حضور سایپا در قائم شهر است. سایپا یک شرکت مادر تخصصی است که منتهی به تحولات صنعت می شود. الان این کارخانه را ببنید در شهرهایی نظیر گلپایگان، خمین وکاشان( تیبا) سرمایه گذاری می کند. در بروجرد همین سایپا، پروتون را خریداری کرد.

 ایران خودرو هم علاوه بر سایت های خارجی، در تبریز، نیشابور و بابل مشغول فعالیت است.

کارخانه گونی بافی به زمین کنار زندان منتقل شد. در زمان آقای تقوی قصد فروش آن را داشتند. اگر آنجا صد نفر کارگری می کردند با راه اندازی کارخانه سایپا 5000 نفر مشغول کار می شدند.

 بعدا شایعاتی مطرح شد که فلانی ذی نفع است. به خاطر این که به من ضربه بزنند، برای سایپا مشکلات سیاسی ایجاد کردند. خودم به یکی از نمایندگان بعد از خودم گفتم بگذارید سایپا رشد کند، ایشان برگشت و گفت: " خیر، هر اتفاق مثبتی در اینجا بیفتد به نام شما تمام می شود!"

 ضربه خوردن سایپا سیاسی بود. دوران نمایندگی من که تمام شد، نخواستند و نگذاشتند سایپا در اینجا موفق شود، در حالی که با وجود اوضاع بد مالی، سایپا شرکت پروتون را در بروجرد خریداری می کند.

 باید بگویم اگر مدیریت خوب ودرستی می شد این شرکت می توانست به رشد برسد. شما در نظر بگیرید اگر 60 هزار تولید ماشین داشته باشیم گرید مالی 2 هزار میلیارد خواهد شد. این سبب ارتقای سیستم مالی بانک، صنعتی شدن شهر، ایجاد اشتغال حداقل 1000 نفر، ایجاد مشاغل صنعتی و رونق آن و راهی برای راه اندازی شرکت های قطعه سازی دیگر در شهرستان و استان بود. اتفاقی که اکنون در کاشان، خمین وگلپایگان روی می دهد.

 شرکت ملی فولاد را در نظر بگیرید. این شرکت، ذوب آهن تبریز را ایجاد می کند. این شرکت ها مادر تخصصی هستند. متاسفانه در قائم شهر از نداشتن آگاهی عموم و شرایط بد استفاده شخصی کردند.

ما دو راه داریم، یا اینکه بی تفاوت باشیم یا اینکه واقعا به سراغ سرمایه گذار برویم و شرکت های بزرگ ومنطقه ای ایجاد کنیم. یکسال بعد از نمایندگی من سایپا را نابود کردند.

*ماشین های دست دوم برای نساجی آوردند

شرکت  نساجی در آن زمان با 5 میلیارد و600 میلیون تومان خریداری شد. به دلیل بدهی 4 میلیارد به تامین اجتماعی پرداخت شد.

طبق قوانین کارهای سخت و زیان آور که کارگران باید با 20 تا 25 سال سابقه کاری بازنشسته شوند، این مبلغ از فروش زمین منجر به بازنشستگی 2000 کارگر شد.

ما اعتقاد داریم بازنشستگی بهتر از بازخریدی است. شاید بعد از بازنشستگی فرد به شغلی پایین تر روی بیاورد اما حداقل در آمدی به عنوان پشتوانه مالی دارد.

بنا ندارم درباره نمایندگان بعد از خودم حرف بزنم، اما بعد از من ماشین آلاتی آوردند که مشخص شد دست دوم است و پرونده هایی در محاکم کیفری وحقوقی تشکیل شد.

 * زشت ترین کار برای یک نماینده رفتن به دنبال کار اقتصادی است

در طول 8 سالی که بنده نبودم، جایی بیان نمی شد فلانی سهام دار است و سرمایه گذاری کرده است. اما به محض این که وارد عرصه انتخابات شدم، این موضوع مطرح می شود.

موضوعات هدایت شده از سوی برخی کاندیداهاست. اگر بنده شرکت نمی کردم نزدشان انسان خوبی بودم و سعی داشتند تا خود را به من وصل کنند تا از آنان حمایت کنم.

حتی برخی وقاحت را به جایی می رسانند که می آیند و می گویند صلاحیت فلانی تایید نمی شود. ما در دولتی که علیه احمدی نژاد حرف زدیم، صلاحیت مان تایید شد.اگر پرونده ای داشته باشم باید در محاکم قضایی وجود داشته باشد. اقایان بیایند و مستند حرف بزنند.

برخی این شایعات را ایجاد می کنند تا حامیان را دلسرد کنند. من اعتقاد دارم هیچ سرمایه ای بالاتر از اعتماد مردم نیست. ما در عرصه سیاسی مراقبیم تا دست از پا خطا نکنیم.

زشت ترین کار برای یک نماینده رفتن به دنبال کار اقتصادی است. نه اینکه کار اقتصادی قبح داشته باشد، ما نباید به این سو برویم. من سعی کردم به اعتماد مردم خیانت نکنم و در فضای دولت احمدی نژاد هم 30 هزار رای داشتم.