شنبه 14 آذر 1394-9:26

یک پیشنهاد به مسئولان مرکز استان مازندران؛

خانه موزه خسروسینایی را بازگشایی کنید

با توجه به شخصیت و شأن والای استاد سینایی -فیلم ساز، نویسنده، شاعر، نقاش و موسیقی دان ساروی- لازم است یکی از خانه های قدیمی و با هویت تاریخی ساری را به خانه-موزه سینایی اختصاص داد.


 مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، فتح الله گرجی: درطول تاریخ همواره هر کشوری تکامل و ترقی را در هر حوزه ای اعم از علم ، سیاست، فرهنگ و هنر مدیون تلاش پیشروان خویش می داند. از همین روست که گاه پس از گذشت قرن ها نام آنان ماندگار می ماند و مردم یادشان را گرامی می دارند.

در کنار یادآوری نام این افراد برجسته و خدمات ایشان، آدمها گاه سخت کنجکاو و مشتاق دانستن جزئیات بیشتری از زندگی آنان اند. جزئیاتی که تنها با خواندن تذکره ها و مراجعه به تاریخ ارضای شان نمی کند. آنها می خواهند ارتباط تنگاتنگی با این افراد برقرار کرده، با مکان واقعی کار و محل زیست شان از نزدیک آشنا شوند تا بتوانند حسی واقع گرایانه، نزدیک و انسانی را از شخصیت های مورد نظرشان تجربه کنند.

از همین رو امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا معمولا خانه ی مشاهیر به مکانی برای گردآوری و حفاظت آثارشان (درکنار حفظ دکوراسیون و اشیای شخصی ایشان در همان محل)بدل شده، به عنوان بخشی از میراث تاریخی و معنوی آن کشور قلمداد می شود.

به چنین مکان هایی خانه-موزه گفته می شود؛ چرا که همچون موزه ای، درِ آن به روی علاقه مندان و بازدیدکنندگان باز است و با فروش بلیت، بخشی از هزینه ی نگهداری آن مکان را نامین می کنند.

 با این که از سال 1997 انجمن بین المللی خانه-موزه بنیاد نهاده و اساسنامه اش جهانی شد، پیش از این خانه موزه ها حداقل از قرن هجدهم در بسیاری از کشورهای اروپایی وجود داشت که تا امروز باقی مانده اند.

 در بین خانه موزه ها آنهایی بیشترین اهمیت را دارند که به یک هنرمند تعلق دارند و قدیمی ترین خانه موزه های جهان متعلق به نام آوران رشته هنری است؛ خانه و محل کار افرادی چون بالزاک، بهتوون، هانس کریستیان آندرسن ، چارلز دیکنز ، میکل آنژ و ... امروزه درست به همان صورتی حفظ و نگهداری می شود که در زمان حیات هنرمندان وجود داشته است.

در همسایگی ایران نیز خانه موزه ی اقبال لاهوری -شاعر، فیلسوف و ادیب مشهور و پارسی گو- در پاکستان و خانه موزه ی رابندارت تاگور -شاعر و نویسنده ی نامی هند- دهه ها ست که مشتاقان و بازدیدکنندگان را از سراسر جهان پذیراست.

در ایران باوجود اندیشمندان و هنرمندان بسیار، از این مهم غفلت صورت گرفته و با آن که خانه های تاریخی بسیاری از بزرگان دوران معاصر یکی دو قرن اخیر هنوز سرپا مانده اند، متاسفانه تلاش برای حفظ این میراث های ارزشمند به کندی صورت می پذیرد.

 در طی این سالیان تنها چند نمونه ساماندهی شده اند: خانه موزه ی نیما در زادگاهش یوش، خانه موزه ی صبا در تهران ، خانه موزه ی ادبی شهریار، خانه موزه ی دکتر سُندوزی ، خانه موزه ی دکتر شریعتی و خانه موزه ی مکرمه قنبری در بابل که این آخری با بی مهری مسئولان درحال تخریب است، در حالی که مکرمه شهرتی بین المللی دارد و چندین اثرش در مجموعه ها و موزه های مطرح جهانی نگه داری می شود.

درحال حاضر به تدریج تعداد این خانه موزه ها افزوده می شود و  اخیراً خانه ی عزت الله انتظامی نیز به خانه موزه تبدیل شده است.

باید توجه داشت که خانه موزه جدا از اهمیت تاریخی و جایگاه فرهنگی اش به عنوان مکانی جهت جذب گردشگران در نظر گرفته می شود، چراکه شهرت آن مکان تابع شهرت هنرمند است. به همین دلیل است که می بینیم موقعی که خانه ی نیما در یوش توسط میراث فرهنگی کشور ترمیم و بازسازی شد و از هنگامی که به صورت خانه موزه درآمد، یوش یکی از پرجاذبه ترین مکان های گردشگری کشور و برای روستایی پرت و کم درآمدِ کوهستانی موجب کارآفرینی و درآمد زایی شد.

ساری به عنوان مرکز استان مازندران، یک موزه ی هنرهای معاصر هم ندارد و به خاطر داشتن چهره هایی شاخص و فرهیخته در حوزه ی فرهنگ و هنر، بایسته است که به این مهم توجه شود.

خسرو سینایی با کارنامه ای درخشان از یک عمر تلاش پر ثمر و سازنده در چندین حوزه ی هنری و شهره در سطح بین المللی، هنگامی که موزه ی سینمایی در تهران تأسیس شد، آثار هنری و ادبی از جمله دست نوشته ها، جوایز و هرآنچه را که به عنوان یادگاری از خود و در خور موزه ای تاریخی بود، در آن مکان به امانت سپرد.

همان گونه که قبلاً اشاره شد با اهمیت ترین خانه موزه ها مربوط به هنرمندان است، از همین رو با توجه به شخصیت و شأن والای استاد سینایی -فیلم ساز، نویسنده، شاعر، نقاش و موسیقی دان ساروی- لازم است یکی از خانه های قدیمی و با هویت تاریخی ساری را به خانه-موزه سینایی اختصاص داد.

 چنین خانه- موزه ای به نوعی خانه ی سینما نیز محسوب می شود و می توان در کنار جذب مشتاقان و گردشگران علاقه مند، از چنین مکانی به عنوان محلی جهت پخش آثار برتر سینمایی جهان و نیز آموزشگاه ویژه ی سینما استفاده کرد.

 برای اینکه از اهمیت شأن و جایگاه خسرو سینایی در حوزه های هنری به طور اعم و در حوزه ی سینما به طور اخص آشنا شویم، به شناخت نامه ی زندگی هنری این استاد بزرگ نگاهی می انداریم:

1- فارغ التحصیل از آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی (اتریش)، با دو درجه‌ی ممتاز در رشته های کارگردانی سینما و تلویزیون (رشته اصلی) و فیلمنامه نویسی (رشته جنبی) –ودریافت جایزه‌ی نقدی آکادمی (1346)
2- فارغ التحصیل –کنسرواتوارموسیقی وین–بادرجه‌ی ممتازدررشته تعلیم وتربیت موسیقی (1345)
3- دریافت دیپلم افتخار از هیئت داوران بین المللی و مجسمه –شهرفرنگ–ازآرشیوفیلم ایران
برای فیلم "آن سوی هیاهو" (در این فیلم سهراب شهید ثالث به عنوان دستیار خسرو سینایی فعالیت سینمایی اش را شروع کرد). (48-1347). در دومین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان.
4- دریافت گلدان بلورین –ازجشنواره بین المللی–کارلویواری–(چکسلواکی) برای فیلم  "زنده باد ..." (اولین جایزه سینمایی ایران پس ازانقلاب در جشنواره های درجه A بین المللی) (1980)
5- نمایش فیلم "درکوچه های عشق" دربخش–نگاه ویژه–جشنواره‌ی سینمایی کن (فرانسه)–اولین فیلم ایرانی در بخش–نگاه ویژه کن- پس ازانقلاب– (1991)
6- فیلم "هیولای درون" : برنده جوائز–بهترین کارگردانی–و–بهترین فیلمبرداری –دردومین جشنواره‌ی فجر– (1362)
7- نمایش فیلم "هیولای درون" دربخش مسابقه‌ی جشنواره–کارلویواری–(چکسلواکی) (1984)
8-فیلم "عروس آتش" برنده جوائز–بهترین فیلمنامه–وجایزه مردم وهم زمان جایزه‌ی منتقدین سینمایی در جشنواره‌ی فجر (1379)
9-فیلم "عروس آتش" : برنده‌ی جایزه‌ی منتقدین بین المللی فیلم( فیپرشی) و جایزه‌ی "بهترین بازیگر مرد" (حمید فرخ نژاد) در جشنواره بین المللی کارلوی واری(چکسلواکی)(2000)
10- دریافت نشان –شوالیه جمهوری لهستان–ازرئیس جمهورآن کشوربرای ساخت فیلم "مرثیه‌ی گمشده" (2008)
11- دریافت نشان –افتخارهنرمند–ازوزارت فرهنگ لهستان برای ساخت فیلم "مرثیه‌ی گمشده" (2010)
12-و بسیاری جوائز دیگر از جشنواره های مختلف داخلی چون جشنواره "رشد" ، "سینمای مصلحانه" و غیره.
فعالیت های فرهنگی دیگر:
1. بیست و پنج سال تدریس کارگردانی سینمای مستند –فیلمنامه نویسی وموسیقی فیلم دردانشکده های مختلف همچون: دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک–دانشگاه تهران (دانشکده هنرهای زیبا) - دانشگاه هنر–مدرسه‌ی عالی سینما و تلویزیون–مرکزاسلامی آموزش فیلمسازی (از 1346 تا 1371)
2. حضور در هیئت های متعدد داوری سینما خارج و داخل ایران
3. تدریس در کارگاه های متعدد فیلمسازی در شهرهای مختلف ایران
4. فیلمنامه های چاپ شده‌ی سینمایی:
A -  صورتگران عصرخون (ناشر: مرکز پژوهش های فرهنگی)
B -  سپیدجامه (ناشر: مرکز پژوهش های فرهنگی)
C -  عروس آتش (ناشر: آگه سازان)
(و بسیاری فیلمنامه های سینمایی آماده ولی چاپ نشده)
5- ترجمه های چاپ شده:
A -  سینمای پس از کمونیسم (ناشر: مرکز پژوهش های فرهنگی)
B -  فیلمسازان بزرگ جهان (ناشر: نشر امرود)
C -  جلوه های ویژه تصویری در سینما و تلویزیون (فوکال پرس)
6. مجموعه های شعر چاپ شده:
A -  تاول های لجن (ناشر: گالری هنر جدید 1342)
B -  ترانه‌ی شاپرک های سفید (ناشر: نشر امرود 1390)
C -  اتاق صورتی (ناشر: نشر امرود 1390)
و....

*مطلب مرتبط:

سفرنامه گیزلا/ از بوداپست تا بابل