چهارشنبه 30 دی 1394-8:46

اشک ها و لبخندهای جشن تولد 75 سالگی آقای کارگردان

بخش خصوصی حامی شد/ سینایی «یک عمر، یک راه، یک شهر» را در ساری می سازد

جشن تولد 75 سالگی خسرو سینایی در سالاردره برگزار شد/چه اشکالی دارد مدیریت فرهنگی شهری، عوارض دو ساختمان را در اختیار سینایی قرار دهد تا فیلمی تولید شود که بیانگر تاریخ یک شهر است؟/مالک مجتمع گردشگری دنیای آرزو، هزینه تولید فیلم «یک عمر، یک راه، یک شهر» را بر عهده گرفت/ سینایی در هنگام برش کیک، از دوستان ساروی و بابلی تقاضا کرد کیک تولد او را برش بزنند و سپس گفت: از این تاریخ، هیچ اختلافی بین این دو شهر وجود ندارد و همه با هم دوست هستند.


 مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر، مراسم تولد 75 سالگی خسرو سینایی را در هتل سالاردره ساری برگزار کردند.

سینایی در این برنامه گفت: اگر فرزندان تولدم را تبریک بگویند موضوعی طبیعی است اما اینکه در شهری که دوستش داری، افرادی به یادت باشند و تولدت را تبریک بگویند موضوع ویژه‌ای است.

این کارگردان برجسته سینما با اشاره به اینکه از این ابراز محبت، بسیار سپاسگزارم، اظهار کرد: سنت پزشکی، حرفه خانوادگی‌ام بود و تا جد سومم پزشک بودند و نوشتن، آغاز انحراف من از زندگی متداول به عنوان پزشک، به سمت زندگی هنری بود که فراز و فرود فراوانی دارد.

وی تصریح کرد: امشب دو فیلم به نمایش درمی‌آید که شاید از دیدن فیلم نخست، دلخور و غمگین شوید اما فیلم دوم، دلخوری فیلم نخست را جبران می‌کند.

سینایی با اشاره به اینکه امشب زیاد راجع به سینما حرف نمی‌زنم چون جلسه سینمایی نیست و جشن تولد است، ادامه داد: پدرم در سال 1313 به عنوان ریاست بهداری ساری منصوب شد و من در سال 1319 در مقابل دهنه بازار که به خیابان انقلاب باز می‌شود و امروز یک پاساژ سفید در آن ساخته‌اند به دنیا آمدم.

وی با بیان اینکه زندگی، جرقه‌ای میان دو تاریکی است و باید سعی کنیم این جرقه، پر نور باشد، افزود: همه ما به دنبال سرابی می‌رویم که به جایی که می‌خواهیم دست یابیم و سینما برای من سرابی بود که خرسندم به سویش رفتم و تا آخر این مسیر را ادامه می‌دهم.

این کارگردان و فیلمنامه‌نویس با اشاره به اینکه مهم این است راهی که انتخاب می‌کنیم درست باشد، گفت: باید سعی کنیم با شخصیت و توان خود، راهی که انتخاب کردیم را بسازیم.

سینایی با بیان اینکه حیف است که حتی یک لحظه از زندگی را قدر نشناسیم، تصریح کرد: حق نداریم ناامید باشیم و من به دوستان جوان گفته‌ام حق نداریم اکسیژن دیگران را مصرف کنیم و کاری انجام ندهیم و اگر کاری نکنیم یعنی زنده نیستیم.

وی با اشاره به اینکه خودکم‌بینی و غرور کاذب باعث می‌شود نتوانیم خود و دنیای اطراف را بشناسیم، ادامه داد: با همه اتفاقاتی که می‌افتد باید امید داشته باشیم و سرمایه‌هایی را که در کنار ما هستند، بشناسیم.

این نویسنده و کارگردان سینما با بیان اینکه هنر بسیار والا اما زندگی از آن والاتر است، خاطرنشان کرد: عده‌ای از ما به خودمان فشار می‌آوریم که هنرمند بزرگ‌تری باشیم در حالی که از زندگی غافل هستیم و زندگی توسط هنر پربارتر می‌شود.

*پخش "دستگاه" با سیستم صوتی نامناسب

وی در ادامه به ذکر خاطره‌ای از پدر مرحوم خود پرداخت و ماجرا را این چنین تعریف کرد:« تابستان بود و تازه از اروپا آمده بودم. با پدر تنها بودیم و مادر در تهران بود. ساعت هفت صبح، در خانه ما را به شدت مشت می‌زدند. در را که باز کردم دیدم زن و شوهر جوانی هستند با یک پسر 10 ساله و یک بچه 2.5 ساله که در بغل مادر بود. گفتند ما می‌خواهیم به فرح‌آباد برویم. پشت بچه کورک زده و آمده‌ایم دکتر این کورک را دوا کند و ما به فرح‌آباد برویم. با لحن بسیار خشنی به آنها گفتم شما می‌خواهید به تفریح بروید و هفت صبح در خانه ما را می‌زنید که دکتر را ببینید؟ بروید و ساعت 10 بیایید. فرستادم رفتند. پدرم در ایوان ایستاده بود. ماجرا را از من پرسید. سپس سکوت کرد و به من گفت می‌دانی که حدود 40 سال است در این شهر به مردم می‌رسم و اگر کسی در خانه من را می‌زند به کمک نیاز دارد، ماشین هم نیست که برود و ساعتی بعد بیاید. اگر می‌خواستم مثل تو رفتار کنم مردم من را به عنوان پزشک نمی‌پذیرفتند»

سینایی پس از شرح این خاطره، اظهار کرد: اگر فیلم "دستگاه" فقط درباره پدرم بود می‌گفتم موضوع شخصی است و نباید وقت دیگران را با این فیلم بگیرم. اما موضوع فیلم، درد اجتماعی است که به آن توجه نداریم.

وی افزود: وقتی موزه در مقابل اهدای دستگاه پزشکی‌ام، پاسخ داد که « می‌تواند این دستگاه پزشکی را در انبار نگهداری کند» به دوستان گفتم ما وسیله دیگری نداریم و باید فیلم بسازیم و خودمان در آن بازی کنیم و حرف مان را بزنیم. دوستانی که بازیگر حرفه‌ای نبودند و حتی خود من؛ در این فیلم بازی کردیم.

گفتنی است که سیستم صوتی سالن برای پخش فیلم مناسب نبود و سینایی در این باره گفت: آرزویم این است فیلم را یک بار به گونه‌ای ببینم که هست. پس من به کجا بروم که سیستم صوتی مناسب داشته باشد؟

*سینایی، سرمایه ماست

در ادامه این مراسم دیگر فیلمساز مازندرانی در سخنانی اظهار کرد: 22 شهریور سال 79 بود که با خسرو سینمایی به منزل پدری‌اش رفتیم. لحظه‌هایی که سینایی در فیلم "دستگاه" اشک ریخت تجدید خاطره بود، چون لحظه ورود به منزل پدری سینایی، اشک‌های استاد را تجربه کرده بودم.

مهدی قربانپور با بیان اینکه امیدواریم نسل‌های بعدی بتوانند تلاش‌های این سینماگر را جبران کنند، افزود: مدیران ما توجهی به حوزه فرهنگ ندارند و فرهنگ به ویژه در دهه اخیر، مانند طفل بی‌پدر است.

وی با اشاره به اینکه قرار بود استاد سینایی در مازندران، فیلمی تهیه کند که به دلایل مختلف این فیلم ساخته نشد و امروز خیلی حال مان خوب نیست که استاد امروز در کنار ماست اما فیلمی که باید ساخته می‌شد، هنوز ساخته نشده است، گفت: چه اشکالی دارد مدیریت فرهنگی شهری، عوارض دو ساختمان را در اختیار سینایی قرار دهد تا فیلمی تولید شود که بیانگر تاریخ یک شهر است؟

این فیلمساز با بیان اینکه در بخشی از زمین پادگان ساری، خانه هنرمندان در دست احداث است، تصریح کرد: تقاضا داریم در این خانه هنرمندان، بخش ویژه‌ای را به استاد سینایی اختصاص دهند.

قربانپور  گفت: امیدواریم دیر یا زود، مدیران فرهنگی مازندران به این نتیجه برسند که سینایی سرمایه‌ای تکرار نشدنی است و به ماندگاری تاریخ این استان که سینایی می‌تواند رقم بزند فکر کنند.
وی با بیان اینکه در این سال‌ها در حق استاد، کم‌کاری کردیم، ادامه داد: سینایی، سرمایه ماست و این هنرمند را فراتر از مرزهای جغرافیایی مازندران می‌بینیم.

* بخش خصوصی حامی شد

 خاطرنشان می کنیم در این مراسم مالک مجتمع گردشگری دنیای آرزو، هزینه تولید فیلم "یک عمر، یک راه، یک شهر" که قرار بود خسرو سینایی بسازد را بر عهده گرفت.

این فیلم که درباره تاریخ ساری است، قرار بود با حمایت شهرداری ساری ساخته شود که بعد از پذیرش اولیه، شهرداری از وعده ای که داده بود، شانه خالی کرد.

سینایی در هنگام برش کیک، این لحظه را اتفاقی تکرار نشدنی در زندگی خود دانست و از دوستان ساروی و بابلی تقاضا کرد کیک تولد او را برش بزنند و سپس گفت: از این تاریخ، هیچ اختلافی بین این دو شهر وجود ندارد و همه با هم دوست هستند.