جمعه 23 بهمن 1394-13:49

سیمرغ‌های فیلم فجر بر شانه‌ هنرمندان مازندرانی

5 سیمرغ به مازندرانی ها رسید

 هنرمندان مازندرانی و آثار آن‌ها که در 11 بخش نامزد دریافت جایزه شده بودند، توانستند 5 سیمرغ جشنواره را به خود اختصاص دهند+معرفی برترین های مازندرانی جشنواره فیلم فجر 94


 مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، علی احسانی: سی‌‌چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر شب گذشته به نقطه پایانی خود رسید. در این دوره از جشنواره هنرمندان مازنی حضور پررنگ و موثری در آثار سینمایی داشتند که در مجالی کوتاه فعالیت سینماگران مازنی در فجر 34 را رصد کردیم.

تغییر چهره

 وقتی قصه و فیلمنامه‌ای استوار در کنار عطش و نوآوری جوانی در گروهی حرفه‌ای به درست‌ترین شکل ممکن بروز یابد، حاصل آن می‌شود فیلم تحسین برانگیز «ابد و یک روز» که در روز سوم جشنواره برای اهالی رسانه به نمایش در آمد.

 «پریناز ایزدیار» -بانوی بازیگر بابلی- در جلد دختری جنوب شهری بسیار سنجیده و باور پذیر در فیلم ظاهر شد. او در کنار تعدادی از بازیگران شناخته شده تئاتر و سینمای ایران در از آزمون ایفای نقش نخست زن فیلم، سلامت بیرون آمد.

هنرمند جوان که اغلب او را در نقش دختران مایه‌دار شمال شهری می دیدیم با شکستن قالب کلیشه‌ای سابق خود، تصویر تازه‌ای از خود برای مخاطبان و اهل فن سینما رو کرد.

نخستین فیلم اثر کارگردان جوان و تازه نفس سینمای ایران 9 سیمرغ جشنواره را ربود که یکی از این سیمرغ‌ها برای درخشش و حضور سنجیده «پریناز ایزدیار» به پرواز در آمد.

 این هنرمند جوان در حالی سیمرغ نقش اول زن را به خانه برد که رقیبان باسابقه و سرسختی در جشنواره داشت.

ایزدیار در جلد «سمیه» یک دختر جنوب شهری که با برادران آب زیرکاه و موادفروشش در چالش است، بسیار باور‌پذیر ظاهر شد.

 او پس از دریافت جایزه بهترین بازیگر زن سینمای ایران از «سعید روستایی» کارگردان فیلم و «سعید ملکان» به سبب اعتماد و دادن فرصت بازی در این نقش حساس سپاسگزاری کرد.
بی‌شک «ابد و یک روز» یکی از فیلم‌های غافلگیر کننده جشنواره امسال بود که گروه سازنده‌اش با دریافت 9 سیمرغ مهم بخش مسابقه جشنواره مزد زحماتشان را گرفتند.

داستان‌های قهرمانانه

این روزها ساخت فیلم جنگی به یکی از سخت‌ترین کارهای تولیدی در سینمای ایران بدل شده و کمتر شخص و ارگانی سراغ کار جنگی می‌رود.

فیلمساز جوان بابلی در نخستین تجربه سینمایی خود در ادامه مسیری که با سریال مستند «آخرین روزهای زمستان» آغاز کرد، با دستمایه قرار دادن زندگی سردار جاویدالاثر «احمد

متوسلیان» این بار در فیلم «ایستاده در غبار» نشان داد که توفیق در تجربه پیشین اتفاقی نبود. بلکه او حال با دست پر وارد کارزار سینمای حرفه‌ای شد.

بازتاب‌های مثبت نمایش فیلم «محمدحسین مهدویان» در جشنواره که اغلب با تحسین و تشویق این فیلمساز جوان همراه بود، حاشیه‌هایی نیز به همراه داشت.

برخی از رقبای مهدویان در بخش مسابقه و نگاه نو اعتقاد داشتند که این فیلم باید در بخش مستند نمایش داده می‌شد. البته باید خاطرنشان کرد که فیلم، مستندِ صرف نیست. بلکه پیشنهاد تازه‌ای به سینماگران است که بدین سبک و سیاق نیز می‌توان داستان روایت کرد.

«ایستاده در غبار» فیلم خوش‌ساخت و تامل برانگیز «محمد‌حسین مهدویان»، کارگردان جوان بابلی با 3 سیمرغ و یک جایزه ویژه هیأت داوران در نخستین حضورش در یک جشنواره رقابتی توجه اغلب کارشناسان را به‌خود جلب کرد.

این فیلم در رشته‌های طراحی صحنه‌، جلوه‌های ویژه میدانی و در نهایت بهترین و ارزشمندترین جایزه جشنواره سی‌و‌چهارم فیلم فجر‌، یعنی سیمرغ بهترین فیلم امسال را دریافت کرد.

در بخش نوعی نگاه نیز جایزه ویژه هیأت داوران به مهدویان رسید. این هنرمند مازنی هنگام دریافت جایزه از همسر و پدر و مادرش تشکر کرد و از مدیران خواست که هوای فیلمسازان نسل اول جنگ چون حاتمی‌کیا را داشته باشند.

نسل گمشده

بی‌شک کودکان قربانیان بزرگ جنگ‌های گوناگون بوده و هستند. «مهدی قربانپور» مستند‌ساز بابلی در فیلم «زمناکو» فراز و نشیب‌های زندگی «علی»، یکی از قربانیان فاجعه حلبچه را دستمایه کار خودقرار داد.

این مستندساز جوان مازنی اثرش در 2 بخش ایران و کردستان عراق رخدادهایش رقم می‌خورد. قربانپور با زیر ذره‌بین بردن زندگی علی که زمان فاجعه حلبچه 40 روز داشت، اکنون با اهرم عاطفی و احساس پس از 22 سال همراه علی دنبال هویت و خانواده پیش می‌رود.

«زمناکو» در بخش مستند از سوی هیأت داوران قدردانی شد. اما سیمرغ این بخش به فیلم مستند «A157» اثر «بهروز نورانی‌پور» رسید.

تزریق مسرت در زمانه رنج

بشر خلاق و جست‌وجوگر همیشه در پروسه آزمون و خطا برای غنی‌سازی تجارب خود از هیچ مانعی هراس ندارد.  سینماگران دگراندیش در مسیر تجربه‌گرایی دست به تولید آثاری می‌زنند که گاه حدیث نفس و گاه از دغدغه‌های بشر سخن می‌گویند.

 «نیم‌رخ ها»واپسین اثر زنده‌یاد «ایرج کریمی» است که با عارضه سرطان زندگی را بدرود گفت. است فیلم با محور قرار دادن فردی سرطانی به بازخوانی شعری از نوع زندگی پرداخت.
 «ابراهیم عمادی» -بازیگر بهشهری- که در اغلب آثار کریمی ایفاگر نقشی بوده، در آخرین اثر استاد در نقش «سید» در جلد یک تعمیرکار ظاهر شد.

 «نیم‌‌رخ‌ها» هر چند که به نوعی بازخوانی درد و رنج بیماری عاشق را روایت می‌کرد. اما آنچه در نهایت بروز می‌کرد، استیلای شعر زندگی در فرجام فیلم بود. بار مسرت و تزریق شیرینی به ساختار روایی فیلم را شخصیت «سید» عهده داشت. عمادی به خوبی توانست این بار مسرت‌بخشی را با حضورش در میان قهرمانان فیلم بروز دهد.

چالش‌هایی از جنس روان شناسانه

در اغلب قصه‌هایی که بن‌مایه‌های اجتماعی آن پررنگ است، حداقل در سینمای ایران طبقه متوسط و فرودست جامعه زیرذره‌بین می‌رود.

«شهاب حسینی» بازیگر تنکابنی سینمای ایران با 2 فیلم متفاوت امسال در جشنواره حاضر شد که سازندگان هر 2 اثر نخستین تجربه سینمایی خود را در محضر اهل فن قرار دادند.

چالش‌های «سلیم» (شهاب حسینی) با برادر کوچک و 2 خواهرش در مواجهه با موضوع قصاص، بحران‌های اخلاقی و عاطفی فیلم «چهارشنبه» را شکل می‌دهد.

هنرمند باسابقه مازنی در جلد برادر بزرگ خانواده در مقام فردی عقل‌گرا ظاهر شد که بسیار سنجیده و منطقی جلوی ترکتازی برادر کوچکتر که دنبال اخذ دیه بود ایستادگی می‌کند.
فیلم «برادرم خسرو» فرصت تازه‌ای برای حسینی مهیا کرد تا وی توانمندی‌اش را در درامی روان شناسانه بروز دهد.

شخصیتی که هنرمند تنکابنی ایفاگر نقش آن است به بیماری اختلال دوقطبی مبتلاست. چالش‌های خسرو با برادر بزرگترش که دندانپزشک است این آدم را وارد بحران‌های تازه‌تری می‌کند. بخش تازه‌ای از توانمندی‌های این بازیگر حرفه‌ای در فیلم «برادرم خسرو» رو می‌شود. حسینی از آوردگاه این درام روان شناسانه به نیکی بیرون آمد.

همنوایی با اساطیر

این روزها با التفات به انواع آسیب‌های اجتماعی و عاطفی که ماحصل سلطه تکنولوژی است، بحث بازگشت به گذشته و تمرکز بر افسانه‌ها و اساطیر برای هنرمندان در شاخه‌ها و گرایش‌های مختلف هنری، دریچه‌های تازه‌ای را باز کرد.

سینماگر کهنه‌کار آملی در جدیدترین تجربه سینمایی خود «سیاوش»، «سودابه»، «کیکاوس» و چند شخصیت اسطوره‌ای را از دل تاریخ به زمان کنونی هل داده و به دغدغه‌های 30 ساله خود برای بازخوانی داستان‌های شاهنامه نقبی می‌زند.

 «تمرین برای اجرا» هر چند که بیشتر بر شاخص‌ها و المان‌های تئاتری استوار است، ولی «محمدعلی سجادی» تلاش داشت با ترفندهای مددرسانی همچون موسیقی و تدوین ساختار سینمایی اثرش را استحکام بخشد.

مرد هزار چهره

بی‌اغراق می‌توان مدعی شد که «علی عمرانی» -بازیگر توانمند بهشهری- در فیلم تحسین شده «سینما نیمکت» به اندازه تمام بازیگران حاضر در جشنواره نقش بازی کرد.

 این فیلم که با بی‌مهری هیأت انتخاب به بخش سینما تجربه کوچانده شد، اگر در بخش اصلی حضور داشت بی‌شک بازیگر نام آشنای مازنی یک از کاندید‌های اصلی دریافت جایزه بازیگر نقش اول مرد می‌شد.

«علی عمرانی» در این فیلم در شمایل یک بازیگر دوره‌گرد همراه با 2 مرد و یک زن اغلب نقش‌های فیلم‌های شناخته شده تاریخ سینما را با اهرم خاطره زند‌ه می‌کند.

او گاه در جلد مارلون براندو فیلم «در بارانداز» فرو می‌رود و گاه «کلارک گیبل» برباد رفته می‌شود. هنرمند باسابقه بهشهری که سابقه 3 دهه حضور در بهترین نمایش‌های رادیویی را نیز در کارنامه دارد در ایفای نقش‌های مختلف فیلم «سینما نیمکت» از اهرم صدا‌سازی به بهترین نحو بهره برد.

 در نهایت هنرمندان مازندرانی و آثار آن‌ها که در 11 بخش از جشنواره نامزد دریافت جایزه شده بودند، توانستند 5 سیمرغ جشنواره را به خود اختصاص دهند.

*این گزارش در همشهری مازندران منتشر و در مازندنومه بازنشر شد.