سه شنبه 25 خرداد 1395-11:21
غروب یلدا در خردادی تلخ/ مردم: شهرداری مقصر است
اهالی محل از بیم حادثه، نامه نگاریهای زیادی با شهرداری ساری انجام دادند تا با ایجاد حفاظ، مانع از اتفاقی ناگوارشوند. پس از نامه نگاری های فراوان، پیمانکار انتخاب شد اما به دلیل نبود بودجه آن قدر امروز و فردا کردند که در نهایت یلدا کوچولو -این فرشته نازنین- به داخل جوی آب سقوط کرد و درگذشت. اهل محل می گویند مقصر اصلی مسئولان شهرداری و شهردار ساری هستند، چرا که نتوانستند به خواسته به حق شهروندان عمل کنند.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، فاطمه عربی: خردادماه کم کم به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و بچه ها فارغ از درس و مشق و مدرسه به استقبال تابستانی شاد رفته اند.
گرچه فرهنگ آپارتماننشینی موجب شده تا انسانها از حال همسایه خود بی خبر باشند، اما هنوز در مازندران و در محله های قدیمی همسایه از حال همسایه با خبر است و کودکان شان در کوچه باهم بازی میکنند.
خرداد، تابستان و دریا همیشه آبستن حوادث برای مازندرانیها و غیر مازندرانیهاست. برخی شهروندان نیز به دلیل سهل انگاری مسئولان، عزیزان خود را که اغلب کودکانند در رودخانه و کانالهای آب از دست می دهند؛ جوی ها و کانالهایی که بدون محافظ از داخل روستا و کوچه های شهر عبور و خاطرات شاد کودکان محله را در خود دفن میکند.
بعدازظهر 22 خرداد عقربه های ساعت 5 بعد ظهر را نشان میدهد و کودکان کوی"احمدی آزاد" محله امامزاده عباس ساری به دور از دغدغههای بزرگترها مشغول بازی و شادی در کوچه اند. لحظه ای بعد اما حادثه ای شوم رخ داد.
"یلدا" به اتفاق دخترعمه ها و دیگر همسالانش مثل هر روز مشغول بازی بودند که ناگاه صدای جیغ بچه ها در کوچه پیچید. آن ها که در مغازه و خانه های شان بودند به کوچه آمدند و متوجه سقوط دخترک پنج و نیم ساله ای داخل جوی آب شدند.
حتما مادر" یلدا" کوچولو مثل هر روز قبل از رفتن به نانوایی به دختر کوچکش سفارش کرده بود که" یلدا جان مراقب خودت باش، من زود برمیگردم. "یلدا" آن روز هم مثل روزهای دیگر بازی میکرد اما سرنوشت این فرشته کوچولو چیز دیگری برایش رقم زد.
آن روز بارانی که زمین هم سر بود، پای کوچک"یلدا" لغزید و او داخل جوی بدون حفاظ سقوط کرد. آب آن روز جوی با شدت بیشتری در حال حرکت و سطح آب نسبت به روزهای دیگر بیشتربود.
پدر"یلدا" که در خانه مشغول استراحت بود با شنیدن داد و فریاد اهالی به کوچه می آید و متوجه میشود که"یلدا"ی کوچکش به درون جوی سقوط کرد.
"یلدا" اولین فرزند خانواده ابراهیمی بود و بعد از او خداوند" سپهر" را به آنها میدهد که اکنون سه ساله و نیم دارد.
امین -پدر یلدا- که کارگر ساختمان است، بعد از ازدواج در منزل پدری ماند تا بتواند بعد از سرو سامان دادن به زندگی اش، خانه ای را برای خانواده اش اجاره کند.
قرار بود بعد از تعطیلات تابستان، "یلدا" نیز مانند دیگر هم سن و سالهای خود به پیش دبستانی برود، اما به بهشت رفت.
نامه نگاری اهالی برای ایجاد حفاظ
پیش نماز محله که خود از شاهدان حادثه است به روزنامه حرف می گوید:« جوی آبی از کنار مسجد و خانههای اهالی میگذرد. چندین سالی است که کشاورزان پایین دست رودخانه تجن برای آبیاری زمین های زراعی و باغ های خود، جوی آبی را از این محله و محله های پشت امامزاده عباس احداث کردند تا زمین های زراعی خود را آبیاری کنند. جوی آبی که از این کوچه میگذرد و به کوچه های پشتی میرسد طولش 70 متر است و بدون حفاظ.
اهالی محل از بیم حادثه، نامه نگاریهای زیادی با شهرداری ساری انجام دادند تا با ایجاد حفاظ، مانع از اتفاقی ناگوارشوند. پس از نامه نگاری های فراوان، پیمانکار انتخاب شد اما به دلیل نبود بودجه آن قدر امروز و فردا کردند که در نهایت یلدا کوچولو -این فرشته نازنین- به داخل جوی آب سقوط کرد و درگذشت.
روز حادثه
حاج "مهران صادقی" پیش نماز این محله در ادامه می گوید:« بنده هم کودک دو نیم ساله ای دارم که بسیار شیطنت میکند و همیشه هم من و هم همسرم نگران این هستیم که مبادا این جوی سبب حادثه ای برای کودک مان و سایر کودکان محله شود.
او تعریف می کند: «صحنه بسیار بدی بود، آن روز هم در منزل بودم که با صدای داد و فریاد همسایه ها به کوچه آمدم و متوجه شدم "یلدا" که هر روز با بچه ها در کوچه بازی میکرد به درون جوی آب سقوط کرده. کسی جز بچه ها شاهد افتادن "یلدا" به درون جوی نبودند. هنوز صدای فریادهای پدر و ناله های جگرسوز مادر"یلدا" در گوش هایم می پیچید که چطور ضجه میزدند و طلب کمک میکردند. پدر"یلدا "خود به داخل جوی آب رفت اما هرچه گشت اثری از دلبندش نبود. با آتش نشانی تماس گرفتیم و نیرهای غواص اعزام شدند اما نتوانستند"یلدا"ی کوچک را پیدا کنند. گویی قطره ای شده در این جوی. در جاهایی این جوی با آسفالت پوشیده بود و پلی هم برای تردد ماشین زده بودند که جستجو را مشکل تر میکرد چرا که آب تا سقف پل و آسفالت آمده بود.»
این همسایه کودک فوت شده ساروی ادامه داد: «در نهایت پدر بی قرار توانست با کمک یکی از همسایه ها بدن نیمه جان دختر کوچولوی خود را 300 متر پایینتراز محل حادثه از آب بیرون بکشد. بر اثر اصابت سر یلدا به لبه جوی، دخترک بیهوش شده بود. زمانیکه به دنبال "یلدا" میگشتیم توجه ام بیش از هر چیز به آسفالت و پل های غیر استانداردی بود که در کوچه وجود داشت. چطور میشود بدون نظارت آسفالت کرد و یا پل های غیر استاندارد در کوچه پس کوچه های شهر ایجاد کرد.»
صادقی ادامه داد: همان شب اهالی محل بعد از صرف افطار برای اقامه نماز جماعت به مسجد آمدند و برای نجات"یلدا" دعا کردند اما متاسفانه فرشته کوچولوی ما دچار ضربه مغزی شد.
شهرداری مقصر است
چند سال پیش اتفاق مشابهی در منطقه امامزاده عباس ساری افتاد و زمانیکه دو دختر بچه 10و12 ساله مشغول بازی بودند به داخل جوی سقوط کردند و جان باختند.
مهران صادقی -پیش نماز این محله- می گوید: به اعتقاد بنده مقصر اصلی مسئولان شهرداری و شهردار ساری است، چرا که نتوانستند به خواسته به حق شهروندان عمل کنند و اگر همان موقع مسئولان وظیفه خود را به درستی انجام میدادند امروز خانواده"یلدا" داغدار نبودند و یلدا نیز همانند سایر کودکان شادمانه در کوچه مشغول بازی بود.»
تلاش پزشکان بی نیتجه ماند و"یلدا" که تنها 5 بهار ازعمرش گذشته بود، در آستانه ششمین بهار زندگی اش در بیست و سوم خردادماه غروب کرد. کسی چه میداند در آن لحظه تلخ چه برسر این فرشته کوچک آمده، شاید از ترس چشم هایش را بست و صدای ضعیف درخواست کمکش در گلو خفه شد.
اهمیت دادن به جان انسانها این روزها واژه غریبی است و آن قدر کم ارزش شده که تنها با جریمه، عزل مسئول و یا پرداخت خسارت به حادثه دیده به راحتی قابل جبران می نماید.
پس از حادثه تلخ سقوط کودک هشت ساله به درون کانال آب در آبان ماه 92، مسئولان شهری، پروژه آبهای سطحی را جدی تر گرفتند و سعی کردند حفاظی را بر روی کانالها ایجاد کنند اما به دلیل هزینه بر بودن بسیاری از جوی های سطح شهر عاری از حفاظ است و جان کودکان زیادی در معرض خطر است. بهتر است مسئولان شهری به جای پرداختن به کارهای غیر ضروری و تبلیغات برای خود به فکر احقاق حقوق شهروندی باشند.