بزرگترين درياچه جهان به دليل آلودگي آب دريا در معرض نابودي قرار دارد.
درياچه نيلگون و زيباي خزر كه در خارج از كشور آن را كاسپين مينامند و بزرگي و عظمتش آن را لايق نام دريا ساخته، بزرگترين قسمت باقيمانده از تجزيه درياي عظيم «تتيس» است كه در دوران سوم زمينشناسي بر اثر ظهور چينخوردگيها و پيدايش رشتهكوههايي مانند البرز، قفقاز و آسياي صغير تجزيه شده و با بالا آمدن قاره اروپا و پيدايش فلات ايران درياچههايي از جمله درياي مازندران به وجود آمدهاند.
طول تقريبي اين دريا از شمال به جنوب 1204 كيلومتر و عرض متوسط آن 300 كيلومتر و مساحت آن 224 هزار كيلومترمربع ميرسد. طول خطوط ساحلي سراسر درياي مازندران شش هزار و 400 كيلومتر است كه 992 كيلومتر آن (از آستارا تا دهانه رودخانه اترك) مربوط به سرزمين ايران و 5408 كيلومتر بقيه مربوط به كشورهاي حوزه شمالي اين دريا است. حجم آب درياي مازندران را تا 79هزار و 319 كيلومترمكعب برآورده كردهاند كه به تنهايي 40 درصد كل درياچههاي جهان را در خود جاي داده است.
آب درياي مازندران به وسيله شبكههاي متعددي از رودها كه از قسمتهاي شمالي و جنوبي وارد اين دريا ميشوند، تامين ميشود. در حدود 78 درصد آب درياي مازندران توسط رودهاي حوزه شمالي (رودخاننه ولگا و اورال) تامين ميشود. تنها كمتر از پنج درصد آب اين دريا توسط رودهاي حوزه جنوبي كه در كشور ما قرار دارند تامين ميشود.
عمق درياي مازندران در سراسر آن متفاوت است، به طوري كه در قسمتهاي شمالي عمق آن به 10 الي 15 متر و در قسمتهاي مركزي تا 400 متر و در قسمتهاي جنوبي به 100 متر ميرسد. درياي مذكور از طرف ممالك آذربايجان، روسيه، ايران، تركمنستان و قزاقستان احاطه شده و به درياي آزاد راه ندارد.
درياي زيباي مازندران علاوه بر ويژگيهاي خاص محيطي و طبيعي، منبع سرشاري از انواع آبزيان است كه استحصال آنها نقش عمدهاي در اقتصاد كشور و اشتغال مردم ساحلنشين دارا است.
درياي مازندران از غنيترين منابع آبي جهان است كه از گذشتههاي خيلي دور ماهيان و ساير ذخاير طبيعي آن، مهمترين منبع تغذيه ساحلنشينان اين دريا را فراهم كرده است. درياي مذكور همچنين زيستگاه گونههاي جانوري و گياهي ويژهاي است، كه داراي ارزش زيادي بوده و در نوع خود بينظيرند. نمونه بارز آن ماهيان خاوياري است كه 6 گوه آن در اين دريا يافت ميشوند و از نظر جمعيت بالغ بر 85 درصد ذخاير اقيانوسها را شامل ميشود. در ضمن 95 درصد مصرف جهاني خاويار و 90 درصد مصرف جهاني گوشت ماهي استروژن از اين دريا تامين ميشود. همچنين درياي مازندران از نظر تنوع زيستي داراي 114 گونه، 63 زيرگونه و 140 نژاد از كميابترين ماهيان جهان است.
اما امروز اين بزرگترين درياچه جهان علاوه بر صيد بيرويه به دليل مساله آلودگي آب دريا از طريق عوامل مختلف آلودهكننده، در معرض تهديد نابودي قرار گرفته است! برآورد انجام شده نشان ميدهد كه جمهوري فدراتيو روسيه 50 درصد، جمهوري آذربايجان 16 درصد و جمهوري اسلامي ايران 11 درصد از مواد آلودهكننده را به اين دريا سرازير ميكنند!
قسمت اعظم مواد آلودهكننده ناشي از تخليه فاضلابها هستند كه از نظر منشا به سه دسته عمده تقسيم ميشوند.
1 . فاضلابهاي صنعتي
2 . فاضلابهاي شهري و خانگي
3 . فاضلابهاي كشاورزي
1 . فاضلابهاي صنعتي:
بيشتر حاوي تركيبات فلزات سنگين ماننده جيوه، مس، مواد رنگي، روي هستند. متاسفانه بيشتر كارخانهها و تاسيسات صنعتي استان مازندران فاقد تصفيه فاضلاب هستند و ضايعات كارخانهاي خطرناك را به طور مستقيم به درون آبها رها ميكنند. از جمله آب داغي كه از نيروگاهها و كارخانههاي مربوط به صنايع سنگين حاصل ميشود و درون رودها رها ميشود، موجب نابودي توليدكنندهها و كمشدن مقدار اكسيژن آب ميشود.
2 . فاضلابهاي شهري و خانگي:
شامل آب كثيف ناشي از شستشوي لباسها و ظروف، شويندههايي كه تجزيه نميشوند و حاوي ميكروبهاي بيماريزا ميباشند و تمام مواد زائد ناشي از متابوليسم شهري كه متاسفانه در اكثر شهرهاي استان مازندران اين فاضلابها به درون جويها و رودها رها ميكنند و رودها ناگزير اين مواد كثيف و آلوده را به درون دريا سرازير ميكنند.
3 . فاضلابهاي كشاورزي:
شامل سموم رفع آفات نباتي كه امروزه در كشاورزي به اصطلاح مدرنيزه بسيار مورد استفاده قرار ميگيرد. همچنين باقيمانده كودهاي شيميايي و طبيعي كه به وسيله عوامل مختلف از قبيل باد و باران از سطح زمين و درختان شسته شده و وارد آبها ميشوند.
بنا به تحقيقات مشخص شد كه بخش بيشتر آلودگي درياي خزر معلول اكتشافات و بهرهبرداري از نفت و گاز و تخليه مواد نفتي كشتيها و نفتكشهاي كشور نفتخيز حاشيه خزر است. نبود رژيم حقوقي درياي خزر موجب شده درياي بسته مازندران با هشدارهاي بدون پشتوانه، قرباني نابسامانيهاي زيست محيطي بشود. اين بزرگترين درياچه جهان كه از «سوپر يورپين» دومين درياچه بزرگ جهان پنج برابر وسيعتر است، ميزان آلايندههاي غيرنفتي كه از 11 رودخانه و بيش از 100 نهر ايراني به درياي خزر ميريزد حتي به سه و نيم ميليون تن نميرسد.
مهمترين اثرات آلودگي نفتي:
1 . كاهش اكسيژن آب، به صورتي كه نفت مانند يك لايه نسبتا سفت سطح آب را ميپوشاند و مانع از تلاطم آن و مخلوط شدن هوا با آب ميشود.
2 . كاهش ميزان فتوسنتز در آب در اثر كدر شدن لايههاي بالايي و عدم رسيدن نور كافي به گياهان تكسلولي موجود در طبقات پايينتر آب.
3 . آغشته شدن پر و بال مرغان دريايي كه باعث كاهش حرارت بدن پرنده و جلوگيري از فعاليت غدد سنگين شده و چرب شدن بالها غيرممكن شدن پرواز براي پرنده و نهايتا نابودي آنها را موجب ميشود.
4 . بسته شدن آبششهاي ماهيان و خفگي آنها
5 . آلوده شدن سواحل و پلاژهاي ساحلي و تاثير مستقيم بر زندگي انسانها
و ...
به هر حال نجات درياي مازندران كه يكي از عوامل تاثيرگذار در اكولوژي و اقليم كشورهاي منطقه و از منابع اقتصادي اين كشورها به شمار ميرود، اقدامات مشترك سازمانهاي جهاني و كشورهاي روسيه، آذربايجان، ايران، تركمنستان و قزاقستان را ميطلبد.
بيترديد بياعتنايي به اين آلودگيها، روند تخريب و تجاوز در منابع طبيعي، به خصوص دريا، درخور انسان متمدن نيست و بايد به عنوان جنبههاي منفي تمدن بشري مورد بررسي قرار گيرد.(chn)