سه شنبه 9 آذر 1395-18:47
شاقولی به نام برف!
برف با همه ضربات و مشکلات و شرایط ناخوشایندی که برای ما ایجاد کرد، یک کارکرد مثبت داشت. برف شاقول سنجش میزان آمادگی نهادهای اجرایی شد و به ما نشان داد منابع و تجهیزات و از همه مهمتر توانایی مدیریتی نهادهای دولتی و مجموعه مدیریت شهری ما تا چه حدی است.
مازندنومه، سرویس اجتماعی: حجم برف در اوایل آخرین ماه پاییز در استان های شمالی کشور کم سابقه و غافلگیر کننده بود. همچون سایر نقاط استان، در سطح شهرستان های نور و محمودآباد و بالاخص در شهر چمستان و روستاهای اطراف آن، برف خسارت های سنگینی به همراه داشت.
جدا از خسارت هایی همچون شکستن تیر برق، پاره شدن سیم های برق و تلفن، خرابی آسفالت و ترکیدگی لوله های آب و... از همه تلخ تر از بین رفتن مرکبات و میوه ها از پرتقال تا کیوی بر روی درختان در این سرما و یخبندان بود.
هر چند تا این لحظه میزان دقیق خسارت برآورد نشده ولی شنیده ها حاکیست بیش از 30 درصد محصول مرکبات در استان، خسارت 100 درصدی دیده و بر اساس اعلام رییس سازمان جهاد کشاورزی استان دربرآورد اولیه بیش از 900 میلیارد تومان به اقتصاد استان مازندران در بخش باغی خسارت وارد شد.
برف با همه ضربات و مشکلات و شرایط ناخوشایندی که برای ما ایجاد کرد، یک کارکرد مثبت داشت. برف شاقول سنجش میزان آمادگی نهادهای اجرایی شد و به ما نشان داد منابع و تجهیزات و از همه مهمتر توانایی مدیریتی نهادهای دولتی و مجموعه مدیریت شهری ما تا چه حدی است.
در حال حاضر برق، آب و گاز وصل است و محورهای مواصلاتی همه مناطق باز شده و زندگی مردم به روال عادی برگشته است.
باید به این نکته توجه داشت که فلسفه وجودی دولت و نهادهای سیاسی در نهایت خدمت رسانی و ایجاد رفاه برای مردم آن سرزمین است . خدماتی که از طرف یک سازمان یا نهاد دولتی انجام می شود در نهایت در قالب انجام وظایف آن سازمان یا نهاد تعریف می شود.
به هرحال بر مبنای ادب و اخلاق باید قدردان زحمات همه ادارات و مسئولان باشیم از طرف دیگر باید برخی از مدیران کم تجربه و غیر متخصص و حیرت زده در مقابل بحران برف، قدردان صبوری مردم بعد از حدود 3 روز قطعی برق و 6 روز قطعی آب و 4 روز بستن راههای ارتباطی همچون لاویج یا واز باشند.
استان مازندران به لحاظ زیر ساختی وضعیت مطلوبی ندارد و محرومیت غرب مازندران و بالاخص شهرستان های نور و محمودآباد بیشتر است. فقر زیر ساختی در زمینه آب و برق در شهرهایی مانند چمستان بر کسی پوشیده نیست اما مدیریت همین میزان از منابع و تجهیزات در مواقع بحرانی مورد بحث است.
خاطرم هست صبح روز چهارشنبه سوم آذر برق شهر چمستان قطع شده بود و این سر آغاز شروع مشکلات بعدی شد. با قطع شدن برق، آب شهری هم قطع شد که دامنه آن تا ایزدشهر را هم گرفت.
شاید رئیس اداره آب شهری شهرستان با محول کردن قطع آب به وصل شدن برق و اختیار سیاست سکوت از قیل و قال بحران دور شد. اما به نظر معقول آن است که باید در سالها و ماهها قبل از بحران به فرسودگی شبکه آبرسانی و ناکافی بودن منبع تامین و ذخیره و فقدان سیستم دیزل ژنراتور توجه می کردند تا در چنین مواقع بحرانی شهروندان مجبور نباشند با تراکم و فشردن برف در درون قابلمه و قراردادن آن روی اجاق گاز آب مورد نیاز خود را تامین کنند.
قطع آب در برخی نقاط نور باعث بالا گرفتن اعتراضات مردمی شد. سرعت مجموعه مدیریت شهری نور با توجه به شرایط خاص آن چندان رضایت بخش نبود. همراهی مردمی و افرادی که با ماشین الات راه سازی شخصی خود وارد میدان شدند کمک زیادی به باز شدن معابر و جاده ها کرد. در اولین روز بحران برف معابر اصلی چمستان نیمه فلج و خیابان های فرعی و کوچه ها کاملا مسدود شد.
در دو نقطه از شهر چمستان دو بنر دیدم که بر روی آن عکس شهردار محترم و 5 شورای زحمت کش آن بود. بروی آن نوشته شده بود: "سپاس از این همه همت و تلاش شما".
ولی این بنر در قبل از بحران و در روزهای قشنگ پاییزی زمانی که همه چیز آرام بود، نوشته و نصب شده بود. در غروب چهارشنبه چمستان بدون برق تاریک شده بود و فعالیت ماشین الات شهرداری و برف روبی در معابر اصلی دیده نمی شد.
ساعت حدود 4 صبح پنج شنبه شهردار محترم در گروه تلگرامی پیامی فرستاد مبنی بر اینکه ما مشغول کار هستیم. آنچه توجه مرا بیش از همه جلب کرد جمله آخر پیام شهردار بود: "خدایا لطفا این برف را زودتر تمام کن."
دعای همراه با تضرع شهردار در کنار رفتار عجیب یکی از روسای ادارت دولتی چمستان که با عصبانیت تمام بی سیم دستش را محکم بر زمین کوبید، درست زمانی که با درخواست گسترده مردم در بحران برف روبرو شده بود نشان از درماندگی و عمیق بودن بحران در ذهن شان بود.
جدا از کمبود تجهیزات به نظر می رسد چنین رفتارهایی از سوی مدیران در بحران، از نداشتن برنامه و سیستم برای مقابله با بحران نشان دارد. برف از قبل پیش بینی شده بود اما برخی حوادث همچون زلزله قابل پیش بینی نیست باید از چنین حوادثی درس گرفت.