سه شنبه 16 آذر 1395-11:32

فرشاد فداییان، مستندساز بابلی:

در مستندسازی قالب از پيش پذيرفته اي وجود ندارد/ توجهی به جشنواره های رقابتی ندارم

مستندهاي من براي مخاطب ويژه اي ساخته نمي شود. هر كس یا نهادي كه آن ها را براي ديدن انتخاب مي كند، مخاطب آن است. من هيچ وقت مخاطب را به فرهيخته و غير فرهيخته دسته بندي نمي كنم/ مگر كار مستند سازي، بازي شطرنج و فوتبال است كه امر رقابت و مسابقه در آن واجب الاجرا باشد؟/ در حوزه ي مستندسازی، هيچ قالب از پيش پذيرفته اي وجود ندارد كه شما بر حسب آن كارتان را بكنيد/ بسياري از مستند سازان در جهان، توجهي به  جشنواره ها ندارند و دارند كارشان را مي كنند.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، رضا پورزارعی: فرشاد فداییان بهمن ١٣٢٦در بابل متولد شد. فلسفه خواند، عكاسي كرد و از دل اين دو، به مستندسازي رسيد. از سال ٦٨ كه " خاك تاسنگ" و " سنگ، مادر خاموش" را ساخت تا امسال كه هفتاد و چهارمين مستندش را با نام "نود و دو منهاي يك" در دست تدوين دارد، به كار ديگري نپرداخته و سعي كرده كارش را يك جور كنش اجتماعي-فرهنگي و يك وظيفه-كار تلقي كند.

او به همین دلیل بيش از يك دهه است، بي آن كه اين نسخه را به كسي تجويز كند، به عنوان يك رويكرد شخصي، از حضور در جشنواره ها اجتناب كرده، زيرا به اين باور رسيده كه مخاطبان واقعي يك اثر مستند، جشنواره ها نيستند و پاداش يك مستندساز هم، كسب جايزه و رقابت در اين عرصه نيست.

فداییان امسال سه فیلم در جشنواره سینما حقیقت دارد که روز جمعه این فیلم ها به نمایش درمی آیند. بولتن جشنواره حقیقت با این مستندساز برجسته کشور گفتگو کرده که در زیر می آید:

 شما این دوره 3 فیلم در جشنواره دارید. این فیلم ها چه سالی ساخته شده و مدت ساخت این فیلم ها چه قدر طول کشید؟ آیا سخت نبود که در یک مدت زمان محدود 3 فیلم بسازید؟

من به طور معمول، موضوعات زيادي را، همزمان و موازي در دست پژوهش دارم. هركدام وقتي به پختگي كافي برسند، كار عملي روي آن ها را شروع مي كنم. مثلا "جهله" و "دريا در خانه، كشتي بر ديوار" را سه سال در دست پژوهش داشتم. ولي "دو زن" را بعد از يك هفته آشنايي با موضوع، ساختم. البته اين سه مستند، در سال نود وپنج ساخته شده اند

خلاصه ای از فیلم ها را می گویید که با چه موضوعی ساخته شده اند؟

دو زن، در يك هم كناريِ پانزده ساله طي تمامي فصل هاي سال از گرگ و ميش صبح تا تاريكي شب، به دل جنگل وكوهپايه مي روند و بوته هاي وحشي خوردني را مي چينند و مي کَنند و در بهار و تابستان هم، در جلگه و دشت، ساقه هاي برنج را در مزارع ديگران نشا مي كنند و اين، راه گذران زندگي روزمره ي آن دوست؛ "اوليا" و "جان خانوم" هردو درجواني همسران خود را از دست داده اند و از آن پس، به تنهايي، معاش زندگي خود و فرزندان شان را برعهده گرفته اند.

در دريا درخانه ، كشتي بر ديوار"عاموعلي كه هنوز دلبسته  اما دلخسته ي نخل و ماهي و دريا و لنج و كشتي ست، روزگارش به حسرت اين ها سپري مي شود. او با همسرش در خانه اي كه گوشه هايي از حياط آن را برای فرزندانش ساخته، كنار آن ها زندگي مي كند و علی رغم ميل او و به اجبار، درخت هاي نخل خانه يكي بعد ديگري به اّره ي نخل  كَن( مُغ كن ) هاي دوره گرد سپرده شده اند. عاموعلي اگرچه چشم هاي بي سويي دارد، با برگ نخل و رنگ، بر سطح يك صفحه ي تخته اي، لنج ها، قايق ها وكشتي هايي را كه طي بيش از چهل سال ،روي آن ها به صيادي روزگار گذرانيده، همراه با تمامي جزييات نقاشي مي كند تا نوه ها و فرزندانش بدانند كه كار او چه بوده و چه مي كرده است.

اما در"جهله" مردم خطه ي هرمزگان، تا كمي پيش، براي نگهداري و خنك ماندن آب، در گرماي سوزان جنوب، از آن استفاده مي كرده اند. از جهله سازان، تنها، تني چند در ميناب مانده اند. امروزه از جهله، فقط براي خنك نگهداشتن آب استفاده نمي كنند، بلكه در برخي خانه ها، گل هاي كاغذي در آن مي گذارند.

جهله را در جاي ديگر هم به كار مي گيرند؛ از آن رو كه شكل اين ظرف سفالي ، مدوّر و ميان تهيست و بدنه اي نازك دارد، به عنوان نوعي از ادوات كوبه اي، به تنهايي ، با جهله هاي ديگر و يا درگروه سازهاي بندري نواخته مي  شود.

شما 3 فیلم امسال در بخش خارج از مسابقه دارید. آیا نمی شد این فیلم ها در بخش مسابقه شرکت کنند؟

سرمايه گذار و متولي ساخت اين سه مستند، مركز گسترش سينماي مستند و تجربي ست و طبيعي ست كه مالك و صاحب اختيار اين مستند ها، آن ها باشند. از آن ها سپاسگزارم كه رويكرد مرا در اجتناب از ورود به رقابت پذيرفتند و با نمايش جنبي آن موافقت كردند

شما می گویید خودتان نخواستید این 3 فیلم در بخش مسابقه باشد. این خیلی خوب است، چون وقتی یک فیلم به بخش مسابقه راه پیدا نمی کند او همه را مقصرمی داند از بازبین ها بگیرید تا ستاد جشنواره و دبیر جشنواره و... ولی اقلا اگه یک فیلم از شما هم در بخش مسابقه حضور داشت که رقابتی هم داشته باشد با فیلمسازهای جوان و هم دوره ای های شما خوب نبود؟ مثلا آقای سینایی، فرمان آرا و...هم با این همه تجربه و سن، باز فیلم هایشان را در بخش مسابقه شرکت می دهند؟

جشنواره ها، منتقدان، داوران و هر فرد و نهاد ديگر، مي توانند بخشي از طيف مخاطبان من باشند. اين ها ارجحيتي به يكديگر ندارند. مستندهاي من براي مخاطب ويژه اي ساخته نمي شود. هر كس یا نهادي كه آن ها را براي ديدن انتخاب مي كند، مخاطب آن است. من هيچ وقت مخاطب را به فرهيخته و غير فرهيخته دسته بندي نمي كنم. از سوي ديگر مگر كار مستند سازي، بازي شطرنج و فوتبال است كه امر رقابت و مسابقه در آن واجب الاجرا باشد؟ همكاران من چه جوان و چه غير جوان، رقباي من نيستند؛ آن ها هم دارند وظايف اجتماعي- فرهنگي شان را در قبال مخاطب انجام مي دهند.

این طور که شنیده ام شما 20 سال است که کارهای دیگر خود را تعطیل کرده اید و به ساخت مستند روی آوردید. چرا این کار را کردید؟ دنیای مستند چه چیزی دارد که شما را درگیر خود کرده؟

من نگفته ام كه كارهايم را تعطيل كرده ام. بيش از بيست سال است كه سمت و سوي زندگي كاري ام را به امر مستند سازي متمركز كرده ام. دليل آن واضح است؛ اين سرزمين آن قدر مطلب و خوراك دارد كه اگر صد مستندساز، صد سال بدوند، قادر به جمع كردن آن نيستند

فیلمهای مستند بیشتر در قالب اجتماعی ساخته می شود با موضوعی تلخ و یا پایانی تلخ؟ نگاه شما به سینمای مستند چیست؟

در حوزه ي مستندسازی، هيچ قالب از پيش پذيرفته اي وجود ندارد كه شما بر حسب آن كارتان را بكنيد. گستردگي موضوعات در اين حوزه، فراگير تمامي موضوعات حيات آدمي است. هرمستندسازي بنا به ذائقه و خرد خود، موضوعي را انتخاب مي كند و به زاويه اي از آن مي پردازد.

هزینه ساخت مستند چقدر تاثیر دارد برای ساخت یک مستند و آیا برگشت مالی برای سینمای مستند می تواند وجود داشته باشد؟

متأسفانه اين نكته، همان نقطه ي آشيل كار مستندسازي ست. وقتي شما تكليف تان در قبال كاري كه مي كنيد روشن نباشد و حمايت عادلانه اي از اين كار نشود به تدريج خودتان به حسب تجربه هاي ساليان، راه تان را پيدا مي كنيد. همآن طور كه من پيدا كرده ام

شما با این همه حضور در جشنواره های خارجی، سطح سینمای مستند ایران راچگونه می بینید؟ آیا سینمای مستند ما نیز می تواند جایزه اسکار بخش مستند را ببرد؟

قطعا"! اين جا، جاي آن نيست كه من بخواهم تجربه ها و شناخت خودم را از سال هايي كه در آنها حضور پيدا كرده ام بيان كنم، ولي اين را با اطمينان مي توانم بگويم كه ترديد در صحت و سلامت  رويكردهاي فرهنگي- سياسي قرين به اتفاق اين جشنواره ها، ترديد در صحت و سلامت نقش آن ها راهم به دنبال مي آورد. تازه، مگر بايد سمت و سوي كار ما را آن ها براي ما تعيين كنند؟

رابطه ما با حوزه های مستند سازي جهاني و مستندسازان جهان، مي تواند الزاما محدود به جشنواره ها نباشد. من با ده مستندساز شريف آشنا هستم، اما امكان رفت و آمدن شان به ايران به هر دليل موجه يا غير موجه مهيا نمي شود. بسياري از مستند سازان در جهان، توجهي به  جشنواره ها ندارند و دارند كارشان را مي كنند.