چهارشنبه 17 آذر 1395-23:6

در مناظره دوم لطف الله آجدانی و عباس سلیمی نمین مطرح شد:

سلیمی نمین: تجددطلبی در ایران بیمار زاده شد/ آجدانی: چرا تجددطلبی بیمار 150 سال عمر کرده است؟

گزارش قسمت دوم مناظره لطف الله اجدانی و عباس سلیمی نمین در شبکه 4/ سلیمی نمین: تجدد یعنی از خود تهی شدن. روشنفکر ما اگر بگوید غرب هر کاری را کرد درست است، قبول ندارم. تجددطلبی در ایران بیمار زاده شد - آجدانی: در این صورت که می گویید تجدد ما را بی هویت کرده، این تجدد بیمارگونه به قول شما، چرا 150 سال عمر کرده؟ چرا حتی جمهوری اسلامی نتوانسته این تجدد بیمار گونه به زعم شما را از بین ببرد؟ چهار دهه هست حکومت علما و روحانیون را داریم، چرا این تجدد بیمارگونه این همه در جمهوری اسلامی هم طالب دارد؟


 مازندنومه، سرویس سیاسی: پخش زنده قسمت دوم مناظره علمی بین لطف الله آجدانی -پژوهشگر تاریخ معاصر- و عباس سلیمی نمین -مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران- از ساعت 21 چهارشنبه، در برنامه "زاویه" شبکه 4 تلویزیون آغاز شد.

در این مناظره سلیمی نمین روی کلیدواژه «بیماری تجدد در ایران از بدو تولد» بسیار تاکید داشت و برخلاف تلاش های آجدانی، او سعی می کرد، مدار بحث از دوره پهلوی اول خارج نشود

سلیمی نمین معتقد بود در پشت تعبیر تجدد گرایی نوعی آمریت استعمارگونه نهفته و از همان ابتدا با انگیزه ی نفی هویت ملی و از خودبیگانگی و سراپا غربی شدن مطرح شد، اما آجدانی سعی کرد چنین دیدگاهی را تعدیل کند.

  تاریخدان مازندرانی بر این باور بود که اولین مواجه ایرانیان عصر قاجار با غرب، نوعی بازگشت و توجه به عقب ماندگی های انباشته ی جامعه بود که در تجدد راه حل هایی برای آن متصور می شد، هرچند اغلب نخبگان جامعه در این مواجهه دچار افراط و تفریط و یا غربگرای افراطی یا غرب ستیز افراطی شدند.

آجدانی با دیدگاه مبنی بر صبغه ی استعمارگونه ی تجددگرایی مخالفت کرد و آن را برخاسته از روح نیاز جامعه به تغییر و جبران عقب ماندگی دانست.!

 سلیمی نمین اما در مناظره چهارشنبه شب بارها تاکید کرد بحث تجددگرایی با بحث تعامل با مظاهر تمدن غربی از هم جداست و تجدد، هویت سوز است زیرا با آمریت استعمار همراه و از همان ابتدا هدفش تهی ساختن هویات و ارزش های ملی و غربزدگی بود.

وی بر اساس این تئوری، نقش استعمار انگلیس را پررنگ دانست و  این تهی سازی هویتی را انتقام  استعمار انگلیس از ضربات مهلکی دانست که از ملت ایران در عهد قاجار خورد.

 آجدانی نیز تصریح کرد که تجدد ابتدا به صورت ظهور مظاهر جدید تمدن غربی وارد کشور و نیاز به آن برای رفع عقب ماندگی احساس شد، اما موجی از غربگرایی به وجود آمد که غرب ستیزها حاصل واکنش به این غربگرایی بودند.

وی بر این باور بود که اصل مواجهه با تجدد غربی، سوای این افراط و تفریط ها، برای جامعۀ عقب مانده ی آن روز ایران لازم بود و تعاملاتی که در این مواجهه صورت گرفت، باعث جبران بسیاری از عقب ماندگی ها شد. حتی امروزه جمهوری اسلامی ایران از خیلی از مظاهر مثبت تمدن غربی مثل عقلانیت انتقادی، ذهن پرسشگر و همین حکومت مشروطۀ قانونی و جمهوری بهره برده است. به همین دلیل می‌توان با تفکیک تجدد غربی به امور مثبت و منفی، آن امور قابل تعامل و  مثبت را در فرهنگ خودی هضم کرد و بهره برد و در عین حال به هویت ملی هم پایبند بود.

بخش هایی از دیالوگ های مطرح شده در این مناظره را  در زیر بخوانید:

- آجدانی: چالش مهم برخی پیشروان تجددگرا در کشور ما شیفتگی بیش از حد برخی نخبگان به غرب بود.

-سلیمی نمین: شانیت و هویت ایران را رضا شاه با زورگویی و خشونت کامل زیر سئوال برد. ملت ما نسبت به داشته های خودش تحقیر شد.

- آجدانی: آقای سلیمی نمین پاسخ دهند که آیا تجدد غربی دستاوردهای مثبت داشته است یا خیر که ما در تعامل با آن ها در همین دوره یعنی جمهوری اسلامی داد و ستد داشته باشیم یا نه؟

-سلیمی نمین: روشن است که ما می توانیم با فیلتر و گزینش، از دستاوردهای غرب استفاده کنیم. تجدد در غرب بیمار متولد شده است.

- آجدانی: شما در دوره رضا شاه متوقف شده اید. ما نباید بر اساس تئوری همه یا هیچ، نگاه کنیم. دوره پهلوی اول هم ما دستاوردهای مثبت داشته ایم. دوره تجدد را باید در همه ادوار به خصوص 4 دهه اخیر بررسی کرد، نه فقط در دوره پهلوی. تاکید می کنم تجددگرایی در دوران پهلوی ویژگی های مثبتی هم داشت.

-سلیمی نمین: ما باید از ریشه ها بحث را شروع کنیم. بحث تجدد نباید فقط مربوط به چهار دهه اخیر باشد. در دوره رضاشاه لباس ها را پاره می کردند. بیگانگان با آوردن رضاخان از ایران انتقام گرفتند.

-آجدانی: در ابتدا تجدد را به عنوان یک نیاز نگریستند. شیفتگی ها و از خود بیگانگی هایی البته وجود داشت. در مقابل این واکنش افراطی، واکنش افراطی دیگری با عنوان غرب هراسی و تجددهراسی ایجاد شد. همان جور که از شیفتگی به غرب به غرب زدگی رسیدیم، بخشی از سنت گرایان در برابر غرب ایستادند. هر دو جریان در یک زمان شکل گرفته است. رساله شیخ و شوخ هم زمان هر دو جریان را بررسی کرده است. شما رساله شیخ و شوخ را خوانده اید؟

- سکوتِ سلیمی نمین

- آجدانی: این کتاب را خوانده اید؟

- سلیمی نمین: بعدا می گویم!

- آجدانی: بگویید خوانده اید تا مشخص و بر این مدار بحث را ادامه دهیم.

-سلیمی نمین: هم زمان که نمی شود دو جریان وجود داشته باشد. شما اهل علم هستید، این چه حرفیه که می زنید؟! یک پدیده با ضدش با هم زاییده نمی شود. اول تجددگرایی ایجاد شد، بعد جریان ضد آن و واکنش هایی علیه آن شکل گرفت.

- آجدانی: من هم زمانی تلاقی دو اندیشه منظورم بود. وگرنه یک فرد مکتب نرفته هم با توالی تاریخی آشناست. من حرفم این بود که واکنش ها نسبت به تجدد، بین موافقان و مخالفان با هم ایجاد شد. کلیت تجدد تجزیه پذیر و قابل تقسیم بندی به خوب و بد، ولی وجه غالب در تجدد مثبت است. ما در نظام کنونی جمهوری اسلامی هم خیلی از مظاهر مثبت تمدن غربی مثل عقلانیت انتقادی، ذهن پرسشگر و این گونه مدل ها را داریم. این ها دستاوردهای مثبت تجدد است و امام هم تاکید داشت که نقاط مثبت تجدد را از غرب اخذ کنیم. تجدد وجوه متکثری دارد. همواره باید بین رویه استعماری با رویه دانش و فضیلت غرب تفکیک قائل شد. وجوه سلطه گری در ماهیت تجددغرب نیست.

- سلیمی نمین: تجدد یعنی از خود تهی شدن. روشنفکر ما اگر بگوید غرب هر کاری را کرد درست است، قبول ندارم. تجددطلبی در ایران بیمار زاده شد. تجددطلبی چه فاجعه های برای ما به بار آورد. تجدد ما را از هویت مان خارج کرد. تجدد می گوید لباس و غذای ما قابل تفاخر نیست. در مهمانی های رژیم گذشته لباس و غذای غرب ترویج می شد.

-آجدانی: در این صورت که می گویید تجدد ما را بی هویت کرده، این تجدد بیمارگونه به قول شما، چرا 150 سال عمر کرده؟ چرا حتی جمهوری اسلامی نتوانسته این تجدد بیمار گونه به زعم شما را از بین ببرد؟ چهار دهه هست حکومت علما و روحانیون را داریم، چرا این تجدد بیمارگونه این همه در جمهوری اسلامی هم طالب دارد؟

-سلیمی نمین: ما علیه تجدد قیام کردیم. دیگر آن تجدد وجود ندارد. ما سلطه آمریکا را الان به چالش می کشیم. الان آمریکا ما را تهدید اصلی خود می داند. پس در این نظام هویت داریم و بی هویتی از بین رفت.

 - آجدانی: خدا رو شکر که بار منفی تجدد الان از بین رفته است!

سلیمی نمین وسط جمع بندی آجدانی وارد بحث شد و مجری اجازه نداد و خداحافظی کرد.

*مطلب مرتبط:

آجدانی: از قوانین مترقی عصر باستان دفاع می کنیم