جمعه 26 آذر 1395-8:30

یادداشت یک فعال دانشجویی از غرب مازندران

تشکیل استان جدید از مردم دردی را دوا نمی کند

واقعيت اين است كه ریشه و اصل مشكلات منطقه ما در غرب مازندران به طور مستقيم همين مسئولاني است كه خودمان به خاطر ديد بومي گرايي و هم قبيله اي بودن، از انها حمايت كرديم. با شرايط موجود و اين مسيری که طی می شود، با تشكيل استان جديد هيچ دردي از منطقه درمان نخواهد شد.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، ايمان اسلامي بين، فعال دانشجويي، ساکن نوشهر: بحث ايجاد استاني مجزا در مازندران، سال هاي زيادي است كه مطرح شده و دلايل اصلي آن هم برخي بي توجهي ها و كم توجهي هايي است كه بر مردم غرب  مازندران وارد شد.

در تقسيم بندي بودجه هاي عمراني، در استخدام ها و توزيع مسوليت هاي دولتي و قدرت ، همواره سهم غرب مازندران رعايت نشده است.

البته نارضايتي اصلي كه در عموم مردم وجود دارد، بعد مسافت با مركز استان است و متاسفانه ادارات شهرستاني اراده و قدرت لازم براي صدور برخي مجوزها را ندارند و گاه مردم شريف غرب مازندران بابت يك امضا بايد مسافت هاي طولاني و خطرات جاده اي را به جان خریده، در دالان هاي ادارات كل مركز استان سرگردان شوند.

نمی شود پاسخ عددي و رقمي ارائه داد که چه مقدار از سهم توسعه نيافتگي غرب مازندران، به دليل پهناور بودن استان  مازندران است. لیکن با قاطعیت می توان گفت علت عقب ماندگي و شكوفا نشدن استعدادهای غرب مازندران، وجود مسئولان بي انگيزه و غيرعلمي در منطقه است.

ما ياد گرفته ايم كه هميشه ضعف ها و ناكارامدي هاي خود را به گردن ديگران و دشمنان فرضي بيندازيم. پرسشی مطرح می کنم؛ این که بر فرض از فردا غرب مازندران يك استان جديد شود، مسئولان منطقه از این پس مي خواهند چه بهانه اي برای توسعه نیافتگی بياورند؟

از نظر من، غرب مازندران هيچ نيازي به بودجه هاي دولتي ندارد، بلكه خود مي تواند به تنهايي هزينه های پهنه ي شمال كشور را هم تامین کند؛ به شرطي كه مسئولان و مديران علمي و آشنا به تحقيقات روز و باانگیزه و خوش فكر انتخاب شوند كه متاسفانه كمتر اين گونه بوده است.

حتي انتخاب هايي هم كه توسط مردم منطقه انجام مي شود، بيشتر از روي مناسبت هاي قومي و قبيله اي است و با پارامترهاي استاندارد نیست.

اميدواريم در آينده شاهد تغيير اين روند باشيم و افرادي كه واقعا" اين خصوصيات را در خود مي بينند، وارد عرصه هاي انتخاباتي شوند، در غير اين صورت با ورود خود عرصه را بر نخبگان تنگ خواهند کرد.

دو انتخابات مهم را سال آینده پیش رو داریم. امیدمندیم با به صحنه آمدن احزاب و جريان هاي مختلف سياسي و ارائه ي ليست هاي انتخاباتي كارامد و برمبناي شايسته سالاري، چالش های غرب استان مرتفع شود. احزاب توجه داشته باشند که براي ادامه حيات و اعتبار خود مجبور و محكومند بهترين افراد را براي انتخاب شدن به مردم معرفي کنند.

در رابطه با سرمايه گذاري بخش خصوصي هم اعتقادم آن است كه در اين زمينه هم هر چقدر عقب مانده ایم، مسئوليت و دليل اول و آخر آن همان مدیران بي انگيزه و كارنابلد هستند. غرب مازندران اصلا نياز ندارد كه از سرمايه گذار خواهش و تمنا كند تا به اين منطقه نگاهي داشته باشد، بلكه برعكس سرمايه گذار اشتياق فراواني دارد كه وارد اين منطقه شود. اما يادمان نرود كه وظيفه ي سرمايه گذار فقط و فقط اين است كه منابع مالي خود را بياورد و نمي تواند كار مطالعاتي انجام دهد كه مثلا" در نوشهر چه زمينه اي آماده ي سرمايه گذاري است و در كلاردشت يا تنكابن و رامسر در چه زمينه اي مي تواند موفق باشد.

اين وظيفه ي مسئولان است كه طرح ها و زيرساخت ها و استعدادهاي منطقه براي سرمايه گذاري را در قالب پروپوزال يا كتابچه آماده کنند و سرمايه گذاران طبق همان طرح ها وارد منطقه شوند.

متاسفانه مسئولان غرب استان هميشه درگير روزمرگي و درجا زدن بوده اند و هميشه هم تمام تقصيرها را به مركزنشينان و مركز استان نسبت داده اند و به مردم واقعيت را نگفتند.

واقعيت اين است كه ریشه و اصل مشكلات منطقه ما در غرب مازندران به طور مستقيم همين مسئولاني است كه خودمان به خاطر ديد بومي گرايي و هم قبيله اي بودن، از انها حمايت كرديم. با شرايط موجود و اين مسيری که طی می شود، با تشكيل استان جديد هيچ دردي از منطقه درمان نخواهد شد.

* این یادداشت به بهانه ي جلوگيري از مراسم تشكيل استان مازندران غربی در هچيرود نگاشته شده است.