شنبه 18 دی 1395-10:2

معمای شاه ؛چیستی و چرایی آن؟

 شاید در بعضی از سکانس های سریال معمای شاه، موضوعی به فراموشی سپرده شده و یا بعضاً افراط و تفریطی در ساختار آن صورت گرفته باشد، اما باید بپذیریم سریال هایی که با رویکرد تاریخی ساخته می شوند مشکلات شان بیشتر و متفاوت تر از سریال های دیگر است.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، دکتر هادی ابراهیمی، مدرس دانشگاه:  سریال معمای شاه با ژانر تاریخی این شب ها از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران در حال پخش است. سریالی که زندگی محمد رضا شاه پهلوی را از زمان بازگشت از مصر، تا زمان مرگ به تصویر می کشد.

قرآن کریم در سوره آل عمران آیه 137 همواره دوران های گذشته را با زمان حاضر و زمان حاضر را با تاریخ و گذشته پیوند می دهد (قَد خَلَت مِن قَبلِکُم سُنَنُ فَسیروا فی الارضِ فانظُروا کَیفَ کانَ عاقبَهُ المکذِّبین هذا بیانُ للنّاسِ و هُدیً و موعِظهً لِلمُتَقین) خدای متعال در اقوام گذشته سنّت هایی داشته که هرگز جنبه اختصاصی نداشته و به صورت یک سلسله قوانین در مورد همه گذشتگان و آینده گان جاری شده است.

با مطالعه تاریخ ما به سنّت هایی مثل پیشرفت و تعالی مومنین و شکوفایی تمدن آنها و شکست و نابودی ملت های آلوده به گناه و بی ایمان پی می بریم تا قانون سعادت و سقوط جوامع را دریافت کنیم. لذا دستور قرآن به سیر و سفر است، سفری توام با مسیر معنوی و عبرت گیری تا منشاء تحول فکری باشد.

بلاشّک تاریخ و سرگذشت کشور ما نیز ممّلو از پند و عبرت است، بررسی تاریخ سیاسی دوران پهلوی از آن جهت در این سریال ارزشمند است که ما زمان حاضر را بهتر درک کنیم، تا به آنچه که بدان دست یافته ایم ارج گذاریم.

ملت ما و خصوصاً مسئولان کشور مسیر نفوذ بیگانگان و رقابت های آنان را در آن ایام در این سریال مرور می کنند تا نیاز نه شرقی و نه غربی را در عمق آن احساس کنیم.

مظلومیت تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و جایگاه هنر متعهد بیش از سه دهه از نهضت اسلامی حضرت امام خمینی (ره) علیه نظام حکومتی شاه و رفرم آمریکایی می گذرد، در این مدت چه در عرصه تولید فیلم و سریال و چه در حوزه تالیف کتاب، گام های خوبی برای روشن ساختن این نهضت، هدف، انگیزه و ره آوردهای آن برداشته شد و در اختیار افکار عمومی قرار گرفت، اما باید بپذیریم که این تلاش ها کافی نیست.

متاسفانه در طی سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی قلم های مسموم و ننگینی زیرکانه دست به کار تحریف و وارونه جلوه دادن اساس و دور نگهداشتن نسل معاصر و نسل های آینده از حقایق، اصول و مبانی این نهضت شده اند، توطئه نامریی و زیرکانه برای تحریف این نهضت از نظر تاریخی همچنان در جریان است و کوشش های خائنانه ای که سعی دارد نقش رهبری قائد بزرگ اسلام را در این نهضت نادیده بگیرد و نام پرصلابت حضرت امام را که در بردارنده حماسه ها و یادآور حرکت ها و خروش ها علیه ظلم و بیدادگری است، در فراموش خانه تاریخ مدفون کند.

اینجاست که تحریف، خلاف گویی، وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیت ها زنگ خطر را به صدا در می آورد و نشان می دهد که اگر فیلم سازان، هنرمندان، نویسندگان متعهد، نهادهای انقلابی خصوصاً رسانه ملی، سازمان سینمایی کشور، و مراکز آموزشی نظیر حوزه های علمیه و دانشگاهها در اندیشه به تصویر کشاندن و یا درج تاریخ انقلاب اسلامی به شکل صحیح و واقعی نباشند، فرصت طلبان و منفعت پیشگان وابسته به غرب و روشنفکری با کمال گستاخی و بی پروایی، به تحریف تاریخ انقلاب دست می زنند و می کوشند با دروغ پردازی ها، خلاف گویی ها و جعل واقعیت نسل جدید را از راه پرفروغ انقلاب اسلامی و خط واقعی حضرت امام (ره) باز بدارند و از ترویج و نشر اسلام انقلابی جلوگیری کنند.

متاسفانه در ادوار گذشته به دلیل کوتاهی و غفلت بعضاً مسیر تاریخ نگاری در انحصار مهره های سرسپرده و وابسته به غرب قرار گرفت. با شکستن قلم های آزاد و بایکوت کردن مورخان متعهّد و به راه انداختن جوّسازی ها و شایعه پراکنی ها آنها را از صحنه خارج کردند و تلاش های ناجوانمردانه ای به خارج دادند تا نوشته های آنان را پیرامون تاریخ سیاسی ایران نادرست و غیر آکادمیک جلوه دهند، خائن را خادم و خادم را خائن معرفی کردند و بر اساس این تحریف تاریخی شجرة میرزا ملکم خان و جیره خواران و وابستگان به مکتب فراماسونری و وابسته به جریان روشنفکری غربی سال های زیادی تعزیه گردان و کارگزار صحنه های سیاسی در ایران بودند.

کارگردانی سریال و پشتوانه ارزشمند پژوهشی

در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سریال های تاریخی خوبی در سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شد؛ نظیر سربداران، بوعلی سینا، امیرکبیر، میرزاخان جنگلی، پهلوانان نمی میرند، روزی روزگاری، تفنگ سرپر، روزگار قریب و مانند این ها؛ لیکن سریال معمای شاه یک روایت تاریخی با نگاه درآماتیک است به مثابه سریال سربداران.

به نظر نگارنده ضمن اینکه برخی از نقدهای دلسوزانه را باید پذیرفت، با کمال تاسف در روزهای گذشته عده ای از عزیزان در مسیر نقد سریال از جاده انصاف و عدل خارج شدند، هر چند عوامل اجرایی سریال تا به این لحظه تمام تلاش شان را در جهت حفظ جنبه های ساختاری سریال، تطابق های تاریخی و شکل روایی آن انجام داده اند.

البته شاید در بعضی از سکانس ها موضوعی به فراموشی سپرده شده و یا بعضاً افراط و تفریطی در ساختار آن صورت گرفته باشد، اما باید بپذیریم سریال هایی که با رویکرد تاریخی ساخته می شوند مشکلات شان بیشتر و متفاوت تر از سریال های دیگر است، چرا که این برنامه ها از حساسیت بالایی برخوردارند.

سنگینی کار گریم، طراحی لباس و لوکشین و غیره موضوع دیگری است که باید به آن اشاره کرد. نیز شخصیت پردازی در سریال که به لحاظ محتوایی این دشواری ها به شخصیت های تاریخی هم بر می گردد.

بیش از 80 بازیگر اصلی، 540 بازیگر فرعی و حضور بیش از 560 نفر از عوامل سینما و تلویزیون کشورمان در این کار اهمیت و تاثیر گذاری آن را بیشتر می کند؛ بازیگرانی که در اجرای نقش خود باید به شخصیت واقعی که از آن فرد در تاریخ ثبت شده است نزدیک شوند.

ما باید این نکته مهم را در یک اثر تاریخی بپذیریم که شخصیت ها باید در دل تاریخ کار کنند و کارشان مثل سریال های غیر تاریخی در آپارتمان و یا یک ساختمان ویلایی نیست.

بحث دیگر مستند بودن سریال های تاریخی با واقعیت است، و ارزش کار زمانی مفهوم پیدا می کند که دارای پشتوانه تحقیقی و پژوهشی ارزشمندی باشد. در سریال معمای شاه از اسنادی بسیار و بیش از 150 عنوان کتاب استفاده شده است و این به دلیل حساسیت بالای کار است.

از مشاور پژوهشی و تاریخی آن یعنی استاد حقانی که خودش در جریان شناسی تاریخ سیاسی ایران صاحب نظر و دارای مقالات و تالیفات زیادی هم در این عرصه است، باید نام برد که صبورانه و دلسوزانه همراه با مستندات و استدلالات کافی به برخی از شبهات و انتقادات پاسخ داد.

سریال معمای شاه و تداوم نظریه انقلاب اسلامی

به نظر نگارنده به تصویر کشاندن تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی و نهضت تاریخی امام (ره) در این سریال به دور از روش ها و منش های فراماسونری، ناسیونالیستی، مارکسیستی و لیبرالیستی نقطه عطف سریال محسوب می شود.

آنجایی که عوامل تهیه سریال با توجه به ماهیت نهضت اسلامی تلاش می کنند در سکانس ها و بخش های مختلف نقش راهبردی اسلام، عالمان اسلامی و جانفشانی ها و حماسه آفرینی های ملت بزرگ ایران را در پیدایش نهضت اسلامی پررنگ تر نشان دهند، چرا که اگر اراده عمومی غالب تحلیل های مربوط به نظریه های انقلاب در گفتمان های رسمی تفکّر مدرنیته، معطوف به اراده جبری است.

یا اگر در گفتمان های رسمی غرب شناخت انقلاب از طریق شناخت علل و عوامل مادی و تحت تاثیر روابط تولیدی است و نظریه پردازان آن از مارکس، برینتون، دورکهایم و اسکاچ پل و غیره در تحلیل های خود برای تبیین پدیده انقلاب از آن بهره گیری کردند و توجه چندانی به باورها اعتقادات و ارزش های انسانی ندارند و با فرضیه های توهمّی خود دین را افیون ملت ها و اساساً انقلاب را متعلق به تفکر مدرن دانسته، به صراحت اعلام می کنند که از دل باورهای مذهبی چیزی به نام انقلاب ظهور نخواهد کرد، یعنی اگر در معرفت سیاسی غرب پدیده هایی چون انقلاب، اصلاحات، مردم سالاری، تجدّد و ترقّی، دگرگونی های اجتماعی و غیره تحت تاثیر الگوهای غربی است؛ اما اولین قاعده حاکم بر اندیشه سیاسی حضرت امام (ره)، شالوده شکنی سیطرة تعاریف غربی به این مفاهیم سیاسی است.

این موضوع بیانگر آن است که تفسیر امام (ره) از مفهوم انقلاب با تفاسیر رسمی غالب بر گفتمان های غربی در تضّاد است، همچنان که در این سریال تا به این لحظه این مهم به خوبی نشان داده شده است و آن خاستگاه فکری انقلاب اسلامی است. بر خلاف بسیاری از انقلاب ها نظیر فرانسه، روسیه و چین که تحت تاثیر مطلق اندیشه های چپ و یا راست مدرنیته بودند یعنی یا تمایلات مارکسیستی داشتند یا سوسیالستی، خاستگاه فکری انقلاب اسلامی ما مذهب تشییع است.

خلاصه اینکه سریال معمای شاه در پی آن است که انقلاب اسلامی را به عنوان یک گفتمان جدید طرح کند و این حقیقتی است در تاریخ معاصر کشورمان و نظام بین الملل که باید به دور از عصیبت های غیر منطقی، غیر عقلانی و غیر تاریخی آن را درک کرد.