چهارشنبه 13 بهمن 1395-8:46

بیا فالت بگیرم!

گزارشی از دنیای رمال ها/ قهوه ام را می نوشم و سعی می کنم تا مطابق دستورش عمل کنم. فنجان قهوه ام را بر می دارد و کمی از خصوصیات روحی ام می گوید، از درختی که در فالم افتاده به تعبیر فراوانی، پیروزی در بازی و موارد دیگری که به هر پسر جوانی در سن و سال من می خورد، بعد هم کمی از آینده ام حرف زد...


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، رضاشریعتی: یکی از اندوه های زندگی دیدن افرادی است که برای امرار معاش به هر روشی دست می زنند و به دنبال افرادی می گردند که برای فرار از این روزمرگی به جملات امیدوار کننده در مورد آینده گوش می سپارند و دل خوش می کنند؛ «رمال ها!. »

*به صرف فال قهوه

روبه روی میدان شهدای ساری نشسته است و با قناری در قفسش عابران پیاده را نظاره می کند تا شاید یکی از آنها فالی را از او خریداری کند.

ابتدا گمان می برد مامورم. کمی مکث می کند؛ زمانی که اطمینان می یابد مامور نیستم -به شرط آنکه پیش پرداخت بدهم و شماره تلفن نخواهم- می پذیرد تا در یکی از کافی شاپ های ساری در ساعت 16 همان روز برایم فال قهوه بگیرد. می گوید طالع بینی و فال قهوه پانزده تا بیست دقیقه زمان می برد. از علاقه مردم به شنیدن حرف های امیدوار کننده حرف می زد.

زنی حدودا 42 ساله که می گوید اسمش اختر است. علاوه بر فال حافظ، فال قهوه می گیرد و کف بینی هم می داند؛ اما برای آقایان فال نمی گیرد.

از تفاوت قیمت ها می گوید و عنوان می کند: «قیمت ها متفاوت است. بستگی به نوع فال، طالع بینی و مانند این ها دارد، ولی قیمت انواع فال تا بیست هزار تومان و طالع بینی تا پانزده هزار تومان می رسد. البته تعداد سوال های طرف مقابل هم روی قیمت تاثیر می گذارد.

لهجه اش به مازندرانی ها نمی خورد. می گوید: دوره گرد هستم، افراد را فقط یک بار می بینیم و اگر هم بخواهند نمی توانند به راحتی من را پیدا کنند. این موضوع به خواست خودم برای تامین امنیتم است. به تمام شهرها هم می روم.

سعی دارد کارش را توجیه کند، می گوید: وقتی میزان کمی از طالع مردم را برای شان توضیح دادم، باور می کنند، البته باید اعتقاد به این کارها داشته باشی و گرنه فایده ندارد و فقط وقت من تلف می شود.

*چگونه فال می گیرم؟

از طریقه گرفتن فال قهوه می گوید: مقداری قهوه خیلی ریز را داخل آب داغ می جوشانم. کمی از آبش خورده شده و ته مانده آن را که نباید زیاد غلیظ باشد، داخل نعلبکی صاف، تمیز و خشک ریخته و برای پراکنده شدن ته قهوه به همه جای نعلبکی چند بار در جهات مختلف تکان داده می شود. برای آشکار شدن اشکال هم در جهات مختلف تکان داده می شود.

اختر ادامه می دهد: بعد از آماده کردن قهوه، نعلبکی را جلوی خودم می گیرم، در ذهن خود خطی از راست به چپ که از وسط نعلبکی بگذرد می کشم و به همین ترتیب خطی خیالی از بالا به پایین طوری کشیده می شود که نقطه تقاطع این دو خط درست وسط نعلبکی باشد. با نگاه کردن اشکال بالا و پایین خط، معنای آنها مشخص می شود.

 این فال گیر دوره گرد ادامه می دهد: در اذهان مردم متهمم به دغل کاری هستیم، حالا قهوه ات را بنوش!

قهوه ام را می نوشم و سعی می کنم تا مطابق دستورش عمل کنم. فنجان قهوه ام را بر می دارد و کمی از خصوصیات روحی ام می گوید، از درختی که در فالم افتاده به تعبیر فراوانی، پیروزی در بازی و موارد دیگری که به هر پسر جوانی در سن و سال من می خورد، بعد هم کمی از آینده ام حرف زد.

سپس کف بینی مهمانم می کند و می گوید: به تو می خوره بیست و هشت سالت باشی. متاهلی یا دلت جایی گیر کرده است. اول اسم طرف هم ط داره. مامانتم عمرشو داده به شما. پدرتم نگرانته!

به کاهدان زده بود! بیست و دو ساله، مادرم هم زنده است. مجردم و خوب طبیعی است میان کلی گویی ها یکی دو موردش به من بخورد.
 
*دعای مهر و محبت

روزی دیگر با دختر دانشجویی صحبت کردم. او با بیان اینکه به یکی از هم کلاسی‌هایش علاقه داشته و برای جلب توجه آن نزد زن دعا نویس و فال قهوه رفته بود، اذعان کرد: اول به خانمی که ادعا می‌کردند در فال قهوه تبحر خاصی دارد مراجعه کردم. بعد آن خانم مرا به یک دعانویس معرفی کرد تا از او دعایی بگیرم. مراجعه کردم و او ادعا کرد برای تهیه دعای جلب توجه معشوق باید هر روز تخم مرغ آتش بزنم تا آن شخص به سمت من بیاید.

این دانشجو در ادامه با اشاره به اینکه در مرحله دوم، دعای مخصوص را باید با دادن مبلغ یک میلیون تومان دریافت می‌کردم، خاطرنشان کرد: دعانویس ادعا کرد دعا را روی یک صفحه مرغوب و جادویی فلزی حک کرده است و باید آن دعا را در آب یا چای یا شربت بزنم و به خورد آن پسر بدهم.

*خرافه گری محصول فالگیرها

یک کارشناس ارشد جامعه شناسی در گفتگو با ما با بیان اینکه اکثر فالگیرها برای شروع کار خود هیچ سرمایه‌ای نیاز ندارند، مالیات نمی‌دهند و اشتغالی ایجاد نمی‌کنند، می گوید: این ها کالایی را که به جامعه می دهند، خرافه گری و دوری از واقعیت است.

مهدی محمدپور ادامه می دهد :اکثر زنان فالگیر، از همسر خود جدا شدند و سرپرست خانوار هستند، نبود شغل مناسب برای امرار معاش و نبود بیمه‌ها و حمایت های لازم در چنین شرایطی، آن‌ها را وا داشته تا برای امرار معاش به این کار دست بزنند.

او  تصریح کرد: بیشتر فالگیر ها با بیان آینده ای شیرین و خوشایند به مخاطب خود، آنان را جذب می کنند، در حالی که ادعاهای فالگیر نوعی جهل فروشی به افراد است.

این مدرس دانشگاه گفت : کسانی که در جامعه این طیف قضایا را دنبال می کنند از واقعیات زندگی فراری و به جای تفکر و ارائه راه حل هایی منطقی برای رفع مشکلات خود به دنبال خرافه گری هستند که هیچ نتیجه مثبتی را دریافت نخواند کرد.

*مطلب مرتبط:

ورق می خوای یا تاروت؟