شنبه 5 فروردين 1396-11:7

دو تفکر در انتخابات شورای شهر؛

ساری آزاران و ساری مداران

شهروندان می توانند از خود سئوال کنند از بین  این همه مشتاقان شعاردهنده برای پیشرفت و توسعه استانداراد شهر چه کسانی واجد شرایط منطقی برای کمیسیون ها ی شورا ی شهر، قابل، بالغ، متخصص، متعهد و در نهایت موفق هستند؟ چه کسانی دانسته و یا نادانسته، آگاه و ناآگاه در شورای شهر در خدمت همه شهروندان هستند و برای همه، خدمتگذاری می کنند؟ چه کسانی فقط کارچاق کن نزدیکان، دوستان، اطرافیان، هم قوم و هم حزب را سرلوحه کار خود قرار می دهند؟ چه کسانی ساری آزار هستند و چه کسانی ساری مدار؟


 مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، آناهیتا طبری ساروی: پرسش اساسی این است: آیا ما درشهر گم شده ایم؟ آیا شهر بزک می شود یا آباد؟ آبادانی دیار خود را به دست چه کسانی بسپاریم؟

حدود دو ماه به وصل مردم به صندوق های رای شورای شهر ۹۶ مانده است. تجارب دور و نزدیک کشورهای توسعه یافته و عقب مانده حکایت از آن دارد که اگر مردم تفویض اختیار دقیق تری نسبت به نمایندگان شان در شورای شهر داشته باشند و در چیدمان افراد منتخب، آینده نگری بهتری جدای نفع شخصی، گروهی، قومی و جناحی را مد نظر قرار دهند، قطعا طعم رشد و توسعه متوازن و پایدار را در زندگی فردی و دسته جمعی شهر خواهند چشید. در غیراین صورت نگاه سطحی، شخصی و بی توجهی به مقوله انتخاب تک تک افراد برای ورود به شورای شهر نتیجه ای جز هرج و مرج در ساخت و سازهای شهری، درهم تنیدگی غیر متوازن توسعه شهر، رشد و افزایش مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نخواهد داشت.

اکنون که در ابتدای سال جدید قرار گرفته ایم فرهیختگان، صاحب نظران و تک تک شهروندان می توانند در صله ارحام، دید و بازدید خانه به خانه و در لابلای گپ و گفت عیدانه این سئوال را مطرح کنند که مدیریت شهری را به دست چه کسانی به امانت بسپاریم تا پس از چهار سال نتیجه ای مطلوب در رشد و توسعه شهر برای مردم به ارمغان آورده شود؟

سوال و پرسش هایی که رای دهندگان را به فکر وادار کند تا ورای رای قبیله ای، قومی، فامیلی، صنفی و مانند این ها به تاثیر معکوس و مضار ورود افراد نابلد و ناآگاه از پیچیدگی های معضلات مبلمان و نگاه تک بعدی به زندگی شهری، تقسیم و تقویم خرج کرد ها و بودجه های شهری، به موقع دریافت نکردن منابع مالی از مبادی بودجه های ملی در بزنگاه ها، استفاده از پتانسیل درآمد ی صنعت گردشگری و توریسم، سهم ترانزیت دریا از مبادلات تجاری، دقت در صدور مجوز برای ساخت و ساز و ایجاد پایگاه هوشمند در جلوگیری از ساخت و سازهای بی رویه و بلند مرتبه سازی به صرف راه بنداز و جابنداز دقت و توجه شود.

اساسا سوالات زیادی را در بازدید عیدانه می شود رد و بدل کرد تا با فربگی، حلاجی و دقت مضاعف افرادی را انتخاب کنیم و کرسی مدیریت شهری را به دستان شان بسپاریم که پس از چهارسال منتج به شهری آرام، توسعه یافته، منضبط، خلاق، شاد، مهربان، متوازن، کم ترافیک، مهمان پذیر، پر از جاذبه های گردشگری، دارای مراکز تفریحی توریسم پذیر، جذاب و در یک کلام توسعه یافته به معنای واقعی شود.

بخشی از سوال هایی که می شود دراین ایام مطرح کرد:

-در چهار سال گذشته، پنج کار زیر بنایی شورای شهر را نام ببرید که به توسعه متوازن شهر کمک کرده باشد؟

-در کمیسیون ماده صد به جز دادن مجوزهای روزمره و کار چاق کنی، چه علاجی برای جلوگیری از ساخت و سازه های بلند مرتبه بدون امکانات و پارکینگ و بی ضابطه، کدام ارجحیت برای شهری مدرن و استاندارد در نظر گرفته شده است؟

-چرا مرکز استان مازندران هر روز بی ضابطه توسعه می یابد اما اثری از آبادانی متوازن و حل گره های روزهای سخت و متلاطم و بحرانی دیده نمی شود؟

-چرا شورای شهر برای بزک کردن جلوی عمارت شهرداری (ساری) مبلغ هنگفت هزینه می کند؟ به عنوان مثال پرنده ای را به مبلغ نزدیک به 50 میلیون تومان خریداری و نصب و برای تامین و نگهداری ماهانه مبلغ زیادی را پرداخت می کند، اما اعضای شورا در کمسیسیون ها از این اسراف و تبذیر اظهار بی اطلاعی می کند؟

گفته می شود مبلغ چهل و نه میلیون تومان رقمی است که نیاز به مصوبه شورا ندارد که اگر به پنجاه میلیون برسد اجبارا به مصوبه نیاز دارد، این دور زدن های سر قانون چه وجهی دارد؟

نصب تابلوهای مشکی گلدار چه صحنه آرایی و زیبا شناختی را رقم زده است که در خیابان های اصلی شهر در تمام سال صدها میلیون تومان خرج از روی جیب مردم و تصویری دلهره آور بر روی اعصاب و چشم های شهروندان ایجاد می کند؟

-پادگان شهر ساری که آزاد شد همه شهروندان آرزو داشتند مدتی را بکر و دست نخورده در درونش بچرخند و هر شهروند ساروی داخل آن عکس یادگاری بگیرد و خاطره ای برجای بگذارد، چرا همان روز اول افتتاح به جای کم کردن ساختمان ها، متاسفانه به دلیل منافع مادی و شخصی و گروهی، افق دیدمان را فراخ تر نکردیم و ساختمان روی ساختمان برآن بنا نهادیم که اکنون کارکرد پارک، محل تفریح و چشم نوازی خود را عملا از دست داده است؟

این پادگان با سردر بی مسما به جهت زاویه دید و بصری در مکانی که منطقه وسیع ندارد و بارگذاری انبوه ساختمان های جدید و قدیم، به هیچ عنوان برای شهروندان قابلیت مناسب گشت و گذار، تفریح وانبساط خاطرایجاد نمی کند و شورای شهر چرا از این اهمال کاری مادی و معنوی جلوگیری و درایت نکرده است؟

-در میدان خزر ایجاد پل ها بدون مطالعه سطح و زیر گذر، آن را چنان دچار مشکلاتی کرده است که هر بیننده تازه وارد یا آشنا به مسائل فنی و راه سازی و سازه را دچار تعجب می کند! نه تنها بارترافیکی کم نشده بلکه بر بار مشکلات ترافیکی بیش از پیش بر آن افزوده است. اکنون ساختمان های اطراف میدان، هر شب با عبور وسایل نقلیه سنگین دچار لرزش شدید می شود و ترس و دلهره کابوسی شده برای خانواده های اطراف میدان. چرا شورای شهر به درایت و دقت بر روند کار مدیریت نکرده است؟

-طرح پرطمطراق ودهان پرکن از پارک ملل تا سکوتپه در چه مرحله ای است و آیا شورای شهر برای دریافت بودجه ملی آن اقدام کرده است؟

-پل معلق رودخانه تجن ساری که از وعده های پررنگ و لعاب دوران انتخابات شورای شهری ها بوده است در چه مرحله ای قرار دارد؟ آیا شورای شهربر روند پرونده مالی آن نظارت دقیق دارد؟

-چرا شورای شهر برای پروژه ملی و استانی کمربندی سه راه جویبار از بودجه شهری و جیب مردم بدون دریافت بودجه از دستگاه های مربوطه استانی امثال راه و شهر سازی اقدام و هزینه کرده است؟

-خروج آب کانال های اطراف میدان در هنگام باران های موسمی و شدید با توجه به زیر گذر نافرم عملا دچار مشکلات فنی عدیده است. وقتی پایه های پل برای سطح در نظر گرفته شده خالی کردن زیر ستون ها و رفتن به زیر سطح چه عواقبی و خطراتی را تحمیل می کند؟

-چرا در پروژه های شورای شهر ساری به تعداد انگشت شمار پیمانکار نورچشمی دخیل و سهیم اند و خیل فراوان پیمان کاران قابل و کاربلد که رزومه فعالیت شان در سراسر کشور زبانزد و مورد توجه است، در شهر سازی شورای شهر راهی ندارند و اعتنایی به آنان نشده است؟

-چرا شورای شهر در ساری از درخت نارنج به چنار کاری مشغول می شود؟ چنار که نمی تواند با اقلیم ساری سازگاری داشته باشد، اما نارنج هم هویت شهرساری است و هم زیبایی خاص به شهر می بخشد. چرا در درخت کاری، شورای شهر دقت، نظارت و کارشناسی را مورد توجه قرار نمی دهد و بی اعتنا از کنارش رد می شود؟

-در پسماند شهری چقدرعذاب آور است که شورای شهر نمی داند دپوی ضایعات زباله و دفن آن به روش فعلی منسوخ شده است و اکنون راه کارهای بهتر، روان تر، کم هزینه تررا می شود برای مهار ضایعات برپا کرد و اتفاقا می توان از این طلای کثیف شهری بهتر و مفید تربهره برد.

چرا شورای شهر هوشمندی آن را ندارد که به خرج کردن میلیاردی در این امر تن می دهد و چرا با دفن زباله ها به صورت غیر استاندارد موجب آلودگی در نسخ و رسوخ در سفره های زیر زمینی و نابودی منابع نسل آینده شده و به این مهم، از خطرات زیست محیطی، حساس و دانا نیست؟

-اسم زیبا و عاطفه انگیز دروازه بابل چه مشکلی داشت که در شورای شهر آن را حذف و به جایش ابن شهر آشوب گذاشته شد؟ تاریخ مهاجر بودن این عالم را تائید می کند و پسوند ساروی بر انتهای آن کمکی به این امر نمی کند.

-نام زیبای بومی و محلی و حتی کشوری تجن چه مضاری داشت که نام بی قاعده و تکراری و تبلیغ شده ملل را بر رودخانه پرسابقه تجن و پارک تجن می گذارند؟ چرا شورای شهر به این نامگذاری های بومی حساس نیست؟

-چرا شورای شهر در معامله و واسطه گری و آسمان فروشی امثال پاساژعلاالدین در خیابان انقلاب که زمین شهرداری را در واسطه گری به تاراج دادند و هوا را بر کوچه شش متری به هم بافتند و همچنین درپول خواری زمین و مرتبه سازی زندان ساری سر مردم کلاه گذاشتند تا جیب های یک عده پر شود، واکنش نشان نداد؟

-بدهی میلیاردی که در شهرداری به جا مانده شده است تاوانش را مردم باید بدهند؟ چرا شورای شهر که وکالت مردم را داراست دم فرو برنمی آورد و نمی گوید چه آواری بر مردم حادث شده است؟

-موش ها در ساری رژه می روند! موش ها در ساری افکار پلیدشان را ریزریز به خورد شهر می دهند! موش ها در ساری منابع را می مکند! موش ها در ساری فرصت ها را نابود می کنند! موش ها در ساری از شهری در تراز شیراز، اصفهان و تبریز ذره ذره آن را به شهری بی هویت، بزک کرده، نافرم، ناجور، غیر استاندارد و گسترشی بی معنا بدون الگو، بی چارچوب، بدسرپرست، ولنگار، هرج و مرج پذیر وعاطل و بی عار تبدیل کرده اند.

آیا شهر به زخم هایی که به آن می زنند نباید حساس باشد؟ آیا شهر به جولانی که در آن می دهند نباید واکنش نشان بدهد؟ شهروندان می توانند از خود سئوال کنند از میان این همه مشتاقان شعاردهنده برای پیشرفت و توسعه استانداراد شهر چه کسانی واجد شرایط منطقی برای کمیسیون ها ی شورا ی شهر، قابل، بالغ، متخصص، متعهد و در نهایت موفق هستند؟

به قول بزرگی چه کسانی دانسته و یا نادانسته، آگاه و ناآگاه در شورای شهر در خدمت همه شهروندان هستند و برای همه، خدمتگذاری می کنند؟ چه کسانی فقط کارچاق کن نزدیکان، دوستان، اطرافیان، هم قوم و هم حزب را سرلوحه کار خود قرار می دهند؟

چه کسانی ساری آزار هستند و چه کسانی ساری مدار؟ می شود مرکزی بسازند برای قرآن و در باب خدمت به قرآن حریم پیاده رو و خلاف قانون شهرسازی چند طبقه غیر قانونی برج و بارو برای آن علم کنند و شهر را بی قواره و بدترکیب نشان بدهند!

می شود برای فرزند وبرادر زاده خود دهها پروژه بدون هیچ تشریفاتی چاق کنند! آیا در کارنامه شان جز کارچاق کنی و برج و بارو سازی و قدردانی و تشکر از خود با بنر بازی در خیابان های شهر کاری در رزومه خود در این چند سال در شورای شهر دارند؟

اکنون شهروندان گرامی عنان تصمیم و اختیار در دستان شماست. می توانید یکبار دیگر شهر را به شورای هوشمند، آگاه ، غیرقابل تسخیر مادی و معامله گر بسپارید و تضمین، آبادانی و توسعه پایدار همه جانبه شهر را به نسل حاضر و نسل آینده به ارمغان بیاورید و یا گونه های دور هم نشینی به اسم شورای کم خاصیت معامله گر، کوته بین کم سواد، ناوارد وغیر متخصص، بی عیاراز دلسوزی برای مردم، پرتوقع و فراموشکارو خودخواه اما وعده های خیالی و توخالی قبل و بعد انتخابات را به کرسی های تصمیم گیر شهر حواله دهید!

تصمیم و اندیشه و تک تک رای شما هویت امروز و فردای بوم زیست شهرتان را رقم خواهد زد و شهر را به به نابودی و یا آبادانی سوق خواهد داد. بیائید با دقت درانتخاب درست، آسایش وآسودگی را برای شهرمان به ارمغان بیاوریم.