يکشنبه 10 ارديبهشت 1396-8:33

ضرورت تشویق تولیدکنندگان برای حمایت از کارگران

یادداشت مهندس مرتضی بابایی لولتی به مناسبت هفته کارگر/ نبود امنیت شغلی نیز دغدغه ای است که بر قلب رنجور، تن خسته و دست پینه بسته کارگران زخم وارد کرده است. 90 درصد کارگران قراردادی هستند و دستمزد حداقلی دارند. قراردادهای سفید امضا آفتی است که قصد رخت بستن از قشر کارگری ندارد، در واقع این نوع قراردادها ظلم به کارگر است.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، مهندس مرتضی بابایی لولتی: سطح پایین دست مزدها و حقوق کارگران موجب شده تا رکود حاکم بر اقتصاد کشور فشار بیشتری بر پیکره جامعه کارگری تحمیل کند.

متوسط هزینه یک خانواده 5 نفره یک میلیون و 800 هزار تومان است در صورتی که متوسط درآمد جامعه کارگری یک میلیون و 300 هزار تومان است، این حقوق و دست مزد پایین نمی تواند جواب گوی هزینه های خانواده جامعه کارگری باشد. کارگر که قشر آسیب پذیر جامعه است چگونه می تواند با این سطح دستمزد به زندگی ادامه دهد و شرمنده خانواده اش نشود؟

هرچند وضعیت ناخوشایند کارگرها تفاوتی با وضعیت کارفرمایان نمی کند، تحریم تحمیلی بر کشور تولید و اشتغال داخلی را با تهدید مواجه کرده است و موجب شده تا تولیدکننده و کارگر ایرانی هر دو متضرر این کارزار ناجوانمردانه باشند. اما در این جدال نابرابر، کارگران مغلوب اصلی عرصه هستند.متاسفانه واحدهای تولیدی برای کاهش هزینه های جاری راهی جز اخراج کارگران نمی یابند و امروز به جایی رسیدیم که شاهد اخراج کارگران هستیم.

نبود امنیت شغلی نیز دغدغه ای است که بر قلب رنجور، تن خسته و دست پینه بسته کارگران زخم وارد کرده است. 90 درصد کارگران قراردادی هستند و دستمزد حداقلی دارند. قراردادهای سفید امضا آفتی است که قصد رخت بستن از قشر کارگری ندارد، در واقع این نوع قراردادها ظلم به کارگر است.

دولت باید در این کارگزار نقش پدر را ایفا کند و بداند دو قشر تولیدکننده و کارگر محق هستند، دولت باید جانب هر دو قشر را بگیرد چون عدم حمایت از هر کدام موجب ضرر دیگری می شود.

اگر دولت جانب کارگران را بگیرد و در حمایت از تولید ضعیف عمل کند، تولیدکننده در پرداخت هزینه ها ناتوان شده و کار دوباره به اخراج کارگران منتهی می شود.

دولت می تواند در حوزه بیمه تسهیلی ایجاد کند به گونه ای که در صورت افزایش حقوق کارگر، حق بیمه پرداختی کارگران کمتر شود.تحقق این مهم موجب علاقمندی کارفرما به جذب بیشتر کارگران برای افزایش تولید می شود.

از طرفی تولیدکننده چون به آینده اقتصادی اعتماد ندارد از ترس ایجاد مشکلات در آینده با کارگران قرارداد موقت می بندد تا در صورت بروز مشکلات و فائق نیامدن بر آن بتواند راحت تر عذر کارگران خود را بخواهد. قراردادهای موقت امنیت شغلی کارگران را به خطر انداخته به گونه ای که تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی کارگران شده است.

کارگران را باید دریافت و دانست آن ها مردان بی ادعایی هستند که در این جنگ نابرابر اقتصادی همچون سرباز، پیشقراول جبهه اصلی هستند، به زخم انان مرحم بزنیم و خستگی را از تنشان برهانیم.