دوشنبه 25 ارديبهشت 1396-8:44

یادداشتی از عضو هیات علمی دانشگاه مازندران

در ستایش اعتدال گرایی

دکتر محمد تقی قزلسفلی: ستایش و حمایت گسترده از اعتدال گرایی، جایگزین مناسبی برای گفتمان رادیکالی است که اگر با رادیکالیسم خشونت طلب جهانی همسو شود، برای دوا و بقای فرهنگ و تمدن ایران و جهان جبران ناپذیر است.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، محمدتقی قزلسفلی، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران: اندیشه حکومت باید اندیشه اعتدال باشد، خیر سیاسی همچون خیر معنوی، همیشه مابین دونهایت افراط و تفریط واقع شده است. مونتسکیو

اگر این روزها نگاهی از سر کنجکاوی و تامل بر عرصه گفتمان های سیای حاضر در انتخابات داشته باشیم متوجه می شویم کسانی که در جامعه در پی مدیریت مهم‌ترین قوه حکومتی یعنی ریاست جمهوری اند، به مفاهیم و ارزش ها و یا خیرهای بنیادینی چون عدالت اجتماعی، ضرورت برابری اقتصادی و سیاسی، واقع بینی و مشی اعتدال و عقلانیت  سیاسی متوسل می شوند. در میان این واژه های نظرگیر مشی اعتدال گرایی و ضرورت بهره مندی از خرد سیاسی برجستگی و اهمیت خاص دارد.

گفتمان اعتدال گرایی بخت و امکان بی رقیبی است که ساحت امر سیاسی ایران در فرصت ناشی از انتخابات سرنوشت سال سال 1392 به همت رشد و آگاهی سیاسی و فرهنگی توده ها به دست آورد.

نیک می دانیم کشور ما در تاریخ پر فراز و فرود توسعه اجتماعی و روند دموکراتیزاسیون، از لحظات و دوران مثال زدنی و تعیین کننده عبور کرده هرچند موانع و چالش هایی جدی نیز در گردونه راه پیش رو دارد.

به هر روی دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این دوره تقریبا چهار ساله ناشی از مدیریت دولت تدبیر و اعتدال برای جمیع ایرانیان و تمدن بالنده و درخشانی که در پشت سر داریم، امروز مایه مباهات و مسرت خاطر است.

شاید از آن رو که سرانجام بعد یک سده و اندی افراط و تفریط و به ویژه دوره ای ناخرسند کننده از رادیکالیسم سیاسی دولت پیشین، ساحت امر سیاسی در کانون "اعتدال گرایی" قرار گرفته است.

البته اهداف اعتدال گرایی و خرد سیاسی، بی دلیل نیست چراکه برنامه های دولت یازدهم، در زمینه رونق اقتصادی، امنیت سیاسی و مدنی، حقوق اقلیت ها، گشایش فرهنگی، میانه روی و خرد سیاسی در صحنه بین المللی، تمرین علم و هنر، هر یک بیانی روشن از چنین مشی وی است.

این مجموعه برنامه ها هنوز در میانه راه هستند و به تعبیر از حسن روحانی بخش هایی هنوز کار اساسی انجام نشده و ضرورت تداوم این راه، این دولت و گفتمان سیاسی ضرورتی اساسسی و حیاتی است.

البته جامعه ایرانی به ویژه طبقه متوسط آن با وجود فشارها و صدماتی که دیده اند در طول یک سده گذشته به کرات، خواست ها و تمنیات خود را در عرصه های مختلف اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بیان کرده اند اما این طبقه در ایران عموما نیمه عمر و نیمه جان بوده و متاسفانه در کار و زار تبلیغات سیاسی و شعارگرایی حرف برخی مدعیان قدرت به سهولت تصاحب شده است و گاه مثل آنچه بر خاندان برمکی و جوینی گذشته، اسباب تامل و نگرانی است.

به هر روی یک نکته روشن است، بافت اصلی جامعه ایرانی و نسل جوان آن با توجه به زمینه های گوناگون تشدید کننده آگاهی سیاسی و فرهنگی امروزی، نشان داده اند علاقه مند به تغییرات قابل توجه و بی بازگشت در سطوح سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی اند.

و اینک در آستانه انتخابات سرنوشت ساز پیش رو و به حکم واقع بینی سیاسی و احتیاط که شرط نظریه اعتدال گرایی و خرد سیاسی است، خوب است ما دوستداران ایران اسلامی که در پی جایگاه شایسته و درخور برای آن هستیم با پشت سر گذاشتن انفعال و بی تحرکی سیاسی، با همراهی و ستایش گفتمان اعتدال گرایی، راه هرچند ناهموار و نفس گیر اما روشن و امیدوارکننده توسعه سیاسی و اجتماعی را با انتخاب معقولانه و دور از هیجان زدگی تداوم بخشیم.

تاریخ دموکراسی و تامل در تصمیم های سیاسی معاصری که حد قابل توجهی از توسعه را پشت سر گذاشته اند نشان می دهد که بی رونق و تفوق ارزش هایی چون آزادی، حقوق شهروندی و خردگرایی در سیاست، نمی توان گشایشی درخور و بادوام برای ایران در این جهان آشفته و هزار توی یافت.

راقم این سطور بر آن است اگر مشی اعتدال و عقلانیت سیاسی راه حل مشکلات چند دهه ایران است، همسو با آن ساختار سیاست جهانی که امروزه همه کشورها ناگزیر از ارتباط تنگانمگ با یکدیگرند، اصل توازن و تعادل چند قطبی، اتخاذ رویکرد بینافرهنگی، اعتبار بخشی به ارزش صداها و فرهنگ های دیگر، شرطی ضروری برای کاهش خشونت ها و دوری از ایده ئولوژی ها و آدم های جنگ افروز است.

ستایش و حمایت گسترده از اعتدال گرایی، جایگزین مناسبی برای گفتمان رادیکالی است که اگر با رادیکالیسم خشونت طلب جهانی همسو شود، برای دوا و بقای فرهنگ و تمدن ایران و جهان جبران ناپذیر است.

باری آلکسی دو توکویل، متفکر شهیر فرانسوی سده پیش گفته بود "هر اندازه شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه و کشوری به سمت اعتدال گرایی و خرد سیاسی سوق پیدا کند، این امیدواری وجود دارد که رفتارها و عمل هم در سطح خرد و کلان، نرمش و انعطاف معقولانه ای پیدا کند."

ما امیدواریم با مغتنم شمردن فرصت ناشی از انتخاب معقولانه و سرنوشت ساز، مشی تدبیر و عقلانیت را از سر بگیریم و از بی تدبیری ها و هیجان های کاذب که شوربختانه در عرصه سیاست ایران به بروز مشکلاتی چند دامن زده است، دوری کنیم. چنین باد!