جمعه 13 مرداد 1396-23:27
یادداشت دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاههای مازندراندغدغه ها و بایسته های اصلاح طلبان در دوران پساانتخابات
از الان تا انتخابات بعدی باید فعالیت اصلاح طلبان معطوف به جامعه مدنی شود. فعالان سیاسی اصلاح طلب، به ویژه دانشگاهیان باید با تقویت اصلاح طلبی جامعه محور، فاصله انتقادی خود را با اصلاح طلبی حکومتی حفظ کنند و با هشدارهای بهنگام به دولتمردان و نقد مشفقانه دولت، به کارآمدی آن بیفزایند.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، رضا ستاری، دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاههای مازندران و مسئول کمیته دانشگاهیان ستاد سابق دکتر روحانی در مازندران: در هفته ها و روزهای اخیر، اخبار و تحلیل های متنوعی در رسانه های مختلف در باره چگونگی شکل گیری کابینه، درست یا نادرست بودن سهم خواهی جناح ها و جریان های سیاسی و...منتشر شد که هر کدام از منظری به ماجرا نگاه کرده اند. گاهی از یک اردوگاه، تحلیل ها و انتظارات متضادی در این زمینه ارائه و بیان شد. از این رو، ذکر دو نکته را از منظر اصلاح طلبی بی فایده نمی بینم:
۱. با توجه به سیاهه ای که از کابینه در خبرگزاری ها انتشار یافته، اصلاح طلبان می توانند احساس غبن کنند و نومیدانه بگویند: ما فعالان سیاسی اصلاح طلب، هیزم انتخابات بودیم و... به همین سبب، بعد از انتخابات کسی سراغی از ما نمی گیرد و یا مطالبات ما نادیده گرفته می شود. اما واقعیت این است که ما به عنوان کنشگران سیاسی باید موازنه ای میان ذهنیت های خود و واقعیت های ساختار سیاسی کشور ایجاد کنیم.
برای اصلاح طلبان عملگرا (نه آرمانخواه) کمک به روحانی در انتخابات و پساانتخابات نه یک انتخاب که یک ضرورت ناگزیر بوده و هست، با همه ی پیامدهای خوش و ناخوش این همراهی.
ما می باید برای جلوگیری از بازگشت به گذشته و حفظ همین وضعیت نسبتاً قابل قبول و نه مطلوب به این همراهی تن می دادیم. ما با گفتمانی که به درستی گمان می کردیم به خواسته های ما نزدیک است، همراهی کردیم. بنابراین، ما وظیفه میهنی، اجتماعی، اخلاقی و...خود را به جا آوردیم و نباید از کاری که به خاطر باورمان انجام دادیم پشیمان باشیم و یا از کنشگری خود دلسرد شویم.
۲. ما به عنوان فعال سیاسی، زمانی می توانیم پیگیر مطالبات بحق مان باشیم که حیطه اثرگذاری خود را به درستی بشناسیم و روایتی جعلی از واقعیت های موجود بر نسازیم. قدرت اصلاح طلبان در گستردگی و قدرت بدنه اجتماعی آن است. تا زمانی که نهادهای مدنی (احزاب، تشکل های صنفی و...) قدرتمندی در کشور نداشته باشیم، در برای ما بر همین پاشنه می گردد و تا قیامت می رود این نفخ صور!
ما باید بکوشیم تا با قدرتمند کردن جامعه مدنی، سطح تاثیرگذاری مان را افزایش دهیم. از الان تا انتخابات بعدی باید فعالیت اصلاح طلبان معطوف به جامعه مدنی شود. فعالان سیاسی اصلاح طلب، به ویژه دانشگاهیان باید با تقویت اصلاح طلبی جامعه محور، فاصله انتقادی خود را با اصلاح طلبی حکومتی حفظ کنند و با هشدارهای بهنگام به دولتمردان و نقد مشفقانه دولت، به کارآمدی آن بیفزایند. چراکه چه بخواهیم و چه نخواهیم به دلیل کمک به انتخاب دکتر روحانی در سال ۹۲ و استمرار ریاست جمهوری ایشان در دوره دوم، عملکرد و کارنامه دولت اعتدال به حساب اصلاح طلبان نوشته می شود و باید در انتخابات بعدی، پاسخگوی آن باشند.
شوربختانه اصلاح طلبان با وجودِ داشتن پایگاه اجتماعی بسیار قدرتمند، فعالیت مدنی اندکی دارند و این پاشنه ی آشیل اصلاح طلبی است. باید خواسته های اصلاح طلبانه را به مطالبه ی عمومی بدل کرد و آنگاه با فشار افکار عمومی پیگیر تحقق آن شد. رسیدن به آرمان های اصلاح طلبی تنها از این طریق ممکن است؛ اما نه به زودی و نه به زیادی، بلکه گام به گام و اندک اندک.