چهارشنبه 18 مرداد 1396-23:42
تاریخچه دهستان بالاتجنِ قائم شهر
اسناد تاریخیِ متعدّدی از بالاتجن در کتابخانة ملّی وجود دارد. برای نمونه اسنادی 13 برگی، با عنوان «مالیات بلوک بالاتجن بابل» مربوط به سالهای 1302ـ1312 که صراحتاً از بالاتجن به عنوان ملک بابل نام میبرد.
مازندنومه؛ سرویس محیط زیست و گردشگری، مهدی خلیلی، باستانشناس و پژوهشگر: بر پایة آخرین تقسیمات کشوری، شهرستان قائمشهر از یک بخش (مرکزی)، دو شهر (قائمشهر و ارطه)، پنج دهستان (بالاتجن، بیشهسر، علیآباد، کوهساران و نوکندهکا) و 115 آبادی تشکیل شده است.
دهستان بالاتجن در نیمة غربی شهرستان قائمشهر واقع و بزرگترین دهستان این شهرستان است. این دهستان حدود 90 کیلومتر مربع وسعت دارد و شامل مناطق کوهپایة جنگلی و جلگهای است.
به سبب موقعیت ویژة این منطقه، که راه ارتباطی با بلندیهایِ جنگلی بابل و سوادکوه است، همواره مورد توجّه و محل عبور و مرور بود.
نام بالاتجن از قرن نهم هجری (حدود ششصد سال قبل)، در منابع تاریخی قید شده است. این نام نخستینبار در کتابهای تاریخیِ دورة حکومت محلّی سادات مرعشی مازندران دیده میشود. در ادامه، روایت نمونهای از رویدادهای تاریخیِ این منطقه را از کتاب «تاریخ طبرستان و رویان و مازندران» میخوانیم:
در میانة سدة نهم هجری، سیّد کمالالدین مرعشی و سیّد ظهیرالدین مرعشی، از حاکمان مازندران، به همراه نیروهایشان از طریق مسیر بالاتجن به ساری رفتند تا برای نبرد با امیر هندو که با لشکری از قومسِ سمنان و گرگان گرد هم آمده بود، برسند.
در واقع، بالاتجن همواره پل اصلی ارتباطی بابل ـ ساری بود. همچنین در کتاب «تاریخ خاندان مرعشی» آمده است: هنگامی که شاه اسماعیل صفوی، در اوایل سدة دهم هجری میرعلیخان مرعشی را حاکم مازندران کرد؛ میرعبدالکریم و آقامحمّد روزافزون برای براندازی حکومت میرعلیخان قیام کردند. از آنجاکه شاه اسماعیل درگیر جنگ چالدران بود و میرعلیخان پشتیبانی نیرومندی نداشت به ناچار صلح را پذیرفت مبنی بر اینکه حکومت مازندران از سوی این سه نفر تقسیم شود.
این صلح چندان پایدار نماند، زیرا میرعبدالکریم و آقامحمّد روزافزون برخلاف مواد صلحنامه به دستگیری میرعلیخان اقدام و قلمرو او را تصرف کردند. میرعبدالکریم آمل را فتح کرد و آقامحمّد بابلکنار، بالاتجن و شیرگاه را متصرف شد و میرعلیخان به اردوی شاه اسماعیل در آذربایجان پناه برد و به همراه شاه اسماعیل با نیروهای عثمانی جنگید. سپس شاه اسماعیل به سبب رشادتهای میرعلیخان در جنگ چالدران حکومت مازندران را مجدداً به وی واگذار کرد.
میرعلیخان با نیرویی عظیم به مازندران بازگشت و میرعبدالکریم و آقامحمّد روزافزون به جنگلهای هزارجریب و سوادکوه گریختند. او توانست مناطق مازندران، از جمله منطقة بالاتجن، را به فرمان خود در آورد. میرعلیخان چهار سال پس از آن گرفتار بیماری سختی شد و در بندپی به سال 927 هجری قمری درگذشت.
از رویداد تاریخی مهم بالاتجن در دورة قاجار نبرد نیروهای ناصرالدین شاه با بابیها در قلعة شیخ طبرسی بود. در سال 1264 هجری قمری، ملاحسین بشرویه، با گروهی حدود دویست نفر، وارد بارفروش شد. میان بابیان و مردم بارفروش زدوخوردی روی داد تا اینکه عباسقلیخان لاریجانی آنان را پراکنده کرد و بابیان در بقعة شیخ طبرسی در بالاتجن جای گرفتند.
آنان که در این هنگام جمعیتشان به چهارصد نفر رسیده بود در آنجا قلعة مستحکم هشت برجی ساختند. حضور بابیها در آنجا، با مرگ محمّدشاه (1264 هجری قمری) و به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه (23 ذیقعده 1264) همزمان شد. به سبب درگیریِ نیروهای محلّی با بابیان، از تهران مهدیقلی میرزا (عموی ناصرالدین شاه) به همراه نیروهای دولتی مأمور خاتمه دادن به این رخداد شدند.
پس از پیوستن عباسقلیخان لاریجانی و نیروهایش به مهدیقلی میرزا، بعد از ده ماه مقاومت بابیان و کشته شدن ملاحسین بشرویه این جنگ در ماه شعبان 1265 هجری به پایان رسید. این رویداد تاریخی در بالاتجن از مهمترین اتفاقات دورة قاجار بود. اکنون جز ضریح چوبی قدیمیِ مزار شیخ طبرسی، اثری از برج و باروی و بنای مزار قدیمی باقی نمانده است.
گریگوری والریانوویچ ملگونوف، سیّاح روسی، که در سال 1277 هجری قمری (حدود 161 سال قبل) به مازندران آمد در سفرنامهاش با نام «کرانههای جنوبی دریای خزر» و یاسنت لویی رابینو انگلیسی، تاریخنگار، جغرافیدان و دیپلمات که در سال 1326 هجری قمری (حدود 112 سال قبل) به این منطقه آمد، در کتاب «مازندران و استرآباد» از بالاتجن همچون یکی از ده بلوک (بخش) بارفروش نام بردهاند.
در سوم شهریور سال 1320 خورشیدی، قوای ارتش سرخ شوروی وارد خاک ایران شد. این نیروهای بیگانه در شاهی (قائمشهر) نیز مستقر شدند و به بالاتجن نیز آمدند. به اذعان اهالی منطقه، سنگرهای این نیروهای بیگانه تا سه دهة قبل در محدودة جادة شاه عباسی روستای قلزمکلا وجود داشت. این از مهمترین رویدادهای معاصر این منطقه بود که هنوز توجّه جدّی به آن نشد، از اینرو تأثیر حضور و پیامد آنان در این منطقه پوشیده مانده است.
به سبب وجود جادة موسوم به «شاه عباسی»، در چهار سدة اخیر جهانگردان زیادی از ضلع شمالیِ بالاتجن به ساری یا بارفروش سفر کردهاند.
بیش از بیست اثر تاریخی در بالاتجن هست که هر یک قابلیت جذب گردشگر و پژوهش گسترده را دارد.
از آثار تاریخیِ دورة قاجار در این منطقه که تاکنون باقی مانده است، میتوان به ضریح چوبی امامزاده یحیی روستای جنید و لاکپل، ضریح چوبی امامزاده یعقوب سوختهکلا، سقانفار روستای ملکخیل، سقانفار آسیابسر، پل روستای خرماکلا، پل گزنهکلا، پل کمانگرکلا و پل استرآبادمحلّه نام برد.
به استناد اسناد کتابخانة ملّی، تا سال 1316 شرق رودخانة تِلار جزو ساری و غرب آن جزو بارفروش (بابل) بود و منطقة بالاتجن از توابع بارفروش محسوب میشد. در این سال با ایجاد بخش شاهی، منطقة بالاتجن و قائمشهر امروزی به شهرستان ساری پیوست. در سال 1324 با تأسیس شهرستان شاهی، دهستان بالاتجن از توابع آن قرار گرفت. طبق نامة هیأت وزیران، مورخة 2/2/1366، روستای شیخکلی (شیخگلی) مرکز دهستان بالاتجن شد.
اسناد تاریخیِ متعدّدی از بالاتجن در کتابخانة ملّی وجود دارد. برای نمونه اسنادی 13 برگی، با عنوان «مالیات بلوک بالاتجن بابل» مربوط به سالهای 1302ـ1312 که صراحتاً از بالاتجن به عنوان ملک بابل نام میبرد. همچنین اسناد قدیمی در برخی از خانوادههای منطقه نگهداری میشود که هر برگهای از آن تاریخ پنهان منطقه را گزارش میکند. برای نمونه سندی مربوط به دورة قاجار در روستای ملکخیل وجود دارد با مهر و امضای 43 نفر از علمای اعلام و بزرگان بالاتجن که مربوط به دهة 1260 هجری قمری است.
دهستان بالاتجن امروزه دارای پنجاه روستا است. نام روستاها بر اساس حروف الفبا عبارتانداز: آسيابسر، استرآبادمحلّه، افرا، افراكتي، اوجيتالار، بارفكلا، باغدشت، بالاجنيد و لاكپل، بالارستم حاجي، بايكلا، بيبيكلا، پاشاكلا، پايينرستم، تركمنخيل، تيلخاني، چفتكلا، چمرانده، حاجيكلا ارزلو، حاجيكلا قلزم، حاجيكلا صنم، خرماكلا، خطيركلا، ديزآباد، رنگريزكلا، سراجكلا، سنگكتي، سوختهكلا، شاميكلا، شاهكلاسعيدكاشي، شيخكلي، صنم، طارسيكلا، فندری، فندري نماوركلا، قراخيل، قلزمكلا، كاردگرخطير، كشكا، كلاردرّه، كمانگركلا، گاوان آهنگر، گزنهكلا، ملکخيل، موسيخيل، ميدانسر، ميكلا، نوكلا، نوگيري، واكيكلا و ولوند. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، این دهستان 10987 خانوار و 32891 نفر جمعیت دارد.