چهارشنبه 27 تير 1397-8:25
کیفیت فعالیت گالریها باید بیشتر از کمیتشان باشد
مدیر نگارخانه خیام بابل: آخرین روز بهار امسال نگارخانه خیام بابل 5 ساله شد. استاد «آیدین آغداشلو» از همان ابتدای ایدهام برای راهاندازی نگارخانه به من تأکید کرد که هرگز به خودم اجازه ندهم تا آثار هنری ضعیف نمایش دهم. چون مخاطبان ممکن است با همان یک نمایشگاه یا چند اثر به این فضای هنری نمره بدهند. به همین خاطر کمی در این زمینه سختگیری میکنیم.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، اشکان جهانآرای: نگارخانه خیام بابل ماه گذشته نمایشگاهی متفاوت از آثار هنری برگزار کرد که در آن از چندین هنرمند آثاری با محوریت خودشان ارائه شده بود. نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی «خودنگاره» یا «سلف پرتره» که با آثاری از دهها هنرمند طراح و نقاش از 18 تا 29 خرداد در نگارخانه خیام بابل برگزار شده بود، در پایان پنجمین سال فعالیت این نگارخانه، نخستین نمایشگاهی بود که بر اساس فراخوان منتشر شده نگارخانه برگزار شد. «بهروز امیریراد»، «فریبرز زرشناس»، «خسرو شاهین»، «رحیم مولاییان»، «احمد نصراللهی» و «رضا یحیایی» استادان دعوت شده برای ارائه اثر در این نمایشگاه بودند و علاوه بر آثار این چهرههای سرشناس مازندرانی، آثاری از 49 هنرمند دیگر نیز در این نمایشگاه به نمایش در آمد. آثار این هنرمندان پس از انتشار فراخوان برگزاری نمایشگاه توسط نگارخانه خیام، از بین همه آثار دریافت شده برگزیده شد و علاوه بر ارائه در نمایشگاه، در کتاب خودنگاره نمایشگاه نیز چاپ شد. «مهدی شهابی» مدیر نگارخانه خیام در گفتوگو با همشهری به پرسشهایی درباره «سلف پرتره»، فعالیتهای نگارخانه خیام و افزایش تعداد گالریها در مازندران پاسخ داد:
*از «خودنگاره» راضی بودید؟
بله. نمایشگاه به خوبی برگزار شد و کتاب خودنگاره را هم با کیفیتی که میخواستیم چاپ کردیم. سعی کردیم زودتر آثار را جمعآوری کنیم و عکسها آماده شود تا کتاب را در افتتاحیه داشته باشیم. سختگیریهایی برای انتخاب آثار داشتیم تا کیفیت برگزاری نمایشگاه مناسب باشد. به هر حال بنا به دلایلی با وجود این که انتشار فراخوان از سوی گالریها امری مرسوم است، تا کنون از سوی نگارخانه خیام بابل چنین اقدامی انجام نشد و نخستین بار بود که از سوی نگارخانه خیام فراخوانی برای دریافت آثار و برگزاری نمایشگاه ارائه میشد؛ به همین دلیل حساسیت به خرج دادیم تا کیفیت برگزاری نمایشگاه و آثار موجود در آن بالا باشد. از 6 استاد دعوت کردیم و آثار بقیه هنرمندان در فرآیند فراخوان و پس از داوری آثار انتخاب شدند. من نمره 70 از 100 را به «سلف پرتره» میدهم. میشد با دعوت از چندین استاد دیگر کیفیت برگزاری نمایشگاه را سطح مورد نظر رساند، اما 30 درصد دیگر به خاطر این است که به جوانهای دارای آینده هنری فرصت داده شد تا در کنار اساتید قرار بگیرند.
*نظر هنرمندان و مخاطبان «سلف پرتره» درباره این نمایشگاه چه بود؟
خیلیها موضوع را دوست داشتند. هنرمندی میگفت خیلی وقت بود که به خودمان رجوع نکرده بودیم. این که به خودشان رجوع کنند برایشان جذابیت داشت. خیلی از هنرمندانی که شرکت کرده بودند مدتها بود که کار هنری انجام ندادند و همین موضوع سبب شد تا دوباره دست به کار شوند و اثر هنری تولید کنند؛ البته این بار سوژه خودشان بودند.
*احتمال این که این نمایشگاه را باز هم برگزار کنید وجود دارد؟
احتمالا این روال ادامه خواهد داشت. بسیاری از هنرمندان خوششان آمد و خیلیها که نرسیدند و نتوانستند شرکت کنند میپرسند که فراخوان بعدی چه زمانی منتشر میشود. این یعنی نمایشگاه سلفپرتره محرک خوبی برای بعضی از هنرمندان بود. به نظرم بستر آماده است تا «سلف پرتره» را در شمارههای بعدی هم اجرا کنیم. به نظر خودم «سلف پرتره» هنوز یک ایده است که باید بیشتر پرورانده شود. پیش از این که نمایشگاه برگزار شود چنین نظری نداشتم که آن را در شمارههای بعدی هم اجرا کنیم. اما از نظر هنرمندان آنقدر جذاب بود که به این نتیجه رسیدیم تا سالی یک بار نمایشگاهی با سوژه «سلف پرتره» را برگزار کنیم. البته پیگیریهایی انجام شده تا همین نمایشگاه برگزار شده را احتمالا در یک یا دو شهر دیگر هم برپا کنیم. با یک گالری در تهران مذاکراتی داشتیم و کتاب جشنواره را برایشان فرستادم. شاید «سلف پرتره» مرداد ماه به پایتخت برود.
*چرا کتاب جشنواره را به صورت رسمی منتشر نکردید؟
البته همه مراحل چاپ کتاب را با همان وسواس گذراندیم. اما چون مجوز نگرفتیم، کتاب رسمی نیست. در واقع به جای این که کاتالوگ و بروشوری برای جشنواره تهیه کنیم، سعی کردیم که با کمی سلیقه و تفاوت، تصویر و مشخصات آثار را در ساختاری شبیه به کتاب گردآوری کنیم. نخستین تجربه بود و توزیع گسترده و رسمی نداشتیم. اما از نظر ساختاری و کیفیت تفاوتی با کتاب ندارد.
*نمایشگاه مانند «سلف پرتره» که آثارش با محوریت خود هنرمندان است از نظر اقتصاد هنر چقدر بازخورد دارد؟
بر خلاف موزهها، گالری با فروش زنده است. ما هم به این موضوع توجه داشتیم. البته میشد حدس زد که فروش جذابی نداشته باشد. چون قابل پیشبینی بود که مخاطب کمتر به خرید آثاری که از چهره خود هنرمند است تمایل نشان میدهد اما با این حال آثاری هم در نمایشگاه توسط مخاطبان خریداری شد.
*نگارخانه خیام بین نگارخانههای کنونی مازندران یکی از باسابقهها محسوب میشود. دلیل این که تا کنون فراخوانی منتشر نکردید یا این که نسبت به سایر نگارخانهها کمتر نمایشگاه برگزار میکنید چیست؟
دقیقا آخرین روز بهار امسال نگارخانه خیام بابل 5 ساله شد. استاد «آیدین آغداشلو» از همان ابتدای ایدهام برای راهاندازی نگارخانه به من تأکید کرد که هرگز به خودم اجازه ندهم تا آثار هنری ضعیف نمایش دهم. چون مخاطبان ممکن است با همان یک نمایشگاه یا چند اثر به این فضای هنری نمره بدهند. به همین خاطر کمی در این زمینه سختگیری میکنیم.
فضاهای هنری محدود و اندک هستند و باید تلاش کنیم در این کمیت، کیفیت بالای هنر را عرضه کنیم. وقتی میخواهیم باشیم با کیفیت باشیم. بدون تعارف در حال حاضر گالری قدرتمندی در استان نداریم که بتواند با گالریهای تهران رقابت کند؛ اما این اتفاق باید بیفتد. باید در این حوزه کاری کنیم که جایگاه هنر شهرستان را بالا ببرد و چارهای جز سختگیری و وسواس نداریم. هنرمند خوب در استان داریم، فقط این هنرمندان باید تحریک شوند تا به واسطه فعالیت حرفهای این فضاها بیشتر به کار گرفته شوند. فکر میکنم این نگرش شاید بتواند کمی فضای هنری استان را تغییر دهد.
*مدتی است که تعداد نگارخانههای مازندران در مناطق مختلف استان افزایش یافته است و به نظر میرسد این روند ادامه دارد. نظرتان درباره افزایش تعداد این نگارخانهها چیست؟
اتفاق بسیار خوبی است و از این بابت خیلی خوشحالم. اما نگارخانهها باید بتوانند کارشان را درست انجام دهند. از نظر من در مازندران هر شهری پتانسیل این را دارد که بیست گالری داشته باشد. اما کیفیت فعالیت گالریها باید بیشتر از کمیتشان باشد. قطعا نگارخانهها در سالهای اول بازگشت اقتصادی نخواهند داشت. باید حامی مالی جذب کنیم و به شکلی پیش برویم که گالریها در سطحی بالا فعالیت کنند.
در کنار خوشحالی از افزایش تعداد نگارخانهها، به کیفیت فعالیتهای هنری و نمایشگاهها در برخی از این فضاها نقد جدی دارم. کافی است مهمانی در یک نمایشگاه ضعیف به یک گالری برود و تصورش از یک گالری، هنرمند یا فضای هنری یک منطقه بر اساس همان نمایشگاه شکل بگیرد. مخاطب نمره می دهد و قضاوت میکند. آشتی دادن مردم با این فضاها کار دشواری است. این فضاهای ایجاد شده را نباید به سادگی از دست بدهیم و باید با وسواس این فرصتها را حفظ کنیم.