شنبه 28 مهر 1397-7:50
گفتگو با مرتضی عمادی به بهانه چاپ دو کتاب شعر اوچقدر آرومه حالِ من!
از مرتضی عمادی -شاعر، نویسنده، تهیه کننده، کارگردان، عکاس و مجری اهل سوادکوه- به تازگی دو مجموعه شعر با نام های «هوایِ حوّا» و «پراکنده» منتشر شده است.
مازندنومه، سرویس فرهنگی و هنری: مرتضی عمادی -شاعر، نویسنده، تهیه کننده، کارگردان، عکاس و مجری برجسته- است. او متولد سال 1358 سوادکوه و دانشجوی مقطع دکتری مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی است.
عمادی علاوه بر برنامه سازی، کارگردانی و تهیه کنندگی، شعر هم می گوید. «هوایِ حوّا» و «پراکنده» عناوین دو مجموعه شعر اخیر نوشته سید مرتضی عمادی است. این دو کتاب را انتشارات فرهوش منتشر کرده است.
پیش از این نیز از عمادی دو کتاب شعر با عناوین «چاپِ آخر» و «به شمالِ شعرِ خود خواهم رفت» در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۳ توسط انتشارات ایران جام و انتشارات مهرالنبی چاپ و منتشر شده بود.
«فرهنگِ کارآفرینی و کارآفرینیِ فرهنگی» کتاب دیگر عمادی است که در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات سنجش و دانش منتشر شده بود. او دو مجموعه شعر با عناوین «دارم تمام می شوم» و «همه» را نیز در دست انتشار دارد. با این هنرمند وشاعر مازندرانی گپی کوتاه زدیم.
از آثاری که تاکنون نوشته و انتشار داده ای، بیشتر بگو.
تا کنون پنج کتابِ چاپ و پخش کرده ام. به شمالِ شعرِ خود خواهم رفت، مجموعه غزلیات من بین سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۳ است که توسط سازمان چاپ و انتشارات ایران جام در دو هزار نسخه در سال ۱۳۹۳ منتشر شد.
کتاب دوم و سوم با عناوین چاپِ آخر (شعر) و فرهنگِ کارآفرینی، کار آفرینیِ فرهنگی توسط "انتشارات مهر النّبی و انتشارات سنجش و دانش در سال ۱۳۹۶ منتشر شد.
دو کتاب اخیر من هم که هر دو شعر هستند با عناوین هوایِ حوّا وپراکنده توسط انتشارات فرهوش، امسال منتشر شدند.
فضای اشعارت بیشتر به سمت شعر نو است یا شعر کلاسیک؟
بیشتر در سرایش، تحت تاثیر اشعار کلاسیک هستم، اما آثاری به سبک نو دارم که در آینده نزدیک با عنوان «دارم تمام می شوم» منتشر خواهد شد.
با این که در همایش های مختلف به زبان مازندرانی اجرا می کنی، اما چرا به مازندرانی شعر نمی گی؟
جالب است بگویم اشعار فارسی ام را با احساسی بومی و محلی می سرایم، شاید ردی از این احساس برای خواننده قابل درک نباشد اما برای خودم یک رمز گذاریِ حسی در اشعارم دارم، البته در سالهای اخیر تحت تاثیر احساسِ منحصر به فردِ جاری در اشعار «علی حسن نژاد» چند شعر محلی هم سرودم.
ویژگی دو کتاب اخیرت -هوایِ حوّا و پراکنده- چیست؟
ویژگیِ کتابِ هوایِ حوّا تلفیقِ شعر با نقاشی است، حدودِ شصت و هشت نقاشیِ کودکانه در کنار اشعار، مفهومی ترکیبی به خواننده ارائه می دهد و ویژگیِ کتابِ پراکنده، پراکندگیِ آن است، یعنی در این کتاب، اشعار در قالب هایِ پراکنده ای چون: غزل، قصیده، ترانه و دوبیتی ارائه شده است.
هر کدام از این کتاب ها دارای چند شعر است؟
کتابِ هوایِ حوّا دارای ۷۰ شعر و کتابِ پراکنده دارای۷۴شعر است. در آینده نزدیک به امید خدا، کتابِ «همه» را ارائه خواهم داد که شاملِ اجماعِ همه اشعارم در یک کتاب خواهد بود.
امیدواریم روزی در مازندران با شما دیدار کنیم و گفتگوی مفصلی پیرامون کارهای تان داشته باشیم. دو نمونه از شعرهای همین دو کتاب آخرتان را در انتها به انتخاب خودتان می خوانیم:
فتو عشق
بیا بنشین کنارِ گل
بگیرم از تو من عکسی
بزن لبخند و عاشق شو
همین جا! لحظه ای مکثی...
شدی عکس و منم عکاس
مرورت میکنم هر شب
توقابِ خالیِ حس ام
ظهورت میکنم هر شب
کنارِ گل که میشینی
من از بوی تو! سرحالم
تو یک معشوقه ی کامل
ولی من عاشقی کالم
تو رفتی حس تو اینجاست
میونِ قلب و احساسم
و من تا آخرِ عمرم
واسه حس تو عکاسم
حالا عکست رو دیواره
رو دیوارِ خیالِ من
چشام درگیرِ چشماته
چقدر آرومه حالِ من!
(برگرفته از کتاب "هوایِ حوّا")
وهم
چه اتّفاقِ عجیبی برایِ من افتاد
هوایِ خاطره هایت به پایِ من افتاد
سقوط کرده ام از پلّه هایِ خوشبختی
ولی به جایِ خودم پلّه جایِ من افتاد
گِلِه نکرده ام از زخمِ خنجرِ دشمن
که زخمها به تن از آشنایِ من افتاد
زمینِ حنجره خشکیده از نگفتن ها
و بُغض از لبِ بامِ صدایِ من افتاد
نگاهِ آخرِ حوّا مرا به دام انداخت
که سیبِ حضرتِ آدم برایِ من افتاد !
دوباره رانده شدم از بهشت و برگشتم
چه اتّفاقِ عجیبی خدایِ من! افتاد
(برگرفته از کتاب "پراکنده")
*مطلب مرتبط: