دوشنبه 14 آبان 1397-12:25

پروفسور عطاالله قبادیان:

جابجایی آب فاجعه است/ خزر توان اجرای طرح انتقال آب را ندارد

دانشمند و پژوهشگر علوم زمین: جابجایی آب فاجعه است و اگر قرار بر این اتفاق است، نباید این کار از طریق دریاچه خزر اتفاق بیفتد، بلکه دریای عمان به دلیل ارتباط با اقیانوس هند گزینه مناسب‌تری است. دریاچه مازندران توان اجرای طرح انتقال آب را ندارد، این دریاچه برخلاف خلیج فارس و دریای عمان که دو بار رفت و آمد آب دارند بسته است و در صورت اجرای طرح خزر سرنوشتی مانند دریاچه ارومیه خواهد داشت/ تالاب‌ها در حال خشک شدن هستند و کویر از سمت گرگان در حال پیشروی به سایر استان‌های شمالی است.


 مازندنومه؛ سرویس محیط زیست و گردشگری، رضا شریعتی: پروفسور عطاءالله قبادیان دانشمند سوادکوهی علوم زمین، عضو هیأت علمی دانشگاه‌های وین اتریش و شهید‌بهشتی تهران، نویسنده و پژوهشگر، عضو انجمن نخبگان علمی آلمان و برنده جایزه پژوهشی هومبولت آلمان است. او معتقد است که جامعه ما بحران زیستی روبرو بوده و این بحران پدید آورنده مشکلات اجتماعی، اقتصادی، زیستی و حتی سیاسی در کشور است.

 وی با تاکید بر اینکه شاهد گسترش اختلالات زیست محیطی در ایران هستیم، بیان کرد: قبل از انقلاب در خوزستان حرکت های خوبی شروع شده بود که دلیل عمده آن ظرفیت نفتی این منطقه بود اما امروز شاهد رها شدن منطقه به حال خود هستیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه‌ وین اتریش با بیان اینکه ما چهل سال است برای مهار گرد و غبار هیچ کاری نکردیم، اظهار کرد: تثبیت شن روان، بهبود وضعیت پوشش گیاهی و مهار گرد و غبار با استفاده از مالچ پاشی کارهایی بود که باید انجام می‌شد.

وی به پیش‌بینی‌های انجام شده خود در زمینه بحران ریزگردهای خوزستان در دهه 60 اشاره کرد و گفت: امروز می‌بینیم خوزستانی که در دهه 50 لقب کالیفرنیای دوم را گرفته بود، در حال تبدیل شدن به ویرانه است. 3 جلد کتاب در سال 48 در زمینه منابع طبیعی خوزستان و محیط‌‌‌زیست این منطقه نوشتم که هنوز موجود است. طرح‌های بزرگ و تحسین‌برانگیزی در این منطقه وجود داشت، اما اقدام‌های دهه‌های اخیر بلایی به سر این منطقه آورد که باعث شده با این بحران روبه‌رو باشیم.

قبادیان با اشاره به حضورش در جنگ و پایبندی مردم جنوب و غرب ایران به انقلاب، افزود: زیبنده نیست که این مردم امروز با مشکلاتی چون طوفان شن، ریزگردها و آلودگی دست و پنجه نرم کنند.

این دانشمند مازندرانی در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: متولیان کشور در بخش آب در برهه‌ای از زمان مدیریت منابع آبی کشور  را رها کردند و به برداشت بی رویه از منابع روی آوردند.

برنده جایزه پژوهشی هومبولت آلمان با اشاره به اینکه سدسازی در دنیا منسوخ شده است و منابع آبی را تهدید می‌کند، اظهار کرد: آنها به شبکه فاضلاب شهری، تصفیه و مدیریت آب روی آوردند، اما ما در مدیریت آب در بخش‌های مختلف نظیر بخش کشاورزی و سایر بخش‌ها دچار مشکل هستیم.

قبادیان با بیان اینکه ما در کارون سد گُتوَند عُلیا را ساختیم که نتایج امروزش آب شور است، گفت: سدسازی در کشور در زمان مرحوم رفسنجانی شدت گرفت اما در نظر نگرفتیم رودها جریان اکوسیستمی دارند که نباید قطع شوند. ما با سدسازی غیر اصولی جریان را قطع کردیم .

عضو انجمن نخبگان علمی آلمان با تاکید بر اینکه  خط راس و خط قعر تعادل طبیعی رودها باید حفظ شود اما ما قطع شان کردیم، تصریح کرد: جابجایی آب فاجعه است و اگر قرار بر این اتفاق است نباید این کار از طریق دریاچه خزر اتفاق بیفتد بلکه دریای عمان به دلیل ارتباط با اقیانوس هند گزینه مناسب‌تری است.

قبادیان با تاکید بر اینکه دریاچه مازندران توان اجرای طرح انتقال آب را ندارد، گفت: این دریاچه برخلاف خلیج فارس و دریای عمان که دو بار رفت و آمد آب دارند بسته است و در صورت اجرای طرح خزر سرنوشتی مانند دریاچه ارومیه خواهد داشت.

نویسنده کتاب ایران در بحران زیست محیطی با تاکید بر اینکه کویر، باریکه شمال ایران را تهدید می‌کنند، گفت: ریزگرد تمام فلات ایران را در نوردیده است و کشورمان در این بخش سیاست درستی نداشت.

عضو هیأت علمی دانشگاه وین اتریش ادامه می‌دهد: دریاچه خزر توان انتقال آب و استخراج نفت را ندارد، چون بیلان آبی خزر منفی و در ناپایداری است. در استخراج نفت باید بیلان آبی و مسائل زیستی مورد توجه قرار گیرد.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه تخریب و مرگ، دامان منابع طبیعی را گرفته است، افزود:  تالاب‌ها در حال خشک شدن هستند و کویر از سمت گرگان در حال پیشروی به سایر استان‌های شمالی است.

قبادیان با اشاره به اینکه مازندران، گلستان و گیلان باید در راستای یکدیگر فعالیت کنند، از کویری شدن به‌عنوان فاجعه مرگبار زیست‌محیطی نام برد.

وی، خشک شدن سفره‌های آب زیرزمینی را یکی دیگر از بحران‌های پیش ‌رو عنوان و خاطر نشان کرد: خشک شدن سفره‌های آب زیرزمینی به معنای نابودی است در حالی که قنات‌ها به افزایش بیلان آبی کمک می‌کند.

قبادیان با بیان اینکه سرزمین ایران در ناپایداری کامل و در محاصره کویر است، افزود: کشور در کمربند خشک و نیمه خشک قرار دارد و افزایش ریزگرد‌ها به معنی توسعه کویر است.

برنده جایزه هومبولت آلمان با تاکید بر اینکه ما توان جمع کردن زباله را در کشور نداریم، گفت: امروز شاهد جنگل فروشی، کوه فروشی و سر ریز مسافران به شمال ایران هستیم در چنین شرایطی نمی‌توانیم حرف از نمره مثبت دولت در حوزه منابع طبیعی بزنیم.

عضو انجمن نخبگان آلمان با بیان اینکه ما محیط زیست را منهدم کردیم، اظهار کرد: منابع آب، منابع اراضی، شرایط آب و هوایی، نزولات و بیوسیستم ما با مدیریت غلط در ورطه نابودی قرار گرفته است.

قبادیان با بیان اینکه در مراکز استان‌های ما برخی نهادها در قطع درختان از هم سبقت می‌گیرند، گفت: در آلمان و اروپا در محل کارم مشاهده می‌کردم در شهرهای شان برای حفظ  درختان برنامه داشتند و برخی درختان آنها دو هزار ساله بودند.

وی با تاکید بر اینکه شمال ایران با تهاجم جمعیت روبروست، افزود: امروز دریاچه‌ی خزر را آلودگی‌های گوناگونی از سمت همسایگان -زباله تا استخراج نفت- تهدید می‌کند و توجه نمی‌کنیم که  که اقتصاد و عمران شمال ایران وابسته به این دریاچه است.

وی در بخش دیگری از مصاحبه‌اش با اشاره به نابودی جنگل‌ها و کاهش قدرت بازسازی در جنگل می‌گوید: جنگل‌های شمال به ويژه مازندران قدرت بازسازی ندارند.

قبادیان ادامه داد: مسئولان و مردم بايد پوشش سبز جنگلی در حال انقراض مازندران را در يابند. اروپا به عنوان سبزترين منطقه توانسته بدون تخريب جنگل از آن بهره برداری کند اما در ایران به علت استفاده و بهره‌برداری بی رويه، جنگل در حال نابودی است.

وی بر این باور است که گروه های مردم نهاد باید در زمینه حفظ طبیعت و میراث فرهنگی پیش گام باشند، چرا که سابقه تشکل‌های اروپایی نشان می‌دهد مردم برای حل مشکلات خود بیش از آن که بخواهند به دولت وابسته باشند، با ارائه طرح‌ها و شرکت در کارهای جمعی مشکلات همدیگر را رفع می‌کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه‌های وین اتریش با بیان اینکه فرزند این خاکم و دلم برای کشور می‌‌سوزد، گفت: دنیای امروز دنیای پیشرفت است و کشوری که نتواند از منابع خود به درستی استفاده کند شکست می‌خورد.

وی ایران را سرشار از ذخایر غنی معدنی دانست و افزود: باید از منابع طبیعی و جنگل‌های هیرکانی به عنوان میعادگاه‌های زیست محیطی مردم ایران با چنگ و دندان حفاظت کنیم.