دوشنبه 28 آبان 1397-12:26

گفتگو با خواننده پاپ ساروی؛

تعداد خواننده از موزیسین بیشتر شده است

میثم اسدپور: قطعه «یوزهای ایرانی» را به مناسبت جام جهانی تولید کردیم اما صدا و سیما پخش نکرد/به خاطر علاقه به کشورم، درباره ایران قطعاتی خواندم اما هیچ حمایتی نشد، این مسائل احساسات و دوق خواننده را جریحه دار می کند/ با مافیا در موسیقی مواجه هستیم و صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شرایط را به گونه ای رقم می زنند که هنرمند بدون حامی باقی می ماند و جلای وطن می کند/ در دوره ای به سر می بریم که تعداد خواننده ها از تعداد موزیسین ها پیشی گرفته است، برخی خوانندگان هم سواد کافی در این زمینه ندارند.


 مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: میثم اسدپور متولد سال 1360، اهل شهرستان ساری و دانش آموخته رشته مهندسی عمران است. نخستین موزیک ویدئوی خود را سال 91 با نام «اتفاق» روانه بازار کرد.

اجرای موسیقی فیلم «این ترانه واقعی است» را اسدپور بر عهده گرفت که درباره زندگی چهار نفر از استادان موسیقی ایران بود. «ایران من اینجاست»، «نم بارون»، «عشق تازه» و «پاییز آرامش» از دیگر آثار اسدپور است.

وی همچنین با همکاری گروه موسیقی «ایران بند» اثری به نام «یوز ایرانی» را به مناسبت حضور ایران در جام جهانی فوتبال تهیه کرده بود که در زمان بازی های ایران که در استادیوم آزادی پخش می شد برای حاضران اجرا کرد. «ایران سربلند» هم از دیگر تولیدات گروه ایران بند است.

اسدپور در این گفت و گو با ما به سوالاتی درباره سطح موسیقی مازندران، حمایت متولیان فرهنگی و هنری استان از موسیقی، موسیقی زیرزمینی، تحصیلات آکادمیک در حوزه فعالان موسیقی، رابطه صدا و سیما با فعالان موسیقی و مواردی از این دست پاسخ داد. این گفت و گو را بخوانید.

فعالیت گروه ایران بند از چه زمانی شروع شد؟

از حدود 2 سال قبل، به دلیل شرایط اقتصادی که در کشور حاکم بود تصمیم گرفتیم گروهی به نام "ایران بند" تشکیل دهیم تا هزینه های تولید کار، بین چند نفر تقسیم شود، در چنین شرایطی هم هزینه چندانی به ما تحمیل نمی شد و هم می توانستیم به کار ادامه دهیم. در گروه ایران بند تصمیم گرفتیم درباره ایران، موسیقی تولید کنیم و "ایران سربلند" نخستین کاری بود که در این گروه تولید کردیم و انتشار گسترده ای داشت.

این قطعه از رسانه ملی پخش شد؟

"ایران سربلند" را قبل از انتشار، به صدا و سیما بردیم تا این قطعه حماسی از رسانه ملی پخش شود اما 2ماه معطل ماندیم و پاسخی دریافت نکردیم، البته در این مدت بارها این قطعه را ادیت و تدوین کردیم اما واحد موسیقی صدا و سیما هر بار سنگ اندازی می کرد تا اینکه متوجه شدیم باید برای پخش این قطعه از تلویزیون، هزینه بپردازیم. واحد موسیقی صدا و سیمای مازندران هم چیزی از این واحد در تهران کم ندارد و آنها هم مانند دوستان پایتخت نشین خود رفتار می کنند. واحد موسیقی صدا و سیما اصرار دارد شعر را خودش ادیت و تدوین کند، برای این کار حدود 500 هزار تومان فیش هم واریز کردیم اما در نهایت پاسخی برای انتشار این قطعه از صدا و سیما دریافت نکردیم و کار از دیگر مبادی منتشر شد.

در مورد تولید  قطعه یوزهای ایرانی توضیح دهید.

قطعه "یوزهای ایرانی" را به مناسبت حضور ایران در جام جهانی فوتبال تولید کردیم، مسئولان فدراسیون فوتبال برای تولید نماهنگ این قطعه، قول همکاری دادند تا ملی پوشان در این نماهنگ حضور یابند اما همه کسانی که وعده حضور و همکاری داده بودند روز قبل از تصویربرداری، دیگر پاسخگوی تلفن های خود نبودند.

به هر ترتیب این نماهنگ را تولید کردیم و برای پخش در برنامه 90 که در ایام جام جهانی به شکل ویژه پخش می شد مجوز گرفتیم و باز با همان سنگ اندازی ها مواجه بودیم.

این قطعه چگونه پخش شد؟

این قطعه را در زمان بازی های ایران و دیگر هم گروه هایش که در استادیوم آزادی برای خانواده ها پخش می شد اجرا کردیم، خانواده ها در کنار هم و در فضایی سالم، فوتبال ایران را تماشا کردند و مسئولان و همه کسانی که زمان پخش بازی ها در استادیوم آزادی بودند می توانند این ادعا را ثابت کنند. امیدواریم فضایی حاکم شود که خانواده های ایرانی بتوانند در کنار هم در استادیوم، فوتبال تماشا کنند و بانوان هم از این حق خود استفاده کنند. معتقدم اگر بانوان برای تماشای فوتبال، وارد ورزشگاه ها شوند واکنش های سیاسی کمتر می شود و مسئولان می توانند فضای کشور را بهتر کنترل کنند.

فضای موسیقی در مازندران را چطور ارزیابی می کنید؟

در مازندران استعدادهای بسیاری در زمینه موسیقی وجود دارد اما این استعدادها ساماندهی نمی شوند و لیدر مناسبی ندارند. کسی نیست این استعدادها را به بهترین شکل، هدایت کند، مسیر را نمی دانند و به دلیل ندانستن مسیر و داشتن غرور، دچار اشتباه می شوند، به خاکی می روند و به سرعت محو می شوند. برخی افراد با فراگیری آموزش های دو سه ماهه تصور می کنند دیگر نیازی به آموختن ندارند و به فعالیت های موسیقایی می پردازند.

درباره همین افراد چه نظری دارید؟

برخی تصور می کنند با چند ماه کار کردن و تولید موزیک ویدئو، حجت بر آنها تمام شده و دیگر نیازی به آموزش ندارند. فعالیت موسیقایی به این شکل، سطحی و حباب وار است، علاقه مندان به فعالیت های موسیقی، باید این کار را در کنار تحصیلات آکادمیک دنبال کنند تا از مسیر اصلی خارج نشوند. فعالیت به شکل اصولی، باعث پایداری و بقا است منجر به رشد فرد یا گروه می شوند. غرور کاذب نباید باعث شود فعالان و علاقه مندان حوزه موسیقی، خود را بری از هرگونه اشکال بدانند، اکنون در دوره ای به سر می بریم که به جرات می توان گفت تعداد خواننده ها از تعداد موزیسین ها پیشی گرفته است، برخی خوانندگان هم سواد کافی در این زمینه ندارند.



به نظر می رسد فعالان موسیقی در برهه فعلی، توجه چندانی به شعر ندارند. نظر شما چیست؟

اساس و بنیان موسیقی، شکل گرفته از شعر است و ملودی در ادامه به شعر جلا می دهد. از نگاه من، 50 درصد از موسیقی فاخر، با شعر خوب، مرتبط است. امروز شعرهایی که در موسیقی استفاده می شود واژه های ادبی مناسبی ندارند، اغلب ترانه است و وزن و قافیه کمتر در شعر دیده می شود.

در کنار کسانی که به فعالیت های رسمی موسیقی می پردازند، موسیقی زیرزمینی را شاهد هستیم. به نظر شما با این بخش از موسیقی چه باید کرد و چرا برخی به این سمت رفته اند؟

معتقدم موسیقی زیرزمینی باید هدایت شود چون بخشی از فعالان موسیقی به دلیل مشکلاتی بر سر راه کار کردن در این زمینه وجود دارد به ناچار وارد فضای موسیقی زیرزمینی می شوند، رپ اگرچه موسیقی اعتراضی است اما قواعد و چهارچوب دارد و این گونه نیست که همراه با توهین باشد. در کنار کسانی که این سبک از موسیقی را دنبال می کنند افرادی هستند که رپ را به شکل اصولی کار می کنند.

برای تولید یک قطعه موسیقی چه میزان هزینه می کنید؟

برای تولید یک قطعه موسیقی، هزینه شعر 2 میلیون تومان، 2 میلیون تومان آهنگساز و تنظیم کننده، 500 هزار تومان میکسر و 10 میلیون تومان هزینه پخش است که در مجموع در بهترین حالت ممکن، 15 میلیون تومان هزینه دارد، هزینه ها بسیار گزاف است.

با این همه هزینه باید فضایی ایجاد شود تا فعالان موسیقی به جای این که آثار و تولیدات خود را از شبکه های خارجی پخش کنند، بتوانند از شبکه های داخلی استفاده کنند.

به خاطر علاقه به کشورم، درباره ایران قطعاتی خواندم اما هیچ حمایتی نشد، این مسائل احساسات و دوق خواننده را جریحه دار می کند. در حالی که جوانان باید حمایت شوند تا به کشور خود خدمت کنند اما با مافیا در موسیقی مواجه هستیم و صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شرایط را به گونه ای رقم می زنند که هنرمند بدون حامی باقی می ماند و جلای وطن می کند. چرا شرایطی ایجاد می کنند که جوانان به فکر مهاجرت باشند و باعث فراری دادن جوانان می شوند. باید از کسانی که با ذوق و عشق کار می کنند حمایت شود.

متولیان فرهنگی و هنری مازندران چه حمایت هایی از فعالیت های موسیقایی انجام می دهند؟

مسئولان هنری استان به خوبی می دانند که سال هاست فعالیت هنری انجام می دهم و هیچ کار غیرمجازی هم نخواندم، پنج سال است در ادارات رفت و آمد می کنم اما حمایتی دریافت نکردم. من در رستوران کار می کنم و امیدوارم روزی فرا رسد که مسئولان قدردان هنرمندان باشند در غیر این صورت شک نکنید که به بن بست خواهند رسید. راجع به مسئولان و متولیان فرهنگ و هنر استان هم هیچ نظری ندارم.

بی مهری هایی که به آن اشاره کردید باعث شده که فعالیت های موسیقی را رها کنید؟

به هیچ وجه، می دانم این رفتارها از قبل بوده و در آینده هم ادامه دارد. موسیقی جزوی از خانواده من است و به خاطر این رفتارها، موسیقی را ترک نمی کنم بلکه تشویق می شوم آثار بیشتری و قوی تری تولید کنم. خیلی از افراد در زمینه موسیقی زحمت کشیدند اما از شرایط معیشتی مناسبی برخوردار نیستند. ما بدون چشم داشت، قطعاتی را برای ایران اجرا کردیم شاید اگر 30 سال قبل بود، تفنگ در دست در جبهه ها حضور داشتیم اما امروز می طلبد در سنگر دیگری فعالیت کنیم که سنگر فرهنگی است.