جمعه 23 آذر 1397-20:1

استاندار توسعه محور کیست؟!

هر استانداری به مازندران آمده یا می آید این جمله را گفته یا می گوید که می خواهد مازندران را توسعه دهد، اما نه فقط جای تعجب که جای تاسف است که در عمل، به رغم پاره ای تلاش های توسعه گرایانه، هنوز با توسعه ی مطلوب، کارآمد، فراگیر، متوازن و پایدار در مازندران فاصله معنا دار و جدی داریم.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، لطف الله آجدانی، مورخ و پژوهشگر: هر استانداری به مازندران آمده یا می آید این جمله را گفته یا می گوید که می خواهد مازندران را توسعه دهد! استانداران با تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، حداقل در شعار کوبیدن بر طبل ادعای توسعه محور بودن و تلاش برای توسعه ی استان شبیه به هم هستند. اما نه فقط جای تعجب که جای تاسف است که در عمل، به رغم پاره ای تلاش های توسعه گرایانه، هنوز با توسعه ی مطلوب، کارآمد، فراگیر، متوازن و پایدار در مازندران فاصله معنا دار و جدی داریم.

تردیدی نیست که توسعه مقوله ی پیچیده و ظریفی است که تحقق و پیشبرد آن مستلزم عزمی عمومی و نقش چند ضلعی و همه جانبه در نهادهای مختلف حاکمیتی، خصوصی و فرهنگ عمومی است و نمی توان علل و عوامل ناکامی توسعه استان را به یک نهاد و یک شخص محدود کرد، اما بی هیچ تردیدی نقش و مسوولیت استاندار در کامیابی یا ناکامی توسعه در آن استان بسیار مهم و جدی است.

بی شک بخشی از موفقیت و یا موفق نبودن فرآیند توسعه در مازندران از فراهم بودن یا نبودن شرایط مطلوب توسعه ای در کشور نشات گرفته و تابع قوانین، مقررات و دستورالعمل های بالادستی و سیاست های کلان و منابع و بودجه ملی است؛ اما در همان محدوده اراده و اختیارات و امکانات و منابع استانی، نقش و مسوولیت یک استاندار در کامیابی یا ناکامی فرآیند توسعه در آن استان، مهم و جدی است.

هنگامی می توانیم از توسعه سخن به میان بیاوریم که بدانیم توسعه چه مفهومی دارد؟ ویژگی ها و مولفه های توسعه و ابعاد و موانع و الزامات آن چیست؟ شاخص های اندازه گیری کمی و کیفی توسعه در ابعاد و حوزه های مختلف توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی کدامند؟ تکوین و تحول و تکامل توسعه از چه بایدها و نبایدها و مکانیسم و قواعدی پیروی می کند، بازیگران و نقش آفرینان فرآیند توسعه چه کسانی هستند و در مدیریت و موفقیت یا موفق نبودن توسعه، چه نهادها و افرادی سهیم هستند؟ در این میان نقش استاندار در مدیریت توسعه در استان بسیار مهم و جدی است.

در انبوهی از ویژگی ها و الزامات یک استاندار توسعه محور، بعضی از آن ویژگی ها و الزامات شاید مهم تر و به اجمال عبارتند از:

۱_ استاندار توسعه محور کسی است که هم خود از دانش توسعه ای و شناخت نقادانه وضع موجود و چالش ها و وضع مطلوب و راهبردهای آن و نیز پایبندی به الزامات فرآیند توسعه در چارچوب بک پروسه و فراتر از یک پروژه  برخوردار باشد و هم بتواند ترکیبی از هم اندیشان و همراهان برخوردار از دانایی و توانایی در حوزه های مختلف توسعه ای را گرد آورد و از آن دانش و توان به سوی و سود مقصد توسعه ی استان بهره مند شود.

۲_توسعه مقوله ای است نیازمند گسترش فرهنگ عمومی توسعه در آحاد جامعه از یک سو و نهادهای حاکمیتی و خصوصی از سوی دیگر. یک استاندار توسعه محور فردی است که به فراهم کردن و تحقق زمینه های تسهیل، تعمیق و تسریع ضرورت گسترش فرهنگ عمومی توسعه در میان اقشار و لایه های مختلف اجتماعی و نیز ضرورت گسترش دانش و فرهنگ و رفتار توسعه ای در نهادهای حاکمیتی به ویژه دولتی و نیز نهادهای خصوصی دانا و توانا و برای او چه در مقام نظر و  چه در مقام عمل، یک اولویت در سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا باشد.

۳_توسعه مفهوم و مقوله ای است چند ضلعی که علاوه بر ضرورت گسترش فرهنگ عمومی توسعه، نیازمند عزم و اجماع عمومی به ویژه در میان نهادهای دولتی و سایر نهادهای حاکمیتی و نیز نهادهای غیر حاکمیتی و همگرایی و اجماع نسبی میان آنها است. یک استاندار توسعه محور کسی است که به راه های رسیدن به این همگرایی و اجماع در استان، دانا و توانا باشد.

۴_ هرگونه برنامه های توسعه ای شعار گونه غیر کارشناسی و بدون توجه به ظرفیت های توسعه ای در امکانات و منابع و به ویژه ظرفیت های مدیریتی توسعه محور، توهم و اقدامی پوپولیستی و عقیم است که از آن هیچ دستاورد و سرمایه درخشانی برای توسعه به دست نمی آید. قطار توسعه با مدیران توسعه نیافته که نه به الفبای توسعه دانایی دارند و نه به الزامات آن توانایی، هرگز به مقصد نمی رسد. یک استاندار توسعه محور ، مدیران توسعه نیافته و نادان و ناتوان از درک ضرورت توسعه و مفهوم و الزامات آن را از قطار مدیریت استان عزل و پیاده می کند و از مدیران با دانش و توانمند و شایسته برای تحقق برنامه ها و آرمان های توسعه بهره می گیرد.

۵_ مشارکت و اقدام رسانه ها و صاحب نظران دانشگاهی و متخصصان امور برای نقد عالمانه و منصفانه سیاست ها و برنامه ها و عملکرد نهادهای حاکمیتی و دستگاههای اجرایی و استقبال تصمیم گیران و برنامه ریزان و مسوولان نهادهای حاکمیتی و اجرایی از آن نقدها یک ضرورت است که بر چاپلوسی های رسانه ای ترجیح دارد. یک استاندار توسعه محور به ضرورت و اهمیت لزوم مشارکت نقادانه رسانه ها آگاه و از آن استقبال و حمایت و در راه اصلاح تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها و اجرا ی تصمیم ها و برنامه های توسعه ای  بهره می گیرد.

۶_ یک استاندار توسعه محور فردی است که تلاش برای تقویت نگاه و رویکرد کارشناسی در دستگاههای اجرایی و پاداش و تنبیه مدیران بر اساس میزان دانایی و توانایی توسعه محور آنان، برای او یک ضرورت و الویت است.

۷_ با شعار توسعه آن گاه و آن جا که این شعارها محدود و آلوده به رفتارهای پوپولیستی به دور از پایبندی به الزامات توسعه باشد، نه توسعه محقق می شود و نه جلب اعتماد و مشارکت عمومی. برای به دست آوردن اعتماد و حمایت عمومی و نخبگان جامعه از تصمیم ها و برنامه ها و اجرای برنامه های توسعه ای نهادهای حاکمیتی و دستگاه های اجرایی دولتی، باید به آنان اعتماد و از آنان حمایت کرد. یک استاندار توسعه محور استانداری است که به ضرورت افزایش جلب اعتماد و مشارکت جدی و گسترده  -و نه نمایشی-  نخبگان علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و  احزاب سیاسی و تشکل های صنفی غیر دولتی و نهادهای مدنی  ونیز استفاده مناسب از دانایی و توانایی آنان در حوزه های مختلف و متناسب، دانا و توانا باشد.

به یاد داشته باشیم آن گاه و آن جا که هرگونه تلاش و رویای رسیدن به مقصد توسعه ی مطلوب و پایدار ،با یک استاندار نادان و ناتوان از فهم توسعه و فرصت ها و تهدیدهای آن در هم آمیزد و گره بخورد؛ رویای توسعه نه تنها به واقعیت نخواهد رسید، بلکه  خیالی خالی از هرگونه تدبیر و امید خواهد بود که از تولد تا مرگش فاصله ای نیست!