پنجشنبه 8 فروردين 1398-21:16

پیامدها و پیام‌های سیل در مازندران

 به رغم آن که استاندار مازندران از بعضی ضعف ها و اشتباهات دور نیست، نمی توان انکار کرد که او از یک شخصیت بسیار با اخلاق و ظرفیت های توسعه ای بسیار و بالا برخوردار است. اما پنهان نیز نمی کنم وجود و حضور حلقه ای از بعضی از مدیران ضعیف ستادی و بعضی از مدیران ضعیف دستگاه های اجرایی در استان و در اطراف استاندار، مانع جدی برای تحقق کارآمدی حداکثری ظرفیت های استاندار برای توسعه ی مازندران است.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، لطف الله آجدانی: سیل در مازندران در آستانه نوروز و ایام جشن‌های نوروزی کام مردم مازندران را تلخ کرد. تخریب هزاران هکتار باغ و اراضی شالیزاری، آسیب های جدی به تولیدات دام و طیور، منازل و اماکن مسکونی و تجاری و صنعتی، شبکه راه‌ها و تاسیسات  برق، ابنیه عمرانی و فنی و هزاران میلیارد تومان خسارات مالی در مناطق روستایی و شهری سیل زده در مازندران؛ تنها بخشی از پیامدهای ویرانگر سیل برای مردم مازندران بوده است.

در این میان بدون آن که خواسته باشیم  زحمات درخور تقدیر احمد حسین‌زادگان -استاندار و مدیر ارشد مازندران- و بعضی دیگر از مدیران استان را با درجات متفاوت برای خدمت به سیل زدگان انکار کرده و نادیده بگیریم، اما مبالغه در عملکرد مثبت ستاد مدیریت بحران و نادیده گرفتن ضعف‌های این ستاد نیز هیچ خدمتی به مردم و حل و کاهش پیامدهای ویرانگر سیل نمی کند.

این که آقای رئیس جمهوری و معاون اول او نیز از عملکرد مدیریتی استاندار مازندران در واقعه بحران سیل راضی باشند و عده ای نیز که در حلقه زدن بر دور استاندار و سبقت در دادن شعار چاپلوسانه «حاج مجید ایول ایول» سابقه دار هستند، برای حضور میدانی استاندار و پوشیدن چکمه و در میان آب و کمک نمادین حاج مجید برای بیرون آوردن سرنشین یک خودرو در سیل مانده که آن هم شایسته قدردانی است، درخواست تشویق برای استاندار مازندران را داشته باشند؛ نباید به انکار واقعیت پاره ای ضعف ها در بخشی از عملکرد بعضی از مسوولین دستگاه های اجرایی و به ویژه در عملکرد ستاد مدیریت بحران در مازندران و بی توجهی به ضرورت و نیاز به بازنگری و تصحیح عملکرد مدیران استان بینجامد.

کاش رئیس جمهوری در کشور و آقای استاندار حسین زادگان در مازندران، آن قدر روشن بینی و تدبیر داشته باشند تا این واقعیت را بپذیرند که هم در کشور و هم در مازندران ضرورت دارد و خوب است در کنار برگزاری جلسات فراوان و چند باره و همه روزه گاه با خاصیت و گاه بی خاصیت ستاد مدیریت بحران پس از وقوع هر بحران، بعضی از جلسات این ستاد نیز با رویکرد آینده نگرانه و پیش گیرانه، قبل از وقوع بحران ها تشکیل و حتی فراتر از آن، از دانش کارشناسی صاحب‌نظران در حوزه های مختلف بحران‌ها نه فقط در بحران های طبیعی، بلکه در بحران های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیز استفاده شود؛ تا چنین نشود که با پاره ای بی تدبیری‌ها و ضعف عملکرد ستاد مدیریت بحران از یکسو و پاره ای ضعف های بعضی از مدیران دستگاه های اجرایی از سوی دیگر، با چنان بحرانی در مدیریت رو به رو شویم که در میان بسیاری از مردم، نیاز به تشکیل ستاد «بحران مدیریت» بیشتر از ستاد «مدیریت بحران» در جامعه احساس شود!

چقدر خوب است استاندار مازندران به مردم استانی که بر مسند استانداری اش نشسته است پاسخ و توضیح دهد که  مسوول قطع درختان و جنگل‌خواری در مازندران به عنوان یکی از عوامل تشدید سیل و ویرانگری های آن، مسوول تعرض به حریم رودخانه ها و ساخت و سازهای غیر مجاز در حاشیه رودخانه ها، مسوول بی توجهی به دیدگاه‌های کارشناسی پیشگیرانه و آینده نگرانه صاحب نظران زمین شناسی و نیز بی تدبیری در تامین اعتبار و ارائه اقدامات زیرساختی و زیربنایی پیشگیرانه برای کاهش وقوع سیل و رانش زمین و خطرات ناشی از آنها چه کسانی هستند و با دستگاه ها و مدیران متخلف و قصور و تقصیر آنان چه برخوردهای قانونی شده است؟!



چقدر خوب است استاندار مازندران به مردم استانی که بر مسند استانداری اش نشسته است پاسخ و توضیح دهد آیا در گزارش خود به رئیس جمهوری در باره سیل مازندران، بعد از این ادعا که «علت فروکش کردن سریع بحران سیل مازندران، حضور به موقع و تمام و کمال و شبانه روزی مدیران دستگاه های اجرایی به ویژه مدیران عضو شورای هماهنگی مدیریت بحران در مناطق سیل زده بوده است»،  گزارش های میدانی و مستند و غیر دولتی متعدد از جمله گزارشی با عنوان «کسی برای مردم سوادکوه هشتک نمی زند»(مازندنومه) و گزارش میدانی و مستند «قصه ی رنگ پریده، خون سرد» (مازندنومه) را نیز برای آقای رئیس جمهوری خواندند و صدای اعتراض و نارضایتی بسیاری از سیل زدگان از جمله صدای سیل زده میاندورودی را که: «چند روزی از سیل گذشته و کسی سراغ‌مان نیامده ، مگر این شهر مسوول ندارد» و صدای سیل زده ای که «۸۰۰ درخت تامسون داشتم که همه شان یا شکست یا آن قدر خسارت دید که محصول نمی دهد، امسال محصول ندارم، اما از روز اول که زمین های ما را آب گرفت تا امروز کسی نگفت شما مرده اید یا زنده اید» را به گوش آقای رئیس جمهوری رسانده اند؟!

آقای استاندار؛ با احترام، آیا در گزارش خود در دلالت بر رضایت خود از عملکرد مدیریت بحران استان در سیل مازندران، انعکاس صدای اعتراض و نارضایتی بسیاری از سیل زدگان از عملکرد نمایشی و پوپولیستی بعضی از مدیران، از جمله ویدئوی موجود آن پیرمرد سیل زده ای که دردش را این گونه بر زبان آورد: «مسوولین فقط ماشین سوار می شن میان. ما سیل زدگان رو تماشا می کنن. بدون این که به ما رسیدگی کنن، آقای لاریجانی تشریف آوردن با ۲۰ تا اسکورت، همون سر جاده ایستاد و از دور فقط خونه ها رو دید و گفت درست میکنم، بعدش رفت و من موندم و چهل پنجاه تا گوسفندهام که دارن می میرن اما  یک کیسه سپوس هم نیاوردن...»، را نیز به آقای رئیس جمهوری ارائه و گزارش داده اید یا برای این که متهم به ایجاد نا امیدی و تشویش اذهان عمومی یا تشویش آقای رئیس جمهوری نشوید، آن نارضایتی ها را پشت سکوت خود، پنهان کرده اید؟!

آقای استاندار، آن چه به اجمال اشاره شد نافی پاره ای عملکرد مثبت و بعضی توانایی های ارزشمند شما در حوزه های مختلف و نیز  تلاش و زحمات شما در مدیریت بحران سیل مازندران و نادیده گرفتن محدودیت ها و موانع خارج از اراده شما نیست. سخن از ضرورت واقع نگری و جامع نگری در نقاط قوت وضعف مدیریت بحران در مازندران از یکسو و واقعیت وجود بعضی بحران های مدیریتی در بعضی از حوزه های مدیریتی ستادی و دستگاه های اجرایی استان و ضرورت اصلاح تدریجی اما جدی و قاطع در امور، فراتر از شعار و وعده هاست.

به یاد داشته باشیم ارزش مهارت و هنر یک استاندار در مدیریت بحران های ناشی از حوادث طبیعی، بیشتر از ارزش مهارت و هنر او در حل بحران های مدیریتی ناشی از حضور بعضی مدیران ضعیف و سفارشی و  تدبیر و قاطعیت استاندار در عزل و نصب های مدیریتی در چارچوب اعتدال و عقلانیت و شایسته سالاری و کارآمدی نیست.

 بارها گفته و نوشته ام به رغم آن که استاندار مازندران از بعضی ضعف ها و اشتباهات دور نیست، نمی توان انکار کرد که او از یک شخصیت بسیار با اخلاق و ظرفیت های توسعه ای بسیار و بالا برخوردار است. اما پنهان نیز نمی کنم وجود و حضور حلقه ای از بعضی از مدیران ضعیف ستادی و بعضی از مدیران ضعیف دستگاه های اجرایی در استان و در اطراف استاندار، مانع جدی برای تحقق کارآمدی حداکثری ظرفیت های استاندار برای توسعه ی مازندران است.

درک و فهم این واقعیت نیاز به هوش چندانی ندارد که با تداوم حضور مسوولان بی مسوولیت و کم دانش و ضعیف و ناتوان و بی عرضه، قطار توسعه در مازندران، توان رسیدن به مقصد را نخواهد داشت.

استحقاق مردم مازندران نصب و تداوم حضور بعضی از مدیران به غایت ناتوان و نالایق نیست. حسین زادگان اگر این چالش و حل آن را جدی نگیرد، آرزوی او برای توسعه ی مازندران با موفقیت روبرو نخواهد شد.