جمعه 11 مرداد 1398-22:45

سفرنامه شوراب،؛ روستای آب و گیاه و صخره

یک ‌روز در «شوراب»

از شوراب تا پل سفید 30 کیلومتر است و تمام این مسیر، گردشگرپذیر است. شوراب اما یک بسته کامل گردشگری است. چشمه و آبشار، راه‌آهن  و بناهای قدیمی آن،گیاهان دارویی، پرورش زنبور عسل، غار، طبیعت زیبا و....


 مازندنومه؛ سرویس محیط زیست و گردشگری، حلیمه خادمی: آخر هفته یکی از روزهای مردادماه، از پل سفید به سمت روستای شوراب حرکت کردم.

در مسیر آبشار ورسک و پل ورسک را دیدیم. نیز برج شروین باوند، غار اسپهبد خورشید و تنگه ابوالقیسی را.

هر کدام از این جاذبه ها به تنهایی ظرفیتی کامل برای گذراندن یک روز گردشگران به شمار می روند.

 از کنار رستوران گدوک که به رو به رو نگاه می کنم، آبشار شوراب خودنمایی می کند.

از تهران که به سوادکوه می آیی، نخستین جاذبه گردشگری، همین چشمه شوراب است.



*دهکده شوراب

قطار گردشگری که هر هفته به این منطقه می آید، از راه می رسد. تقریباً 200 نفری از قطار پیاده می شوند، کمی آن طرف تر کارگران ترمیم ریل، باوجودگرما، مشغول کار هستند.

گردشگران بی توجه به کارگران، مسیری را که به وسیله لیدر تور معرفی می شود، در پیش می گیرند و من هم با آن ها همراه می شوم، به سمت روستای شوراب.

نخستین مکانی که تور متوقف می شود،کارگاه سنگ شکن است. زمان ساخت پل راه آهن، سنگ ها را در این کارگاه  شکسته، به قطعات کوچکتر تقسیم کرده، شسته و برای ساختن پل از آن استفاده می کردند.



 جلوتر به پل دره ای راه آهن می رسیم. این پل با 145 متر طول، 12 دهنه و 19 متر ارتفاع بزرگترین  پل دره ای شمال محسوب می شود. نمای پل با سنگ کار شده و استحکام فوق العاده ای دارد.

مسیر خاکی است و چون تعداد گردشگران زیاد است، گرد و خاک به پا می شود.



*هجوم غیربومی ها

بافت روستای شوراب از حالت سنتی در حال خارج شدن است. این روستا بیش از 100 سال قدمت دارد. قبل از احداث این دهکده، مردم در مکانی به اسم «نوسر» محله زندگی می کردند، ولی به علت کمبود آب آشامیدنی، یک قرنی می شود که به شوراب آمده اند.

گفته می شود شورایی ها از نسل گرجی هایی هستند که از گرجستان کوچانده شدند آناتومی صورت و لهجه ی شورایی ها با بقیه مردم سوادکوه متفاوت است و این روستا شوراب گرجی هم نامیده می شود.

رجبی –عضو شورای شوراب- می گوید: شغل اصلی اهالی دامپروری است.

او ادامه می دهد: در این روستا 68 خانه کاه گلی، 58 خانه ترکیبی و 30 باب ویلا وجود دارد و 30 درصد از زمین های منطقه، به غیر بومی ها فروخته شده است.

در شوراب گیاهان دارویی مانندگل گاو زبان، بنفشه، آویشن و مانند این ها کشت و برداشت می شود.



*بافت جدید توی ذوق می زند

لیدر تور توضیح می دهد که راه آهن سوادکوه سخت ترین، مهم ترین و گران ترین مسیر راه آهن کشور است.

تور به سمت سربازخانه و سینما که اکنون فقط اسکلتی از آن باقی مانده است، حرکت می کند.

این بنا که در زمان جنگ جهانی دوم ساخته شد، دوطبقه داشت که یک طبقه سینما و طبقه دیگر سربازخانه بود.

در معماری پل و سربازخانه از سنگ های همین منطقه استفاده شده تا با شرایط آب و هوایی منطقه سازگار باشد.

در میانه راه زیر صخره ای، انبار علوفه را می بینم که کنار آن کیسه های علوفه انباشته شده است. هنوز از این انبار سنتی و قدیمی استفاده می شود.

ساخت و سازهای جدید کنار بافت سنتی، توی ذوق می زند.



*آش محلی

به بازارچه توزیع محصولات ارگانیک منطقه می رسیم و گردشگران گیاهان دارویی می خرند.

اهالی آش محلی درست کرده اند، گردشگران از آش می خورند و دستور پخت را از بانوان فروشنده می پرسند.

خاله زهرا با گویش مازندرانی طرز پخت آش را توضیح می دهد و گردشگران به سختی مفهوم کلام او را درک می کنند.

تقریبا 2 سال از تاسیس این بازارچه می گذرد و در آن انواع سبزی های محلی، ترشیجات، میوه و محصولات همین روستا عرضه می شود.

آقای رجبی می گوید: در حال پیگیری هستیم تا با رایزنی با روستاهای اطراف، غرفه صنایع دستی را نیز راه اندازی کنیم.

به گفته عضو شورای اسلامی شوراب، این بازارچه برای 20 خانواده شغل ایجاد کرده است.

با یکی از گردشگران هم صحبت می شوم که برای نخستین بار است سوار قطار گردشگری شده است.

می گوید: این قطار در 4 مکان توقف داشت که ایستگاه شوراب سومین ایستگاه بوده و من و همراهانم خیلی لذت بردیم.



*چشمه شوراب

قطار گردشگری شوراب را ترک می کند و من به همراه آقای معصومی -عضو دیگر شورا- به سمت چشمه شوراب حرکت می کنیم.

 میانه راه عمو حسین -پیرمرد عصا به دست- را می بینم و از او راجع به شوراب قدیم می پرسم. آه سردی می کشد و می گوید: قدیم با خانه های کاه گلی خیلی بهتر بود. آن زمان حرمت ها حفظ و محبت در خانه ها هنوز حس می شد؛ ولی اکنون با نماسنگ شدن خانه ها، انگار قلب مردم نیز سنگی شده است.

سرچشمه‌ی شوراب کمی بالاتر از پل دره ای بود. هنگام ساخت پل، مسیر سرچشمه را تغییر دادند و به سمت تونل 52 راه آهن، منحرف کردند.

بالای پل راه آهن می ایستم و به صخره لایه ای شکل روبه رو می نگرم. آقای معصومی توضیح می دهد: قبل ساخت پل، مسیر آب چشمه از بالای این صخره رسوبی بود و بعداً مسیر آب تغییر یافت و این صخره لایه ای شکل، بازمانده از گذشته مسیر چشمه است.

آب چشمه در میانه تابستان، سرد است و آفتاب سوزان، هیچ تاثیری در خنکی آب ندارد.

آب گوگردی این چشمه خواص درمانی برای دردهای مفصلی، پوستی و جوش های بدن دارد.

آب را مزه مزه می کنم. شور است. وجود چشمه ای با آب شور، کیلومترها دورتر از دریای مازندران، برایم شگفت انگیزاست. قدیمی های شوراب می گویند یک سر این چشمه در سمنان قرار دارد.



*غار شوراب

مسیر ریلی را درپیش می گیرم. از تپه ای صخره ای شکل سرازیر می شوم تا غاری را که زیر صخره قرار دارد، ببینم.

علف های خشکیده زیر پایم باعث می شود چند باری لیز بخورم. به خود نهیب می زنم: «آخر، سرم را فدای یکی از گزارش هایم می کنم!»



پای غار مکانی وجود داشت که در گذشته لباس افراد فوت شده را آن‌جا دفن می کردند.

از دور آرامگاه زن و شوهری را می بینم. آقای معصومی با لبخند می گوید: این دو نفر وصیت کردند خارج از روستا و این جا دفن شوند!

 -دلیل خاصی داشت، آقای معصومی؟

-در فصل بهار آرامگاه روستا سرسبز می شود و دام های دامداران در آنجا چرا می کنند. این زن و شوهر وصیت کردند بعد مرگ شان، اینجا دفن شوند تا دام ها برای چرا از روی قبر آنها رد نشوند.

امتداد غار شوراب از همین مکان تا وسط روستا و نزدیک پل راه آهن است. سیل سال 68 موجب مسدود شدن غار و تمام غار از گِل و لای پر شد.

عضو شورای شوراب می گوید که در زمان کودکی اش داخل غار رفته و از آن سمت به روستا رسید.

معصومی ادامه می دهد: الان فقط چند متری می شود داخل غار رفت. آب‌راه بود و ازسقف غار قطرات آب می چکید. دهانه غار محل زندگی خفاش نیز بود که در سالیان اخیر نسل آنها منقرض شده است.

به دهانه غار می رسم. هوای درون غار بسیار خنک تر از هوای اطراف است. بوی گوگرد و نم باهم آمیخته شده اند.

بافت آهکی غار و حفرهای ایجاد شده روی سنگ های آهکی، معماری طبیعی زیبایی را به وجود آورده است.

 چند متر را به صورت خمیده به داخل می روم تا سرم به سنگ های بالایی برخورد نکند. زمین نمناک و فضا بوی مواد معدنی گرفته است. تصمیم می گیرم، برگردم.



*صخره آهکی

در مسیر برگشت ناخنکی به زرشک های نرسیده و تالوک(آلبالوی وحشی) می زنم. درختان آلوچه و ولیک وحشی هم خودنمایی می کنند.

دوخزانه حمام روی صخره درست کرده اند. در گذشته سنگ ها را روی آتش داغ می کردند، وقتی گداخته و سرخ می شد، آن را در این خزانه انداخته، حمام می کردند.



 عرض صخره را طی می کنم. ترس و هیجانی توام دارم. زیبایی پله های آهکی شکلی که به مرور زمان روی این صخره ایجاد شده  و هرکدام به رنگ خاصی است، مرا به وجد می آورد. آرام قدم بر می دارم تا آسیبی به بافت آهکی زیر پایم وارد نشود.

آن سوی صخره استخر پرورش ماهی قرل آلاست. سگ های محافظ استخر، پارس می کنند.

به مسیر جاده ای روستا می رسیم. چوپانی زیر درختی مشغول خوردن ناهار است.کنارش می نشینم و لقمه ای نان و خیار و گوجه می خورم.

رضا 20 سال است که چوپانی می کند. زمستان به قشلاق و جاده نظامی قائمشهر می آید و تابستانش را در شوراب سپری می کند.

روستا پای صخره کوه بنا و مسیر ریلی راه آهن، همچون ماری دور روستا تنیده شده است.

 بسیاری از خانه ها روی تونل های راه آهن بنا شده اند. وقتی قطار به این روستا می رسد، مسیری به شکل عدد 8  لاتین را طی می کند.

خاک این منطقه رنگ های مختلفی دارد، مثل سرخ، زرد، سیاه و شنی. شوراب با درختان گردو، گیلاس، آلوچه و شلیل تزیین شده است.



* بسته کامل گردشگری

از شوراب تا پل سفید 30 کیلومتر است و تمام این مسیر، گردشگرپذیر است.

شوراب اما یک بسته کامل گردشگری است. چشمه و آبشار، راه‌آهن  و بناهای قدیمی آن،گیاهان دارویی، پرورش زنبور عسل، غار، طبیعت زیبا و....

در هوای گرم، آب خنک اش حالت را جا می آورد، یک غار باستانی را می بینی، از میوه ها و گیاهان دارویی اش مصرف می کنی، طبیعت چند رنگه را تماشا می کنی، از دیدن معماری رومی پل سنگی لذت می بری و حسابی خوش می گذرانی.

به جز قطار گردشگری، هنوز گردشگران در اینجا شب‌مانی ندارند. ظرفیت های گردشگری شوراب مغفول مانده است. با احداث خانه مسافر و بوم گردی و آماده سازی زیر ساخت ها، می توان از این ظرفیت بهتر استفاده کرد.

حمزه نژاد –رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سوادکوه- به مازندنومه می گوید: بافت سنتی، پل راه آهن و سینما که در روستای شورآب قرار دارد، ظرفیتی فوق العاده برای گردشگری محسوب می شود و پیگیریم تا چشمه شورآب را به ثبت ملی برسانیم.

 او ادامه می دهد: فضای برگزاری جشنواره ای بومی-محلی در منطقه شوراب فراهم است.

حمزه نژاد گریزی هم به سرمایه گذاری در بخش گردشگری می زند و بیان می کند: باید شرایط برای حضور سرمایه گذاران باید فراهم شود. وضع قوانین باید مطابق با اقلیم منطقه باشد. الان هم‌افزایی میان ادارات پایین است و یک سرمایه گذار آن‌قدر در پیچ و تاب مراحل اداری سردرگم می شود که از سرمایه گذاری منصرف شده، منطقه را ترک می کند.