يکشنبه 4 شهريور 1386-0:0
سايه نور
نگاهي به کتاب تازه منتشر شده"ديار فرزانگان".
به همت عباس يزدينژاد و همراهي دكتر علييزدينژاد و دكتر آرزو مرادي، مجموعهاي با عنوان ديار فرزانگان1 در معرفي مشاهير و بزرگان تاريخ، فرهنگ و هنر سرزمين نور و كجور مازندران منتشر شده است.
دكتر محمدابراهيم باستاني پاريزي، محقق و پژوهشگر نامدار و استاد دانشگاه تهران با قلم هميشه شيرين و شيواي خود مقدمهاي كوتاه اما خواندني تحت عنوان "سايه نور" برآن نگاشته است.
در ابتداي اين مجموعه، پس از مقالاتي با عناوين "پايتخت فريدون" نوشته دكتر فريدون جنيدي و "البرز، جايگاه سيمرغ وسرزمين فرزانگان" به قلم دكتر محمدجواد ايوبي، مشاهير سرزمين نور و كجور، بزرگاني چون ملاعلي آخوند نوري، علامه محدثنوري، دكتر غلامحسين صديقي، دكتر حسين خطيبي نوري، استاد غلامحسين بنان، دكتر پرويز ناتل خانلري، دكتر زهرا كيا (خانلري)، نيما يوشيج و دكتر عبدا... بهزادي به شكلي شايسته و درخور نام هر كدام معرفي شدهاند.
از نويسندگان صاحبنام اين مجموعه كه هر كدام درباره مشاهير اين سرزمين قلمفرسايي كردهاند، ميتوان به استاد ايرج افشار، دكتر ناصر تكميل همايون، دكتر خسرو سعيدي، عزت خطيبي (كاشاني)، دكتر ابوالحسن ضيا ظريفي، دكتر داريوش صبور، دكتر محمدعلي اسلامي ندوشن، دكتر بابك سالاريان، پريدخت بنان (آور)، استاد همايون خرم، دكتر منصور رستگار فسايي، ترانه خانلري، دكتر محمدرضا شفيعي كدكني، علياصغر آزرمنيا، محسن محسني(نوري)، جليل قيصري، ناصر ملكمحمدي نوري، ايرج صادقي، قوامالدين بينايي و... اشاره كرد.
آوردن بخشي از يادداشت دكتر باستاني پاريزي براين مجموعه كه با برخي از بزرگان اين ديار نيز دوستي و حشر ونشر داشته، از هر حيث ميتواند در معرفي بهتر اين اثر موثر واقع شود.
دکتر باستاني نوشته:"كتاب دلپذيري را كه آقاي دكتر يزدينژاد و همكارشان دكتر مرادي فراهم آوردهاند هر چند مربوط به نور و كجور است و با كرمان ناجور، و به قول آن خواننده معروف ما و نوريها بيابان تا بيابان فاصله داريم، اما به هرحال آنچه در متن كتاب آمده هم با كرمان مربوط است و هم مورد علاقه مخلص است.
يك مقاله كتاب مربوط به دكتر غلامحسين صديقي است كه بر گردن مخلص، حق عظيم دارد. وقتي مقاله من تحت عنوان <دانشگاه و جامعه- > بعد از كتك خوردن دانشجويان - در <خواندنيها> به چاپ رسيد (زمان دولت دكتر اميني)، دكتر صديقي مرا خواست و ضمن تشويق گفت: صله تو يك مقاله است كه بهعنوان مقدمه بر كتاب <اصول حكومت آتن> ترجمه تو خواهم نوشت و نوشت و چاپ هم شد.
نيما يوشيج را فقط يك بار- آن نيز در قلهك، يك شب در خانه آل احمد زيارت كردم. آن شب، همسر آل احمد- سيمين- يك كشمش پلوشيرازي به ما داد. معلوم شد نيما همسايه آلاحمد است و شبهايي كه مجلس ادبي در خانه سيد باشد- نيما هم ميآيد...
بنان، خواننده نامدار نوري را اصلا" نديدم ولي اسم مرا او جاوداني كرد، زيرا غزل <گل ميريخت> مرا - كه حدود 1324 ش، 1945 م. زير درختهاي بادام پاريز سروده بودم، او پانزده سال بعد به مناسبت مرگ صبا در برنامه <گلها> خواند و بسيار هم لطيف و جذاب خواند و همه فكر ميكردند من اين شعر را اختصاصا" در مرگ صبا گفتهام و حال آنكه چنين نبود و قنديل كعبه بود كه بر در بتخانه سوخته شد...
دكتر حسين خطيبي نوري، استادي بود كه مرا كم و بيش ميشناخت، اما بعداز آنكه از زندان آزاد شد، بيشتر به من محبت پيدا كرد و اغلب او را در خانه آقاي علي آگاه ميديدم. لطف او به خاطر اين بود كه ميگفت: در زندان كرج- كه دكتر خطيب را مسوول كتابخانهآن قرار داده بودند - بيشتر زندانيان كتابهاي باستاني پاريزي را ميخواستند. دكتر ميگفت خيلي از آنها را براي كتابخانه زندان تهيه كردم و خودم هم كم و بيش آنها را ميخواندم. و اين نكته براي من البته چيز كوچكي نبود...>
ديار فرزانگان1به تازگي توسط انتشارات ميرماه در شمارگان 3000 نسخه و با بهاي 9500 تومان در هياتي نفيس منتشر شده است.