يکشنبه 9 دی 1386-0:0
تضعيف مديريت ارشد استان به چه قيمتي؟!
يادداشتي از:ايرج نيازآذري،عضو شوراي هماهنگي روابط عموميهاي استان مازندران
مازندنومه:در روزهاي اخير شايعه رفتن ابوطالب شفقت-استاندار مازندران-به وزارت صنايع و جانشيني کريمي-فرماندار اسبق قائم شهر،مدير عامل سابق شرکت گاز مايع کشور و معاون کنوني وزير شمالي تعاون-گرم شده است.رفتن استاندار از مدت ها پيش شايعه شده و نام جانشينان احتمالي او نيزدر محافل پخش شده بود.يادداشت زير در حاشيه شايعه اخير نگاشته شده است.
-----------------------
اكثر قريب به اتفاق صاحبنظران و كارشناسان در اين جمله متفقالقولند كه بيثباتي مديريت يكي از عوامل اساسي توسعه نيافتگي استان مازندران بوده است.
عليرغم اين مسئله گويا برخي جريانهاي سياسي بدشان نميآيد تا با راهاندازي جريان تزلزل منافع حزبي و باندي خود را پيگيري نمايند.
متأسفانه ساختار سياسي در ايران تابع شديد انتخابات است و انتصابات مهمترين خروجي انتخابات. هر وقت به انتخابات مجلس يا رياست جمهوري نزديك ميشويم آتش تهيه منتقدان و مخالفان جريان حاكم شروع ميشود و پس از تاثيرگذاري منتظر فرصتي ديگر ميمانند.
اخيراً نغمههاي ناصوابي به گوش ميرسد كه جز تضعيف مصالح مردم حاصل ديگري ندارد. اين قلم در مقامي نيست كه مديريت ارشد استان را ارزيابي كند چراكه شاخصها و مؤلفههاي اندازهگيري در دست دولت و وزارت كشور ميباشد ولي نگارنده اعتقاد دارد جريان سازي عدهاي كه به منافع حزبي و جناحي خود ميانديشند موجب شده است اخبار تغييرات در مديريت ارشد استان رسانهاي شود.
راقم اين سطور با اذعان به برخي كاستيها در بدنه اجرايي استان اعتقاد دارد بايد نيمه پرليوان را نيز منصفانه ديد و قضاوت كرد و از هياهو هيچ گرهاي باز نميشود بلكه گرههاي مشكلات كور و پيچيده ميگردد.
در سال اتحاد ملي كه فرمان ولايي رهبر فرزانه انقلاب است هرگونه اقدامي كه منجر به تفرقه و تضعيف خدمت و جريان كار و تلاش گردد خارج از شأن اصولگرايي است و نبايد زمينه تحليلها طوري قلمداد شود كه حاصلش تضعيف مديريت ارشد استان شود، چرا كه در اين مسير يك نفر آسيب نميبيند بلكه سازمان اداري يك استان از هم ميپاشد چون استاندار رئيس جمهور يك استان است و با تضعيف استاندار پيكره اداري و اجرايي استان لطمه ميخورد.
عزيزان، نيك بدانيم براي فردي چون استاندار كه مديريتش در استان حاصل تصميم هيأت وزيران است عرصه خدمت فراوان است و او در جريان سياسي موجود حداقل همتراز استانداري مازندران فرصت اجرايي خواهد داشت.
ليكن به صلاح نيست در اين مقطع حساس كه ايشان بر امور استان اشراف پيدا كرده است از شفقّتش برخوردار نباشيم.
بعيد به نظر ميرسد كه وزارت كشور و دولت محترم حاصل تصميم خود را كه منشأ خدمات و تلاشهاي مضاعفي در مازندران بوده است به بهانه برخي فشارها و يا احياناً چانهزنيها ناديده انگارد.
در غايت اين قلم همه اهل سياست ميدانند كه وزارت كشور همواره پس از تشكيل هر مجلسي تعاملاتي با وكلاي جديد خواهد داشت و با مشورت آنان درخصوص كميت و كيفيت همكاري مديران سياسي تصميم ميگيرد. همچنين نبايد از نظر دور داشت كه برخي شائبهها از اهداف دروني وزارت كشور براين تضعيف صحه گذاشته است و اگر اين شائبه تقويت گردد نافي شعار مهرورزي و عدالتخواهي دولت محترم است كه مقدرات يك استان را به هزينه فايده رويدادي سياسي ميسپارد.
از طرفي استقرار مديري جديد با هر ميزان توانمندي در اين شرايط سياسي و اداري هدررفت منابع مادي و انساني است، چراكه كارشناسان علم مديريت معتقدند؛ مدت استقرار يك مدير ارشد براي آشنايي با زيرمجموعه حداقل 6 ماه ميباشد. اكنون فصل بودجه و تنظيم برنامه سال آينده كشور است و بايد مديران ارشد با تمركز و آرامش مشغول خدمت باشند و هرگونه ابهام در ادامه فعاليت آنان دلسردي و يأس را براي مديران و سازمانها به دنبال دارد تقويت اخوت و برادري از پيامهاي ارزشمند غدير و از آموزههاي ديني و مذهبي ماست.
لذا همه با تأسي از فرامين امام «ره» و منويات رهبري به هيچ جز خدمت فكر نكنيم. در پايان نگارنده از همه فعالان سياسي ، اجتماعي و رسانهاي انتظار دارد با حمايت منصفانه و هدايت مشفقانه مديريت ارشد استان را در تحقق اهداف نظام ياري نموده و با همدلي و برادري زمينههاي توسعه و تعالي استان را فراهم آورند و يقيناً رشد و پيشرفت استان در گرو ترجيح مصالح عمومي استان و پرهيز از منافع فردي و گروهي است. ه(um@umz.ac.ir)