پنجشنبه 16 شهريور 1402-13:51
دستینۀ رادیو ساری
رادیو همه جا بوده و هست؛ چه از آن دوران که تَندبِرگ و ناگرا و نامه و جیپ و لندرور بود و چه حالا که رایانه و اینترنت و پیامک هست. این صدا تنها نیست. او حتا در جایی که مخاطبش هم نباشد، حضور دارد و هر صبح به همه سلام میکند.
مازندنومه،علی صادقی: این مقاله در شماره نخست فصلنامه «چهارسوق فرهنگ»(تابستان 1402) منتشر شد.
-جعبۀ کوچک تنهاییها!
«برتولتبرشت» -نمایشنامهنویس شهیر آلمانی- هنگام فرار از دست نازیها، آنگاه که پیشروی نیروهای هیتلر را میبیند و خبرهای پیروزیشان را میشنود، مطلبی ناب دربارۀ رادیو گفته:
«ای جعبه کوچکی که هنگام فرار، تو را به سینهام میفشارم تا مبادا وجودت کمترین آسیبی ببیند.
من تو را به همراه خود از خانه به کشتی و از کشتی به قطار میبرم تا دشمنانم بتوانند از طریق تو در هر موقعیتی مرا بیشتر بیازارند.
در کنار تختخوابم
در اوقات دردمندیهایم
و تا آخرین لحظات شب و از اولین لحظۀ بیداری صبح
مدام برایم از پیروزیهایشان بگویند و بدبختیهایم را به رخم بکشند.
اما به من قول بده که ناگهان خاموش نشوی!»
برشت هنگامی که ارتش دیکتاتور آلمان در حال فتح و پیروزیست و خود در حال هزیمت و گریز، و خبرهای رادیو پیاپی پیروزی نازیها را بازتاب میدهد، در چنین شرایط تار و موقعیت تیرهای، امیدوار است صدای رادیو خاموش نشود؛ حتا اگر خبرهایش منفی باشد!
برخی بر این باورند عمر رادیو به پایان رسیده، تنانی اما عقیده دارند رادیو رسانۀ فرداست، هر لحظه به شکلی آن بت عیار درآمده، بهروز شده، در آینده تابناکتر خواهد درخشید.
پس از تولد رادیو، ابتدا تلویزیون آمد و سپس ماهواره و اینترنت فراگیر شد، رادیو اما از فشارهای فزایندۀ رسانه های متاخر و نو رها شد و در قامت رادیوهای ماهوارهای، پادکست، رادیو اینترنتی، رادیونما و فرمهای دیگر به زندگیاش ادامه داد.
-پیر دوستداشتنی!
صدای قدیمی، جادویی و دوستداشتنی رادیو، در عصر گوناگونی و فراوانی رسانهها و با وجود اینترنت و ماهواره، 120 سال در دنیا، 83 سال در ایران و 53 سال در مازندران نفس کشیده، همچنان زنده مانده است.
نخستین فرستندۀ رادیویی در ایران، چهارم اردیبهشت 1319 گشایش یافت. در دهۀ نخست فعالیتهای رادیو در ایران، صدای رادیو تهران با فرستندههای محلی که بیشتر به ارتش تعلق داشت، در برخی شهرستانها شنیده میشد که به پخش برنامههای محدود و گاه هفتهای یک روز میپرداخت.
فرستندههای رادیویی رشت در سال 1325 و گرگان در سال 1327 راهاندازی شد. این فرستندهها در آغاز بیشتر از عصر تا نیمهشب برنامههای محلی داشتند و تا سالها بعد که با تقویت فرستنده، اخبار و برخی برنامههای رادیو تهران را نیز پخش میکردند، به فعالیت خود ادامه دادند.
_اینجا ساریست!
نخستین فرستندههای رادیویی در شمال کشور در رشت و گرگان راهاندازی شد. رادیو ساری 30 سال پس از تاسیس رادیو در ایران، یعنی هفدهم تیرماه سال 1349 با فرستنده یک کیلوواتی آغاز به کار کرد.
آن زمان رادیو ساری 12 تا 17 نیرو داشت؛ از مدیر و معاون تا حسابدار و نگهبان و سایران. مکان تولید و اجرای برنامهها خیابان خاقانی ساری بود؛ در بنایی استیجاری با چند اتاق کوچک. برنامههای آن دوره هم کاملاً خبری بود که با مدیریت آقای انصاری فعالیت میکردند. ساختمان جدید رادیو و تلویزیون مازندران در خیابان جامجم را نیز خود رضاقطبی –رییس کل رادیو و تلویزیون ایران- افتتاح کرد.
رادیو دریای چالوس در سال 1353 راه اندازی شد که رادیوفصلی بود و تابستانها برنامه داشت.
سال 1354 فرستنده پرقدرت 10 کیلو واتی در خزرآباد نصب شد و 85 درصد مازندران زیر پوشش برنامههای رادیو قرار گرفت.
سال 1364 فرستنده های اف.ام وارد سیستم پخش رادیو مازندران شد. با توجه به کوهستانی بودن مناطق مختلف، به تدریج کل استان مازندران زیر پوشش کامل برنامههای رادیو قرار گرفت و از سال 1390 هم رادیومازندران 24 ساعته شد.
تلویزیون ساری هم سال 1350 یعنی یک سال پس از گشایش رادیو، فعالیتش را آغاز کرد. برنامه های تلویزیون مازندران تا سال 1364 سیاه و سفید بود. شبکۀ استانی مازندران نیز 26 فروردین 1377 گشایش یافت.
-تنهاصدا
ماده اصلی تولید برنامههای رادیو، صداست. کلام، موسیقی و افکت، جملگی صدا هستند. مازندران –این کهنسرزمین- هم اقلیم صداهای زیبا و نواهای شنیدنی است، از غرش هراز تا بانگ هزار؛ از آوای للهوا تا گرمای طالبا؛ از ترنم باران تا نغمۀ نسیم و.... رادیو که به مازندران آمد، صدایی به صداهای پیشین افزوده و با اقبال روبهرو شد.
در ابتدای دهۀ 1350 هنگامی که رادیو یکییکی به روستاهای مازندران وارد شد، اهالی در منزل شخصی که رادیو خریده بود، جمع شده، به صداهایی که از این جعبۀ بزرگ شگفتانگیز خارج میشد، گوش میدادند. در برخی روستاها جلوی رادیو، آب و غذا میگذاشتند تا زن و مردی که درون آن هستند، تشنه و گرسنه نمانند!
در همان لحظههای آغازین که رادیو وارد دهکدهای میشد، نخستین ارتباط مردم آنجا با جهان بیرونی شکل گرفت و رادیو آرامآرام سبب توسعۀ روستاها شد. به همان صورت که ساخت پل و جاده، روستاها را به شهر اتصال داد، رادیو نیز از راه دور مردم را با دنیا و مسایل نو آشنا کرد.
رادیو سراسر مازندران حضور داشته، خود را به مردم ده و شهر نزدیک کرد. این وسیلۀ ارتباط جمعی سریع، ارزان و در دسترس، در هر زمان به تعداد بیشماری از مردم، به ویژه روستاییان دسترسی داشته، آنها را با شیوههای نو در زراعت و مبارزه با آفتها و... آشنا و آگاه کرده است.
قدرت اللهسروش، روحانیهایقانیان، مهینهدایتپور، محمددنیوی، علی طباطبایی، علی اکبرطارمی، فرنگیسخیرالدین، خسروسیاوشی، اصغرمهرآذر، زریوفایی، محبوبهرافتی، علیآبادیان، حسینکلامی، رضابازیبرون، ابوالقاسمعبداللهی، و غلامرضاعلینژاد نخستین نامها در رادیو ساری بودند؛ در کسوت تهیه کننده، گوینده، صدابردار و گزارشگر.
پس از گذر از دوران صرفاً تولید خبر، برنامه سازیها در رادیو ساری آغاز شد. نخستین بار، ایدهی ساخت برنامهای با محتوای روستا و روستانشینی(برنامه دهقان) از سوی مرحوم خسرو سیاوشی مطرح و در کنار او، مرحوم اصغر مهرآذر نیز در پیشبرد برنامه در مقام تهیهکننده همراه شد.
دیگر برنامۀ محلی «تیتیهایمازندران» بود به نویسندگی غلامرضاکبیری و گویندگی محبوبهرافتی و محمددنیوی.
«ترانه هایدرخواستی» هم از قدیمیترین برنامههای رادیو ساری در دهه 1350 بود به تهیهکنندگی مهرآذر و سیاوشی و گویندگی هدایتپور.
دنیوی در دهۀ 1350 برنامۀ گفتوگومحور «آشنایی از دیار مازندران» را هم تولید میکرد که موضوش معرفی هنرمندان و شاعران بود.
-خوشصداها
از سال 1317 که سازمان پرورش افکار تاسیس شد «سرتیپ امیر خسروی» –وزیر دارایی وقت– به سمت رئیس کمیسیون رادیو منصوب شد.
هم زمان برای انتخاب گویندگان زبان فارسی رادیو هم مسابقه ای در باشگاه افسران ترتیب داده شد که 160 داوطلب شرکت کردند و برندگان این مسابقه، نخستین گویندگان فارسی رادیو شدند؛ خانمها: رهبری، نخعی و طوسی حائری و آقایان: موثقی، آشتیانی، طاهری، شکوهی و محتشم.
خانم طوسی حائری در اصل اهل بابل بود. او دختر دایی داوود رشیدی -هنرپیشه معروف سینما- است که مدتی در فرانسه هم زندگی کرد. خانم طوسی دکترای ادبیات فرانسه داشت و جزو نخستین گویندگان رادیو در ایران به شمار میرود .
به تدریج کار موسیقی رادیو گسترش یافت و در سال های 1326 و 1327 نزدیک به 90 خواننده و نوازنده در رادیو فعالیت میکردند. در بین خوانندگان این سالها یک نام درخشش داشت و او کسی نبود جز «عصمت باقرپور پنبه فروش» معروف به «دلکش.»
او در سبکهای سنتی و محلیمازندرانی و پاپ اجرا میکرد و زمانی او را زن حنجره طلایی، بانوی آواز ایران وآتش کاروان هنر مینامیدند.
224 ترانه از دلکش در آرشیو رادیو باقی مانده است. او آهنگهای مازندرانی هم اجرا کرد؛ قطعات معروفی همچون ربابهجان، مریمجان، زهراجان، رعناجان و امیری.
مردم از آوازهای مازندرانی دلکش استقبال کردند و نامههای فراوانی برای تکرار ترانه های محلی او به رادیو فرستاده شد. هر یکشنبه که اجرا داشت مردم زیادی روبهروی ساختمان رادیو جمع میشدند تا او را از نزدیک ببینند.
یکی از معروفترین آهنگسازان مازندرانی که در رادیو به شهرت رسید، «حبیباللهبدیعی» است که جز بهترین شاگردان استاد صبا به شمار میرود و در تکنوازی و بداههنوازی صاحبسبک بود.
سیمینغانم» متولد 1323 شهسوار(تنکابن) است. پدرش اهل تهران و مادرش ساروی بود. او از 9 سالگی در جشنهای مدرسه میخواند و 14 ترانه از غانم در آرشیو رادیو وجود دارد.
علاوه بر خوانندگانی که با رادیو همکاری میکردند، گروهی از خوانندهها بیرون از محیط رادیو به تهیه و تولید آهنگ میپرداختند و صدایشان گاه از رادیو پخش میشد. یکی از آنها
«عبدالرضاکیانینژاد» با نام هنری «مازیار» است؛ خوانندۀ اهل بابل که 12 ترانه از او در دفتر ترانههای رادیو ثبت شده است.
با تاسیس رادیو در استانها و پدید آمدن گروههای موسیقی در آن مناطق، نمونههایی از موسیقی بومی هر منطقه اجرا و ضبط، یک کپی از آن به رادیو تهران ارسال میشد.
معروفترین خوانندگان محلی مازندران در سالهای پس از تاسیس رادیو در ساری میتوان به محمددنیوی، سیفاللهمحمدی، قدرکتولی، نظام شکارچیان، احمدبختیاری، حسینحسینزاده، حسینطیبی، حسینعلیطالبی، اسماعیلعبدی و نورمحمدطالبی اشاره کرد.
-رادیو برای همه
رادیو برای افراد باسواد و بیسواد به یک اندازه میتواند مفید باشد، هرچند برای قشرهای کمبهره از دانش یا کاملاً بیسواد که امکان استفاده از کتاب و نشریات را ندارند، مفیدتر است. از این رو رادیو ساری از ابتدای راهاندازی، به نوعی تکمیلکنندۀ تاثیر پیامهای سایر شیوهها و وسایل ارتباطجمعی و همدم قشرهای بیبهره از سواد بوده است.
رادیو رسانۀ برتر برای آموزش جوامع روستاییان ایران بوده است. در دهۀ 1330 که نخستین برنامههای ویژۀ روستاییان تولید شد، فقط شش درصد روستاییان ایرانی باسواد بودند. این آمار در دهه 1350 که مراکز رادیویی در استانها، از جمله مازندران فعال شدند، به بیش از 31 درصد رسید.
در دوره ای که رادیوتنها وسیلۀ ارتباط جمعیِ در دسترس جوامع روستایی ایران بود، علاوه بر اینکه روستانشینها برای دسترسی به مراکز شهری و خدماتی، مشکلات فراوانی داشتند، دستگاههای دولتی نیز برای ارائۀ خدمات خود با تنگناهای ارتباطی جدی روبهرو بودند. برای مثال در سال 1357 و دوران طلایی رادیو، طول راههای شوسه و آسفالت کشور، فقط هشت هزار کیلومتر بود. بیست سال بعد و در سال 1397 که رادیو از تبوتاب نخستین خود بیرون آمد، فقط طول راههای آسفالتۀ روستایی ایران از 110 هزارکیلومتر گذشت.
در سال 1340 کمتر از 45 درصد ایرانیها زیرپوشش برنامههای رادیو بودند، اما این آمار در سال 1387 به بیش از 99 درصد رسید. در تمام این سالها رادیو رسانه اختصاصی برای اطلاعرسانی، آموزش و سرگرمی مردم، به ویژه جوامع روستایی بود.
-تنها صداست یا صدا تنهاست؟
رادیو زمانی در ایران به عرصۀ وجود پانهاد که اروپا در شعلههای جنگ جهانگیر دوم میسوخت. سیاست دولت در آن دوران مبتنی بر پخش نکردن خبرهای جنگ بود.
دو دهه بعد در جنگ اعراب و اسراییل، خبرهای هر دو طرف از رادیو پخش میشد.
وضعیت رادیو در سومین جنگ دوران حیاتش، به گونه ای دیگر بود. رادیو در ابتدای جنگ عراق با ایران، در نابسامانیهای پس از انقلاب قرار داشت و تابعی از وضعیت جامعه بود. نیروهای مذهبی در رادیو (و تلویزیون) در حال تثبیت بودند که جنگ شروع شد. در این جنگ رادیو جایگاه برتری داشت و علاوه بر اطلاعرسانی از جبهه ها، فرهنگسازی هم میکرد.
رادیو رسانه ای گرم تعریف شده که مزاحم کار و مطالعه نیست. در سریعترین زمان و با هزینهای اندک، شمار فراوانی از جامعه را زیر پوشش قرار میدهد. هم جنبۀ اطلاعرسانی دارد، هم آموزشی و هم سرگرمی و به سرعت ارتباطی صمیمانه و دوستانه با مخاطبانش برقرار می کند.
رادیو بیدارکنندۀ خاطرات گذشته و مکمل سایر رسانههاست. سرمایهای برای جامعه به شمار میرود که قابلیت جریانسازی، نگهداری، بازتولید و افزایش سرمایه اجتماعی را دارد.
برای تامین اطلاعات، مشارکتاجتماعی، توسعهروستایی، صیانت از فرهنگ و زبان و سنتها، آموزش و سرگرمکردن مردم همچنان به کمک رادیو نیازمندیم.
در حال حاضر رادیومازندران(رادیوساری سابق) به صورت شبانه روزی به تولید و پخش برنامههای ضبطی و زندۀ گوناگونی به زبانهای محلی و فارسی مشغول است و صددرصد استان را در طول موجهای 819 کیلوهرتز(ای.ام) و 94 مگاهرتز(اف.ام) زیر پوشش قرار داده است.
علاوه بر نمایش و مستندهای رادیویی، مهمترین برنامههای رادیو مازندران در حال حاضر شامل برنامۀ صبحگاهی(صبح مازندران)، پیام مازندران، برنامۀ خانواده(سرهسو)، برنامۀ ورزشی(موج ورزش)، برنامه طنز و سرگرمی(نماشون)، مسابقه (پیشهکا) و قدیمیترین برنامۀ رادیویی ایران یعنی روستا در مازندران است.
در عصر فراوانی رسانهها، حیرتآور است که قدیمیترین رسانۀ عمومی یعنی رادیو، همچنان پرمخاطب است؛ در مازندران نیز رادیو با سابقۀ 53 ساله، جزیی از سپهر رسانهای استان و کشور را تشکیل داده که هنوز سرپاست.
رادیو همه جا بوده و هست؛ چه از آن دوران که تَندبِرگ و ناگرا و نامه و جیپ و لندرور بود و چه حالا که رایانه و اینترنت و پیامک هست. این صدا تنها نیست. او حتا در جایی که مخاطبش هم نباشد، حضور دارد و هر صبح به همه سلام میکند.
منابع:
-برخوردار، ایرج. موسیقی رادیو و نقش مدیریت، تهران: دفتر پژوهش های رادیو، 1387.
-جبارلوی شبستری، بهرام. رادیو و آموزش جوامع روستایی ایران، ، تهران: دفتر پژوهشهای رادیو، 1390.
-خجسته، حسن. درآمدی بر جامعهشناسی رادیو، تهران: دفتر پژوهشهای رادیو، 1387.
-کلانتری، عبدالحسین و حسنی، حسین. مجموعه مقالات دومین اجلاس جهانی رادیو، تهران: دفتر پژوهشهای رادیو، 1388.
-مختاری اصفهانی، رضا. تاریخ تحولات اجتماعی رادیو در ایران، تهران: دفتر پژوهشهای رادیو، 1388.