دوشنبه 6 فروردين 1403-10:29
رود تجن، ساریرود و گودال تاریخی پل گردن در ساری
بعد از دوران اسکندر، بخشی مهم از مسیرتجن، بر اثر پیشامدی مهم جابجا شد. آگاه نبودن از این تحول، شناسایی رود مورد نظر را دشوار می کند
مازندنومه، درویش علی کولاییان: سالها پیش ( سال 1392) در مورد جابجا شدن تاریخی قسمتی از مسیر تجن، مقاله ای تقدیم علاقه مندان شده است1 ، مقاله یی که اکنون ارائه می گردد جهت آسان نمودن احاطه به موضوع1، برای طیف بیشتری از خوانندگان است. ماجرا درعهد باستان، بعد از هجوم یونانیان به ایران و پس ازشروع کشت و کار برنج در مازندران اتفاق افتاد.
در آثارشان دو مورخ بزرگ رومی و یونانی ( کوینت کورس2 و دیودور3 ) که راوی یورش اسکندر به ایران و راوی جهانگشایی اویند؛ به رودخانه یی عجیب در مسیر حرکت اسکندر اشاره می کنند. یونانیان با رود خانه در همان راهی روبرو میشوند که از آن طریق، دامغان را به قصد سواحل دریای مازندران ترک می کنند. آن رود خانه، با آن مشخصات عجیب، هنوز شناخته نیست ، اما نگارنده امیدوار است تلاش های صورت گرفته توسط او پرده از ماجرا برداشته است .
در شرح عبور اسکندر از منطقه، از جنگلی با خاک حاصلخیز یاد می شود4 . در فاصله دامغان تا کناره های دریای مازندران به رودخانه ای اشاره میشود که پیشروی اسکندر و سپاهیان همراه او، از کناره های آن رود بوده است .
یونانیان در راه، شاهد وضعیتی عجیب می شوند ، متوجه می شوند که آن رود خانه به درون شکاف یک غار می رود و بعد از مسافتی طولانی در جایی که فاصله اش از دهانه غار به کیلومترها می رسد ، از زمین چون چشمه یی عظیم می جوشد و دوباره رودخانه می شود .
عبور اسکندر در فصل تابستان است و میزان آب ، بر اساس قول راویان، قابل توجه است . بر مبنای گزارش آنها، میزان آب رود خانه در آن فصل از سال ، قریب به چند متر مکعب بر ثانیه برآورد5می شود . در ناحیه ، این اندازه از آب در تابستان، فقط می تواند توصیفی از رودخانه تجن باشد.
به دلایلی که برخواهیم شمرد، بعد از دوران اسکندر، بخشی مهم از مسیرتجن، بر اثر پیشامدی مهم جابجا شد. آگاه نبودن از این تحول، شناسایی رود مورد نظر را دشوار می کند .
محتمل است ، پس از زمان اسکندر و به هنگام رواج کشت و کار برنج ، رودخانه تجن در جایی از مسیر خود ، راه و جهت تازه در پیش گرفت یعنی از آن زمان به بعد این رود ، ورودی به یک غار و عبوری از زیرزمین ندارد . این اتفاق ، زمانی قطعی و حتمی است که نشانه از آبراهه یی بزرگ ، یعنی بخشی از کانال یا همان مسیر قدیمی تجن ، در منطقه باقیمانده باشد ، نیز نشانه از گودالی پیدا شود که آب تجن از آنجا می جوشید و سپس به همان آبراهه منتقل می شد و در نهایت به دریا می رسید .
از قضا آبراهه یی باستانی در بخش قدیم ساری ، متصل به گودالی وسیع در پل گردن ؛ محله یی در ساری امروز ، هنوز باقی است . یک نهر احداثی به طول سه کیلومتر، از دیرباز سهمی از رودخانه تجن را به گوشه گودال و به درون همان آبراهه منتقل می کند .
آبراهه که بدان اشاره شد ، نهر باستانی ساری رود است که از یک گودال وسیع آغاز می شود . ابعاد اولیه ساری رود ، بر اساس شواهدی که کم و بیش باقی است ، نشان میدهد ، ساری رود ، رودخانه یی بزرگ ، به حد و اندازه تجن بوده است .
گودالی که ساری رود از آنجا آغاز می شود هنوز بیش از چندین هزارمتر مربع از وسعت آن باقی است . از گذشته دور و تا یکصد سال پیش به گواهی ساکنین منطقه ، گودال پل گردن یک قبرستان بوده است6. ( نگارنده نیز که بومی منطقه است از والده مرحوم خود ؛ متولد 1303 ، شنید که مادر و پدرش به او گفته اند محل دفن برادر بزرگش بعد فوت در کودکی ، درهمین مکان بوده است . )
تصویر ( 1)
تصویر بالا گودال تاریخی پل گردن در وضغیت فعلی (1397) است . کف گودال با شیبی به سمت مقابل یعنی سمت مغرب به " ساری رو " منتهی ، همکف با این آبراهه می شود. همانطور که در تصویر پیداست شهرداری ساری مشغول ساختن دیواره های بتنی برای ساری رو ، مناسب با ابعاد آمروز آنست که در دور دست تصویر آن را مشاهده می کنید . بعد از تغییر مسیر تجن و خشکیدن چشمه ، همانطور که اشاره شد آبی که به ساری رود می رسید و امروز نیز می رسد همیشه از نهری احداثی است که تاریخ احداث آن گذشته دور است .
بر اساس متون تاریخی و تحقیقات میدانی ، برایمان روشن است که رودخانه تجن زمانی در مسیر خود ، در فاصله یی از شهر امروز ساری ، به شکاف یک غار می رود و پس از ورود به غار با طی نمودن چندین کیلومتردر زیر زمین ، در جنوب شرقی شهر قدیم ساری در روستای پل گردن ، از مکانی که به شکل گودال باقیمانده ، فوران می کرد . آب چشمه ، ساری رود را شکل می داد . همانطور که متذکر شدیم ، ابعاد اولیه آبراهه ساری رود قابل برآورد است و به آسانی می توان دریافت که ظرفیت آن ، در حد و اندازه رودخانه تجن است .
پس از ظهور اشکانیان و رواج کشت و کار برنج ، برای آبیاری دشت های به نسبت مرتفع اطراف ، لازم بود هدایت آب از جایی آغاز شود که مقدم بر مدخل غار باشد . بر می آید دخالت های انسانی،سبب انسداد دهانه غار شد . در نتیجه بالا گرفتن آب در یک طغیان بزرگ ، سبب گردید رودخانه در راستایی دیگر ، در مسیری تازه و با شیبی تند به سمت شمال جاری شود
، این پیش آمد باعث حذف غار از مسیر رودخانه، خشک شدن چشمه بزرگ و بی آب ماندن شهر ساری و اراضی اطراف آن در آن زمان گردید . برای جبران این وضع ، مردم با احداث نهری تازه به طول تقریبی سه کیلو متر، آب مورد نیاز خود را از سردهنه یی در بالادست، از رودخانه تجن تامین نمودند. نهر احداثی که بدان اشاره شد ، آب را به گوشه یی از گودال پل گردن و بستر به جا مانده از ساری رود رساند تا دوباره شهر و اراضی اطراف آن از آب برخوردار شوند. این وضع ، امروزه نیز همچنان باقی است . بدین ترتیب با تمهیدات به عمل آمده ، شهر ساری بدون آب باقی نماند . این نکته شاید گفتنی است ساری ، یک شهر باستانیست که در طول تاریخ هرگز تغییر مکان نداد.
تا نیم قرن پیش تامین آب مصرفی شهر از ساری رود بوده است ، ساری رو یا همان ساری رود، امروز در بهار و تابستان تنها به اراضی یک یا دو روستا در شمال غرب شهر ساری آبرسانی می کند .در عین حال ساری رو جهت هدایت آب های سطحی در بخش های درون شهر، همیشه مورد استفاده بود و هست .
تصویر (2)
این تصویر ( سال 1397)شمای وسیع تری از جانب غربی گودال تاریخی پل گردن را نشان می دهد ، ماشین آلات از سوی شهرداری و برای بهسازی شرایط مربوط به ساری رو یا همان ساری رود در محل دیده می شود . در انتهای تصویر دهانه ساری رو است که دیواره های بتنی آن اجرا شده است .
تصویر ( 3 )
دیواره های بتنی برای ساری رو در تصویر دیده میشود . اینجا انتهای گودال و گود ترین قسمت آن است که هم کف با ساری رو است . بر می آید که محل بیرون زدن آب از زمین (چشمه )در همین حوالی بوده است ، در نقطه یی ، بر روی محور شرقی - غربی گودال ، جا یی که چند واحد مسکونی بنا شده است . عمق آبی که فراز چشمه می ایستاد ، با توجه وضعیت زمین گودال نسبت به اطراف ، قریب به سه متر برآورد میشود .
تصویر (4) فروردین 1397
این جا بخش انتهایی گودال است ، در همین مکان ، نهر احداثی که به گذشته دور تعلق دارد به گوشه گودال و به ابتدای ساری رو می رسد . در منتهی الیه سمت چپ تصویر ، همان نهر احداثی است که شهرداری ساخت دیواره های بتنی آن را نیز انجام داده است . نزد مردم ، نهر احداثی بخشی از ساری رو است و به همین نام (ساری رو ) شهرت دارد .
در تصویر ، دهقانی کهنسال ساکن روستای پل گردن را می بینید که تجربیات شخصیش را در باره گودال پل گردن با نگارنده مطرح می کند. پیش از این ، افسانه ها و شفاهیات بسیار از زبان مردم در مورد این مکان شنیده شده است . از کسانی هم نام برده می شود که گورستان قدیمی یعنی همین گودال به مساحت بالغ بر هشت هزار متر مربع را به تدریج تصرف به اصطلاح برای خود آن را آباد نموده اند.
متاسفانه به دلیل در گذشت آن افراد ، دسترسی به آن ها میسر نبود الا همان یک نفر که در تصویر بالا ، با نگارنده در حال گفتگو است .
دهقان کهنسال آقای فتح الله پویان (متولد 1311) ساکن پل گردن است. برایم شرح می دهد چگونه متجاوز از پنجاه سال پیش ، برای اولین بار بخش انتهایی گودال به مساحت دو هزار متر مربع را که هنوز دست نخورده باقی مانده بود ؛ برای اولین بار آباد و برای کشت و کارآماده می کند . مطابق اعتقادات مردم محل ، کشت و کار درآن زمین ، به صلاح هیچکس نبود . به ویژه آن که در تصرف قسمت های پیشین اتفاقاتی افتاد و خرمن شالی حاصل از زمین آباد شده ، در آتش سوخت . برای همه این زمین در هاله یی از رمز و راز بود . آنطور که پیرمرد می گفت مردم محل معتقد بوده اند که نوری از آسمان گهگاه به هنگام شب به این مکان و به تپه یی7 نزدیک گودال، معروف به تپه گبری ، فرود می کند.
همین باعث می شد که برای دهقان نامبرده ، آباد کردن زمین و شروع کشت و کار در آخرین قسمت دست نخورده قبرستان ، همراه با ترس و احتیاط باشد . دهقان پل گردنی آقای پویان درستی این کار یعنی آباد کردن زمین مورد نظر را پس از مشورت با یک شخص مورد اعتماد به گونه یی می آزماید و در یک روز زمستانی به هنگام عصر بیلی به زمین فرو می کند و بعد از ایستاندن بیل به شکل قائم محل را ترک می کند . صبح زود روز بعد با مشاهده این واقعیت که بیل تغییر وضعیت نداد و بر زمین نیفتاده است اینگونه تعبیر می کند که آباد کردن و کشت و کار روی این زمین بدون اشکال است ، البته عهد می کند مبلغی به عنوان کفاره به حسینیه پل گردن سالانه پرداخت کند ، سال ها به این کار ادامه داد ، تا آن که زمین متصرفی را به دیگری فروخت .
مرد کهن سال آقای پویان ، ازنبش قبور زیاد در زمین متصرفی اش سخن گفت که به هنگام ریشه کنی و شخم و تراس بندی زمین برای کشت شالی ، مجبور به این کار بوده است . به گفته او و به تعبیر او در بسیاری موارد دفن مردگان به شیوه متفاوت با مسلمانان و به شیوه مردم گبر بود.
روایت مرد کهنسال اثبات این مطلب است که گودال و حواشی آن کنار ساری رود، قبرستانی ازعهد باستان است ، قبرستانی که تا یکصد سال پیش مورد استفاده بود. گویا پس از تعطیل شدن این گورستان باستانی ، محوطه مربوط به یک معصوم زاده .معروف به صادق رضا (ع) ، در روستای پایین دزا در مجاورت پل گردن ، قبرستان روستاهای اطراف شده است .
-موقعیت گودال پل گردن در کنار پایین دزا و جزییات اتصال نهر احداثی به ساری رود به نقل از کتاب " کشف مازندران باستان " تالیف نگارنده
تصویر (5)
تصویر( 6) - دهقان سالخورده (86 صاله )ساکن پل گردن . او در قسمت انتهایی گودال ایستاده است . پیرمرد ماجرای تصرف و آباد کردن آخرین قسمت گودال مرموز پل گردن و کشت و کار در آن متجاوز از نیم قرن پیش را ، با نگارنده در میان گذاشت .
تصویر ( 7) 1397
نهر احداثی که تاریخی است - اجرای دیواره بتنی که شروع آن از محل گودال است توسط شهرداری ساری به انجام رسید. اختلاف ارتفاع ِزیاد کف نهر با کف طبیعی زمین و اندازه پهنای اولیه ، جلب توجه می کند . چنین وضعی فقط تا چند صد متر ادامه دارد .در کیلومترهای باقیمانده ی بالا دست ، در روستای پایین دزا تا رود تجن ، نهر در ابعادی مختصر است . این تفاوت ، معلول آبشاری به ارتفاع سه متر به توسط نهر احداثی در گوشه گودال و دهانه ساری رو ، در روزهای نخست و در گذشته دور است ، آبشار باعث تخریب بستر خاکی نهر و فراخ شدن تدریجی پهنای آن در طول زمان شده است. سالیان طولانی ، تا برقراری شیب مناسب ، این وضع ادامه داشت . همانطور که پیداست عمق و پهنای غیر عادی ، در چند صد متر انتهای نهر پدید آمده است. این شواهد ، حادثه یی بزرگ را که شاید قریب به دوهزار سال پیش اتفاق افتاد برایمان آشکارتر می کند .
پاسخ به این سوال که ساری قدیم چرا نه در کنار رود تجن بلکه به فاصله چند کیلومتری درغرب تجن ساخته شد اکنون برای همه روشن است . بله ساری قدیم در کنار رودی موسوم به ساری رود ساخته شد و این رود ، دو هزار سال پیش ، ادامه تجن و یا خود ، همان تجن بوده است . در آن تاریخ سانحه ای بزرگ که شرح آن آمده ، سبب گردید ، نزدیک ساری قدیم ، رود تجن تغییر مسیردهد و برخلاف قبل که ساری رود می شد و از مغرب شهر قدیم ساری می گذشت از آن پس در مشرق همین شهر به فاصله چند کیلومتری از آن ، در وضعیتی که امروز شاهدیم جاری شود . برای مقابله با عواقب این اتفاق ، نهری از بالا دست و با سر دهنه یی از تجن به طول چند کیلومتراجداث شد. یادآور شده ایم این نهر بخشی از آب تجن را به بستر خالی ساری رود ، درمحل گودال پل گردن انتقال می دهد تا ساری و دشت های اطراف آن بی آب نمانند ، وضعی که هم اکنون نیز تا حدودی ادامه دارد با این تفاوت که امروز در فصل تابستان بخشی بسیار مختصر از آب تجن در این نهر جاری است . با مرور زمان شاهدیم که به تدریج ، ساری رود ، کوچک و کوچک تر شده کناره های رود را مردم متصرف میشوند.
(تصویر 8 ) دیواره های بتنی ساری رو و دیواره های بتنی نهر احداثی . امتداد آن ها بر یکدیگر عمود است. اینجا انتهای گودال است. در این جا کف گودال و کف ساری رو و کف نهر احداثی هر سه به یک اندازه و یک رقوم دیده می شوند .( فروردین 1397 )
(تصویر 9 ) سمت جنوبی گودال، زمین های متعلق به روستای پایین دزا است (1392)
(تصویر 10- سال 1392) سمت شمال گودال ، اراضی پل گردن است . در این بخش زمین ها تفکیک شده ساخت و سازها در جریان است .
( تصویر 11 سال 1392 - این چشم انداز گودال از شرق است . گودال امروز بیش از چندین هزار مترمربع وسعت دارد . بخشی با ریختن خاک تسطیح و به زمین های جانب شمالی اضافه شد . آنجا ساخت و ساز ها ادامه دارد . دور دست و در سمت چپ تصویر در مجاورت ساختمان آجری ، ساری رود با ابعاد مختصر شده اش باقیمانده که به گودال پل گردن متصل است . سال ها از قطع در ختان مرکبات درون گودال گذشته است و زمین پس از قطعه بندی، توسط صاحبان آن به مردم فروخته شد. به شهرداری ساری، ابتیاع زمین، حفظ این مکان تاریخی ، از سوی نگارنده کتباً پیشنهاد شد . نامه به شماره 77416 مورخ 27/8/92 و خطاب به شهردار وقت ساری است . متن این نامه با عنوان " ساری رود در انتظار اقدام شهردار " در مازندنومه منتشر شده است .
( تصویر2 1 - از فاصله دور گرفته شد 1392 ) در سال 92 خاکریزی به طول بیش از پنجاه متر و ارتفاع حدود دو متر گودال پل گردن را شکلی تازه بخشید . با اجرای این خاکریز اراضی پایین دزا در جنوب ، به اراضی پل گردن در شمال، متصل گردید .
( تصویر ( 13) تصویر گودال و خاکریز وسط که به تازگی ایجاد شد (1392) – عمق گودال در مشرق از صفر آغاز و در مغرب گودال و در دهانه ساری رود به حدود سه متر می رسد .
( تصویر 14)نگارنده در کنار دهقان ساکن پل گردن آقای فتح الله پویان و در منزل ایشان– ساری 25 فروردین 1397
پانویس :
1- حین عملیات شهرداری در مورد ساری رود و قبل از تکمیل کار ، نگارنده فرصت یافت ، تصاویر تازه از سوژه تحقیقی خود آماده کند . آشکار دیدن موضوع ، بی آن که پوشش های گیاهی مانع مشاهدات شود همچنین توجه ویژه به تاریخ شفاهی ، دلیل توجه دوباره ما به موضوع مسیر تاریخی تجن شده است . همه این تلاش ها برای واضح تر شدن هر چه بیشتر یک واقعه مهم تاریخی است .
2- کوینتوس کوررتیوس روفوس به لاتین:( Quintus Curtius Rufus) مورخ رومی است که به احتمال قریب به یقین در قرن اول میلادی میزیسته، مهمترین تألیفات وی تاریخ اسکندر است که مشتمل بر ده کتاب بوده، لیکن تعدادی از این کتابها مفقود گردید . ویکی پدیا
3 - دیودور سیسیلیDiodorus Siculus,Diodorus of Sicily تاریخنگار یونانی همدوره ژولیوس سزار (۴۰–۱۰۰ پ. م) و آگوستوس (۶۳ پ م – ۱۴م) و نویسنده کتابخانه تاریخی است. او کتابی در ۴۰ جلد، به نام تاریخ جهان نوشت که امروز حدود ده جلد از آنها به دست ما رسیدهاست.ویکی پدیا
4- حسن پیرنیا - تاریخ ایران باستان جلد دوم صفحه 1341 اشاره به حرکت اسکندر از دامغان
5 - بنا به قول راوی ، جریان آب ، همزمان قادر به جابجایی پیکر دو راس گاو بوده است
6 - برای اطلاعات بیشتر به مقاله " رود تجن در زمان عبور اسکندر " (کشف مازندران باستان - 1393 نشر گلچینی )مراحعه فرمایید .
7 - تپه در میان مردم ، موسوم به تپه گبری بود و به گفته پیرمرد جویندگان گنج گاهی مشغول کاوش در اطراف آن می شدند . دهقان سالخورده عنوان نمود که برای آباد کردن زمین ، تپه را که در فاصله پنجاه متری ساحل ساری رود، در قسمت آغازین و در جانب شمالی آن بود با همکاری همسایگان ، به کمک یک بولدوزر متعلق به یک هموطن ارمنی موسوم به اَوانِس تسطیح نمود . خاک تپه برای مسطح کردن کناره شمالی ساری رود و به منظور تصرف زمین به کار رفت . همانطور که تصویر ها نشان می دهند (تصاویر 4 و 11) این قسمت ، امروز محل احداث بناهای متعدد شده است.
دهقان سالخورده گفت، در نبش قبر ها دیده است چند نفر به شکل منظم ، یکی در جهت عکس دیگری و همه در کنار هم تدفین شدند . به قول او به شیوه متفاوت با مسلمانان این کار صورت گرفته بود . او گفت درون تپه یی کوچک که شبیه بقایای یک خانه و یا یک اطاق فرو ریخته بود کله و اسکلت انسان را ، جدا از هم دیده است. صدای ضبط شده پیر مرد دهقان آقای فتح الله پویان که حاصل مصاحبه با ایشان است با گویش مازندرانی در اختیار نگارنده باقیمانده است. متاسفانه سال پیش او در گذشت .